بزرگترین مجتمع دامپروری کشور در آستانه تعطیلی!
به گزارش ایلنا، رهبر معظم انقلاب اسلامی بهویژه طی سالهای اخیر، بارها و به شکلهای مختلف در فرمایشات خود همه و به ویژه مسئولان را به حمایت از تولید داخلی و برداشتن موانع تولید توصیه نموده است. از طرفی تولید در بخش کشاورزی از اهمیت بیشتری نیز برخوردار است؛ چراکه با امنیت غذایی جامعه و بالتبع با امنیت ملی گره خورده است و ادامه تولید در این بخش جزو اولویتهای هر کشوری محسوب میشود.
مجتمع دامپروری«دامگستر» فشافویه، بزرگترین مجتمع دامپروری کشور است که با ظرفیت نگهداری90 هزار راس گاو شیری، تولید روزانه1500تن شیر و برای انتقال گاوداریهای سطح شهر تهران، در سال1362 کار خود را آغاز و پس ایجاد زیرساختهای لازم از قبیل سد ذخیره آب، پست و تیرهای انتقال برق، جاده کشی، تسطیح اراضی و… از سال1373به بهرهبرداری رسید و هماکنون تعداد زیادی دامداریهای فعال در آن ایجاد شده است. اما بعد از این همه فعالیت و در حالی که کشور به طور جدی به فعالیت چنین واحدهایی نیازمند است، متاسفانه این مجموعه دچار مشکلاتی شده و مورد بیمهری برخی افراد قرار گرفته و اقدام به ابطال پروانه بهرهبرداری و حتی قلع و قمع و تخریب برخی واحدهای ایجاد شده، نمودهاند.
گروه خبری خبرگزاری کار ایران (ایلنا) در بازدیدی که از این مجموعه داشتند، به بررسی این مشکل پرداخته و امیدوار است که مسئولان و دستگاههای متولی و کسانی که در جریان این موضوع قرار دارند، برای رفع مشکل و روشن شدن افکار عمومی، پاسخگویی لازم را در این زمینه داشته باشند.
برای آشنایی بیشتر با این مجتمع دامپروری و نیز برای کسب اطلاع بیشتر از مشکل ایجاد شده باحبیبالله نجفیان، رئیس هیات مدیره اتحادیه دامداران استان تهران و رئیس هیات مدیره مجتمع دامپروری«دامگستر» فشافویه به گفتوگو نشستیم.
نجفیان بیش از50سال است که به کار دامپروری فعالیت دارد و از ابتدای امر در جریان ایجاد این مجتمع بوده است:
با یک توضیح کلی از چگونگی آغاز به کار مجتمع دامپروری دامگستر شروع و بفرمائید که چطور و در چه سالی این مجتمع ایجاد شد؟
ایجاد این مجتمع طبق مصوبات کمیته امور دام استان تهران و همچنین با مصوبه هیات وزیران انجام گرفت. بهدلیل اینکه دامداریهای شهر تهران در مناطق مسکونی واقع شده بودند و تعارضات و مشکلاتی با شهرداری، اهالی و مناطق همجوار داشتند، سال 1362 این محل که یک بیابان دورافتاده و بلااستفاده بود، برای انتقال دامداریهای نزدیک به مناطق مسکونی تهران در نظر گرفته شد. قبل از این، گاوداریها و اراضی ما در شهر تهران و در مناطقی مانند: ده نارمک، ده ونک، یافت آباد، خیابان زمزم، جوادیه و مناطق ششگانه شهرداری تهران قرار داشت که آنها را به بهانه این مجتمع از ما گرفتند و ما را از آنجا بیرون کردند و دامداران به حرف مسئولان اعتماد و آن املاک را برای فضای سبز، نوسازی مدارس و… واگذار نموده و به این بیابان دور افتاده آمدند.
سپس اقدام به احداث یک سد برای ذخیره و استفاده از آب رودخانه کن در این منطقه نمودیم که تماماً زیر نظر مهندس حبیباله بوربور، رئیس وقت اداره کشاورزی استان تهران انجام شد و ایجاد زیرساختهای لازم از جمله راهسازی، پست 63کیلوواتی برق، تیرهای انتقال برق، جاده کشی و ایجاد تصفیهخانه اقدام گردید. برای تأمین منابع مالی طرحهای فوق هرچه سرمایه داشتیم، از بهترین املاک در شهر تهران گرفته تا فرش خانه و طلای خانواده و… را فروخته و برای تولید شیر و گوشت در این کار سرمایهگذاری کردیم. این زیرساختها و سرمایهگذاریها تماما توسط بخش خصوصی صورت گرفت تا این مجتمع راهاندازی شود.
در اواسط کار شرکتهای جهاد نصر و جهاد استقلال نیز به بهانه تسطیع اراضی و کمک به دامداران، با تشکیل شرکت دامگستر وارد پروژه شدند و طی حدود 12 سال این محل را که تقریباً آماده کار بود مدیریت کردند و چون مدیران مرتب در حال تعویض بودند، مشکلی حل نشد و سرانجام بهخاطر بدهی کلان به اداره دارایی، سند ملک را در گرو دارایی گذاشتند و رفتند و سهام خود که به مبلغ یکصد و شصت هزار تومان بود را در عوض پانصد هزار تومان واگذار نمودند و سهام آنها به یک شرکت تعاونی که وظیفهاش تأمین تلیسه جایگزین گاوهای راکتور و بروسلوزی بود، واگذار شد.
متأسفانه بدهی شرکت برابر ترازنامه، چهارده میلیارد ریال بود و این رقم با سرمایه تعاونی که کلاً دوازده میلیون تومان بود همخوانی نداشت و سرانجام در جلسه هیات مدیره بهخاطر کارشکنیهای شرکت دیگر، تصمیم به افزایش سهام گرفته شد و با افزایش سهام، بخشی از بدهیهای شرکت به اداره دارایی پرداخت گردید و مابقی نیز طی چند سال بهصورت قسطی پرداخت شد در سال 1387 اداره کل منابع طبیعی بهخاطر عدم تکمیل طرح کد املاک آن توسط مدیران دولتی در قبال آزاد کردن اموال خود در بازداشت اداره دارایی قرار داده بودند و طرح نیمه کاره مانده بود، دادخواستی تحت عنوان عدم اجرای طرح به کمیسیون ماده 33 ارائه نمودند و خواستار خلع ید از کُل پلاکهای واگذار شده نمودند. در مدت پنج سال پیگیری و با حضور کارشناسان و بررسی کلی طرح، مشخص گردید که بیش از چهل درصد کار انجام شده و در دادگاه ویژه منابع طبیعی، رای شعبه 53 و 54 حکم به نفع شرکت دام گستر صادر شد اما مقرر گردید که هر چه سریعتر طرح کامل شود؛ جلسات متعددی در جهاد کشاورزی، فرمانداری شهرستان، استانداری و بخشداری برگزار و مقرر شد با طراحی قبلی در پلاک 34 تعداد 263 واحد دامدار به ظرفیت 45 هزار رأس و در پلاک 209 نیز بهطور کامل برابر مصوبه واگذاری اراضی، دامداری ایجاد شود. در سال 1397 نیز با مصوبه هیات مدیره و دستور مسئولین جهاد کشاورزی و فرمانداری شهرستان ری و با هماهنگی سازمان نظام مهندسی، شروع به واگذاری الباقی اراضی جهت ادامه کار گردید. البته تمام این واگذاریها قبلاً در کمیسیون ماده شش فرمانداری شهرستان ری و استانداری تهران به تصویب رسیده بود و کلیه دامدارانی که زمین دریافت نمودند بهجز تعداد محدودی که از طریق جهاد کشاورزی استان تهران معرفی شدند، همگی در بافت شهر تهران قرار داشتند و تماماً توسط اداره دامپزشکی استان، بخشداریها و فرمانداری معرفی شدند.
شرکتهای جهاد نصر و جهاد استقلال هم قرار بود در این پروژه شریک باشند اما در همان اوایل مقدار زیادی پول بابت برخی همکاریها و اقداماتی که انجام داده بودند، از دامداران دریافت و پروژه را ترک کردند؛ یعنی درفاصله سالهای71-70 همکاری کوتاهی داشتند و بعد جدا شدند و در وسط این بیابان ما بهتنهایی کارمان را ادامه دادیم و در نهایت سال این مجتمع افتتاح و شروع به تولید کرد.
در حال حاضر مشکل اصلی شما چیست و چه دستگاههایی این مشکلات را ایجاد کردهند؟
با اینکه تمام اقدامات ما قانونی بوده و ما همه نوع پروانه فعالیت و مجوزهای قانونی لازم مانند پروانه نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی، پروانه بخشداری و… را داریم، اما بعد از این همه سال فعالیت، زحمت و سرمایهگذاری، الان برخی دستگاهها مزاحمتهایی برای این مجتمع ایجاد و حتی انگهای عجیب و غریبی مانند زمینخواری هم به ما میزنند؛ در حالیکه این اراضی با مصوبه هیات دولت به دامداران واگذار شده است و کلیه ارگانهای مسئول و مرتبط هم در جریان هستند و این کار کاملا بر اساس ضوابط و مقررات انجام گرفته است.
بعد از آن هم گفتند که شما اراضی ملی را تصاحب کردهاید و از این قبیل صحبتها! مدتی هم به ما گیر دادند که شما زمینها را به حلال احمر و اورژانس و… دادهاید و برای همین مسائل متاسفانه ما را بازداشت هم کردهاند و الان هم آنقدر ما را آزار و اذیت کردهاند که همه دامداران این مجتمع اعلام میکنند که حاضریم این جا را تحویل دهیم، فقط هزینههای ما را پرداخت کنید، ما این محل را ترک میکنیم.
واقعا دامداران و بهرهبرداران این مجتمع با این همه مشکلات و سنگاندازیها و بهانهگیریها خسته شدهاند و تقاضا داریم که خسارت ما را پرداخت کنند و ما بدون هیچ مزاحمتی اینجا را ترک و عطای تولید را به لقای آن میبخشیم.
اگر دولت پول شما را بدهد و جای دیگری برای ادامه فعالیت شما در نظر بگیرد، آیا حاضرید دوباره به این کار ورود کنید؟
به هیچ عنوان چنین کاری نخواهیم کرد! اولا اینکه از کجا معلوم که در محل جدید هم این مزاحمتها برای ما وجود نداشته باشد و دیگر اینکه دامداری توجیه اقتصادی ندارد و ما هیچ اصرار و تمایلی برای ادامه کار نداریم.
ما عاشق این کار بودیم و 40 سال هم برای این کار عمرمان را هزینه کردیم و طبق دستور حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری که تاکید داشتند، کشاورزی از اهم امور است، ما نیز اطاعت کردیم و به تولید برای کشور ادامه دادیم.
این همه مقام معظم رهبری صحبت از رشد تولید داخلی، سال تولید و برداشتن موانع تولید و… میکنند و الان بیش از 10 سال است که ایشان صحبت از اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید میکنند، اما متاسفانه مسئولان پروانههای تولید ما را باطل کرده و اقدام به تخریب واحدهای دامپروری نمودهاند. بعد رفتهاند به یک عده از افرادی که اصلا دامداری ندارند، تسهیلات و وام دادهاند و آنها را در مصدر امور قرار دادهاند تا اراضی را تصاحب کنند.
اسناد اراضی این مجتمع و واحدهای دامداری آن کاملا قانونی است و فعالیت ما در چارچوب قوانین و مقررات بوده و حال یک عده به بهانههای مختلف میخواهند اراضی را تصاحب کنند. ما هم با این موضوع هیچ مشکلی نداریم، فقط هزینههایی که ما در اینجا انجام دادهایم را پرداخت کنند. اراضی این مجتمع کاملا قانونی واگذار شده و واحدهای ایجاد شده نیز تماما سند دارند اما ما با همین شرایط حاضریم این اراضی را واگذار کنیم به شرط اینکه هزینههای ما را پرداخت کنند.
الان طرف حساب شما چه کسانی هستند که برایتان ایجاد مزاحمت میکنند؟ حرف حسابشان چیست؟
خود ما هم درست نمیدانیم، چرای این کار را باید از خودشان بپرسید؛ در ابتدای کار، سازمان نظام دامپزشکی از ما خواست که 100 واحد این مجتمع را بهطور رایگان به آنها بدهیم. ما مخالفت کردیم و گفتیم که فارغالتحصیلان دامپزشکی از منابع این مملکت استفاده کردهاند و اگر بخواهند فعالیت داشته باشند، دامداریهای ما در اختیار آنها است و بیایند در این دامداریها فعالیت کنند؛ چرا ما باید واحدهای این مجتمع را در اختیار آنها قرار دهیم؟!
وقتی این اراضی را به نظام دامپزشکی ندادیم، آنها از سال 1398 شروع کردند به تخریب ما و نامهنگاری با ارگانهای مختلف از جمله استانداری و بعد از آن هم مسائل ما با استانداری پیش آمد.
جلساتی تحت عنوان کمیته رفع موانع تولید در استانداری تشکیل شد و استانداری از ما خواست که مقداری از اراضی را به برخی شرکتها واگذار کنیم که آقای فصاحت، رئیس وقت سازمان جهادکشاورزی استان تهران با این کار مخالفت کردند؛ بهدلیل اینکه آنها میخواستند تعداد دامهای این مجتمع را به 200هزار رأس افزایش دهند و جهاد کشاورزی عنوان کرد که این مجتمع ظرفیت 90 هزار رأس بیشتر ندارد و واحدهای مربوط به این 90 هزار رأس نیز در این مجتمع جاسازی شده است.
ضمن اینکه آنها برای ایجاد واحدهای بزرگ چند هزار رأسی برنامه داشتند و توجیه کارشناسی جهاد کشاورزی این بود که اگر این واحدهای بزرگ ایجاد شوند، واحدهای کوچکتری که در این مجتمع ایجاد شده زیر پا له میشوند؛ چراکه ساختارهای اینجا برای واحدهای خرد 100 تا 500 رأسی طراحی شده است ولی مثلا شرکت «میهن» میخواست که واحد 20هزار رأسی ایجاد کند.
صحبت استانداری این بود که میخواهیم در راستای زنجیره تولید، شرکتهایی که کارخانجات لبنیات دارند کار تولید شیر را هم انجام دهند و مثلا خواستند زنجیره تولید راهاندازی کنند.
الان بیشتر از همه استانداری و دستگاههای امنیتی پشت این موضوع هستند؛ استانداری از ما خواست که 500 هکتار از این اراضی را به برخی افراد واگذار کنیم؛ مثلا خواستند که 200 هکتار از این اراضی را به شرکت شیر میهن بدهیم،80 هکتار را به شرکت «تندیس»، 50 هکتار به شخصی بهنام ابراهیمی، 30 هکتار به شرکت «بهتک» و… واگذار شود که چنانکه عرض کردم جهاد کشاورزی با آن مخالفت کرد؛ چراکه به تشخیص سازمان جهاد کشاورزی استان تهران، از نظر فنی دچار اشکال بود.
چرا جهاد کشاورزی خودش این مشکل شما را پیگیری نمیکند؟
مدیرانی که قبلا در سازمان جهاد کشاورزی مخالف این کار بودند، الان همه کنار رفتند و کسانی که اخیرا آمدهاند، دیگر در این خصوص از دامداران حمایت نکردند و با استانداری همسو شدهاند.
خب الان که جهاد کشاورزی هم دیگر با بقیه همسو شده است، چرا این 500 هکتار را به این شرکتها نمیدهند؟
بهدلیل اینکه تخلفهای آنها دیگر برملا شده و ظاهرا این قضیه منتفی شده است، اما کارشکنیها و سنگاندازیها هنوز ادامه دارد و دامداران این مجتمع، ضربه همان تحویل ندادن زمین را به شکلهای دیگری مانند ابطال پروانهها، تخریب، قلع و قمع واحدهای دامداری و… میخورند.
اگر تغییر کاربری بدهید و کارهای دیگری انجام دهید، چطور؟
این مکان برای دامداری در نظر گرفته شده و ما اجازه تغییر کاربری نداریم. ضمن اینکه تخصص ما در زمینه دامپروری است.
الان این مجتمع چه اندازه تولید روزانه شیر و گوشت دارد و اگر تعطیل شود، چه آسیبی به تولید وارد میشود؟
341 واحد دامداری در این مجتمع حضور دارند و فعالیت میکنند. روزانه حدود حدود 700 تن شیر و سالی 10 هزار تن گوشت تولید میشود و اگر تعطیل شود، 30درصد تولید شیر و تقریبا 12 درصد از تولید گوشت استان تهران کاهش مییابد.
چه صحبتی در آخر با مسولان و دولت دارید؟
ما از ابتدای کار سرباز تولید و در خدمت نظام بودهایم؛ سوال من این است که چرا دستور مقام معظم رهبری مبنی بر حفظ، رشد و حمایت از تولید، توسط برخی از مسئولان نادیده گرفته میشود و برعکس فرمایشات ایشان عمل میشود و این همه مشکلات برای تولیدکنندگان ایجاد میکنند.
ایشان شعارهای سال را با توجه به تولید و برای حمایت از تولیدکنندگان مطرح میکنند، اما در تمام طول این سالها مسئولان برعکس عمکل کردهاند. اگر رهبری صحبت از حمایت از تولیدکنندگان و رفع موانع آنها کردهاند اما در همان سال بنده را با 40 سال سابقه تولید، بدون دلیل بازداشت کردند.
حرف ما این است که این چه وضعیتی است؟! ما تولیدکنندگان را به اجبار به اینجا منتقل کردند، ما به خواست خودمان که نیامدیم؛ اجبارا به این محل منتقل شدیم؛ شما ما را از خانه و زندگیمان بیرون و به این بیابان منتقل کردید. تمام مدارک و مستندات قانونی فعالیت ما هم موجود و قابل ارائه است.
حالا که بعد از این همه سال این منطقه را آباد کردهایم، شما متعرض ما شدهاید؟! باز هم ما حرف شما را میپذیریم و اینجا را ترک میکنیم، فقط هزینههایی که انجام دادهایم و خسارتهای ما را بدهید.
با توجه به اینکه بیش از 40 سال هم در اینجا زحمت کشیدهایم و عاشق کارمان هستیم اما به خاطر فشارهایی که بر روی ما ایجاد میکنند، حاضر به ترک این کار و این محل هستیم؛ فقط خسارت ما را بدهند.
الان با توجه به مشکلاتی که بهوجود آمده و ابطال پروانهها که باعث میشود از دریافت نهادههایی مانند خوراک دام، برق، سوخت و… محروم شویم، کلا بیخیال ادامه کار میشویم، فقط انتظار داریم بهصورت عادلانه هزینهها و خسارتهای ما را بدهند، ما نیز رفع زحمت میکنیم.
از طلا بودن پشیمان گشتهایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید.
انتهای پیام/