این نامه رو لیلا فقط بخونه
خبرگزاری فارس کرمان/ آمنه شهریارپناه: برای تو مینویسم بانو جان! خواهرم! دخترم! همکیش و همسنگرم! اصلا بگذار به یاد آن قطعه لیلا صدایت کنم!
یادت میآید کلاغها اطراف مزرعه ما جمع شده بودند؟ هنوز هم هستند، چهل و چند سال است که نرفتهاند، نیامدهاند که بروند، آمدهاند دلها را خون کنند، عشقها را سر ببرند و زندگیها را خاک کنند.
لیلا جان! جنگ بر سر تو وارد فاز جدیدی شده است، میخواهند تو، یعنی ریحانهی این باغ بهشتی را از ریشه بزنند و بخشکانند، منقارشان آتشین است و از نوک نحسشان خون میچکد.
آنها پیروزی و خوشبختیشان را در نبودن تو میبینند، وقتی خدای ناکرده روی زمین افتادهای و بالای سرت جشن گرفتهاند، هلهلهکنان و پایکوبان، سرمست و سرخوش به طعمه خودشان میپردازند، آنها آبی را گلآلود میکنند تا شاهماهی خودشان را شکار کنند.
حواست هست؟ راهها امتحان کردند تا به تو رسیدند، عملیاتها باختند تا در این نقطه و با نامردی، تو را از خودت جدا کنند تا با دستان خودت نقشهای بکشی که آنها میخواهند و راهی را با چشمان بسته انتخاب کنی که آنها جلویت گذاشتهاند، مسیری که تو را وارد حلقومشان میکند.
تو برای آنها قصه جدیدی نیستی، شاید نگارششان عوض شده باشد، اما جنسش همانی است که از سرنیزههای رضاخانی بیرون زد و جانها را به زمین دوخت.
نازنین! تو برای آنها نسبت به زنان همسایه و همآیین و کشورهایی مثل سوریه، فلسطین، یمن، افغانستان، عراق، پاکستان و … تافتهی جدا بافته نیستی که تا دستشان به این خاک رسید، رفتارشان با تو متفاوت باشد.
چرا راه دوری برویم! بگذار از قصه مردمان خودشان برایت بگویم! روایت بومیان سرزمینهایی که حالا آن مدعیان دروغین صاحبداریاش میکنند را شنیدهای؟ هنوز صدای مظلومیت زنان و کودکان آنها از گورهای دستهجمعی بر میخیزد و فریاد میزند که این جانیها قابل اعتماد نیستند.
میدانی! آنها کسانی را که سد راهشان میشوند تا تو بهتر و امنتر زندگی کنی را به هر شکلی که شده از سر راهشان بر میدارند.
چند سالی عقبتر برو! به نیمههای دی ماه ۹۸ همان روزهایی که جگرت سوخت وقتی فهمیدی آنها کسی را ترور کردند که بیش از سی سال نخوابیده بود، او که در چشمانش نمک میریخت تا لحظهای روی هم نیایند و بتواند کاری کند که تو راحتتر بخوابی!
خواهر جان! به کشورهای همسایه نگاه کن! هرکدام را برای خودت مثال بزنی جای دوری نرفته است، نام هر یک را ببری زنانش سالهای سال زیر یوغ دشمن مو سپید کرده بودند، جسمشان سوخته و جانشان به یغما رفته بود، این کشورها نمونههایی هستند که نشان میدهد آنها هر کجا قدم نحسشان را گذاشتهاند، عامل بدبختی بودهاند.
عزیزِ خواهر، تاریخ کشورمان را خواندهای؟ میدانی تاریخ برای کسانی که درس نمیگیرند تکرار میشود؟ تاریخ ماقبل پنج دهه گذشته را بخوان و بدان که اگر امروز هم نسبت به گذشته خودمان و هم نسبت به همسایگان و کشورهای منطقه در پلهی بالاتری ایستادهایم برای روزهایی است که زنان کشورمان دست روی زانوهایشان گذاشتند و یا علی گویان با انقلاب خمینی کبیر همراه شدند.
از همان روزها بود که زن وارد فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … شد و از پستوی خانهها بیرون آمد و به مدد پروردگار رشد کرد، آنها به اسلام اعتماد کردند و به برکت این دین الهی در راه ترقی قرار گرفتند.
حالا که سالها گذشته، دههها روی دههها آمده و غبار روی واقعیتهای زندگی بیش از چهل و پنج سال گذشته نشسته، سعی در تحریف آن دارند و در تلاش هستند تحریکت کرده تا حریم امنت را با دستان خودت به آتش بکشی، خانه و کاشانهات را هلهلهکنان بسوزانی و راه را برای اخاذی آنها باز کنی!
غائله مهسا امینیها و کیان پیرفلکها از جنس همان عملیاتهایی هستند که دشمن با نامردی بر ما تحمیل کرد، دیری نخواهد گذشت که این پرده هم کنار برود و تشت رسوایی دشمنان کهنهکار اما احمق جمهوری اسلامی از بام بیفتد.
به وعدههایشان دل نبند بانو جان! زندگیِ وعده داده شدهشان از جنس همان نسخهای است که تو را به پوچی و بیهویتی میرساند، خبر داری آزادیشان بوی نفرت و جدایی میدهد؟ آنها به خودشان و هم خون خودشان رحم نمیکنند، دلشان برای من و تو سوخته است؟
میدانی! هر چیزی آخرین بهروزرسانی و آخرین نسخهاش کاملترین است، دین هم همینطور! به اسلام و آخرین دین خدا و به محمد آخرین فرستاده پروردگار اعتماد کن و به راهی برو که برایش آفریده شدهای!
در کنار آن، تاریخ و تمدنت را هم حفظ کن و آن را نشر بده، برای آیندگان از آن پیشینه پرافتخاری بنویس که زنانش هیچ وقت به برهنگی تن ندادهاند.
پایان پیام/۸۰۰۶۵/ب