ابلاغ برنامه هفتم از مهر ۱۴۰۲/ برآورد کاهش تورم به ۹.۵ درصد در پایان برنامه
به گزارش خبرگزاری تسنیم، داوود منظور با حضور در برنامه ”صف اول“ چهارشنبه شب به پرسشها درباره عملکرد این سازمان؛ از سیاستهای کلی برنامه هفتم تا اصلاح ساختار بودجه ریزی پاسخ داد.
سوال: با توجه به اهمیت موضوع برنامه هفتم توسعه در کشور و آن چه مجلس شورای اسلامی این روزها درباره آن بحث میکند در برنامه امشب بنا داریم به موضوع برنامه هفتم توسعه بپردازیم؛ ویژگیهای آن و آن چه که به عنوان نکات مهم برای توسعه پنج ساله کشور در آینده در این برنامه بنا است که به تصویب برسد و انشاءالله اجرایی شود به همین منظور دعوت کردیم از حضور جناب آقای دکتر منظور معاون محترم رئیسجمهور و رئیس محترم سازمان برنامه و بودجه تا درباره برنامه هفتم توسعه با ایشان به گپ و گفت بنشینیم؛ عرض میکنم شب شما بخیر خیلی خوش آمدید به برنامه صف اول.
منظور: بنده هم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز سلام عرض میکنم و تشکر میکنم که این فرصت در اختیار سازمان برنامه و بودجه قرار گرفته که قدری در ارتباط با ویژگیهای لایحه برنامه هفتم خدمت شما و بینندگان عزیز توضیح عرض میکنیم.
سوال: آن چیزی که به عنوان سند بالادستی در برنامه هفتم توسعه مورد توجه خواهد بود سیاستهای کلی است که ابلاغ شده، این سیاستهای کلی چطور در برنامه گنجانده خواهد شد یا مورد توجه قرار خواهد گرفت فکر میکنم یک بحث کلی و خوبی باشد که بتوانم جزئیات بیشتری را از جنابعالی پرسش کنم؟
منظور: بله؛ لایحه برنامه هفتم دقیقاً در این جهت تنظیم شده که بتواند سیاستهای کلی ابلاغی برنامه را که در بیست و شش بند توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده انشاءالله در پنج سال آینده اجرا کنیم. برای نخستین بار سعی کردیم که لایحه را دقیقاً منطبق بر سیاستهای ابلاغی تنظیم کنیم یعنی احکامی که پیشبینی کردیم فصل بندیهایی که انجام دادیم و طبقه بندی موضوعات دقیقاً ناظر است بر سیاستهای ابلاغی، بیست و چهار فصل را در لایحه پیشبینی کردیم که پاسخگوی این بیست و شش بند سیاستهای ابلاغی است به عنوان مثال در نخستین بند تأکید شده بر تحقق رشد اقتصادی هشت درصد در سالهای برنامه هفتم و لذا ما هم به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوانیم این سیاست را در عمل پیاده کنیم و مجموعه برنامهها و تدابیری که لازم است تا رشد هشت درصد تحقق پیدا کند سعی کردیم که در بخش اول یا در فصل اول برنامه اینها را تدوین کنیم در بندهای دیگر هم به همین ترتیب به عنوان مثال در بند دوم مسئله مهار قیمتها و اصلاح نظام بانکی مورد توجه قرار گرفته و در فصل بعدی اصلاح ساختار بودجه و به همین ترتیب در فصول دیگر و بندهای دیگر.
سوال: آیا نوآوری هم در تنظیم این لایحه به خرج داده شده؟ یعنی چیزی که قبلاً نبود الان واقعاً نوآوری بشود از آن یاد کرد در تنظیم این سند آیا وجود داشته چیزی؟ چنین نکتهای؟
منظور: تلاش این بود که ما مقداری رویکردهای تحولی را در تنظیم لایحه در نظر بگیریم سعی کنیم که یک مقداری مسیرهای گذشته را تغییر دهیم ریلگذاریهای جدید انجام بگیرد.
سوال: مثل چی دقیقا؟
منظور: ببینید مهمترین نکته در تدوین برنامه ما این بود که اولاً تلاش کنیم مسئلههای اصلی کشور را حل کنیم و از نظر ما مهمترین مسئلههای کشور همانی است که در سیاستهای ابلاغی قید شده به عنوان مثال یکی از مشکلات ما به ویژه در یک دهه اخیر مسئله کم رشدی است یعنی در ده سال گذشته متوسط رشد اقتصادی مان از یک درصد کمتر است و برخی برآوردها میگوید هفت دهم درصد؛ این مسئله را بهعنوان یکی از چالشهای اصلی باید به آن بپردازیم این مسئله را حل کنیم برای اینکه انشاءالله در کشور ایجاد رفاه کنیم و رونق ایجاد شود و پاسخگوی نیازهای مردم باشیم و یا مسئله دیگری که الان سالهاست کشور با آن مواجه است موضوع تورم بالاست و تورم دو رقمی که تقریباً همیشه بوده و بدترین که در چند سال گذشته تورم بالای سی درصد رو تجربه کردیم این یک مسئله است و باید ما مسئله تورم را بتوانیم تدبیر کنیم.
سوال: یعنی معتقد هستید برنامههای توسعه قبلی اینطور مسئله محور به موضوع نگاه نمیکردند؟
منظور: برنامههای قبلی عمدتاً یک نوع برنامههای جامع بودند برنامههای جامع یعنی که ما میآییم برای همه بخشهای اقتصاد سعی میکنیم هدف گذاری کنیم و عملاً به همه موضوعات بپردازیم، برنامه هفتم رویکردش این نیست یک نوع برنامهریزی هستهای است یک نوع برنامهریزی مبتنی بر مسئله است یعنی ببینیم چند مسئله مهم کشور که باید حل شود و در دوره پنج ساله میتوانیم آن رو حل کنیم و یا باید حل کنیم آنها کدامهاست و بنابراین تلقی ما این است که سیاستهای ابلاغی هم دقیقاً با همین رویکرد تنظیم شده به عنوان مثال مسئله ناترازی انرژی، الان به تدریج اولاً در سالهای گذشته قدری با ناترازهایی مواجه بودیم مثلاً در بخش برق، تابستانها دچار کمبود میشویم در بخش گاز، زمستانها دچار کمبود میشویم و بنابراین یک ناترازی شکل گرفته و نگران این هستیم که این ناترازی در آینده تشدید شود این را باید حل کنیم یا به عنوان مثال یک نوع ناترازی دیگری که ما عملاً مواجهیم بحث صندوقهای بازنشستگی است، صندوقهای بازنشستگی تراز منابع و مصارف شان با همدیگر همخوانی ندارد یعنی به عبارت دیگر آنچه که صندوقها باید پرداخت کنند به بازنسشتگان عزیز بیش از منابعی است که عملاً دارند تجهیز میکنند دریافت میکنند از محل سرمایهگذاریهای قبلی یا از محل کسورات بازنشستگی که دارد دریافت میشود، چه باید بکنیم که این ناترازی را در صندوقها برطرف کنیم، موضوع دیگر بحث ناترازی ارزی هست موضوع دیگر ناترازی منابع آب کشور است ما الان متأسفانه به جهت مسائل خشکسالی عملاً شاهد این هستیم که در بسیاری از مناطق کشور با کم آبی جدی مواجه هستیم خوب این ناترازی منابع و مصارف آب را چگونه باید مدیریت کنیم چگونه باید حل کنیم؟ مسئله اصلی در برنامه هفتم عمدتاً تمرکز بر ناترازی هاست که این ناترازیها را چگونه باید تدبیر کنیم و چگونه باید برایش راه حل پیدا کنیم؟
سوال: آقای دکتر شاید مثلاً تصور بر این بود که برنامههای پیشین که تبدیل میشد اینها باید یک انطباقی با مثلاً سند چشمانداز بیست ساله کشور داشته باشد برنامه هفتم در حالی دارد الان مصوب میشود که سالهای آخر چشمانداز است و عملاً شاید بلکه سؤال کنند که آیا بعداً به لحاظ انطباق مشکلی پیدا نخواهد کرد با برنامههای بلندمدت توسعه برنامههای چشماندازی که احتمالاً در آینده نگاشته خواهد شد؟
منظور: قاعدتاً در برنامهریزی، برنامههایی بلندمدت را داریم که بعد از انقلاب تنها برنامه بلندمدتی که ما داشتیم سند چشمانداز بود که افق آن هم هزار و چهارصد و چهار است و قاعدتاً برنامههای پنج ساله برنامههای میانمدت هستند که در ضمن این برنامهها ما برنامههای سالانه یا بودجه سالانه رو داریم که میشود برنامههای کوتاه مدت، طبیعتاً در طی چند دوره گذشته برنامههای پنج ساله با این هدف تنظیم شد که بتواند پاسخگوی سند چشمانداز کشور باشد و آنچه که در چشمانداز تعریف شده بود محقق کند خوب اهداف بلندی در سند چشمانداز پیشبینی شده بود البته همانطوری که از عنوانش مشخص است برنامه نیست بیشتر افق گشایی و تدوین و ترسیم یک چشمانداز روشن و ایدهآل است، اما طبیعتاً الان که سند چشمانداز به سالهای آخر خود نزدیک میشود در تدوین برنامه هفتم عملاً منتظر این که یکی از برنامههای بلندمدت دیگری تدوین و ابلاغ بشود نمیتوانستیم بمانیم و امیدوار هستیم که انشاءالله این سند برنامه هفتم بتواند در طی دو سال باقیمانده از سند چشمانداز، ما را به اهدافی که در چشمانداز تعریف شده بود نزدیکتر کند.
سوال: یعنی اولاً ما بعد از سال 1404, برنامه بلندمدتی فعلاً صحبتش نیست که داشته باشیم؟
منظور: فعلاً تدوین نشده است، ولی معنیاش این نیست که نخواهیم داشت و این برمیگردد به رویکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام و تدبیری که مقام معظم رهبری خواهند فرمود به عبارتی دیگر اهداف بلندمدت را فراتر از مجلس و دولت باید تعریف کنیم و یک جایی هست که طبیعتاً بهترین جا همان مجمع تشخیص مصلحت نظام است که باید هدفگذاریها را انجام دهد.
سوال: شروع برنامه هفتم از کی خواهد بود؟
منظور: امیدوار هستیم که انشاءالله هر چه زودتر برنامه هفتم در مجلس به تصویب برسد و شورای نگهبان هم تأیید کند و بتونیم آن را اجرا کنیم و دولت آمادگی دارد که در اولین فرصت ممکن برنامه هفتم را آغاز کند آنچه که ما پیش بینی کردیم این است که برنامه هفتم از سال 1402 آغاز میشود و بنابراین با احتساب این سال، پایان آن سال 1406 خواهد بود.
سوال: یعنی الان عملاً باید آغاز شده باشد؟
منظور: طبیعتاً الان سال اول برنامه محسوب میشود طبق تلقی که ما در دولت داریم بنابراین انتظار این است که در چند ماه آینده احتمالاً دو یا سه ماه آینده کار رسیدگی به برنامه در مجلس تمام شود و ما حداکثر تا آخر شهریور بتوانیم برنامه را دریافت کنیم و از نیمه دوم سال شروع کنیم.
سوال: یعنی همین طوری الان تقریبا شش ماه عقب است؟
منظور: حالا ممکن است مجلس تصمیم بگیرد که شروع اجرای برنامه از ابتدای سال 1403 باشد. پیشنهاد دولت این بوده است که از همین سال 1402 عملاً برنامه هفتم را آغاز کنیم حالا اینها برمیگردد به انتخابی که مجلس خواهد کرد و آن چه که مجلس تصویب میکند، اما قدر متیقن این است که باید بودجه سال 1403 را بر اساس قانون برنامه هفتم تنظیم کنیم و با توجه به اینکه عملاً تنظیم بودجه سال آینده از ابتدای مهر به بعد آغاز میشود انتظار میرود که تا آخر شهریور انشاءالله رسیدگی به لایحه تمام شده باشد و قانون برنامه هفتم به دولت ابلاغ شود.
سوال: الان وضعیت لایحه در مجلس به چه صورت است در کمیسیون آخرین وضعیتی که دارد و این که از طرف دولت چه کسی از لایحه در کمیسیون دفاع میکند؟
منظور: عملاً با توجه به این که بیست و هشتم خرداد لایحه تحویل مجلس شد و آقای رئیس جمهور لایحه را تحویل دادند و ویژگی لایحه را در مجلس تبیین کردهاند از همان هنگام هم، کار رسیدگی به لایحه در مجلس آغاز شد یعنی بلافاصله کمیسیون تلفیق شکل گرفت اعضای کمیسیون تلفیق مشخص بودند هیئت رئیسه انتخاب شد و عملاً کمیسیون تلفیق در یک فرآیندی ابتدا با هیئت رئیسه کمیسیون تلفیق جلساتی داشتیم و ویژگیهای برنامه را با هیات رئیسه بررسی کردیم در اولین مرحله طبق آییننامه داخلی که مجلس تعریف کرده کمیسیونهای تخصصی در مجلس لایحه را دارند بررسی میکنند نظرات کمیسیونهای تخصصی و تلفیق داده میشود وعملا کمیسیون تلفین شروع میکنند به بررسی نظرات نمایندگان و نقد و بررسی آن چه که در کمیسیون تلفیق تصویب میشود آماده میشود برای ورود به صحن مجلس، دولت و سازمان برنامه و بودجه را به عنوان نماینده خودش برای دفاع از لایحه معرفی کرده بنابراین همکارانم در سازمان برنامه، معاونین، روسای امور اینها در جلسات تخصصی دارند شرکت میکنند این جلسات تخصصی و از همان ابتدای تیر آغاز شده و ادامه دارد البته این هفته نمایندگان محترم در تعطیلات هستند و تشریف بردند در حوزههای انتخابیه و مجدد از ابتدای هفته آینده این کار در کمیسیونها ادامه پیدا میکند و کمیسیون تلفیق هم شروع خواهد شد و امیدوار هستیم که با استفاده از ظرفیت دستگاههای اجرایی و با توجه به توان کارشناسی که دستگاههایی اجرایی دارند بتوانیم در کمیسیونهای تخصصی پاسخگوی ابهامات و سؤالات و نظرات نمایندگان محترم باشیم و از طرف دیگر انتظار ما این است که انشاءالله لایحه در مجلس با کمترین تغییرات تصویب شود، تجربهای که در دورههای قبل بوده است حالا هم در مورد بودجه و هم در مورد لایحه این بوده که عموماً دخل و تصرفهای زیادی در لایحه دولت در مجلس میشده است و همین باعث میشود که اجرای برنامه یا بودجه به عنوان لایحه دولت، قدری با دلسردی دنبال شود، اعتقاد داریم همان طور که در قانون آمده برنامه باید بر اساس لایحه دولت تصویب شود اگه مداخلات و تغییرات زیاد شود دیگر عملاً لایحه را به طرح نمایندگان تبدیل میکنیم، امیدواریم که در این دوره کمترین تغییرات در لایحه دولت اتفاق بیفتد دولت تلاش کرده که از همه ظرفیتهای کارشناسی داخل دولت و همچنین محافل دانشگاهی و نخبگان در تدوین لایحه استفاده کند این لایحه بر اساس آسیبشناسی برنامههای قبلی تنظیم شده و ویژگیهای نسبتاً ممتازی دارد و ما هم امیدواریم که انشاءالله با همراهی نمایندگان محترم و کمیسیونهای رسیدگیکننده به لایحه بتوانیم با کمترین تغییرات لایحه را عبور دهیم.
سوال: تا الان استقبال نمایندگان چطور بوده الان کار خوب پیش میرود؟
منظور: فضای مجلس نسبت به لایحه مساعد ارزیابی میشود و تقریباً میشود گفت استقبال خوبی از لایحه انجام گرفته و فکر میکنم حدود هفتاد نفر از نمایندگان محترم در دفاع از کلیات لایحه و حتی محتوای بخشهایی از لایحه صحبت و مصاحبه کردند در کمیسیونها هم که حضور پیدا میکنیم هر چند سؤالاتی وجود دارد، ولی نسبت به کلیات لایحه فضای مساعدی است امیدواریم که همین فضای مساعد کمک کند که راحتتر لایحه رو در مجلس بتوانیم به تصویب برسانیم.
سوال: همان طور که اشاره فرمودید در لایحه پیشنهادی دولت برای برنامه هفتم یکی از مهمترین شاخصهایی که بسیار به آن تأکید شده و مورد توجه قرار گرفته تحقق رشد هشت درصدی است چه برنامههایی برای نیل به این هدف متعالی در نظر گرفته شده که بتواند ما را به آن برساند؟
منظور: واقعیت این است که رشد هشت درصدی رشد بالایی برای کشور با توجه به ظرفیتهایی که در گذشته شناسایی شده و آن چه که تجربه شده محسوب میشود و بنابراین به ما هم در دولت و هم در بخش غیردولتی در مجموعه اقتصاد باید تلاش مضاعفی کنیم تا این که رشد هشت درصد بتواند تحقق پیدا کند میانگین رشد در طی دهههای گذشته در کشور چیزی حدود سه و نیم درصد بوده است، سالهایی حتی در دهه گذشته رشد ما منفی بود سالهایی هم رشد بالاتری اتفاق افتاده که باعث شده در دهه گذشته میانگین رشد ما کمتر از یک درصد شود میانگین چند دهه گذشته سه و نیم درصد است بنابراین رشد هشت درصدی یعنی اینکه باید کمربندها را خیلی محکم ببندیم.
سوال:، ولی دور از انتظار هم نیست؟
منظور: ظرفیتهای کشور برای رسیدن به رشد 8 درصد سالانه مهیا است به لحاظ موقعیت جغرافیای سیاسی که کشور دارد با توجه به توان سرمایه انسانی و نیروی انسانی که ما داریم با توجه به برخورداری از منابع طبیعی.
سوال: اینها را که جمع بزنید که از هشت درصد هم بیشتر میشود؟
منظور:هنر ما باید این باشد که این ظرفیتها رو درست به کار بگیریم یعنی یکی از نکاتی که ما برای رسیدن به رشد 8 درصد حتماً در برنامه هم تکلیف کردیم اتفاق بیفتد این است که اولاً رشد بهرهوری باید داشته باشیم یعنی از داشتههای فعلی خودمان موثرتر و بهتر استفاده کنیم الان در خیلی از جاها داریم عملاً منابع را مسرفانه و کم اثر بهکارگیری میکنیم برای مثال بهرهوری نیروی کار، بهره وی نیروی انسانی و سرمایه انسانی این که ما چقدر آیا به عنوان مثال از ظرفیت نیروی انسانی مان در یک روز کاری مؤثر استفاده کنیم.
سوال: عذرخواهی میکنم اینها مقداری حالا به چه شکلی در برنامه آمده، ولی یک مقداری جنبه شعاری پیدا نمیکند اینها شاید سالها این مسائل ما سازمان ملی بهرهوری داریم، ولی همیشه گلایهمند هستیم از اینکه بهرهوری در کشور ما پایین بوده آیا در برنامه هم به اینکه باید مثلاً بهره وری بالا باشد اکتفا شده یا سازوکارهای برنامه اجرایی در آن واقعاً دیده شده است؟
منظور: در برنامه روشها و ساز و کارهایی پیشبینی کردیم که این ساز و کارها به افزایش بهرهوری کمک میکند یکی از فصول برنامه اصلاح نظام اداری است، به طور مفصل در بحث اصلاح نظام اداری به این پرداختیم که چرا در بخش اداری و در نظام دیوانسالاری بهرهوری پایین است چه کنیم که این بهرهوری ارتقا پیدا کند؟ نظام و چرخه بهرهوری چگونه باید تعریف شود؟ اندازهگیری و پایش بهرهوری چگونه انجام شود؟ تشویق و تنبیهها نسبت به نیروی انسانی چگونه انجام شود که منجر به افزایش بهرهوری شود؟ بنابراین ما در موضوع بهرهوری یک فصل نسبتاً پر و پیمانی را تعریف کردیم، احکام بسیار زیادی را تعریف کردیم، این احکام کمک میکند به اینکه اولاً ما در ادارات دولتی و در خود بخش دولتی بتوانیم بهرهوری را افزایش دهیم، اما افزایش بهرهوری فقط به دولت بر نمیگردد، چون دولت یک بخشی از اقتصاد هست که بخش بزرگترش عملا فعالان غیردولتی هستند، شرکتهای غیردولتی و بخش خصوصی هستند، در ارتباط با آنها هم ما طبیعتاً تدابیری را پیشبینی کردیم که آن جا هم بهره وری را رشد دهیم مثال عرض میکنم ما الان در بحث انرژی چقدر داریم از منابع انرژی کشور بهرهور استفاده میکنیم؟ همیشه فریاد بر این است که مصرف انرژی در کشور بسیار مسرفانه است و بنابراین ما یکی از کشورهایی هستیم که میشود گفت بدمصرفترین کشورها در موضوع انرژی هستیم، چه کنیم که مصرف انرژی بهبود پیدا کند؟ فرایندهایی را در بحث ناترازی انرژی تعریف کردیم برای بهینه سازی مصرف انرژی یک ساز و کارهای تعریف کردیم این ساز و کارها خود به خود مصرف کننده را به مصرف بهتر تشویق میکند با ایجاد به عنوان مثال بازار صرفهجویی انرژی با ایجاد بازار مبادلات گواهیهای صرفهجویی انرژی، یعنی کسانی که انرژی صرفهجویی میکنند برای آنها دستگاههای تأمینکننده انرژی ما، وزارت نیرو، وزارت نفت، گواهی صرفهجویی صادر میکنند این گواهی صرفهجویی قابل خرید و فروش است در بورس یک همچین ساز و کارهایی تعریف شده به عنوان مثال که ما در بخش انرژی بتوانیم بهرهوری را ارتقا دهیم یا به عنوان مثال یکی از دلایل پایین بودن بهرهوری در کشور این هست که زنجیره ارزش مان رو مخصوصاً در بحث معادن کالاهای معدنی، مواد خام نتوانستیم تکمیل کنیم ما یک فصلی را اختصاص دادیم به زنجیره ارزش موضوع زنجیره ارزش یعنی این که ما بتوانیم زنجیره کالاهای معدنی، فلزی، پتروشیمی را به سمتی ببریم که ارزش افزوده بیشتری را از مواد خام کشور بتوانیم تولید کنیم اتفاقاً در آن جا راهکارهای عملیاتی و اجرایی که ما پیش بینی کردیم بسیار از نظر کارشناسان میتواند منتج به نتایج عملی شود مثال دیگر خدمتتان عرض میکنم بحث بهرهوری آب است عملاً بهرهوری آب مخصوصاً در کشاورزی که هشتاد و پنج درصد کل آب کشور را مصرف میکند پایین است و بهره و میزان محصول به ازای واحد آبی که مصرف میکنیم از استانداردهای جهانی و منطقه پایینتر است در این جا هم به همین ترتیب آمدیم در یک فصلی در موضوع مدیریت یکپارچه منابع آب فرآیندهای تعریف کردیم این فرایندها کمک میکند به اینکه بتوانیم از واحد آب محصول بیشتری تولید کنیم، لذا یکی از هدفگذاریهای ما در برنامه که برای آن برنامهریزی کردیم حکم و تکلیف گذاشتیم برای دستگاههای مختلف برای وزارت نیرو برای وزارت نفت برای دستگاههای اجرایی برای سازمان امور استخدامی، برای خود سازمان برنامه این است که بتوانیم یک سوم رشد را از محل بهرهوری تأمین کنیم یعنی حدود دو و نیم درصد یا دو و شش دهم درصد را بتوانیم از محل بهرهوری تأمین کنیم. شاید ظرفیت رشد خیلی بالایی را با توجه به محدودیتهای منابع آب نداشته باشد لذا ما رشد بخش کشاورزی را پنج درصد در الگوهای محاسباتی که انجام دادیم به رشد پنج درصدی رسیدیم هدفگذاری این است که بتوانیم سالانه پنج درصد ارزش افزوده بخش کشاورزی رو ارتقا دهیم، اما در جایی مثل یک صنعت ارتباطات و مخابرات زمینه رشد بالاتر است؛ رشد یازده درصد را هدفگذاری کردیم در بخش معدن امکان رشد فراتر است آن جا رشد سیزده درصدی را هدفگذاری کردیم، در بخش نفت و گاز رشد 9 درصد را، و به همین ترتیب.
سوال: در ساز و کارها و برنامههای اجرایی عملیاتی؟
منظور: بله، تعیین هدف گذاری که انجام گرفته حالا تماماً ترجمه میشود به آن ساز و کارهای اجرایی یعنی اگر ما بنا هست که در بخش معدن رشد سیزده درصدی داشته باشیم حالا چه الزاماتی لازم است تا این را محقق کند این را در جای خودش پرداختیم.
سوال: یکی از بحثهایی که در برنامه مورد تأکید است و رهبر معظم انقلاب هم روی آن خیلی تأکید داشتند بحث مردمی کردن اقتصاد است الان در برنامه هفتم با ساز و کارها برای مردمی کردن اقتصاد مشخصاً چه؟
منظور:یکی از ویژگیهای برنامه، مردم پایه بودن است یعنی اگر بنا هست رشد هشت درصدی داشته باشیم اگر بنا هست که این برنامه پیاده شود حتماً باید بارش روی دوش مردم باشد به عبارت دیگر دولت باید پشتیبانی کننده رشد باشد دولت باید تنظیم گر باشد حمایت کننده باشد تسهیلگری کند، اما کار اصلی را باید مردم انجام دهند لذا یکی از موضوعاتی که ما اینجا پیش بینی کردیم بحث فضای کسب و کار است یعنی در فصل رشد پرداختیم به اینکه الان موانع فضای کسب و کار ما کجاها است و موانع قانونی، موانع اجرایی، موانع مقرراتی، موانع مجوزها، موانع درگاه در واقع پنجره واحد برای ارائه خدمات بنای این است که موانع کسب و کارها را کاهش دهیم و بنابراین بخش خصوصی و بخش غیر دولتی ما بتوانند با سهولت بیشتری کسب و کاری شروع کنند با سهولت بهتری تسهیلات دریافت کنند با سهولت بیشتری تأمین سرمایه کنند از ظرفیت بازار بورس بهتر استفاده کنند یکی از ابتکارات ما در برنامه این است که فضایی ایجاد کنیم که بخش غیر دولتی بتواند علاوه بر اینکه سهام خود را در بورس عرضه میکند بتواند از طریق انتشار بدهی تأمین مالی کند یعنی بازار بدهی را در بورس فعال کنیم الان بخش خصوصی ما عمدتاً وابسته به بانکها است بانکها هم با محدودیتهای منابع جدی مواجه هستند کنترلهایی که بانک مرکزی روی بانکها اعمال میکند سختگیرانه است، بنابراین باید افق گشاییها کنیم و بسترهای جدیدی را فراهم کنیم، در بحث رشد پرداختیم به تأمین مالی رشد یعنی چه کنیم که بازار پول، بازار سرمایه صندوق توسعه ملی، سرمایهگذاریهای خارجی اینها بتواند بهتر در خدمت بخش غیر دولتی ما قرار بگیرد یکی از ابتکاراتی که ما در برنامه دیدیم این است که حتی صندوقهای بازنشستگی باید از بنگاهداری خارج شوند اینها باید مجموعه بنگاههایی که دارند شرکتهایی که دارند سهامش را واگذار کنند و عملاً مالکیتش را واگذار کنند بدهند سهامداری الان یکی از بخشهای فربه اقتصاد ما عملاً شرکتها و بنگاههای زیرمجموعه صندوق بازنشستگی هستند خوب فرض مان بر این است که گفتیم 80 درصد داراییهای خودشا ن را شرکتها باید تا پایان برنامه واگذار کنند و بروند از طریق سهام مدیریتی عملاً مدیریت نقدینگی خودشان را کنند و مدیریت دارایی هایشان را انجام دهند حتی گفتیم که در بخش دولتی موضوع مولدسازی، یعنی دولتها داراییهای خود را باید واگذار کنند و این داراییها را برای سرمایهگذاریهای جدید یا برای دادن تسهیلات و یارانه سرمایهگذاری به بخش غیردولتی از آنها استفاده کنیم.
سوال: یعنی شما معقتدید که دولت هم مالکیت و مدیریت را واگذار کند به بخش خصوصی یا صرفا مالکیت؟
منظور: دولت مالکیت را واگذار کند و حمایت کند از مالکیت بخش غیردولتی.
سوال: مدیریت چه؟
آقای منظور: طبیعتاً وقتی که شما مالکیت را واگذار میکنید مدیریت هم همراه با آن واگذار میکنیم.
سوال: که البته خیلی وقتها این اتفاق نمیافتد؟
منظور: یک وقتهایی ممکن است شما تصمیم بگیرید مالکیت حفظ کنید.
سوال: یکی از چالشهای مثلاً اجرای خصوصیسازی همین است که گاهی مثلا مالکیت منتقل شده و عملاً خصوصیسازی آن طوری که که باید اتفاق نیفتاده است؟
منظور: در موضوع سهام عدالت این مشکلی که شما میفرمایید وجود دارد یعنی عملاً مالکیت داراییها را به مردم واگذار کردیم، اما مدیریت آنها در اختیار شرکتهایی است یا تشکلهایی است که به نمایندگی از مردم دارند آن شرکتها را اداره میکنند و آنهایی که انتخاب میشوند ساز و کارهایش دولتی است یعنی کسانی انتخاب میشوند که عملاً دولت آنها را انتخاب میکند؛ بنابراین فرمایش شما کاملا درست است این که ما میگوییم مردمی کردن اقتصاد یعنی اینکه به معنی واقعی، اقتصاد را مردمی کنیم یکی از جاهایی که رویش تمرکز زیادی کردیم در برنامه مثلاً در اصلاح ساختار بودجه این است که حتی اجرای طرحهای تملک، تملک سرمایهای اینها را هم از طریق مشارکت دولتی و خصوصی انجام دهیم اصطلاحا مشارکت عمومی خصوصی، در سالهای گذشته هم اتفاق افتاده این را باید توسعه دهیم مثال عرض میکنم احداث بزرگراهها. بزرگراهها را اگر ما تسهیل کنیم خود بخش خصوصی میتواند سرمایهگذاری کند در یک دورهای عملاً عوارضش را دریافت و سرمایه خود را بازیافت کند سودش را بازیافت کند بعداً این به دولت یا به مردم برگردانده شود، خیلی از بزرگراههای کشور با این شیوه احداث شده، ولی این را باید توسعه دهیم حتی فرض بفرمایید احداث تصفیه خانههای آب، احداث خطوط آبرسانی، خدمات زیربنایی دولت و طرحهای تملک دولت میتواند توسط بخش غیردولتی تکمیل و بهرهبرداری شود.
سوال: این نکاتی که جنابعالی اشاره میفرمایید مثلاً در برنامه ششم نبوده یا در برنامه پنجم نبوده برای اولین بار در برنامه هفتم میآید؟
منظور: مشارکت عمومی و خصوصی در برنامه قبلی هم بوده و ما در این برنامه در بحث اصلاح ساختار بودجه این را به طور خاص تأکید کردیم و نکته مهمتر این است که مشارکت عمومی و خصوصی را باید مجزا کنیم یعنی سعی کردیم در پیشنهاداتی که داریم جذابیتهایی را ایجاد کنیم که این مشارکت عمومی و خصوصی در عمل اتفاق بیفتد و بخش غیردولتی ما اولاً به دولت اعتماد کند و مطمئن باشد که اگر ورود میکند و سرمایه میآورد و یک طرح زیربنایی را به عهده میگیرد که آن را تکمیل کند بعداً بازیافت سرمایه اش بتواند انجام شود تضامین لازم، پشتیبانیهای لازم، مشارکت دولت دلیلی ندارد که ما همه منابع خود را رأساً بیاییم سرمایه گذاری کنیم، الان سالانه اعتبارات زیادی را برای اجرای طرحهای تملک داریم هزینه میکنیم بودجه عمرانی اصطلاحاً؛ بودجه عمرانی را حتی میتوانیم به صورت یارانه بدهیم به بخش خصوصی طرح را انجام دهد بخشی از آن را به عنوان دولت به عنوان یارانه تأمین کنیم یعنی به عبارت دیگر اگر آورده ما میشود یک واحد این را ترکیب کنیم با 9 واحد آورده بخش خصوصی، دو واحد دولت بیاورد هشت واحد بخش خصوصی بیاورد اینها طرحهای ابتکاری است که در برنامه سعی کردیم به آن بیشتر توجه کنیم برای این که آن بعد مردمیسازی اقتصاد بتواند در عمل بیشتر تحقق پیدا کند.
سوال: روی بحث نرخ تورم هدفگذاری برنامه هفتم تقریباً چه عدد است؟ مثلاً هدفگذاری عددی اینچنینی وجود دارد؟
منظور: در سیاستهای کلی تأکید شده است بر مهار و تک رقمی شدن تورم در طول سالهای برنامه بنابراین ما یکی از هدفگذاریهایمان این است که بتوانیم تا پایان دوره برنامه تورم را به تدریج به گونهای کاهش دهیم که در سال پایانی برنامه تورم یک رقمی شود نه و نیم درصد و البته برای این که این اتفاق بیفتد باید رشد پایه پولی را در بانکها کنترل کنیم یا به تعبیر دیگر باید ایجاد نقدینگیهای جدید را کنترل کنیم برای آن یک هدفگذاری کردهایم که رشد پایه پولی در پایان به سیزده و نیم درصد کاهش پیدا کند الان رشد پایه پولی چیزی حدود 30 تا 32 درصد ما باید این را به تدریج کاهش دهیم چرا این رشد پایه پولی اتفاق میافتد که منجر به تورم میشود؟ دلایل متعددی دارد ما این را آسیبشناسی کردیم یعنی آن عواملی که باعث شده که پایه پولی رشد کند و ایجاد نقدینگی بیشتر و تورم بیشتر کند آسیبشناسی کردیم یکی از عوامل مهم آن ناترازی بودجه دولت است یعنی وقتی که دولت منابع و مصارفش با هم سازگار نیست به صورتهای مختلفی متوسل میشود به منابع بانکی و این منابع بانکی عمدتاً به صورتهای مختلفی متوسل میشود به منابع بانکی و این منابع بانکی عمدتا به صورت اضافه برداشت از بانک مرکزی اتفاق میافتد و پایه پولی را رشد میدهد بنابراین یکی از اصول ما در برنامه هفتم این است که بتوانیم ناترازهای بودجه عمومی را در اصلاح ساختار بودجه به گونهای کاهش دهیم که دیگر دولت متعرض منابع بانکی نشود.
وی ادامه داد: به عنوان مثال یکی از دلایل رشد نقدینگی و بالا رفتن پایه پولی اضافه برداشت بانکها از منابع بانک مرکزی است چرا بانکها اضافه برداشت میکنند چرا پایه پولی درصد اضافه برداشت بانکها رشد میکند یکی از دلایلش این است که شاید بانک مرکزی آن ابزارهای لازم، اختیارات کافی را برای مقابله با بانکهای عملا ناسالم یا بانکهای غیر منضبط در اختیار ندارد ما در برنامه هفتم اختیارات خیلی زیادی را در بحث مهار تورم برای بانک مرکزی تعریف کردیم بانک مرکزی میتواند با بانکهای ناسالم قاطعانه برخورد کند میتواند مدیریت آن بانکها را خودش در اختیار بگیرد حتی میتواند بانکهای ناسالم را در بانکهای دیگر ادغام کند یک اختیارات نسبتاً گستردهای دادیم به بانک مرکزی به عنوان مقام پولی کشور که بتواند قاطعانه با بانکهایی که مقررات را رعایت نمیکنند اضافه برداشت انجام میدهند و رفتارشان منجر میشود به تورم، مقابله کافی را انجام دهد لذا ما ریشهشناسی و آسیبشناسیهایی که کردیم ما را به این سمت آورد که چگونه بتوانیم تورم را تا پایان برنامه تک رقمی کنیم البته کار دشواری است یعنی برای یک اقتصادی که تقریباً همیشه تورمهای دو رقمی داشتیم و در بسیاری از سالها تورم بالای بیست درصد را تجربه کردیم در چهار دهه گذشته این که ما نزدیک بشویم به تورم تک رقمی یکی از کارهای دشوار محسوب میشود، ولی شدنی است با انضباط پولی با انضباط بودجهای با انضباط مالی میتوانیم تورم را کنترل کنیم و این تجربهای است که همه دنیا دارند یعنی حتی مثلا شما ملاحظه بفرمایید در همسایگی ما پاکستان تورم را تکرقمی کرده، عراق در سالهای گذشته تورم را تکرقمی کرده یعنی اینها ضوابطی دارد و دستورالعملها و رویههایی دارد که اگر بانکهای مرکزی آنها را مقتدرانه اجرا کنند به راحتی امکان تک رقمی شدن تورم فراهم است.
سوال: همان طوری که شما خودتان بهتر میدانید یکی از چالشهای اصلی در اجرای برنامههای توسعه بحث اجراست یعنی ما خیلی به لحاظ اجرایی سابقه خوبی از اجرای برنامههای توسعه تا الان نداشتیم فکر میکنم دیگه مثل بالاترینش روی سی تا چهل درصد تقریباً مثلا اتفاق افتاده باشد آیا برنامه هفتم هم بناست که به همان منوال حرکت کند یعنی ساز و کارهای اجرایی نظارتی پایشی آیا در خود برنامه دیده شده است مثلاً در پایان سال اول میتوانیم ارزیابی کنیم که سال اول اجرا برنامه خوب بوده یا خیر و یا در انتهای برنامه بعد میگوید خوب نشد حالا برای برنامه هشتم این ساز و کارش به چه صورتی خواهد بود؟
منظور: یکی از ساز و کارهایی که داریم این است که آمدیم برای هر کدام از اهداف و مسئلههایی که تعریف کردیم هدفگذاریهای کمی کردیم این هدفگذاری کمی را هم بین سالهای برنامه شکستیم بنابراین وقتی که ما میگوییم بناست تورم را در پایان دوره تک رقمی کنیم به نه و نیم درصد، این باید هر سال هدف گذاری کردیم به یک عددهایی برسیم و لذا پایان هر سال میشود این را سنجید آیا به سمت آن هدف نهایی برنامه نزدیک شدیم انجام دادیم تکالیف را یا خیر یا مثلاً فرض کنید در موضوع رشد این کاملاً مشخص است که ما در هر سال چقدر توانستیم به رشد هشت درصد نزدیک شویم کدام بخشها انجام دادند کدام بخشها نتوانستند کاملاً اینها قابل اندازهگیری است به خاطر این که هدفها کمّی هستند یا مثلاً فرض کنید در بحث مدیریت منابع آب یا رفع ناترازی انرژی و رفع ناترازی صندوقهای بازنشستگی در هر کدام از این موضوعات حتی در موضوعات اجتماعی مثلاً فرض کنید در بحث فرهنگ و رسانه هدفگذاری کمّی انجام دادیم، در موضوع سلامت، بیمارستانها، تختهای بیمارستانی هدفگذاری کمّی کردیم بنابراین همه بخشها در هر فصلی ملاحظه بفرمایید اهداف کمّی در اولین ماده آمده است.
سوال: اگر موافق هستید یک دقیقه پایانی را درباره نگاه برنامه هفتم به اقشار آسیبپذیر جامعه اختصاص دهیم که چه میزان برنامه به این قشر توجه کرده است؟
منظور: یکی از فصول برنامه بحث توزیع درآمد است، در توزیع درآمد همه تمرکزمان این است که بتوانیم با ساز و کارهای بازتوزیع درآمد کمک کنیم بخشهای آسیبپذیر جامعه تحت پوشش حمایتی بهتری قرار بگیرند البته در فصول دیگر هم به این موضوع توجه کردیم مثلاً در بحث موضوع سلامت حتی ساز و کاری پیشبینی کردیم تحت عنوان بیمه تکمیلی حمایتی، این بیمه تکمیلی حمایت یعنی این که چهار دهک اول جامعه نه تنها از بیمه پایه برخوردارند که پوشش بیمه پایه محدود است بلکه با تدابیری بتوانند از بیمه مکمل یا بیمه تکمیلی حمایتی که دولت ایجاد میکند بهرهمند شوند ما بتوانیم هزینه از جیب رفته مردم به ویژه چهار دهک اول را به حداقل برسانیم لذا ساز و کارهای حمایتی نسبتاً گستردهای را پیشبینی کردیم که در فصل سیاستهای حمایتی به این موضوع به تفصیل پرداختیم.
انتهای پیام/
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است