شهری یتیم معرفت شهیدی شد
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان نکا، یتیمی را فقط آنانی که پدر از دست دادهاند میفهمند، دردی که تا پایان عمر تمامی ندارد و آهی که تا همیشه ایام بر گلویمان جاری میماند.
شهید رضا شیخی آنچنان که تعریف میکنند، یتیم بود بیپدر بزرگ شد، اما در دامان مادری بزرگ رشد یافت که از او بزرگمردی ساخت که حالا شهری را یتیم کرده است.
از گریه و حال زار اطرافیان میتوانی بفهمی که شهید شیخی با رفتنش شهری را یتیم معرفت خود کرده است و معرفتش در هر شرایطی الگو بود.
شهیدانما قهرمانان همیشه تاریخ و انقلاب ما هستند و فرقی نمیکند که شهید انقلاب باشی یا شهید ۸ سال دفاع مقدس و یا شهید مدافع حرم یا امنیت، شهید برای ما ارزشمند است و قداست دارد.
ساعت ۹ زمان تشییع پیکر شهید امنیت رضا شیخی در نکا اعلام شد اما مردم از خیلی قبل ترها آمدند، وارد خیابان انقلاب که میشوی از میدانجانبازان تا چهارراه شهرداری و سپاه نکا که محل تشییع شهید است، پر از جمعیت است، مردان و زنان، کودکان و نوجوانان و جوانان همه سیاه پوش آمدند تا با فرزند دیارشان وداع کنند.
صبح است، اما هوا گرمای بیحد و اندازهای دارد و در شلوغیها و اجتماع مردم انگار نفست بالا نمیآید، نمیدانم از هر که میپرسی همین حس را دارد، انگار بغضی که راه گلویمان را گرفته تا تابوت پاک شهید بیاید، گرما را بر ما بیشتر کرده است.
زمان ورود شهید کمی طولانی میشود و در بین جمعیت به دنبال سایهای میگردم تا زیر آفتاب سوزان مردادماه نباشم که ناگاه چشمم به پیرزنی میافتد که تکیه بر عصا زده و ایستاده است میگویم میخواهم عکسی از شما داشته باشم و میگوید عکسم را نگیر پای درد و دلم بنشین، تا مراسم شروع شود کمی کنارش زیر همین آفتاب سوزان نشستم.
میگویم؛ مادر هوا گرم است چرا زیر سایهای نمینشیند ما نفسمان بالا نمیآید شما گرمتان نیست؟ می گوید گرمم هست اما از آتش جهنم که گرمتر نیست، می گویم شما که بهشتی هستید و میگوید؛ تا بهشت فاصله داریم و کاش همین شهید و شهدا از ما شفاعت کنند.
میبینم اشکی از چهرهاش سرازیر میشود و با همان زبان مازندرانی به نوازش شهید مینشیند و میگوید« تازه بابا بَهیه ننا بمیره، وچه ره خار ندیده ننا بمیره، بیپیر، گت بَیه ننا بمیره، یتیمی بیه و یتیم بهشته ننا بمیره، دل داغ دره ننا بمیره…
او میگوید و من هم یارای تحمل ندارم و اشک است که سرازیر میشود و میبینم که همه آدمهای اطراف مان هم اشک میریزند و هر یک شهیدمان را نوازش میدهند.
و بالاخره پیکر باشکوه شهید رضا شیخی بر دستان همسنگران که هر کدام اشکی بر چهره دارند و بر مظلومیت این شهید اشکمی ریزند، وارد جمعیت مردم میشود، و چه با شکوه و آسمانی وارد میشود و دل یک شهر را که منتظر حضورش بودند، بیقراری میکند.
حالا شروع بیقراریها برا مسافری از بهشت است، مردان و زنان با فریادهای بلند یا حسین شهیدشان را به آغوش گرفتهاند و همهی شهر برای استقبال و بدرقهاش به خانهی ابدی آمدند.
آری مردمما همچنان پای شهدا و انقلاب هستند و قدرشناسه همانطور که در طول جنگ ۸ ساله سینه ستبر ایران اسلامی بودند و با تقدیم ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید در طول جنگ تحمیلی وفاداری خود را به انقلاب و نظامنشان دادند، امروز هم با حضور حضور جبهههای سوریه و مرزهای مختلف در مقاومت و پایداری زبانزد هستند رشادتها و جانفشانیهای جوانان مخلص خویش را فراموش نکردهاند.
امروز مازندرانیها در مراسم تشییع شهید رضا شیخی از شهدای امنیت، خادم الشهدا شدهاند تا گرد و غبار تابوت شهید را توتیای چشم خویش کنند.
قهرمان شهید رضا شیخی که مظلومانه به دست تروریستها در حین ماموریت در پلیس راه خاش به تفتان به شهادت رسید امروز به زادگاهش نکا برگشت تا نوای یا حسین (ع) بار دیگر در دیار علویان طنینانداز شود و در ایام سوگواری امام حسین و یارانش، یکبار دیگر درس ایثار و فداکاری را مشق کنند.
امروز بار دیگر شهیدی مهمان مردم نکاست که بسیاری از مردم از نزدیک او را می شناختند شناختند مردم داری و کارها نیکش زبانزد خاص و عام است.
امروز چشم و دل مردم این دیار به مسافر بهشتی روشن شد که تا میعادگاهش بدرقهاش میکنیم و از روح پاکش برای استمرار انقلاب و خیر و نیکی برای مردممان مدد میجوییم.
پایانپیام/۸۶۰۰۲/م
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است