Get News Fast

 

سدها؛ راهی برای رفع تشنگی یا قهقرای آب؟

یک کارشناس حوزه آب گفت: با نگاه ساده به رخداد سیل‌ها و وقایع طبیعی اخیر می‌توان دریافت که رویکرد امریکا همواره در جهت حفظ و نگهداری سازه‌های قدیمی و سازه‌های مهندسی رودخانه است.

سدها؛ راهی برای رفع تشنگی یا قهقرای آب؟

نیما حامدانسانیت در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره نقاط مثبت و منفی سدسازی در کشور اظهار داشت: یکی از بزرگترین معضلاتی که به خصوص در دهه اخیر در بحث آب و محیط زیست مطرح است، استفاده از عناوینی فاقد تعریف مشخص نظیر کم‌آبی، بحران آب و یا بعضاً ورشکستگی آبی است. به نظر بنده عدم مطالعه لازم جهت کمی کردن و برآورد دقیق مفاهیم پایه‌ای و مهمی نظیر میزان آب تجدیدپذیر، درصد نفوذ و درصد تبخیر و تعرق واقعی به عنوان تنها عامل خروج آب از چرخه به عنوان مبنای تصمیم‌گیری از جمله دلایلی است که باعث ایجاد فضای نامشخص در بحث‌های اجتماعی و متأسفانه حتی در فضای تصمیم‌گیری کشور شده است. به عنوان مثال نخستین مطلبی که پس از شنیدن ورشکستگی آبی به ذهن متبادر می‌شود این است که در شرایط خشکسالی یعنی شرایطی که در یک بازه زمانی یک یا چند ساله بارش به صورت کاملاً طبیعی کمتر از میانگین بلندمدت رخ دهد، دسترسی کشاورز به آب پایدار از میان می‌رود و یا شرایط محیط زیست در رقابت با توسعه که توسط بشر اتفاق افتاده دچار مشکل می‌شود، جریان پایدار رودخانه محقق نمی‌شود و یا تأمین حقابه دریاچه پایین‌دست صورت نمی‌گیرد، به این نتیجه می‌توان رسید که دوره‌های خشک و تر  در طبیعت به صورت دوره‌ای و سیکلی وجود دارند و نکته بسیار مهم و کلیدی در این زمینه فهم این مطلب است که تنها عاملی که به صورت کاملاً مؤثر در مواردی نزدیک به صد در صد می‌تواند این تغییرپذیری طبیعت یعنی رخداد دوره‌های طبیعی خشک و تر را تحت کنترل در آورد حجم ذخیره و یا همان مخزن سد است.

کنترل تغییرپذیری طبیعت به سود کشاورزی و بهبود شرایط محیط زیست است

وی افزود: مطالعه تجربیات جهانی به خوبی نشان می‌دهد که بر خلاف تصور رایج، کنترل تغییرپذیری طبیعت در عمل نه تنها به سود کشاورزی و دیگر بهره‌برداران منابع آب است، بلکه حتی در صورت برنامه‌ریزی مناسب عملاً باعث پایداری و بهبود شرایط محیط زیست نیز می‌شود. از مشکلاتی که به طور کلی گریبانگیر انسان مدرن است مغفول ماندن و فراموش شدن اسباب و علل برخورداری و دسترسی انسان به غذا، برق و به طور کلی شرایط رفاه در عصر حاضر نسبت به شرایط تاریخی است. به نظر بنده صرفاً تجسم ابعاد و مقیاس رشد واقعیِ اتفاق افتاده در شرایط کشاورزی و شاخص‌های مرتبط با تولید غذا در عصر حاضر، به تنهایی برای تقریب ذهن مخاطبین در جهت پی بردن به اهمیت زیرساخت اعم از زیرساخت تنظیم آب و تأمین برق و نقش آن در تأمین رفاهی که انسان مدرن آن را به عنوان یک امری بدیهی تلقی می‌کند، کافی است.

دلیل ذهنیت بحرانی بودن آب و کشاورزی در ایران

این کارشناس مدیریت منابع آب تصریح کرد: چنانچه به وقایع تاریخی مکرری که در تاریخ معاصر ایران رخ داده؛ رجوع شود، با موارد متعددی روبرو می‌شویم که ضعف ساختاری بشر در تأمین احتیاجات اولیه مانند غذا به هنگام مواجهه با خشکسالی و تغییرپذیری در طبیعت را مشخص می‌کند. به عنوان مثال طی قحطی رخ داده در سال ۱۲۵۰ شمسی، در حالیکه جمعیت ایران در آن دوره حدود ۹,۵ تا ۱۰ میلیون نفر برآورد شده است بیش از ۱۰ درصد جمعیت کشور به دلیل رخداد خشکسالی و کشاورزی ضعیف و کاملاً آسیب‌پذیر در برابر تغییرات طبیعی به راحتی تلف شده است. اگر بخواهیم رشد برخی شاخص‌های اقتصادی نظیر میزان کالری به ازای نفر را هم در نظر بگیریم که صرفاً در بازه زمانی ابتدای دهه ۶۰ میلادی تاکنون، مطابق آمار فائو رشد دو برابری را نشان می‌دهد، به راحتی می‌توان حدس زد که توان تولید غذا نسبت به دوران نه چندان دور تاریخی ده‌ها و شاید تا ۳۰ برابر شده است. به نظر بنده عامل اصلی در ایجاد این ذهنیت که ایران از لحاظ بحث آب و کشاورزی دچار بحران است این تلقی است که ظرفیت تولید غذا در ایران به دلیل محدودیت در منابع آب و یا خاک به اندازه کافی نیست.

اوضاع کشاورزی در ایران

وی بیان داشت: با مراجعه به آمار فائو و مقایسه شرایط تولید ایران با کشورهای هم‌جمعیت و توسعه‌یافته نظیر بریتانیا، آلمان و یا ژاپن به خوبی مشخص می‌شود که سرانه تولید ناخالص داخلی کشاورزی ایران در همین شرایط فعلی با وجود اینکه بسیاری از حوضه‌های آبریز ما عملاً هنوز توسعه‌نیافته و یا کم‌توسعه‌یافته هستند، یا برابر است و یا اینکه در مقایسه با برخی از کشورها سرانه تولید ناخالص کشاورزی ایران به مراتب وضعیت بهتری دارد. علت این امر البته این است که برای توسعه کشاورزی به غیر از دسترسی به آب تجدیدشونده، مباحث بسیار مهمتری از جمله دسترسی به زمین قابل کشت نیز در تعیین توان تولید یک کشور نقش اساسی ایفا می‌کند. به عنوان مثال در کشور انگلستان بیشتر از ۷۰ درصد کل مساحت کشور زیر کشت است، ولی با این حال سرانه تولید ناخالص کشاورزی آن به مراتب از ایران کمتر است، بنابراین نکته اول که از بررسی آمار  این است که ایران حداقل گرفتار هیچگونه سرنوشت محتوم و گریزناپذیر نشده است که اصولاً به آن بتوان اطلاق بحران کرد.

روش‌های غیرسازه‌ای مدیریت منابع آب متمرکز بر پاک کردن صورت مسئله است

حامدانسانیت در ادامه درباره روش‌های کنترل سیل و مدیریت منابع آب به از مسیر سازه‌ای و غیرسازه‌ای گفت: روش‌های غیرسازه‌ای از ابتدا بیشتر متمرکز بر پاک کردن صورت مسئله و حذف محدوده توسعه‌یافته عمدتاً زمین‌های کشاورزی در محدوده دشت سیلابی رودخانه‌ها هستند. این امر اگر در مواردی با درگیری حقوقی بسیار و تحمیل ضررهای اقتصادی به صاحبان ملک در حوضه‌های کوهستانی و پرشیب میسر باشد، در دشت‌ها و جلگه‌های پست و کم‌ارتفاع نظیر خوزستان و یا حوضه رودخانه سند در پاکستان عملاً امکانپذیر نیست. زیرا کل تمدن و جمعیت ساکن و مساحت قابل کشت در محدوده دشت سیلابی و حاصلخیز رودخانه‌ها واقع شده است. نکته دیگری که در این زمینه مطرح می‌شود این تلقی است که روش‌های سازه‌ای مانند احداث سدهای مخزنی و یا سازه‌های مورد استفاده در مهندسی رودخانه نظیر گوره‌ها یا همان خاکریزهای سیل‌بند که به صورت طولی در ساحل رودخانه‌ها احداث می‌شود و دهه‌ها و بلکه قرن‌هاست که در کشورهای اروپایی و آمریکا در ابعاد بسیار گسترده مورد استفاده است، احتمالاً به دلیل دخل و تصرف در رژیم و شرایط هیدرولیکی جریان رودخانه، گزینه غیرمحیط زیستی هستند و در مقابل روش‌های جایگزین مانند تغذیه مصنوعی در دشت‌ها و یا آبخیزداری در مناطق کوهستانی می‌تواند به عنوان گزینه مؤثر و سازگار با محیط زیست عمل کند.

در روش غیرسازه‌ای تنها یک‌چهارم آب سالانه رودخانه برای کشاورزی قابل تخصیص است

وی معتقد است: دلیل ایجاد این تلقی و ذهنیت در فضای اذهان عمومی که روش‌های سازه‌ای عامل از بین بردن محیط زیست هستند این است که تصور می‌شود سازه یعنی سد با بالا بردن تقاضا تا سرحد توان تحمل طبیعت، منجر به خشک شدن منابع آبی پایین‌دست اعم از رودخانه و یا دریاچه می‌شود. از این رو عنوان می‌شود که روش‌های غیرسازه‌ای مانند تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب برای محیط زیست مناسب‌تر هستند. اما به نظر بنده رژیم رودخانه کاملاً وحشی و غیرکنترلی است و در شرایطی که اگر آورد سالیانه در حدود ۱۲۰ میلیون متر مکعب باشد تنها یک‌چهارم آن یعنی ۳۰ میلیون متر مکعب برای کشاورزی قابل تخصیص است که این مقدار ناچیز هم حتی در سال‌های خشک به دلیل شرایط تصادفی در طبیعت محقق نمی‌شود. بنابراین شرایطی که عملاً حاکم است این است که با وجود تقاضای بسیار ناچیز در حوضه، تا زمانی که جریان از محدوده قابل تحمل کانال‌ها کمتر است یعنی در فصل غیرسیلابی کل جریان رودخانه برای آبیاری به کانال‌های کشاورزی منحرف می‌شود و در زمان سیلاب و در فصل بهار جریان‌های سیلابی مازاد به راحتی از دست می‌رود و در مواردی مانند سیل سال ۹۸ حتی امکان آسیب هم وجود دارد.نتیجه اینکه به تحقیق می‌توان دریافت که مستقل از وجود و یا عدم وجود حجم ذخیره یعنی مخزن سد تمایل به استفاده حداکثری از جریان همواره وجود دارد و عامل آسیب به محیط زیست چنانچه وجود داشته باشد یک نوع اراده، تصمیم و یا خواست مدیریتی است و در شرایطی که حتی امکان تنظیم هم صفر است، بهره‌برداری حداکثری به هر حال اتفاق می‌افتد.

نصف آورد سالیانه رودخانه کردان کرج اختصاص به شرب دارد

این کارشناس حوزه آب ادامه داد: به طور مثال در حوضه کرج در محدوده کوهستانی بین سد کرج و آبگیر بیلقان که محل انحراف آب شرب و کشاورزی است جریان دائم همچنین بدون کدورت در تمام فصول سال از جمله فصل تابستان که جریان رودخانه به صورت طبیعی کم است برقرار است، این اتفاق مطلوب بدون تردید اثر سد و تنظیم است. در پایین‌دست محل انحراف آب یعنی آبگیر بیلقان به غیر از فصل بهار و احتمالا فقط در سال‌های تر مانند سال‌های آبی ۹۷-۹۸ و ۹۸-۹۹ به اجبار رودخانه دارای جریان شده و تلاش می‌شود که این جریان محدود هم تا جایی که امکانپذیر باشد توسط تغذیه مصنوعی تبدیل به آب زیرزمینی شود. علت این تصادفی بودن و حتی خشک بودن رودخانه در بیشتر فصول سال دقیقاً به مانند شرایط رودخانه کردان، به هیچ عنوان در اثر وجود تقاضای بالا در حوضه نیست. زیرا عملاً آب قابل برنامه‌ریزی در حوضه کرج در بهترین حالت تنها ۶۰ درصد آورد رودخانه است. تقریباً نصف آورد سالیانه رودخانه اختصاص به شرب دارد و مابقی جریان در شرایط کاملاً تصادفی به کانال‌های کشاورزی هدایت می‌شود.

اوضاع سد کرج

وی بیان داشت: نکته جالب توجه این است که از مجموع حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب جریانی که مازاد بر تقاضای شرب است با احتساب جریان حوضه پایین‌دست سد کرج فقط ۱۰۰ تا ۱۳۰ میلیون متر مکعب به عنوان تقاضای کشاورزی تعریف شده است. این بدان معناست که تقاضا و نیاز پایین‌دست که در نگاه اول به نظر می‌رسد تا سرحد توان طبیعت است، دقیقاً مانند حوضه کردان بسیار کمتر از جریان متوسط سالیانه رودخانه است. در حوضه کرج اراده برای تخصیص آب مستقل از وجود و یا عدم وجود حجم ذخیره کافی وجود دارد، حجم ذخیره زنده مخزن در محدوده ۱۷۰ میلیون متر مکعب بیشتر نیست یعنی نسبت حجم ذخیره به آورد تنها۰,۳۵ است، به راحتی می‌توان با تحلیل ساده داده‌های نسبتاً بلندمدت ثبت شده در ایستگاه‌های آب‌سنجی واقع در حوضه کرج و طالقان که رژیم جریان کاملاً مشابهی دارند و آورد سالیانه آنها به هم نزدیک است و از سال ۱۳۳۸ دارای آمار است، به این نتیجه رسید که چنانچه حجم ذخیره زنده مخزن ۲ تا ۲,۵ برابر آورد طبیعی رودخانه یعنی در محدوده یک میلیارد متر مکعب بود طولانی‌ترین و شدیدترین دوره‌های خشکسالی مانند آن چه در حوضه‌های کرج و طالقان در بازه سال آبی ۷۳-۷۴ تا سال آبی ۸۱-۸۲ رخ داده است، تحت کنترل در می‌آمد و امکان رهاسازی به اندازه جریان بلندمدت سالیانه حتی در خشکترین دوره هم به راحتی میسر بود.

نعمت تنظیم جریان به نفع کشاورزی پایدار و محیط زیست است

حامدانسانیت تاکید کرد: نعمت تنظیم جریان در عمل نه تنها به نفع کشاورزی پایدار است، بلکه شرایط برای اعمال قوانین و تصمیمات مدیریتی که حقابه محیط زیستی را نیز به صورت پایدار در تمام فصول حتی در پایین‌دست آبگیر بیلقان تأمین کند؛ وجود دارد. به عبارت بهتر در این شرایط در حوضه کرج با وجود امکان تأمین حقابه محیط‌زیستی، تقاضا در کشاورزی و یا شرب نه تنها کم نمی‌شود، بلکه نسبت به شرایط فعلی امکان افزایش هم دارد. در شرایط فعلی رهاسازی جهت کشاورزی به صورت تصادفی و اجباری در دوره کوتاهی که طبیعت تعیین می‌کند؛ صورت می‌گیرد و مطمئناً یک الگوی پایدار کشاورزی به هیچ عنوان محقق نمی‌شود. در حالی که در شرایط کنترل کامل، می‌توان جریان را در کل سال توزیع کرد. به عبارت بهتر بهای این امکانِ کم تنظیم را کشاورز و محیط‌زیست هر دو پرداخت می‌کنند و زیبایی رودخانه به نحوی از میان می‌رود که عملاً رودخانه در دشت شهریار و بازه پایین‌دست بیلقان به یک معدن بزرگ برداشت شن و ماسه تبدیل شده است.

وی افزود: در این روش به سادگی استدلال می‌شود که بهترین رهاسازی کوتاه‌ترین مسیری است که بتوان بین کریدوری که بین دو منحنی تغییرات تجمعی جریان ورودی به مخزن و همان منحنی هنگامی که به میزان حجم ذخیره زنده مخزن به سمت بالا شیفت داده شود، ترسیم کرد. هر چه مخزن کوچکتر باشد، کریدور ذکر شده محدوده باریک‌تری را نمایندگی می‌کند و در نتیجه رهاسازی از سد به ناچار هر چه بیشتر از رفتار طبیعت تبعیت می‌کند. همانگونه که در شکل مشاهده می‌شود، مخزن طالقان شرایط رهاسازی نزدیک‌تر به جریان متوسط بلندمدت را نسبت به مخزن کرج می‌تواند فراهم کند. شبیه به رودخانه کرج و طالقان، مخزن بدون تأثیرپذیری از رخداد ترسالی‌ها و خشکسالی‌های دوره‌ای، در همه دوره‌ها توان تنظیم جریان دقیقاً به میزان متوسط بلندمدت را دارد.

Untitled

کشور هنوز از منظر تنظیم آب به حد نهایی توسعه نزدیک نشده است

این کارشناس مدیریت منابع آب با بیان اینکه بحران و یا ورشکستگی آبی، در حقیقت نه به دلیل برداشت بالا در حوضه، بلکه به دلیل نبود امکان کافی برای تصمیم‌گیری و همچنین تمایل به برداشت حداکثری به وجود می‌آید، گفت: در حقیقت شرایط بحرانی تجربه شده صرفاً در سال‌های خشک چیزی جز عدم تاب‌آوری در برابر شرایط تصادفی طبیعت سیل و خشکسالی نیست که از قضا عامل غلبه بر آن ساخت سازه و ایجاد حجم ذخیره است. در مورد سه حوضه کرج، طالقان و کردان با بررسی شرایط موجود به سادگی می‌توان نتیجه گرفت که آب قابل برنامه‌ریزی از محدوده ۲۰ تا ۲۵ درصد در حوضه کردان که فاقد سد و حجم ذخیره است، به حدود ۶۰ درصد در حوضه کرج و حدود ۷۵ درصد در حوضه طالقان که حجم ذخیره مخزن در آن بیشتر است افزایش می‌یابد. چنانچه بررسی انجام شده را به سایر حوضه‌های آبریز کشور به خصوص حوضه‌های پرآب نظیر کارون، کرخه، دز و یا سفیدرود بسط دهیم درستی این نتیجه‌گیری به طریق مشابه تأیید می‌شود. بنابراین در کشور ما در حال حاضر هنوز بخش عمده‌ای از رواناب غیر قابل برنامه‌ریزی است و کشور هنوز از منظر تنظیم آب به حد نهایی توسعه نزدیک نشده است.

استان‌های واقع در حوضه مبدأ؛ آب را صرفاً به منظور توسعه استان خود می‌خواهند

وی گفت: توجه به رخداد وقایع طبیعی مانند دوره‌های ترسالی و خشکسالی جهت درک این مطلب بسیار راهگشاست. رخداد سیل بهار سال ۹۸ بسیاری از برداشت‌های ناقص از واقعیت را که به دلیل شتابزدگی صورت می‌پذیرد؛ در میدان عمل پاسخ داد. به عنوان مثال فارغ از بحث معقول بودن انتقال آب با توجه به حساسیت‌های اجتماعی موجود، علت اصلی مخالفت سرسختانه استان‌های واقع در حوضه کارون با انتقال آب که هم‌اکنون نیز همچنان با قوت وجود دارد، بدون تردید رقابت بر سر حفظ دسترسی به منابع آب به عنوان عامل توسعه و تولید ثروت است. به زبان ساده‌تر استان‌های واقع در حوضه مبدأ آب را به عنوان منبع دارای ارزش صرفاً به منظور توسعه استان خود می‌خواهند. توجه به این نکته برای فعالان محیط زیست، نمایندگان و مردم استانهای واقع در حوضه‌های آبریز کارون بزرگ و کرخه بسیار ضروری است که در صورت احداث نشدن حجم ذخیره کافی مخازن سدها به منظور تأمین کنترل صد درصدی جریان درصد قابل توجهی از جریان رودخانه شاید بین ۴۰ تا ۵۰ درصد عملاً قابل برنامه‌ریزی نیست و به صورت غیرکنترلی و بدون استفاده در بازه بسیار کوتاه از دست می‌رود و عملاً کشاورزان در حوضه‌های مذکور از نعمت برخورداری از آن محروم هستند و یا در خوشبینانه‌ترین حالت باید به شرایط تصادفی در استفاده از جریان رودخانه عادت کنند. به عنوان مثال، صرفاً در یک دوره ترسالی طبیعی و فقط در فصل بهار ۹۸، به دلیل این که مخازن ما در هر سه حوضه کارون، کرخه و دز ظرفیت کافی برای ذخیره آب نداشتند، میزان آبی که بدون کنترل همراه با آسیب یا بدون آسیب در فصل بهار از دسترس خارج شد احتمالاً بیشتر از ۲۵ میلیارد متر مکعب بوده است که این مقدار به تنهایی از مجموع آب انتقالی که قرار بود در صد سال دوره طرح پروژه کوهرنگ ۳ از حوضه خارج شود، بیشتر است.

رهاسازی جریان سیلابی توسط ایران در سال ۱۳۹۸ منجر به پر شدن دریاچه ثرثار و سد ایلیسو شد

حامدانسانیت گفت: فعالان محیط زیستی که مخالف هر گونه طرح انتقال آب بین حوضه‌ای بودند، به طور مشابه با ساخت هر گونه سد و مخزن جدید در حوضه‌های واقع در محدوده استان خود نیز مخالفت می‌کردند. این به سادگی بدان معناست که کنشگری اجتماعی و حتی تلاش نمایندگان مجلس با وجود اینکه به صورت یک سویه در جهت احقاق حقوق مردم و منافع مردم یک استان صورت می‌پذیرد، چنانچه بدون درک و فهم مطالب پایه‌ای انجام شود، در عمل منجر به منفعت برای مردم نخواهد شد. در دوره ترسالی استثنایی سال آبی ۹۷-۹۸، کلیه رودخانه‌های خوزستان از جمله کرخه و حتی زیرشاخه‌های فرعی و مرزی نظیر دوویرج شرایط سیلابی را تجربه کردند، این در حالی است که رودخانه‌های دجله و فرات جریان اضافی را حداقل در بازه زمانی کوتاه بهار سال ۹۸ به دریا رهاسازی نکردند. رهاسازی جریان سیلابی توسط ایران به خصوص در بهار سال ۱۳۹۸ عملاً باعث شد که عراق و ترکیه بتوانند علاوه بر پر کردن دریاچه ثرثار که به صورت طبیعی باید در دوره ترسالی صورت می‌گرفت آبگیری مخزن تقریباً خالی سد ایلیسو را هم در بازه زمانی کوتاه دو سال آبی تر ۹۷-۹۸ و ۹۸-۹۹ به سرعت و تا حداکثر ظرفیت ممکن انجام دهند. این موضوع از این نظر جالب توجه است که کاهش آورد رودخانه دجله به دلیل آبگیری مخزن سد ایلیسو که احتمالاً باید طی چند سال انجام می‌پذیرفت از سوی فعالان محیط زیست ما و رسانه‌های بین‌المللی به عنوان عامل خشکی در حوضه دجله پیش از آبگیری و اتمام طرح به شدت تبلیغ می‌شد.

وی بیان داشت: چنانچه تاریخ توسعه در حوضه آبریز بین‌النهرین را بررسی کنیم به موارد بسیار جالب توجه برمی‌خوریم. پیش از احداث دریاچه‌ها و مخازن حبانیه و ثرثار که به منظور کنترل سیل و بهره‌برداری و تنظیم جریان رودخانه‌های دجله و فرات در دهه ۵۰ میلادی ایجاد شدند شهر بغداد همواره در فصل بهار به صورت دوره‌ای در معرض نوسانات طبیعی جریان و سیل بوده است. رخداد مکرر خسارات سیل باعث شده بود که اندکی پس از پایان سلطه دولت عثمانی و در سال ۱۹۱۷ جریان سیلاب با احداث یک رینگ در اطراف شهر هدایت شود، این موضوع عملاً باعث شده بود که طبق گزارش‌های موجود شهر بغداد در رخداد سیل به صورت یک جزیره درآید، پس از دهه ۵۰ میلادی و منحرف کردن جریان سیل بالادست به دریاچه‌های مذکور و توسعه شدید کشاورزی با سیلاب منحرف شده دجله و فرات به این مخازن تاکنون رخداد سیل در بغداد و رودخانه‌های دجله و فرات حتی برای یک بار تجربه نشده است. بررسی عکس‌های ماهواره‌ای به خصوص در مورد سیل سال ۱۳۹۸ به خوبی درستی این امر را تأیید می‌کند.

تاثیر سدها در بین‌النهرین

این کارشناس حوزه آب ادامه داد: چنانچه مقایسه بسیار ساده بین عکس‌های تاریخی ماهواره‌ای صورت پذیرد، افزایش قابل ملاحظه مساحت زیر کشت هم در عراق در محدوده حاصلخیز بین دو رودخانه دجله و فرات از شهر بغداد تا مصب رودخانه اروندرود و هم در خوزستان به وضوح قابل مشاهده است. توجه به این نکته از این جهت حائز اهمیت است که در سال ۱۹۸۴ هیچ کدام از سدهای زنجیره‌ای برقابی ترکیه به غیر از سد کبان بر روی رودخانه فرات احداث نشده بود. رجوع به اسناد موجود نظیر گزارش‌های تاریخی که مستشار و مهندس انگلیسی ویلکاکس در سال ۱۹۱۶ تهیه کرده است و گزارش‌هایی که در اوایل دهه ۵۰ میلادی جهت توسعه کشاورزی در این کشور ارائه شد، مشخص می‌کند که محدوده سبز و زیر کشت دشت حاصلخیز بین‌النهرین که در حال حاضر به خوبی در عکس‌های ماهواره‌ای قابل رؤیت است، به دلیل عدم وجود شرایط مساعد جهت توسعه، در گذشته تاریخی بیشتر شرایط بیابانی داشته است. بررسی تغییرات نسبتاً مدرن ایجاد شده در حوضه بین‌النهرین در دوره ثبت عکس‌های ماهواره‌ای، به خوبی تأثیر مثبت سد و کنترل و ایجاد حجم ذخیره بر کشاورزی را هم در خوزستان و هم در کشور عراق تأیید می‌کند. این تأثیر مثبت حتی با وجود این که به دلیل تبلیغات متعدد رسانه‌ای به نظر می‌رسد که توسعه برقابی و ساخت سد در کشورهای بالادستی ترکیه و سوریه از سهم کشور پایین‌دستی یعنی عراق کاسته باشد، به خوبی مشهود است.

سدهای برقابی ترکیه با فرات چه کرد؟

وی اظهار داشت: بررسی نقش سدسازی و افزایش حجم ذخیره به خصوص در حوضه آبریز بین‌النهرین به دلیل این که محدوده جغرافیایی آن مشترک بین چهار کشور ایران، ترکیه، سوریه و عراق است دارای اهمیت زیادی است، با استدلال و با تکیه بر اعداد و ارقام و گزارش‌های موجود می‌توان گفت که برخلاف تصور عمومی رایج، ساخت سدهای برقابی زنجیره‌ای ترکیه بر روی رودخانه فرات نه تنها باعث کاهش برخورداری از آب کشاورزی در کشورهای پایین‌دستی نمی‌شود، بلکه با وجود کاهش چند درصدی متوسط جریان رودخانه به دلیل توسعه کشاورزی در ترکیه و یا از دست رفتن آب در اثر تبخیر در دریاچه مخازن برقابی ایجاد شده، دسترسی به آب پایدار عملاً به معنای توسعه بیشتر کشاورزی برای کشورهای پایین‌دستی سوریه و عراق بوده است. به سادگی می‌توان با تحلیل بلندمدت جریان رودخانه‌ها به این نتیجه دست یافت که وجود حجم ذخیره به میزان ۴ برابر آورد سالیانه رودخانه فرات، بدون هیچ تردیدی باعث می‌شود که کنترل کامل بر روی تغییرات طبیعت میسر شود.

حامدانسانیت ادامه داد: شرایط کاملاً مشابه با رودخانه فرات به مدت نزدیک به ۹ دهه با آبگیری سد هوور در حوضه آبریز کلرادوی آمریکا حاکم است. از اواسط دهه ۴۰ میلادی که قرارداد تعیین رژیم حقوقی رودخانه کلرادو بین آمریکا و مکزیک امضاء شده است، هر ساله حقابه بدون آنکه کوچکترین تأثیری از رفتار طبیعت بپذیرد و با کمترین تغییر نسبت به میانگین بلندمدت، هر ساله میان چند ایالت آمریکا و یک ایالت مکزیک تقسیم می‌شود. به عبارت بهتر امکان تخصیص آب دقیقاً به میزان متوسط بلندمدت در همه دوره‌ها اعم از دوره‌های خشک و تر میسر است و حتی آن چه نوسانات چند ده‌های multi-decadal جریان رودخانه نامیده می‌شود نیز به راحتی تحت کنترل و برنامه‌ریزی است و یک الگوی کاملاً منظم رهاسازی هر ساله قابل دستیابی است.

Untitled

وی افزود: در سال ۲۰۱۰ پس از این که زیرساخت آبیاری و کشاورزی در شهر مکزیکالی Mexicali به دلیل رخداد زلزله ۷ ریشتری مکزیک از میان رفت، این کشور با درخواست از کشور بالادستی یعنی آمریکا پیشنویس قراردادی به توافق سال ۱۹۴۷ تقسیم آب رودخانه کلرادو اضافه می‌کند که در آن مقرر می‌شود که حقابه هر ساله موقتاً به نفع مکزیک در مخازن عظیم سدهای هوور و گلنکنیون Glen Canyon ذخیره شود و آب ذخیره شده پس از اصلاح و تعمیر شبکه مجدداً در بازه زمانی مناسب در آینده و در سال‌های بعد به تدریج تخصیص یابد. این امر به خوبی نمایان می‌کند که وجود حجم ذخیره بالا امکان کنترل صد در صدی جریان و از بین بردن نوسانات طبیعت را فراهم می‌کند. به طور خلاصه، از آثار بسیار مثبت توسعه کشاورزی و ساخت سد در حوضه کلرادو می‌توان به خلق اکوسیستم جدید در دریاچه سدهای هوور و گلنکنیون که در اقلیم کاملاً خشک و کویری ایجاد شده‌اند و تبدیل آن به مأمن و محل توقف دائمی و موقت انواع پرنده مهاجر، افزایش گونه‌های گیاهی، افزایش تعداد گونه‌های ماهی، بهبود کدورت آب، تبدیل رودخانه به محل بسیار مناسب برای قایقرانی تفریحی، ایجاد دریاچه Salton Sea که به همراه زمین‌های کشاورزی اطراف آن به عنوان بزرگترین محل مشاهده و رصد پرنده مهاجر در قاره آمریکای شمالی شناخته می‌شود و موارد دیگر از جمله ایجاد تالاب‌های مختلف در محل مصب رودخانه اشاره کرد.

چگونه پایین‌دست و بالادست در حوضه دجله ذینفع می‌شوند؟ 

این کارشناس حوزه آب بیان داشت: ترکیه  بی‌اعتنا به تبلیغات گسترده بین‌المللی و حتی تعلل عمدی کشورهای غربی در اعطای وام به این کشور، با آموختن و بهره‌گیری از تجربیات کشورهای دیگر به خصوص تجربیات آمریکا در حوضه کلرادو و با عقلانیت زیرساخت خود را توسعه داده است، نه تنها در عمل در جهت منافع خود این کشور بوده، بلکه در نهایت باعث می‌شود تا کشورهای پایین‌دستی به خصوص عراق بدون پرداخت کمترین هزینه برای احداث سد، آب مطمئن و پایدار کشاورزی را دقیقاً به میزان جریان بلندمدت رودخانه فرات دریافت کنند. تجربه بین‌المللی نشان می‌دهد که راه حل صحیح در اقلیم گرم و خشک که شرایط کشاورزی آن کاملاً مبتنی بر آبیاری است بدون تردید راه حل حوضه کلرادو است. از این رو دیگر کشورهای واقع در حوضه بین‌النهرین باید راهکار همکاری مشترک و برنامه‌ریزی را  مانند آنچه آمریکا و مکزیک به صورت مسالمت‌آمیز به مدت دهه‌ها تجربه کرده‌اند، اتخاذ کنند. به عنوان مثال اگر احداث زیرساخت در زیرحوضه‌های دجله واقع در ایران و حتی در بالادست و محدوده کوهستانی کشور عراق اقلیم کردستان و یا سرشاخه‌های منشعب از خاک ترکیه باعث می‌شود که نیاز به ذخیره آب در دریاچه عظیم ثرثار و تبخیر بسیار قابل ملاحظه آن از بین برود و رودخانه دجله نیز به مانند فرات به شرایط تنظیم صد در صدی جریان برسد، کشورهای بالادستی می‌توانند ضمن بهره‌مندی از حق مسلم خود از آب مشترک حوضه که مطمئناً به صورت یکجانبه نه متعلق به کشور بالادستی است و نه پایین‌دستی همزمان هم کنترل صد درصدی بر جریان داشته باشند و هم به جای تبخیر قابل ملاحظه بر وسعت اراضی زیر کشت خود بیافزایند. پر واضح است که در این میان تولید برق هم برای کشور بالادستی یک مزیت اقتصادی محسوب می‌شود.

به اعتقاد وی؛ با بررسی بیشتر شرایط بین‌المللی، مانند شرایط کشورهای توسعه‌نیافته نظیر پاکستان و هند که از فقیرترین کشورها از لحاظ برخورداری از سد و مخازن بزرگ و حجم ذخیره کافی هستند، بیشتر نمایان می‌شود. در این کشورها رخداد خسارت سیل تقریباً یک واقعه هر ساله است. در کشور پاکستان به گفته برخی مسئولین حجم ذخیره موجود کمتر از ۷ درصد آورد سالیانه رودخانه سند است. به سادگی و با انجام تحلیل مشابه که در مورد حوضه‌های کرج و طالقان به آن اشاره شد، می‌توان نتیجه گرفت که این درصد ناچیز ذخیره در حوضه عملاً به معنای این است که رودخانه در دشت سیلابی رژیمی بسیار نزدیک به شرایط طبیعی و وحشی و کنترل نشده خود دارد.

کمک سدهای پاکستان به افزایش تولید برق

حامدانسانیت افزود: با در نظر گرفتن آورد بسیار بالای رودخانه سند در محدوده ۱۸۰ میلیارد متر مکعب و یا به عبارتی ۱,۵ برابر آب تجدیدپذیر ایران و اختلاف ارتفاع قابل ملاحظه موجود بین سرشاخه‌های این رودخانه که از ارتفاعات هیمالیا سرچشمه می‌گیرد و دشت کم‌ارتفاع و حاصلخیز رودخانه سند، و همچنین با انجام یک قیاس ساده با شرایط توسعه در کشورهای مشابه نظیر چین که مطابق آمار در سال ۲۰۲۰ صرفاً از ناحیه برقابی تولیدی در حدود ۱۳۵۵ تراوات ساعت داشته است تردیدی باقی نمی‌ماند که کشور پاکستان با جمعیتی بیشتر از ۲,۵ برابر ایران و توان تولید برق ناچیزی که در حال حاضر دارد در محدوده ۱۴۰ تراوات-ساعت یعنی کمتر از نصف تولید سالیانه ایران صرفاً با توسعه زیرساخت سد این توانایی را دارد که از لحاظ تولید برق شبکه و شاخص سرانه انرژی به شرایط بسیار مطلوب یک کشور توسعه‌یافته برسد. این نکته از این جهت دارای اهمیت است که سرانه تولید انرژی با شاخص‌های مهم اقتصادی نظیر سرانه تولید ناخالص داخلی و همچنین شاخص توسعه انسانی (HDI) و حتی شاخص عملکرد محیط زیستی (EPI) همبستگی کاملاً معناداری دارد. به عبارت بهتر توسعه زیرساخت انرژی صراحتاً به معنای توسعه در همه ابعاد اقتصادی و از جمله توسعه در زمینه محیط زیست است. این را می‌توان به عنوان فاجعه کاملاً آشکار در ابعاد مدیریتی و اقتصادی برای کشوری قلمداد کرد که در سال ۲۰۲۲ پس از گذشت ۱۲ سال به دلیل عدم توسعه زیرساخت بسیار بدیهی و لازم، مجدداً درگیر سیلی می‌شود که بنابر ادعای برخی از مسئولین این کشور یک‌سوم از خاک کشور از آسیب آن متأثر می‌شود. نکته بسیار حائز اهمیت این است که اقتصاد این کشور کاملاً بر پایه کشاورزی است و منطقه توسعه یافته و دارای جمعیت آن به طور کامل در دشت سیلابی رودخانه سند واقع شده است. پاکستان عملاً هیچ اقدام خاصی در جهت افزایش حجم ذخیره در فاصله زمانی بین دو سیل سال ۲۰۱۰ و ۲۰۲۲ صورت نداده است و نه تنها هنوز هیچ اراده‌ای برای توسعه زیرساخت بسیار واجب و بدیهی ندارد، بلکه در مواردی حتی ساخت سدهای فاقد حجم ذخیره، یعنی سدهای به اصطلاح جریانی روزمینی که تنها برای تولید برقابی کاربرد دارند و عملاً به دلیل نداشتن حجم ذخیره هیچ نقشی در کنترل سیل و کشاورزی نمی‌توانند ایفا کنند، مقایسه شرایط توسعه در این کشور با کشور توسعه‌یافته‌ای مانند آمریکا موارد جالبی را آشکار می‌کند. نخست آنکه تقریباً تمام موارد سدهای جریانی روزمینی در آمریکا که چندین دهه قبل احداث شده‌اند در مناطقی مورد استفاده قرار می‌گیرد که در بالادست حجم ذخیره کافی برای کنترل رژیم جریان وجود دارد. در کشور پاکستان عملاً کلیه سرشاخه‌ها به صورت وحشی و کنترل‌نشده هستند. این بدان معناست که استفاده از این گونه سدها جهت توسعه برقابی مطمئناً به معنای از دست دادن درصد قابل ملاحظه از انرژی سالیانه جریان رودخانه است که در شرایط سیلابی توان عبور از دریچه توربین نیروگاه را ندارد.

 

Untitled

نیروگاه برقابی بهتر است یا بادی؟

وی معتقد است: گزینه پیشنهادی مخالفت‌کنندگان با همین زیرساخت ناکارآمد و غیراقتصادی، ساخت توربین‌های بادی است که نه تنها هزینه تولید برق آن چندین برابر برقابی است، بلکه تصادفی بودن انرژی تولید شده عملاً هزینه‌های اقتصادی مضاعف به شبکه برق تحمیل می‌کند و از لحاظ محیط زیستی نیز اشکالات بسیار متعدد و شناخته شده‌ای نظیر کشتار پرندگان، سر و صدا و از بین بردن زیبایی منظره و مشکلات دفع پسماند (disposal) را دارد. اگر صرفاً مزایای محیط زیستی سد مدنظر قرار گیرد، این نکته قابل اشاره است که دریاچه سدها به خصوص در کشورهایی مانند ایران که در کریدور عبور پرندگان مهاجر قرار گرفته‌اند، خود در موارد بسیاری به عنوان مهمترین سایت پرندگان مهاجر شناخته می‌شوند. ما در ایران دریاچه سدهایی را داریم که در فهرست تبدیل شدن به تالاب و قرار گرفتن در زمره سایت‌های کنوانسیون رامسر قرار گرفته‌اند، مانند دریاچه سد میل مغان اصلان‌دوز. دریاچه سدها به حدی از نظر جذب پرندگان مهاجر دارای اهمیت هستند که می‌توان گفت در بسیاری از استان‌های خشک مانند کرمان و یا خراسان شمالی تنها سایت مشاهده و رصد پرندگان مهاجر تالاب‌های مصنوعی و دریاچه سدهاست. همچنین دریاچه سدها بر خلاف توربین‌های بادی به شدت در بهبود منظره و ایجاد شرایط مساعد برای گردشگری و بهره‌مندی مردم از طبیعت کاربرد دارند. به عنوان مثال در ایران دریاچه سد کارون ۳ به دلیل زیباییِ قابل ملاحظه دریاچه سد، بدون سرمایه‌گذاری دولتی و صرفاً با فعالیت مؤسسات گردشگری خصوصی به عنوان یک مقصد گردشگری مورد توجه است.

این کارشناس حوزه آب در ادامه تصریح کرد: در آمریکا حتی در حوضه‌هایی که کشاورزی وابسته به آبیاری نیست و یا عملاً بسیار ناچیز است راه حل عقلانیِ اتخاذ شده در دهه‌های میانی قرن بیستم ساخت سدهای برقابی به صورت زنجیره‌ای حتی در سرشاخه‌ها بوده که همزمان هر سه هدف کنترل سیل، تولید برق و گردشگری را فراهم می‌کند و در پاکستان فقیر و تشنه آب و متکی به کشاورزی که کمتر از ۷ درصد آورد سالیانه رودخانه سند حجم ذخیره دارد یعنی عملاً در برابر سیل و تغییرپذیری طبیعت کاملاً آسیب‌پذیر است، حتی با گزینه تولید برقابی به نحوی که عملاً سودی برای کشاورزی و کنترل سیل نداشته باشد هم مخالفت می‌شود. این را می‌توان به عنوان طنز تلخ توسعه در این کشور قلمداد کرد.

نقش حیاتی سدها در شرایط پیک مصرف برق

وی با بیان اینکه نقش حیاتی سدها به خصوص در سال‌های اخیر و در شرایط پیک روزانه مصرف برق در تابستان بیش از پیش مشخص شد، تاکید کرد: از لحاظ اقتصادی ذکر این نکته دارای اهمیت است که نرخ هر کیلو وات ساعت انرژی تولید شده از سدهای برقابیِ بزرگ نسبت به سایر گزینه‌های تولید انرژی بسیار پایین است. به عنوان مثال در مورد سد کارون ۳، چنانچه از دیگر مزایای اقتصادی احداث سد از جمله ارزش افزوده اقتصادی در اثر توسعه کشاورزی پایین‌دست،کنترل سیل و گردشگری صرفنظر کنیم، صرفاً از محل تولید برق و با در نظر گرفتن قیمت ۱۰ سنتی هر کیلو وات ساعت برق تولیدی که به کشورهای همسایه از جمله عراق صادر می‌شود، بازگشت سرمایه اولیه فقط در سه سال اول بعد از آبگیری صورت پذیرفت. البته مزایای اقتصادی انکارناپذیر سدها به خصوص در مورد کشور ما به موارد ذکر شده خلاصه نمی‌شود. اهمیت سدهای جریانی به عنوان تأمین‌کننده انعطاف‌پذیری شبکه برق، یعنی توزیع بار مصرفی بین ساعات مختلف روز، حتی از قیمت پایین برق تولیدی برای برنامه‌ریزان بیشتر است.

Untitled

کشورهای قوی‌تر نظیر ایران به کشورهای ضعیف‌تر در توسعه زیرساخت کمک کنند

حامدانسانیت در ادامه خاطرنشان کرد: حوضه‌های فرامرزی و مشترک، وضعیت دیگر حوضه‌های آبریز که ایران در پایین‌دست واقع شده است و رفتار کشور بالادستی برای ما دارای اهمیت است مانند حوضه‌های رودخانه‌های منشعب از افغانستان نظیر هریرود و یا هیرمند نیز قابل بررسی است. چنانچه درستی مطالب مطرح شده و عقلانیت آن با انجام تحقیق بر داده‌های تاریخی برای برنامه‌ریزان در کشور ما و دیگر کشورهای منطقه مشخص شود، دلیل خاصی وجود ندارد که ایران روش مشابه همکاری و برنامه‌ریزی مشترک که در مثال حوضه فرات و یا حوضه کلرادو در آمریکا بدان اشاره شد، در مورد حوضه‌های آبریز مشترک بین ایران و افغانستان اتخاذ نکند. چنانچه ایران سیاست خود را با در نظر گرفتن شرایط تاریخی و فقر گسترده و توسعه‌نیافتگیِ بسیار قابل توجه این کشور و نیاز واضح آن به افزایش تولید ناخالص داخلی و بر مبنای پرهیز از نگاهی که صرفاً حصول منافع کوتاهمدت را دنبال می‌کند، استوار کند و حق تولید برق و غذا را از منظر انسانی و واقع‌گرایانه برای این کشور در نظر گیرد، امکان تعیین یک رژیم حقوقی پایدار و رسیدن به حد نهایی توسعه و بهره‌مندی هر دو کشور در بلندمدت حتماً میسر است. در شرایط ایده‌آل راه‌حل عقلانی این است که کشورهای قوی‌تر نظیر ایران خود به کشورهای ضعیف‌تر در توسعه زیرساخت کمک کنند و با برنامه‌ریزی برای دهه‌ها و قرن‌ها انتظار داشته باشند که آب به صورت مسالمت‌آمیز بین طرفین تقسیم شود. می‌توان به جای رقابت کور و نگاه یکسویه و منفعت‌طلبانه که به اختلاف و تفرقه میان کشورهای همسایه می‌انجامد؛ گفتگو، برنامه‌ریزی، درک واقعیات پایه‌ای هیدرولوژی و اتخاذ سیاست همکاری و کمک را مبنای تصمیم‌گیری قرار داد. با اندکی تحقیق می‌توان به سادگی پی برد که فضای رسانه‌ای بین‌المللیِ حاکم تا چه حد از ایجاد تفرقه و کینه میان ملت‌ها و اقوام گوناگون بهره‌برداری می‌کند. همچنین می‌توان دریافت که علت این که افغانستان حتی در مواردی سیاست تهاجمی “نفت در برابر آب” را در مقابل ما مطرح می‌کند این است که ما در شرایطی که برق را با قیمت کمتر از یک سنت به ازای هر کیلووات ساعت در داخل مصرف می‌کنیم، به قیمت ۱۰ سنت به فقیرترین کشور دنیا (از نظر سرانه انرژی) صادر می‌کنیم.

نگاه حذف سد یک راهکار است؟

وی تاکید کرد: زمانی که ما روحیه بهره‌جویی از ضعف طرف مقابل را داریم، رفتار متقابل از سوی کشور توسعه‌نیافته همسایه کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد. مطلب دیگری که به کرّات در فضای رسانه‌ای در چند سال اخیر تبلیغ می‌شود این مدعاست که در کشورهای غربی و به خصوص آمریکا رویکرد غالب نه تنها در جهت ساخت سد جدید نیست، بلکه حذف سدها در دستور کار قرار دارد.البته این حرف به دلایلی نظیر نزدیک شدن این کشورها به حد نهایی توسعه در دهه‌های گذشته، از منظری می‌تواند درست باشد. مهم‌ترین بحث در این زمینه توجه به سیر تاریخی توسعه در کشورهای توسعه‌یافته در قیاس با کشورهای در حال توسعه‌ای چون ایران است. چنانچه این نگاه حذف سد در عالم واقعیت محلی از اعراب داشت و نسخه‌ای که به عنوان راه حل درست برای کشورهای در حال توسعه تجویز می‌شود عقلانی بود، این کشورها باید نخست سازه‌های بزرگ و قدیمی خود نظیر سد هوور و سدهای مخزنی بزرگ کالیفرنیا را حذف می‌کردند.

این کارشناس حوزه آب گفت: با نگاه ساده به رخداد سیل‌ها و وقایع طبیعی اخیر می‌توان دریافت که رویکرد امریکا همواره در جهت حفظ و نگهداری سازه‌های قدیمی و سازه‌های مهندسی رودخانه است، به عنوان مثال در طی جلسات استماع کنگره ایالات متحده آمریکا که در پی خسارات جانی و مالی فراوان طوفان کاترینا برگزار شد، موضوع فرسوده بودن و عدم هزینه لازم در زمینه تعمیر و نگهداری گوره‌ها یا خاکریزهای سیلبند که به صورت طولی در ساحل رودخانه‌ها جهت حفاظت از سیل احداث می‌شوند، به صورت جدی مورد بحث بوده و حتی اجبار قانونی و اختصاص بودجه برای اصلاح این سازه‌ها مدنظر قرار گرفته است. این سازه‌ها به صورت گسترده در دهه‌های آغازین و میانی قرن گذشته به همراه سازه‌های ضروری دیگر نظیر بندهای تنظیمی و سرریزها weirs جهت افزایش توان آبگذری و هم چنین بهبود شرایط کشتیرانی توسعه داده شده است و بر مبنای برخی گزارش‌ها مجموع طول آنها در ایالات متحده تا ۱۰۰ هزار مایل بالغ می‌شود. نکته قابل توجه این است که پس از رخداد وقایع طبیعی نظیر سیل و یا هوریکین، همواره عدم توجه به تعمیر و نگهداری از سازه‌های موجود و لزوم بهبود و حتی توسعه آنها به عنوان موضوع اصلی مدنظر قرار می‌گیرد. به عنوان مثال در مورد طوفان کاترینا با شبیه‌سازی کامپیوتری مشخص شد که طرح ایجاد یک سد در برابر امواج دریا که پس از خسارت مشابه توسط طوفان بتسی در سال ۱۹۷۷ توسط مهندسی ارتش آمریکا (USACE) تهیه شده بود مشابه آن چه پیشتر به صورت کاملاً مؤثر در هلند دهه‌ها مورد استفاده بوده است، به طور قطع می‌توانست آسیب‌پذیری جریان امواج دریا را که عامل اصلی خسارات بود به صفر برساند.

Untitled

وی تصریح کرد: ذکر این نکته از این جهت حائز اهمیت است که سازه مزبور با وجود این که دهه‌ها پیش از رخداد طوفان کاترینا بارها با ایجاد موانع قانونی توسط سازمان‌های مردم‌نهاد مدافع محیط زیست به تعویق افتاده بود، در نهایت در سال‌های پس از طوفان کاترینا در شهر نیواورلئان احداث شد. همچنین در مواردی نظیر ترسالی ۲۰۱۷ کالیفرنیا که جریان غیرکنترلی باعث آسیب به سرریز سد اوروویل شد، عامل اصلی خسارت به صورت رسمی عدم تعمیر و نگهداری سازه‌های فرسوده سد و سرریز شناخته شد و سرریز مزبور با صرف هزینه قابل توجه در مدت زمان کوتاه مجدداً احداث شد. همچنین کمبود حجم ذخیره مخزن سد که مشخصاً عامل اصلی عدم تاب‌آوری در برابر وقایع کاملاً طبیعی یعنی خشکسالی‌های دوره‌ای و همچنین ترسالی‌های استثنایی است و حتی از سوی مردم عادی و کشاورزان به عنوان مشکل اصلی شناخته می‌شود، باعث شده است که لزوم توسعه زیرساخت سد )مانند طرح افزایش ارتفاع سد Shasta و یا لزوم تأمین بودجه جهت احداث سدهای جدید نظیر Sites و Temperance  همواره در دوره‌های مختلف مورد توجه باشد. در مورد پروژه‌های مذکور اختصاص بودجه ۲/۷ میلیارد دلاری توسط رأی‌دهندگان از محل مالیات در سال ۲۰۱۴ به تصویب رسید.

انتهای پیام/

این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است

 

منبع : خبرگزاری ایلنا
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 + 1 =

دکمه بازگشت به بالا