عزاداری به سبک فرشتهها + عکس و فیلم
به گزارش خبرگزاری فارس از مازندران، این روزها که رخت عزای امام حسین (ع) زینتبخش تن شیفتگان این امام است و گوشه گوشه دیار علویان پر از عاشقانههایی در سوگ مولایشان است، برخی عزاداریها در نوع خود بینظیر است و صفای دیگری دارد، از جمله عزاداری هیأت فرهنگی تربیتی جوانان عاشورایی مازندران، که صفر تا ۱۰۰ عزاداری به سبک کودکانه است.
آنچه که این عزاداریها را متمایز کرده، عزاداری به سبک کودکانه آن هم با زبان شیرینشان و شوق وصفناپذیرشان است، از ابتدای ورودی هیأت گرفته تا مکان برگزاری مراسم عزاداری، کودکان در گوشه و کنار مشغول کاری هستند، جالب اینکه هر کدامشان مسؤولیتی دارد، این را از کارهایشان میفهمیم، چون مشغول هستند و شیدایی حسین در چهرهشان موج میزند.
*شور حسینی در میان بچه هیاتیها
*این حسینیه را کودکان قد و نیم قد میگردانند
شاید گفتنش قابل درک نباشد ولی واقعیت این است این حسینیه را کودکان قد و نیم میگردانند؛ از پذیرایی گرفته تا مداحی و عزاداری.
درباره چنین هیأتی پرسوجو کردم، در اطرافم میدیدم برخی حتی برای عزاداری،کودکان را برای جلوگیری از سروصدا همراه خود نمیبردند چه برسد اینکه هیأت توسط کودکان گردانده شود!؟
*عزاداری به سبک کودکانه
متوجه شدم مراسم راس ساعت ۸ شب شروع میشود و تا ساعت ۱۱ شب ادامه دارد ولی با توجه به اشتیاقی که برای حضور در این مراسم دارم طوری برنامهریزی میکنم که سر ساعت خود را به مراسم برسانم.
بالاخره لحظهای که منتظرش بودم فرا رسید و آماده رفتن شدم، در راه حضور عاشقان امام حسین (ع) در موکبهای مختلف از نگاهم میگذشت، خیابان به خیابان کوچه به کوچه و مردمانی که خودشان را به این هیأتها میرساندند تا بتوانند در عزاداریها سهمی داشته باشند.
*شور محرم در نسل نوی انقلاب
*شور حسینی در موکبها
برخی نقاط شهر ساری مثل همیشه زمان برگزاری مراسمها، ترافیک سنگینی بود البته نمیدانم از ترافیک سنگین بود یا از انتظارم که ثانیهها قد ساعتها میگذشت، اما به هر ترتیب و با هر معطلی بود وارد خیابان اصلی هیأت شدم که مقابلش موکب جهادگران فاطمی برپا بود و حضور کودکانی که همانند بزرگترها مشغول عزاداری بودند.
روبروی موکب جهادگران فاطمی ورودی درب هیأت بود خیمه عزای حسینی برپا بود و کودکان زیر این خیمه به کاری مشغول بودند، کودکانی که سرتا پا مشکی پوشیدند و سربندشان را محکم کردند، این کودکان دست در دستان پدر و مادرهایشان به هیأت میآیند اما اینجا که میرسند مسیرشان جدا میشود پدر و مادرها در حسینیه خود و کودکان هم وقف عزاداری خود..
روزهای عاشقیشان رسیده، دست در دست پدر و مادر، میهمان کوچک امام حسین(ع) میشوند، شور و اشتیاقشان وصفناپذیر است، گویی هریک میخواستند از دیگری پیشی بگیرند برای لحظهای نگاهم در اشتیاقشان گره خورد دوست داشتم در همان حال باشم و نظارهگر این شور کودکانه باشم ولی به خودم آمدم باید وارد مکان عزاداری میشدم.
*این هیات را کودکان میگردانند
از خانمی که فرزند کوچکش در آغوشش بود پرسیدم حسینیه کودکان کجاست، گفت اول حسینیه کودکان است آن طرف حسینیه خانمها و طرف دیگر حسینیه آقایان.
*رزق معنوی از نوع کودکانه
با رد شدن از خیمهگاه بدون معطلی از پلهها بالا رفتم و وارد فضای کودکانه حسینیه شدم، ورودی حسینیه تعدادی دختران با چادرهای مشکی با زبان شیرینشان از من خواستند کتابها را ببینم، روی میز نگاه کردم نوشته بود غرفه کتاب؛ گفتم این کتابها فروشی است در پاسخ گفتند بله ـ تخفیف هم دارد، غرفه دیگری چادر و مقنعه، گیره روسری و سربند داشت که هر کدام قیمتش رویش نوشته شده بود.
*از اهدای کتاب تا فرهنگسازی برای حجاب
پرسیدم در طول مراسم عزاداری در این غرفهها هستید، گفتند نه جایمان عوض میشود، کنار چادر و لوازم عزاداری نگاهم به کاغذهای بریدهای افتاد که روی هر کدام کلمهای نوشته شده بود صلوات برای سلامتی مقام معظم رهبری، سلامتی شهیدان..مقابلش نوشته شده بود رزق معنوی… همه این برگهها را با دستان کوچکشان نوشتند…
*رزق معنوی
خیلی برایم جالب بود پرسیدم این دیگر چیست؟ خودتان این برگهها را آماده کردید؟ در پاسخم یکی از این دخترها گفت؛ هر کدام از این برگهها را بردارید یا صلوات است یا سورههای قرآن که براساس تعدادش باید عمل کنید.
گفتم؛ ببخشید خیلی سوال کردم خبرنگارم، کودکی که در گوشهای آن طرف کتابها نشسته بود با تعجب گفت؛ واقعا! گفتم؛ میتوانم از شما عکس بگیرم، گفتند؛ مشکلی ندارد اتفاقا دیروز هم خانمی آمده بود که میگفت عکاس است، اجازه خواستند چادرهایشان را با دستان کوچکشان مرتب کنند، با گرفتن عکس از آنان خداحافظی کردم و وارد سالن اصلی شدم که مکان اصلی برگزاری مراسم بود.
گوشهای کفشداری بود، یک قسمت هم محل نگهداری قرآن و ادعیهها، وسط سالن موکتی پهن بود البته اطراف هم صندلیهایی بود برای افراد مسن و خانمهایی که نوزاد داشتند روی صندلیها مینشستند، کودکان هم مشغول خدمترسانی به سایر عزاداران …
نظم مراسم بهگونهای بود که همه را مجذوب خود میکرد در این میان دختر خانمی بود که با پارچهای متبرک در مراسم میچرخید، در همین حال که نظارهگر عزاداری آن هم به سبک کودکانه بودم این دخترخانم با پارچهای متبرک به سمتم آمد نمیتوانستم جلوی بغضم را بگیرم… پرسیدم؛ هر شب در مراسم این پارچههای متبرک را توزیع میکنید؟ در پاسخم گفتند؛ نه ـ امشب قسمت شما شد با خودم زمزمه کردم این هم سهم امشب من از عزاداری….
اینکه چنین فضایی برای کودکان فراهم شد که خود نقشی داشته باشند کار فرهنگی در مقابل جنگ ترکیبی است تا دشمنان بدانند دهه نودیهای ما اینگونه شیفته و شیدای حضرت اباعبداللهالحسین هستند.
*عزاداری از جنس فرشتگان
اگرچه حرکت در مسیر اباعبدالله مختص به قشر و صنف خاصی نیست و هر گل در این باغ عطر مختص به خودش را دارد اما بیشک دلهای کودکانی که از جنس آسمان و از دیار فرشتگان الهی هستند به طور ویژهتری در درگاه خداوند محبوبیت دارد و خداوند نیز توجه خود را از فرشتگان آسمانی که روی زمین حیات دارند برنمیگرداند.
از قبل مسؤول هیأت را میشناختم برای همین خواستم تا صحبتی داشته باشیم برای همین از حسینیه کودکان خارج شدم ولی گفتند که در قسمت آقایان مشغول مداحی است و من هم برای عزاداری به قسمت بانوان رفتم و تصمیم گرفتم مصاحبه با مسژول را به روزی دیگر موکول کنم که با توجه به فشردگی برنامهها مصاحبه با آقای میلاد قربانی مسؤول هیأت فرهنگی تربیتی جوانان عاشورایی مازندران بهصورت تلفنی انجام شد.
*دغدغههای یک معلم
قبل از هر مصاحبهای برای تدارک چنین فضایی برای تربیت نسل حسینی از آقای قربانی تشکر کردم و خواستم در ارتباط با برنامههایشان بیشتر صحبت کنند که حرفهایشان با راهاندازی هیأت از سال ۹۱ شروع شد و اینکه اولین گروه از دانشآموزانی که کار را با آنان شروع کردند الان متأهل و برخی حتی صاحب فرزند هستند.
*جوانان عاشورایی
آقای میلاد قربانی مسؤول هیأت فرهنگی تربیتی جوانان عاشورایی مازندران میگوید: معلم هستم و همانند همه معلمان اعتقاد دارم اتفاقهایی که در سطح جامعه میفتد باید مجموعه مکملی روی دانشآموزان کار کند.
البته به دنبال این بودیم کار تربیتی بلندمدت را رقم بزنیم و در این مسیر دانشآموزان بااستعداد را شناسایی کنیم که پروسهای چند ماهه بود.
*شور محرمی
وی اضافه میکند: پس از شناسایی دانشآموزان، اولیا را دعوت میکنیم و بعد از بررسی شاخصهای علمی، خانوادگی و تربیتی بررسی اولیه انجام میدهیم.
اولویت ما در این کانون پسران است البته اخیرا با دختران نیز برنامههای تربیتی و فرهنگی را شروع کردیم.
به گفته، مسؤول هیأت فرهنگی تربیتی جوانان عاشورایی مازندران مجموعه دارای ۵ کانون در پنج دوره رشد، شامل کودکی، نونهالی، نوجوانی، جوانی و همسری است.
*راههای کانونها برای نونهالان
اولین سال یعنی از سال ۹۱، با ۳۰ خانواده شروع کردیم و الان ۷۰۰ خانواده با کانون ما در ارتباط هستند.
قربانی یادآور میشود: همچنین از سال ۹۸ تاکنون مدرسه کانون برای دانشآموزان از پایه پیشدبستان تا ششم را با ۴۰۰ دانشآموز راهاندازی کردیم که در کانونهای نونهال ساعات بیشتری در خدمت دانشآموزان هستیم و برنامههای مفصلتری را دنبال میکنیم.
رویکرد کلی مجموعه جهادی بوده و هدف اصلی بحث کارسازی برای انقلاب و نظام بوده که در این زمینه کار تربیتی، تخصصی و بلندمدت را در دستور کار داریم و البته این سیری که دنبال کردیم مقطعی نبود بلکه متناسب با سن، نیازها و قالبها تعریف شد.
به گفته وی، هیأت فرهنگی تربیتی جوانان عاشورایی مازندران در ماههای محرم، شب قدر و فاطمیه برنامههای مختلفی دارد و کودکان با خانواده شرکت میکنند؛ چرا که برای هیات برنامهها را تخصصی دنبال میکنیم.
یادم میآید اولین ورودی ما در سال ۹۱ در پایههای هشتم و نهم بود و سال به سال ورودیها به سمت گروه سنی پایینتر سوق یافت.
مسؤول هیات فرهنگی تربیتی جوانان عاشورایی مازندران بیان میکند: هدف ما استمرار برنامهها بود و آنچه بود و اتفاق افتاد نگاه اهل بیت بود، نمیتوانیم ادعا کنیم ولی تلاش میکنیم تا کارها و اقدامات را مقطعی نبینیم.
*عزاداری به سبک کودکانه
همه کارها را به کودکان واگذار کردیم که کار جدیدی است، از پذیرایی گرفته تا مداحی و طی سالهای اخیر مراسم پویایی داشته است.
قربانی یادآور میشود: بیش از ۱۲ سال این مجموعه شکل گرفته و در مسیر محتوایی و تخصصی پیشرفتهای خوبی داشتیم و در مقایسه با سالهای قبل کلی تجربه کسب کردیم.
انواع اقسام اردو و کارگاه را تجربه کردیم در حوزه تشکیلات همیشه چارت تشکیلاتی داشتیم که پدرها، دانشآموزان و دانشجویان مسؤولیت دارند و بهصورت جهادی کار میکنند.
به گذشتهها و سالهای اول شروع کار برمیگردم در ابتدا خانه شهدا کارمان را شروع کردیم و کم کم با گذشت سالها اکنون در مجتمع بزرگ سما مستقر شدیم.
وی میگوید: در مجتمع فرهنگی با اقبال زیادی مواجه هستیم که اتفاق مبارکی است که حتی از نکا و بهشهر هم دانشآموز داریم و این توفیق را داریم فرزندان شهدای مدافع حرم در مجموعه درس میخوانند.
موضوع جالب در ارتباط با مجموعه این بوده ما مجموعه خودجوش مردمی هستیم و این مهم را به عینه لمس کردیم.
*این هیات خانوادههای قشر خاکستری را باحجاب کرد
به گفته قربانی، نکته حائز اهمیت اینکه خانوادههایی داشتیم از قشر خاکستری بودند که در ارتباط با کانون متدین و چادری شدند؛ به واسطه اینکه پای فرزندش در هیأت باز شد خانواده در این مسیر قرار گرفت و تغییر و تحول در خانوادهها را به عینه لمس کردیم.
همزمان با هیأت نونهالان که کارها را انجام میدهند هیأت بزرگسالان برپا میشود که در آنجا بزرگترها مسؤولیت دارند.
به گزارش فارس، شور این بچههای قد و نیم قد برای عزاداری و شرکت در این مراسم وصفنشدنی است، همینقدر دشمنان ما بدانند با چه نسلی روبرو هستند، نسلی که با دستان کوچک مجلس حسینی را میگردانند.
پایان پیام/۸۶۰۳۴/م/ف
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است