80 سال دلدادگی پیرغلام قرمزپوش تعزیههای حضرت عشق
خبرگزاری فارس- خراسان جنوبی؛ همیشه تنپوشش قرمز است در تعزیههایی که نقش ایفا میکند اما اشکهایی که پهنه صورتش را میپوشاند نشان از ارادت زیادش به امام حسین (ع) و اولادش دارد.
آنقدر در نقشش هضم میشود که وقتی حر از لشکر ابن سعد جدا شده و به لشکر مظلوم کربلا می.پیوندد تمام آن صحنهها جلوی پرده چشمانش به نمایش درمیآید طوری که باران اشک امان را از او گرفته و به دشت صورتش روان میشود.
هشت دهه است که شور حسین در سر دارد و با این شور هم زنده است، هشت دهه است که تمام تلاشش را به کار میگیرد تا چراغ تعزیه بیدسک که سالهای سال در منطقه جلال و جبروتی داشت را به همراه دیگر نیاکان و بزرگان این دیار حفظ کند و روشن نگاه دارد.
هشت دهه است که هر آنچه از طبع و قریحه شعری دارد مصرع به مصرع و بیت بیت آن را برای امام حسین(ع) و اولادش میسراید بهطوری که در شبهای شعر از او به آخوند یاالله و پایان دهنده یاد میکنند.
پیر غلامی است که اگر خدای ناکرده سر به زمین بگذارد به طور حتم تعزیهخوانی بیدسک هم که بیش از ۱.۵ قرن است بر پیشانی این روستا حک شده مانند دیگر رسم و رسومی که سالهاست به فراموشی سپرده شده فراموش خواهد شد مگر کسی این چراغ را به دست گیرد.
نگرانی از فراموشی رسم و رسوم
نگرانی «کربلایی جلال اکبری» که ۸۳ سال از خدا عمر گرفته و حدود ۷۵ سال آن را در تعزیهها به ایفای نقش پرداخته است، فراموشی رسم و رسومی است که بزرگان و نیاکان بیدسک پایه گذار آن بودهاند و هر سال هم به دلیل از دنیا رفتن یکی از پیرغلامان این عرصه در حال تحلیل رفتن و فراموشی است.
اگر جوانترها هم در حال حاضر برخی از این رسم و رسوم را در ماه محرم به ویژه دهه اول اجرا میکنند به خاطر حضور افراد ریشسفیدی چون اوست.
وی دلیل منسوخ شدن و از بین رفتن رسم و رسوم آیین محرم را پیشرفت تکنولوژی و ساخت فیلمهایی میداند که از سیما پخش میشود بهطوری که دیگر علاقه چندانی به نمایش تعزیهها به صورت واقعی و خیابانی کمتر احساس میشود یا مورد پسند قرار نمیگیرد.
آنطور که این پیر غلام امام حسین(ع) در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهارداشت: آغاز تعزیهخوانی یا همان بازسازی واقعه کربلا از سلسله قاجار بود و بعدها کم کم از شهرها به روستاها منتقل شد.
در بیدسک هم پیرغلامانی مانند «نیکذات»، «راستی»، «فرخی»، «حمیدی»، «جلالی» و… در اجرای تعزیههای مختلف ایفای نقش میکردند بهطوری که آنقدر در این کار تبحر داشتند که قبل از پیروزی انقلاب در حسینیه سرکار یا همان حسینیه امام رضا(ع) در ماههای محرم و صفر تعزیهخوانی میکردند.
اولین نقش
اولین نقشی را هم که استاد تعزیه به او داده در سن هشت سالگی بوده است و در ابتدا نقشهای کوچک را ایفا کرده و با بالارفتن سن و به دست آوردن تجربه و تبحر لازم نقشها هم بزرگتر شده است. او همیشه به واسطه تشخیص استادانش چون آقایان «راستی» و«فرخی» نقش مخالف خوان را در اجرای تعزیه ایفا میکرده است.
استاد این پیرغلام امام حسین(ع) هم از فردی در روستای فورخاص با نام «خواجه» که در دربار امیر شوکتالملک برو بیایی داشته است یک و نیم قرن قبل تعزیهخوانی را فرا گرفته و نسخه رجزخوانی و اشعار را هم همین فرد از دربار به دست شاگردانش رسانده است.
پرسش دیگر این است که آیا ایفای اجرای نقشهای مخالف و موافقخوان موروثی است؟ پاسخش به این پرسش منفی نیست زیرا استادی که این هنر را به علاقهمندان تعزیهخوانی آموزش میداده از زیر نظر گرفتن حرکات، قیافه و صدای شاگرد تشخیص میداده که هر فردی میتواند ایفاگر چه نقشی باشد بهطوری که تشخیص استاد در مورد او ایفای نقش مخالف بوده است.
نکته مهم دیگر این است افرادی که به عنوان تعزیهخوان انتخاب میشدند باید از محبوبیت مردمی از همه لحاظ برخوردار میبودند.
سرچشمه اشعار تعزیهخوانی
اما سرچشمه اشعاری که در تعزیهخوانی ایفاگران نقشهای مخالف و موافق میخوانند از کجاست و چطور به دست تعزیهخوانان بیدسک رسیده است؟
سراینده این اشعار دو برادر به نام «میرداماد و میر غم» در دستگاه ناصرالدین شاه قاجار بودند، البته شعرای دیگر با اقتباس از اشعار این دو برادر شعرهایی را سرودهاند.
این پیرغلام امام حسین(ع) به تعزیهای که روز عاشورای امسال در روستای بیدسک به اجرا درآمد اشاره کرد و گفت: اگر تمام تعزیه واقعه کربلا قرار بود متناسب با اشعار قدیمی به اجرا درآید به طور حتم باید بیش از ۲.۵ساعت زمان صرف میشد اما طوری اشعار و نقشها انتخاب شد که بهدلیل نبود وقت بیشتر از نیم ساعت زمان نبرد.
به گفته وی اشعاری که گروههای موافق و مخالفخوان همزمان با اجرای آن در بیدسک میخوانند بیشتر اقتباس از کتاب دلیران کربلا سروده مرحوم «علی اصغر اکبری» پیر غلام این روستاست.
اوج اجرای تعزیه به دوره قاجار برمیگردد اما در دوره رضاشاه که اجرای تئاترهای واقعه کربلا تعطیل شد در بیدسک این تعزیهها به اجرا در نمیآمد تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی دوباره اجرای آن از سر گرفته شد.
البته این را هم یادآوری میکند که در روستای بیدسک هم اجرای تعزیه و رسم و رسوم محرم زمانی در اوج بود طوری که از روستاهای اطراف هم به این روستا میآمدند.
آن سالها در بیدسک نخل هم میبستند، گهواره علیاصغر (ع) را در روز عاشورا درست میکردند و ذوالجناح داشتند.
برخی از رسوم مانند قمهزنی هم بهطور کلی منسوخ شده و فقط اجرای تعزیه آن هم به صورت محدود انجام میشود، اما علمگردانی و هیأت سینهزنی و زنجیرزنی باقی است بهطوری که ریشسفیدان روستا هر سال با آمدن محرم یاد آن آیین میکنند و از جلال و جبروت برنامههای آن سالها میگویند.
راوی، رسم و رسوم محرم بیدسک وحال و هوای آن سالها را که جمعیت زیادی داشت وصفناشدنی توصیف کرد و آن چنان از شور و حال سالهای قبل گفت که دوست داری دوباره زمان همانند فیلمها به عقب برمیگشت و اخلاص، پاکی و شور و حال آن دوران را میشد به تصویر کشید و برای همیشه در آرشیو زمان ثبت کرد.
اکبری از چلچراغی حکایت کرد که نجاران آن را ساخته بودند و آن زمانی که برق و حتی به اصطلاح چراغ توری هم در بساط نبود به زیبایی تمام آن را با فانوس های روشن میآراستند و جلوی هیأت یک فرد تنومند و قوی آن را به حرکت در میآورد و روشنایی بخش رسم و رسوم زمانی بود که هیچگاه تکرار نخواهد شد.
گهواره علیاصغر (ع) را هم آن سالها به زیبایی تمام میآراستند و پایههای این گهواره را عزادارانی که از روستاهای اطراف به بیدسک میآمدند به دوش میکشیدند.
راوی گفت: نخل بزرگی هم در بیدسک درست میشد که افراد قدرتمند و ورزیده آن را به حرکت در میآوردند و جالب این جاست که تمام نخل با پارچههای مخصوص تزیین و آراسته میشد.
آنطور که این پیر غلام امام حسین(ع) روایت کرد: در گذشته بزرگان و ریش سفیدان بیدسک جلوی هیأتهای تیغزنی، زنجیرزنی و سینهزنی به حرکت در میآمدند و عدهای توبرهها و کیسههای خاک و کاه را در روز عاشورا بر سر عزاداران ابا عبدا… میریختند.
هیأتهای عزادار در این روز تمام روستا را دور میزدند و در میدان قتلگاه یا همان میدان مرکزی روستا گرد هم میآمدند و تعزیه روز عاشورا را اجرا میکردند و در پایان هم که ذوالجناح جلوی خیمه میآمد شهربانو که نقش آن را «علیاصغر اکبری» اجرا میکرد آن را سوار میشد و لشکر ابن سعد هم حمله میکرد و خیمهها را به آتش میکشید و کودکان هم پا به فرار میگذاشتند که آشوب و محشری به پا میشد و در پایان هم مقتل میخواندند.
این رسم و رسوم در تابستانها در محیط باز روستا به اجرا در میآمد اما اگر محرم هنگام زمستان بود در مسجد بیدسک تمام این آیین برگزار میشد.
علمگردانی
آیین علمگردانی شاید تنها رسمی باشد که در بیشتر روستاها با این که بقیه رسم و رسوم تا حدودی به تحلیل رفته اما همچنان پابرجاست و همانند گذشته اجرا میشود.
سالهای قبل چون جمعیت بیدسک زیاد بود آنطور که راوی آیین محرم این روستا گفت: روز ششم محرم علمها را میبستند تا بتوانند به در خانه همه اهالی روستا بروند و دعای سلامتی بخوانند.
بنا به گفته اکبری در گذشته علمها را از طرف دولت به هر روستا میدادند یعنی بزرگان هر روستا به نمایندگان حکومت مراجعه کرده و به تعداد افرادی که خواستار بودند به آن نقطه علم داده میشد و در بیدسک هم یک و نیم قرن قبل بزرگانی چون آقا بابا، آقا باقر و ملاعباس نزد نماینده حکومت رفته و علمها را گرفتهاند که این علمها هم با نام این افراد ثبت شده است.
اما این افراد که علمها را گرفتهاند به بزرگان خود دادهاند تا در روزهای علم گردانی آن را حمل کنند که حمل این علمها هم موروثی است و بافندهها، خسرویها و سیدآبادیها از گذشته تاکنون نسل به نسل کار حمل علمها را برعهده داشته و خواهند داشت.
علمها هم در بیدسک یکی با نام حضرت عباس(ع) است که علمدار و پرچمدار لشکر امام حسین(ع) بوده است، دیگری با نام امام حسن(ع) که نماد آن یک پنجه است با نام پنج تن و دیگری هم علم امام حسین(ع) و نماد آن تک است که نشاندهنده تعداد یاران کم آن حضرت است.
دیگر اینکه پوششهای علم در روز ششم که میبستند شاد بود اما در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی به طور کامل سیاهپوش میشد.
آخوند یاالله
این پیرغلام امام حسین(ع) آن چنان در این وادی ارادت به خاندان اهل بیت(ع) غرق شده که تنها قریحه شعریاش نیز هم قافیه با این خاندان است و نمیتواند شعر دیگری بسراید طوری که در شبهای شعر همیشه آخر اشعار را او میخواند و از وی به آخوند یاالله محافل شعری یاد میشود.
این راوی آیین محرم بیدسک از آدمهای مخلص و پاکی هم نام میبرد که شاید بینظیرترین افراد در تاریخ این روستا بودهاند و هیچگاه دیگر تکرار نمیشوند.
دیپلم افتخار سوگواره
این پیرغلام امام حسین(ع) سال ۸۳ در سوگوارهای که میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگردی خراسان جنوبی با حضور تمام تعزیهخوانان استان برگزار کرد همراه برادرش «علیاصغر اکبری» دیپلم افتخار این سوگواره را گرفتند.
به علاوه سال ۹۱ هم او به همراه دو تعزیهخوان دیگر از خراسان جنوبی به همایش سراسری پیرغلامان که در تهران برگزار شد رفت و از دست رئیس جمهور لوح تقدیر دریافت کرد.
انتهای پیام
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است