چالش ها و رویکردهای خودرویی های بورس از لحاظ صورتمالی
به گزارش خبرنگار مهر، علی فراقی کارشناس بازار سرمایه در گزارشی با رویکرد تحلیل بنیادی آخرین وضعیت صنعت خودرویی را بررسی کرده است، وی در این گزارش آورده است: امروز به یکی از صنایع پربحث بازار و پرحجم از لحاظ معاملاتی در بازار میپردازیم که در بازار بورس عمدتاً مانند یک لیدر به بازار سرمایه جهت داده است و آن هم صنعت خودرو است.
این صنعت با موردی که سالها با آن دست و پنجه نرم میکرد همراه بود که زیان مستمر و تکرار شونده بود که پس از مدتها با توجه به عرضه خودرو در بورس و معامله از طریق عرضه و تقاضای کم کم وارد دیدگاه سودسازی و پس از آن محقق ساختن سود بود که اگر بخواهیم دقیقتر به این موضوع نگاه کنیم در صورت شکل گیری یک وضعیت مساعد تمامی صنعت خودروسازی و حتی قطعه سازی را که همانند یک زنجیره به هم متصل هستند منتفع میساخت.
در قسمتی هم شاهد افشا سازی نامهای بودیم که به تاریخ ۱۷ اردیبهشت بود که همزمان با شکل گیری چرخش بازار و شکل گیری یک مسیر اصلاحی در بازار بودیم که همانند گذشته این صنعت همانند یک لیدر شروع کننده یک مسیر حرکتی در بازار بود اما اگر بخواهیم از بررسی این صنعت دور نشویم باید این نکته را اضافه نمود که پس از افشا این نامه و اعلام نیازمندی برای تخصیص ارز در جواب برای این نامه تخصیص دادن ارز برای تمامی صنعت خودرو و قطعه سازی ذکر شد که باعث تغییر دیدگاه منفی به این موضوع شد و سایه ریسک از این مورد برای صنعت برداشته شد.
اگر هم بخواهیم در این مورد جزئیتر نگاه کنیم در اکثر مواقع تخصیص ارز برای صنایعی که تولید کننده با سرعت عمل بالاتری انجام میشود برخلاف اینکه بخواهیم ارز را برای صنایعی به غیر از صنایع تولیدی درخواست نمائیم.
مورد گفته شده یا مواردی از این دست را میتوان از ریسکها و مشکلات معمول دسته بندی کرد که نسبت به برخی از ریسکها عملاً کوچک هستند که در صورت بهبود شرایط و موارد اصلی توانایی سوار شدن بر این معضلات یک صنعت را دارند که یکی از آنها دستوری بودن قیمت در این صنعت است که صنایع مختلفی را تضعیف کرده است که این صنعت هم از این قائده مستثنی نیست که اگر به عرضه خودرو در بورس توجه کنیم میبینیم که بازار به خوبی میتوانست به خوبی با مکانیزم عرضه و تقاضا تعیین نرخ منصفانه نماید که هم تولید کننده و مصرف کننده با نرخ معقول به مبادله بپردازند و به شکل بهتری شاهد رسیدن محصول به مصرف کننده واقعی باشیم.
اگر به زیر مجموعهها و صنایع وابسته بسیاری از شرکتهای این صنعت و صورتهای مالی آنها بپردازیم متوجه میشویم که با گزارشات خوبی همراه هستیم که وقتی در غالب صورتهای مالی تلفیقی این بررسی را انجام میدهیم با افت محسوس دیدگاههای مثبت رو به رو هستیم که این اتفاق همان سایه قدرتمند همان دستوری بودن قیمتها است که عملاً شرایط خوب بسیاری از شرکتهای زیر مجموعه خنثی مینماید مانند دو خودروساز بزرگ کشور که دارای زیرمجموعههای بسیاری هستند که در مواقع بسیاری با شناسایی سود همراه بودهاند ولی به دلیل عرضه بیشتر محصولات و خدمات خود به شرکت اصلی خود با عدم وصول یا دیرکردهای فراوان همراه بودهاند که سود سازی این زیرمجموعهها را در سایه ریسک و ابهام قرار میدهد که تمام این موارد از ناتوانی شرکت اصلی در پرداخت بدهیهای آن است.
در پایان هم صنایع بسیاری در رابطه با صنعت خودرو تأثیر پذیر هستند که در صورت بهبود وضعیت این صنعت شاهد تغییر وضعیت بسیاری از صنایع خواهیم بود و شاید حتی این حس لیدر بودن صنعت در معاملات سهام از این تأثیرگذاری و وابستگی نشأت گرفته باشد.