خلوت کودکانه آرتین با پدر، مادر و برادرش؛ خانوادهای که در یک چشم بر هم زدن پر کشید+فیلم
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، آرتین، بدون شک آن حادثه شوم را هیچگاه فراموش نمیکند و گوشه گوشه ذهن کودکانهاش سرشار از یاد پدر، مادر و برادر است.
همان خانواده کوچکی که به بیرحمانهترین شکل ممکن از او گرفته شد تا خاطره آن روز وحشتناک برای همیشه در ذهنش باقی بماند.
انگار آن لحظهها هنوز در ذهنش تداعی میشود، لحظات دلهره اور تعقیب و گریز و گشتن به دنبال پناهگاه در حریم امنی که مورد هجوم آن عنصر داعشی قرار گرفت و در چشم بر هم زدنی همه اعضای خانوادهاش را از او ربود.
آرتین ۶ سال بیشتر نداشت و درک این ماجرا برایش دشوار بود، هیچگاه در ذهن کوچکش نمیگنجید که در زیارتگاهی چون حرم حضرت شاهچراغ که ماوا و ملجا همیشگیشان بود و با برادرش در سکوت آرامبخش آن فضا به دنبال هم میدویدند صدای شلیک گلولههای واقعی را بشنود و لحظههای خوب بودن با خانوادهاش را برای همیشه از دست بدهد.
آن لحظهای را به یاد میآورد که دست مادر را به سختی میفشرد و پدر با سینه سپر کردن برایش پناه گرفته بود، او خوب به خاطر میاورد که تیر به سر و سینه پدر و مادرش برخورد کرده و برادرش را از او گرفته است.
او حالا هرگاه به انگشتان دستش نگاه میکند خاطرهای تلخ برایش زنده میشود و همه آن لحظات شیرینی که با خانواده به حرم رفته بود و ناگاه همه چیز به سیاهی ختم شد را در ذهنش مرور میکند.
او حالا مادر تازهای دارد، خواهری نوعروس که در نقش مادر تلاش میکند برای روزهای کودکی برادرش اتفاقی نو رقم بزند گرچه جالی خالی مادر، پدر و برادر هیچگاه پر نمیشود.
او جانباز کوچکی است که به اندازه مادران این سرزمین مادر دارد اما داغ مادر همیشه بر دل و داغ پدر همیشه بر پیشانیاش خواهد ماند…
به گزارش فارس، غروب دلگیر چهارشنبه چهارم آبانماه ۱۴۰۱ یک عنصر داعشی با حمله مسلحانه به حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) ۱۳ نفر را به شهادت رساند و بیش از ۳۰ نفر را زخمی کرد.
در این حادثه سه تن از خانوهده سرایداران به شهادت رسیدند و ارتین، فرزند کوچک خانواده از ناحیه انگشتان دست مورد اصابت سه گلوله قرار گرفت و به درجه جانبازی نائل آمد.
او اکنون با خواهر و شوهر خواهرش که سرپرستی او را به عهده گرفتهاند در تهران زندگی میکند.
یادداشت: راضیه نجار
پایان پیام/ن
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است