تبریز «امالهیئات» و شهر فریادهای «شاخسِی واخسِی»
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، فرارسیدن محرم و عزاداری حسینی در اقصی نقاط جهان، عشق و ارادت به سالار شهیدان را به نمایش میگذارند. مردم مناطق مختلف ایران نیز در این ماه در قالب، هیئات عزاداری، زنجیرزنی و سینهزنی سر از پا نشناخته و با اشک، آه و ماتم و برگزاری مراسم سوگواری، یاد و خاطره امام حسین (ع) و یاران با وفایش را گرامی میدارند.
پرچم ماتم حسینی قرنهاست که با وجود فراز و نشیبهای مختلف به همت عاشقان امامت در دیار آذربایجان همچنان در اهتزاز است. مردم منطقه آذربایجان همه ساله مراسم عزاداری محرم و صفر را به صورت گسترده و به شیوه سنتی خاص برگزار میکنند.
مجالس حسینی مرسوم به «فهنه»، روضهخوانی در منازل و تکایای آذربایجان غیر از ماههای محرم و صفر نیز برگزار میشود، اما دهه پایانی ذیحجه، آذربایجان یکپارچه چهره حسینی به خود میگیرد به طوریکه اکثر شهروندان چند روز قبل از فرا رسیدن ماه محرم لباسهای مشکی پوشیده و دستار سیاه به نشانه عزا بر سر خویش میبندند و پرچمهای عزا در کوچه و بازار نصب میکنند.
از چندین روز قبل از آغاز ماه محرم، تبریز معروف به امالهیئات، در عزای حسینی فرو میرود. این را میتوان از صدای شبانگاهی طبلها و تسخیر گشتن شهر در میان پرچمها و بیرقهای سبز، سیاه و سرخ فهمید.
تمام نقاط این شهر با پرچمها و نمادهای مختلف عزای حسینی پوشیده شده است. اکثر مساجد، محلات، حسینیهها، مغازهها، بازارها و حتی بسیاری از ماشینهای این شهر سیاهپوش شدهاند. تعداد قابل توجهی از مردم شهر نیز لباس سیاه عزا بر تن کردهاند و به این ترتیب در سوگواری سید و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) شرکت جستهاند.
این روزها شالهای سبز و سیاه، چفیههای عربی و گاه دستارهای سیاه بر سر و گردن مردم شهر بیشتر دیده میشود. جوانان نیز به بستن پارچه سبز بر مچدست علاقه زیادی نشان میدهند.
در بازار بزرگ و قدیمی تبریز نیز مراسم عزاداری با شور و شوق خاصی برپاست. گروهی از عزاداران بازار با پوشیدن کت و شلوار سیاه به صورت یک دست و متحدالشکل آئینها و عزاداریهای خاصی را برگزار میکنند.
میگویند چادر سیاه زنان در فرهنگ شیعی به معنای عزای حسینی است. در نزدیک به دو دهه اخیر رواج این رنگ از چادرها ابتدا از شهرهای بزرگ آغاز شد و سپس در مناطق شهری کوچک و روستاها نیز متداول گشت. بعضی از زنان این دیار هم که با مانتو پوشش اسلامی دارند معمولا در ایام محرم چادر سیاه بر سر میکنند.
پوشیدن لباس سیاه در برخی موارد تا روز اربعین حسینی ادامه مییابد و برخی دستارهای سیاه بسته شده به سرشان را تا سوم امام نگه میدارند. برخی آقایان هنگام عزاداری پیراهنی بلند تا پایینتر از زانو بر تن میکنند و برخی حتی نوعی دامن سیاه را به همراه پیراهن سیاه مردانه میپوشند.
میگویند در تبریز علمها و کتلهای قدیمی و ارزشمند زیادی وجود دارد که حتی برخی وقف شده توسط شاهان قجری است.
فریادهای «شاخسِی واخسِی»، حیدر، صفدر، حسینیم وای، حسینیم وای، مظلوم اوله حسین وای و… از تمامی نقاط شهر به گوش میرسد و اکثر مراسم عزاداری روزهای اول تا هشتم محرم در شب انجام میپذیرد و در روزهای تاسوعا و عاشورا این مراسم در روز نیز برپاست.
تبریز شهر امالهیئات است؛ چرا که بیشترین تعداد هیئات محب اهل بیت (ع) را داراست و تقریبا در تمامی ایام سال مردم این شهر به یاد خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بودهاند و اوج این محبت در دهه اول محرمالحرام جلوهگر میشود.
*احسان و ادای نذورات
عاشقان خاندان نبوی (ص) و دلسوختگان مکتب ابا عبدالله الحسین (ع) در آذربایجان همزمان با فرارسیدن ماه محرم، با انجام آئینها و رسمهای ویژه سوگواری واقعه جانگداز کربلا را برپا میدارند؛ احسان و ادای نذر در این ماه گرامی از جمله این رسمهاست.
مردم ایران نذرهای مختلفی برای قبولی حاجاتشان میکنند و احسانهای گوناگونی را برای ایام عزاداری محرمالحرام دارند که هر یک دارای زیبایی و معنویت خاصی است.
آذربایجانیها، اعتقاد ویژهای به اطعام از سفره ابا عبدالله الحسین (ع) دارند و معمولا از غذاهای پخش شده و نذری در این ایام برای بیماران خود به تبرک میبرند. حتی برخی معتقدند که غذا پختن در روز عاشورا کراهت دارد و حتما باید از غذای نذری خورد.
در این روزها در برخی مساجد و خانهها سفره حضرت سیدالشهدا (ع) باز است و مردم به اطعام از این سفره مبارک میپردازند. اکثرا غذاهای طبخ شده برنج است که با خورشتهای مختلفی جهت پذیرایی از عزاداران حاضر میشود.
در بعضی از مناطق، از اول محرم تا روز عاشورا همه روزه در مساجد غذای احسان طبخ میشود و مردم دیگر در خانههایشان غذا نمیپزند.
اما در تمام مناطق، روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی چنین سفرهها و احسانهایی مهیاست. آش از دیگر غذاهایی است که مردم در بزرگداشت ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان میپزند. آشها معمولا بنابر نذر و حاجتی تهیه میشود و در بین در و همسایه و آشنایان پخش میشود.
شله زرد هم از دیگر طعامهای نذری ماه محرم است که در اکثر شهرها طبخ میشود و در بین عزاداران حسینی و نزدیکان و آشنایان پخش میشود. در برخی از مساجد و حسینیهها نیز آبگوشت این غذای سنتی حاضر میشود و در بین عزاداران پخش میشود.
شربتها و نوشیدنیها بخش دیگری از نذورات این ماه را تشکیل میدهند، برخی از حسینیهها و قهوهخانهها به پخش چای در این ماه اقدام میکنند؛ اما شربتها بیشتر در محرمهای مصادف با فصول گرم سال داده میشود.
شیر داغ برای فصلهای سرد، خرما، شکر پنیر، لقمه نان و پنیر و سبزی، ساندویچها، انواع کلوچههای محلی و نانهای روغنی، دلمه اهری، لقمه کوکو از دیگر نذورات مردم در دهه اول ماه محرم، خصوصا روزهای عاشورا و تاسوعاست.
پابرهنه رفتن در خیابان، گل مالیدن به سر و صورت، زیر علامت رفتن و مواردی از این دست، از دیگر ادای نذرهای مردم است.
از دیگر نذرها در ایام ماه محرم، میتوان به مواردی چون نذر پوشیدن لباس سیاه یا سبز در ایام عزاداری حضرت امام حسین (ع)، انداختن شال سیاه یا سبز بر گردن، بستن پارچه سبز (یاشیل) بر مچ دست، سوار کردن کودکان بر اسب نمادین ذوالجناح، گذاشتن کودک در گهواره نمادین حضرت علیاصغر (ع)، دادن نوزاد به آغوش تعزیهخوان نقش حضرت علیاکبر (ع)، حضرت ابوالفضل (ع) و امام حسین (ع) و … اشاره کرد. حتی بعضیها نذر میکنند تا در تعزیه امام حسین (ع) بازیگری و شبیهگردانی کنند و به این ترتیب عشق خود را به فرزندان رسول الله (ص) ابراز میدارند.
نذر شمع، بهخصوص در روز تاسوعا در اکثر مناطق آذربایجان و شب شام غریبان در تمام کشور رواج دارد. گاهی بر اساس نذر، عصر روز تاسوعا تعدادی شمع را در بین مردم پخش میکنند یا در مکان مشخصی روشن میکنند و یا اینکه به اندازه قد کودکشان شمع سفارش میدهند و در این زمان روشن میکنند.
برخی دیگر از مردم در صورت قبولی نذرشان دستجات و هیئات عزاداری را به خانه خود دعوت میکنند و از عزاداران پذیرایی میکنند. خانه درگذشتگان، خانه بیماران، گلزار شهدا و قبرستانها، از دیگر محلهایی است که دستجات عزاداری در آن حضور مییابند.
قربانی کردن گاو و گوسفند در مقابل دستجات زنجیرزنی و سینهزنی، پخش غذا و شیر و شربت و شله زرد در مراکز درمانی، مراکز بهزیستی، شیرخوارگاهها، خانههای سالمندان، بستن پارچه بر علمهای دستجات عزاداری و دادن خون به بیماران نیازمند به جای قمهزنی، از دیگر احسانها و نذرهای ستوده در ایام سوگ حسین ابن علی (ع) است.
*عزاداری بازاریان تبریز
بنای معظم و سرپوشیده بازار تاریخی تبریز که از آن به عنوان بزرگترین بازار مسقف و به هم پیوسته جهان یاد میکنند و قدمت آن به صدها سال قبل میرسد، این روزها شاهد سوگواری عزاداران حسین ابن علی (ع) است.
دستجات مختلف عزاداری محلات قدیمی تبریز طبق روال سالهای گذشته و با همان سبک و شیوه سنتی خود امسال نیز به یاد حضرت سیدالشهدا (ع) سوگواری میکنند. تیمچه مظفریه قلب تپنده بازار به عنوان مرکز عزاداریها این روزها لبریز از سوگواری حسینی است.
عزاداران بازار با یک نظم و انتظام خاص، سرتاپا سیاه پوش و بعضا با دستارهایی سیاه بر سر، در سوگ حضرت اباعبدالله الحسین (ع) مراسم سنتی مذهبی سینهزنی و زنجیرزنی را به جای میآورند. در مقابل هر یک از این دستجات نیز علمهایی به عنوان معرف دسته عزاداری و محله مربوط به آن حمل میشود. برخی از این علمها از قدمت تاریخی برخوردارند.
مرثیهها و نوحههای خوانده شده در بازار تبریز اکثرا به زبان ترکی آذربایجانی و با همان لحن و سبک قدیمی است.
بازار همچنین محل پخش احسانها و نذورات است؛ برخی از مغازهها با پخش چای و دیگر نذورات از عزاداران امام حسین (ع) پذیرایی میکنند. زنها اجازه ورود به مراسم عزاداری بازار را ندارند و این مراسم صددرصد مردانه است. دستجات عزاداری پس از طی بخشهای مختلف بنای سرپوشیده بازار تاریخی تبریز، از آن خارج میشوند و همه دستجات جز چند دسته عزاداری مشخص، اجازه ورود به بازار را ندارند.
معنویت و روحانیت خاصی بر بازار تبریز در شبهای محرم حاکم است که حاجتمندان شهر را نیز به آنجا میکشاند و آنان در مقابل دستجات عزاداری و در حلقه عشاق حسین ابن علی (ع) دست بر دامان حضرتش میشوند. سه نوع از دستجات عزاداری سنتی در بازار حضور مییابند، دستجات عرب، عجم و زنجیرزن که تا چند روز بعد از عاشورا همچنان سوگواری میکنند.
تبریز سراسر عزاخانه حسینی است که حتی بازار، قلب تپنده اقتصاد آن، نیز از این امر مستثنی نیست.
* آئینهای سنتی عزاداران حسینی
مراسم سنتی مذهبی « پولکه» در واپسین روزهای دهه نخست ماه محرم با شکوهی هر چه تمام در بخشهایی از جنوب استان آذربایجانشرقی برگزار میشود.
بر اساس این گزارش، این مراسم در مناطقی چون روستاهای شهرستان عجبشیر (مانند شیشوان و هروان) و شهرستان بناب، با شور و شوق خاصی برپا میشود.
«پولکه» نام نوعی توپ آتشین ساخته شده از پارچه است که آن را با سیمی میبندند و بعد از نفتاندود کردن، آتش میزنند.
در شبهای نزدیک به تاسوعای حسینی و شب تاسوعا دهها «پولکه» آتشین در میان عزاداریهای دیگر و در فضای تاریک شب چرخانده میشود و این چنین بر ظلمت و تاریکی شبهایی چنین غمافزا غلبه میشود.
«پولکهها» در تاریکی شب میچرخند و یاد 72 خورشید فروزان دشت کربلا را گرامی میدارند و اشک دلسوختگان اهل بیت (ع) را بر گونهها جاری میگردانند.
«تشتگذاری» از آئینهای سنتی عزاداران حسینی در این استان است که هر سال پیش از آغاز ماه محرم از سوی هیئات حسینی انجام میشود و طی آن عزاداران با حضور و تجمع در مساجد، حسینیهها و تکایا جامه عزا بر تن میکنند.
در این آئین مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در سوگ ابا عبدالله الحسین (ع) مرثیهسرایی کرده و اعضای هیئات حسینی به یاد سقای تشنه لب کربلا تشتی را پر از آب میکنند و آب آن را به صورت تبرک در میان عزاداران توزیع میکنند.
سیاهپوش کردن مساجد، تکایا، حسینیهها و محلات از دیگر کارهایی است که هیئات حسینی مراغه برای عزاداری در ماه محرم انجام میدهند.
*پردهخوانی و پردهداری
پردهخوانی یکی از هنرهای سنتی ایرانی است که با باورها و اعتقادات مردم این مرز و بوم آمیخته شده است. از ذکر جنگها و دلاوریهای حضرت امیرالمومنین علی (ع) گرفته تا مصیبتهای اهل بیت (ع) در سرزمین خون و تشنگی کربلا همه و همه بر سینه پردههای رنگارنگ نقش میبندد و از سینه پردهخوانان شیرین سخن میتراود و آنگاه شیعه به مدد هنری اصیل و سنتی تولی و تبری میکند. پای صحبت یکی از معدود پردهخوانان آذربایجان نشستیم و شاید تنها پردهخوان آذربایجانی.
نامش میرزا اصلان است و درباره این هنر میگوید: پردهخوانی نیازمند هنر نقالی است و پردهخوان باید نقالی فصیح باشد و به جای سادهگویی روایت را با شعر و غزل و کلمات زیبا درآمیزد.
میرزا اصلان (علی شفایی) ادامه میدهد: برای مثال به جای گفتن اینکه امام حسین (ع) و یارانش در کربلا شهید شدند، باید گفت: «راویان اخبار، ناقلان آثار، طوطیان شکر شکن شیرین گفتار، بلبلان داستان بیله روایت ایلیئب لر، چون روز عاشورا، شهدای بزرگوار کربلا شربتهای شهادت نوش ایلئیب لر»، (ترجمه: راویان اخبار، ناقلان آثار، طوطیان شکر شکن شیرین گفتار، بلبلان داستان این چنین روایت کرد اند که چون در روز عاشورا شهدای بزرگوار کربلا شربتهای شهادت نوش کردند.
وی افزود: پردهخوان باید دارای حافظهای قوی باشد و اگر هنگام پردهخوانی از روی کتاب یا نوشتهای بخواند، فورا دستپاچه میشود و از فصاحت کلامش کاسته میشود.
میرزا اصلان با اشاره به اینکه هر چیزی نماد و نشانهای برای خود دارد، افزود: پردهخوان هم با لباسی که میپوشد از دیگران متمایز میشود و بنده هنگام پردهخوانی عبایی بر تن کرده پارچه سیاهی بر سر میبندم. حتی در گذشته پردهخوانها کلاهی بختیاری بر سر میگذاشتند و چوبدستی مورد استفاده این کار «منتشه» نام دارد.
وی میافزاید: اکثرا پردهخوانها فارس بودهاند و تعداد اندکی از آنان ترک زبان بودند و امروزه در کل از تعداد پردهخوانها کاسته شده و فکر میکنم شاید در منطقه ما به جز من دیگر نه پردهخوانی باشد و نه پردهکشی.
این پردهخوان آذربایجانی که بهکار پردهکشی هم میپردازد خاطرنشان ساخت: پردههای من اکثرا شبیه پردههای «میرزا حسین قوللر آغاسی» میباشد و بنده پردههای مختلفی را کشیدهام که برخی از آنها در ابعاد بسیار بزرگی میباشد.
میرزا اصلان گفت: در گذشته در منطقه به پردهخوان « شکیل چی» میگفتند و بنده اولین بار در سال 1339 زمانی که یک پردهخوان به روستایمان خشگناب آمده بود و در آنجا پردهخوانی میکرد با این هنر آشنا شدم و شیفته این هنر مقدس گشتم.
*شمع،سوختن در ماتم
شمع مایه روشنایی است، می سوزد و نور میبخشد و بر ظلمت و تاریکی فائق میآید. روشن کردن شمع در واپسین روزها و شبهای دهه نخستین ماه غم و اندوه، محرمالحرام، از جمله رسمهای مردم ایران محسوب میشود بهویژه در شام غریبان.
در تاسوعا نیز شمعهای متعددی به یاد حضرت عباس (ع) و امام حسین (ع) برافروخته میشود. شمعها میسوزند و فریادهای ای وای اباالفضل ای وای، قول سوز اباالفضل ای وای، سومشکینی اوخلا دیلار العطش العطش و … اشک و غم و اندوه را بر گونههای عاشقان خاندان اهل بیت (علیهم السلام) جاری میسازد.
واژههایی چون اباالفضل، قول سوز (بیدست)، سوسوز (تشنه کام)، سومشکی (مشک آب)، العطش، قارداش (برادر) و .. در میان اشعار رثای آذربایجانیها خبر از فرارسیدن تاسوعای حسینی را میدهد.
یک محقق آئینهای محرم در آذربایجان در خصوص مراسم برافروختن شمع در مناطق مختلف آذربایجان اظهار داشت: روشن کردن شمع در مراغه، تبریز ، اردبیل، خلخال، اهر، مرند و حتی باکو رواج دارد و شاید یکی از فلسفههای این امر ایجاد روشنایی در شبهای تاریک عزاداری و مرثیهخوانی باشد.
نقیب افزود: در بعضی مناطق به تعداد شهدای کربلا شمع روشن میکنند و در اردبیل این مراسم با نام «شمع پایلاما» معروف است و در برخی جاها در مسجد شمع روشن میکنند.
گرداندن «ذوالجناح»
بازگشت بدون سوار «ذوالجناح» از صحرای کربلا یکی از غمانگیزترین صحنههای واقعه عاشورا بوده است و بیانگر اوج اندوه و غم فرزندان خاندان اهل بیت (ع) در فراق حضرت حسین بن علی (ع) است. این صحنه اندوهبار در ایام عزاداری حسینی و بهخصوص در روز عاشورا در مناطق مختلف به صورت نمادین باز آفریده میشود.
تزئین اسبی به عنوان نماد «ذوالجناح» یکی از آئینهای ویژه عزاداری روز عاشورا در مناطق مختلف آذربایجان است. مردم این منطقه معمولا در این روز اسبی سفید رنگ را با پارچههای سفید و سبز و آغشته به رنگ سرخ تزئین میکنند و در کوچه و خیابانها میگردانند،گاه چندین کبوتر خونین بال نیز بر زین اسب نهاده میشود تا فضای حزن انگیز و معنوی مراسم را دوچندان کند.
در برخی مناطق آذربایجان در برابر «ذوالجناح» اشعار و مرثیههایی نیز خوانده میشود و عزاداران از او سراغ سرور و آقایشان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) را میگیرند سر و گردن اسب را به آغوش میکشند و اشک حسرت و ماتم سر میدهند و همزمان بر سر و روی اسب کاه میپاشند.
مردم نیز اعتقاد و علاقه ویژهای به «ذوالجناح» نمادین نشان میدهند و نذر میکنند و فرزندانشان را بر پشت این اسب نمادین مینشانند. حضور اسبی سفید و خونین در میان جمعی عزادار و سر تا پا سیاه جلوه ویژهای به شهرها و روستاهای سوگوار آذربایجان میدهد و بر حال و هوای عاشورایی عزاداران میافزاید.
علم بندی، مظهر نهضت عاشورا
آئین سنتی علمبندی به مناسبت سومین روز از ماه محرم با حضور جمع کثیری از عزاداران حسینی در محلات مختلف شهر مراغه برگزار میشود. علمبندی یکی از آئینهای قدیمی و اختصاصی مراغه در ماه محرم است که در محلهها توسط هیئات مذهبی به یاد علمدار دشت کربلا حضرت ابوالفضلالعباس (س) برپا میشود.
مردم این شهرستان با برافراشتن علم که به عنوان پرچم سربلندی و پیروزی حق بر باطل است، مظهر نهضت عاشورا را حفظ کردهاند. هیئات عزاداری این شهرستان با برافراشتن علم که نماد استقامت و پیروزی شیعه است، ارادت خود را به اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش ابراز میکنند. قبل از برپایی علم اقشار مختلف مردم که نذر و حاجتی دارند برای برآورده شدن آن روسری، پارچه و شال به علم میبندند به طوریکه تمام طول علم با پارچههای رنگارنگ پوشیده میشود.
در موقع برپایی علم صدها رأس گوسفند که برای این روز نذر شدهاند در پای و اطراف علم قربانی میشود و مردم نذورات خود از جمله آش، شله زرد، شیر و شربت را بین عزاداران توزیع میکنند. پرشورترین آئین علمبندی در مراغه مربوط به محله «دروازه» است که هزاران نفر از مردم در آئین علمبندی این محله شرکت میکنند.
دستههای شاخسِی واخسِی (دستههای شاه حسین واحسین)
فریادهای «شاخسِی واخسِی» حیدر، صفدر، حسینیم وای، حسینیم وای، مظلوم اولین حسین وای و. . . از تمام نقاط شهر به گوش میرسد و اکثر مراسم عزاداری روزهای اول تا هشتم محرم در شب انجام می پذیرد و در روزهای تاسوعا و عاشورا این مراسم در روز نیز برپا است.
تبریز شهر امالهیئات است، چرا که بیشترین تعداد هیئات محب اهل بیت (ع) را داراست و تقریبا در تمام ایام سال مردم این شهر به یاد خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بودهاند و اوج این محبت در دهه اول محرمالحرام جلوهگر میشود.
دستههای عزاداری شاه حسین وا حسین (شاخسِی واخسِی )، از چند روز مانده به ماه محرم و روز عاشورا، شبها در حسینیهها و مساجد تشکیل شده و بعد از جمع شدن عزاداران، در صفهایی طویل، با دادن شعارهایی مذهبی در خیابانها و کوچهها راه افتاده و تا نصفههای شب به عزاداری سالار شهیدان امام حسین (ع) مـیپردازند.
عزاداران در میدانهای اصلی محلات حاضر شده و هر یک چوبدستی بلندی همراه آورده و به دستور رئیس محله صف میبندند و چوبدستی را مثل شمشیر در دست راست گرفته و دست خود را به کمر نفر سمت چپ گرفته و صف مرتبی به وجود میآورند. این عزاداران با حرکات چرخشی در جواب اشعار و ابیاتی که ریش سفید محله با آهنگ حزنانگیزی میخواند همه با هم کلمه «شاه حسین و وا حسین» را بر زبان میرانند و بر سینه میزنند. شهریار در منظومه حیدربابا به این مراسم نیز اشاره کرده است.
عاشقان خاندان نبوی (ص) و دلسوختگان مکتب ابا عبدالله الحسین (ع) در آذربایجان هم زمان با فرارسیدن ماه محرم با انجام آیینها و رسمهای ویژه سوگواری واقعه جانگداز کربلا را برپا میدارند.
احسان دادن و ادای نذر در این ماه گرامی از جمله این رسم هاست. آذربایجانیها اعتقاد ویژهای به اطعام از سفره ابا عبدالله الحسین (ع) دارند و معمولا از غذاهای پخش شده و نذری در این ایام برای بیماران خود به تبرک میبرند. حتی برخی معتقدند که غذا پختن در روز عاشورا کراهت دارد و حتما باید از غذای نذری خورد.
در این روزها در برخی مساجد و خانهها سفره حضرت سیدالشهدا (ع) باز است و مردم به اطعام از این سفره مبارک میپردازند. اکثرا غذاهای طبخ شده برنج است که با خورشتهای مختلفی جهت پذیرایی از عزاداران حاضر میشود.
آش از دیگر غذاهایی است که مردم در بزرگداشت ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان میپزند. آشها معمولا بنا بر نذر و حاجتی تهیه میشود و در بین در و همسایه و آشنایان پخش میشود.
همچنین گدایی کردن در کوچه و خیابان در روز عاشورا و تاسوعا از جالبترین نذرهای آذربایجانیها محسوب می شود. حاجتمندان و دردمندان این دیار نذر میکنند که در صورت بهبود بیماریشان یا رفع فلان مشکل روز عاشورای حسینی یا در تاسوعا گدایی کنند و به این ترتیب در این روزهای مشخص کاسهای در دست گرفته از رهگذران گدایی میکنند.
از دیگر نذرها در ایام ماه محرم میتوان به مواردی چون نذر پوشیدن لباس سیاه یا سبز در ایام عزاداری حضرت امام حسین (ع)، انداختن شال سیاه یا سبز بر گردن، بستن پارچه سبز (یاشیل) بر مچ دست سوار کردن کودکان بر اسب نمادین «ذوالجناح»، گذاشتن کودک در گهواره نمادین حضرت علیاصغر (ع)، دادن نوزاد به آغوش تعزیهخوان نقش حضرت علیاکبر (ع)، حضرت ابوالفضل (ع) و امام حسین (ع) و. . . اشاره کرد.
حتی بعضیها نذر میکنند تا در تعزیه امام حسین (ع) بازیگری و شبیهگردانی کنند و به این ترتیب عشق خود را به فرزندان رسولالله (ص) ابراز میدارند.
برخی دیگر از مردم در صورت قبولی نذرشان دستهها و هیاتهای عزاداری را به خانه خود دعوت میکنند و از عزاداران پذیرایی میکنند. خانه درگذشتگان، خانه بیماران، گلزار شهدا و قبرستانها از دیگر محلهایی است که دستههای عزاداری در آن حضور مییابند.
قربانی کردن گاو و گوسفند در مقابل دستههای زنجیرزنی و سینهزنی، پخش غذا و شیر و شربت و شلهزرد در مراکز درمانی، مراکز بهزیستی، شیرخوارگاهها، خانههای سالمندان، بستن پارچه بر علمهای دستههای عزاداری و دادن خون به بیماران نیازمند به جای قمهزنی از دیگر احسانها و نذرهای ستوده در ایام سوگ حسین بن علی(ع) است.
انتهای پیام/60001/س
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است