Get News Fast

 

روایتی از زندگی آمیخته با عشق زنان کهگیلویه و بویراحمد‌

میان گرمای نفس­گیر یاسوج، تعدادی از اهالی سلحشور از تپه‌های سرسخت و سنگی بالا می‌روند و در حال نصب پرچم‌های سرخ و سیاه عزای سیدالشهدا(ع) با فواصل منظمی هستند.

به گزارش وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از یاسوج، میان گرمای نفس­گیر یاسوج، تعدادی از اهالی سلحشور از تپه‌های سرسخت و سنگی بالا می‌روند و در حال نصب پرچم‌های سرخ و سیاه عزای سیدالشهدا(ع) با فواصل منظمی هستند. عشق به اباعبدالله الحسین علیه السلام چه عظمتی دارد که پیشاپیش ورودش به کربلا، حتی کوه‌ها و صخره‌های سخت را عزادار خویش می‌سازد!

جایی قدم گذاشته‌ایم که زنانش را به هنرمندی می‌شناسند، زنان زاگرس‌نشین کهگیلویه و بویراحمد که با لباس‌های هفت‌رنگ بلند و زیبا، اصالت ناب، پوشش وزین و فرهنگ زیبای عشایری را فریاد می‌کشند. هرچند در ابتدای سفر با یک بهانه کوچک، توفیق همراهی تیم از دستم می‌رود و راهی بیمارستان می‌شوم، اما در هر نقطه‌ای از این دیار نجیب که باشی، می‌توانی شور و هیجان آشکار این مردم سلحشور را مشاهده کنی، این اشتیاق پنهان‌شدنی نیست، شاید قسمت این‌گونه بود که روایت این خطه پر شور و هیجان از پرستاران و بهیاران دلسوزش شروع شود، زنان و دختران غیوری که در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج، با تواضعی سرشار از لبخند، مشغول پرستاری بیماران هستند، جایی که در ایام کرونا، مرکز پذیرش بیماران کرونایی بوده است و پزشکان می‌گویند هم‌اکنون فقط یک بیمار کرونایی دارند که نشان از مدیریت فوق‌العاده ایران در کنترل ویروسی جهانی، حتی در دورافتاده‌ترین مناطق کشور است و این افتخار ملی و البته بین‌المللی جای بسی خرسندی دارد.

چند روزی به محرم مانده است، از پنجره بیمارستان صدای ساز و دهل می‌آید. پرستار هرچه مسکن دارد تزریق می‌کند اما درد، مجالی برای خواب نگذاشته است؛ ترجیح می‌دهی همان جا روی تخت بیمارستان مشکلات مردم را بشنوی و نامه‌هایی را که با هزار امید نوشته‌اند تا به دست معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده برسد، زیر پتو جمع کنی و به آنها امیدواری دهی که حتماً رسیدگی خواهد شد، هر کدام با لبخند رضایت می‌روند و دیگری وارد می‌شود و این ملاقات تا چندین ساعت ادامه دارد، ملاقاتی که  البته شیرین است و گوارا. بانوی پرستار یاسوجی مانند یک رفیق شفیق، داوطلبانه به دکه بیمارستان مراجعه می‌نماید و با چای‌نبات داغ، بالای بالین بیمارش حاضر می‌شود.

روایتی از زندگی آمیخته با عشق زنان کهگیلویه و بویراحمد‌

شور و شعفی که در خدمت نهفته است در هیچ کار دیگری یافت نمی‌شود. در بدو ورود به استان، پرچم‌های آویخته‌ای از تصویر رییس جمهور را دیدم که زیرش نوشته شده بود “تی مردم، سی مردم” پرستار  می‌گوید یعنی “همراه مردم، برای مردم” و در یک کلام اینکه اهالی این استان دولت مردمی را به‌شدت دوست دارند و برای ورودش سنگ‌تمام گذاشته‌اند.

در دور دوم سفر استانی دولت سیزدهم، رییس جمهور و هیئت همراه، وارد استان کهگیلویه و بویراحمد می‌شوند. دکتر خزعلی به‌محض ورود در فرودگاه یاسوج، همراه با رییس جمهور راهی منطقه عشایرنشین دشت سقاوه می‌شود، دشتی که در مجاورت روستای مارگون قرار دارد، روستای سرسبزی، بین دو کوه سقاوه و مارگون که لاله‌های واژگون و گل‌های ختمی روی تپه‌هایش، منظره‌ای ناب را مقابل چشم هر بیننده‌ای پدید می‌آورد. عشایرنشینان از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجند. جمعیتی زیر آفتاب جمع شده‌اند تا سخنان رییس‌جمهورشان را بشنوند. جایگاه زیبایی که درست شده، محصول دسترنج بانوان عشایرنشین است که با ترکیبی از گلیم و آویزهای زیبا و رنگارنگ در دل صحرا، رنگ امید را به زندگی می‌پاشد.

 زنان عشایرنشین دور دکتر خزعلی جمع می­‌شوند و از مشکلات بانوان می­‌گویند. ساعتی در ظل آفتاب و میان خاک‌های گرم و سوزان منطقه، مشغول صحبت می­شوند. میان جمعیت چند بانو قاب عکس شهدایشان را در دست گرفته­اند. هر چند منطقه محروم باشد، عشایر غیرتمند زاگرس­نشین، از بذل جان عزیزانشان برای دفاع از مملکت دریغ نمی­‌کنند.

روایتی از زندگی آمیخته با عشق زنان کهگیلویه و بویراحمد‌

رویا فرزند جانبازی است که مادرش را در سن کودکی از دست داده، یکی از صدها دختر خوش قلب، فعال والبته نخبه یاسوجی که در دور اول سفر به این استان و در دیدار نخبگانی با دکتر خزعلی، مشکلش مرتفع شده و حالا این دختر پرهیجان، داوطلبانه و قدم به قدم با معاون رییس جمهور روستا به روستا را می دود تا خود نیز خدمتگزار هم ولایتی هایش باشد. از زبان این بانوی جوان، حال مردم مناطق عشایرنشین را جویا می­شوم که از نزدیک شاهد زیبایی هایش بوده و اینگونه زیبا روایت می کند:

” در این دیدارها چین و چروک را در چهره زنان لُر دیدم. جاری شدن اشکشان را هم،  اما فروغ چشمانشان بی پایان بود. فروغی برای عشق به زندگی و امید برای پرورش نسل آینده و تربیت کودکانشان. در کنار تمامی این تصاویر وصف ناپذیر، زنان با دیدن خادمین ملت به وجد آمده بودند. بانوان سلحشور لُر که زندگی در میانشان با طروات جریان دارد و با وجود تمامی کاستی­ها، قانع اند و با همین قناعت­ها شگفتی می­آفرینند و می­گویند خوشحالیم که بعد از سالیان سال که هیچ مسئولی به اینجا پا نگذاشته بود، یک شیرزن به ملاقات مان آمد. از این رو این دیدار برای زنان لُر، افتخارآمیز و تحسین برانگیز جلوه می­کند.  من نیز به عنوان یک دهه هفتادی از دیدن این صحنه ها به وجد می­آیم.   هر صحنه ای را می بینم پر از شگفتی است، دختری دوان دوان خودش را به آغوش معاون رییس­جمهور رسانده و کسی مانعش نمی­شود. چند لحظه بعد می بینم همین بانوی مسئول، بی هیچ تشریفاتی کنار زنان و کودکان زانو زده و با آنها هم صحبت می­شود. کنار زن ایلیاتی خالصانه می­نشیند و همرنگشان می شود، گویا می­خواهد مفهوم رنج زنان ایلی را با دست و دل و جان لمس کند و  من هیچ نمی­توانم بگویم الا اینکه: مرحبا بانو جان. “

رویا با لهجه شیرینش ادامه می دهد:”وقتی که به دشت سقاوه رسیدیم، دشت پر از سیاه چادرهایی بود که  داخلش را با صنایع دستی زیبایی تزیین کرده بودند. مقابل یکی از سیاه چادرها، گهواره ای چوبی قرار داشت. سوز آفتاب روی صورت نوازد داخل گهواره می­تابید و کنارش مادر بزرگی مهربان با عکس شهیدش منتظر ورود رییس جمهور بود. احساس کردم این نوازد هم به استقبال آمده تا با زبان بی زبانی اش خوش آمد بگوید.”

روایتی از زندگی آمیخته با عشق زنان کهگیلویه و بویراحمد‌

 به رسم تمام سفرهای استانی، دکتر خزعلی بدون وقفه، برنامه های متعدد خود را پشت سر هم آغاز می کند. بازدید از کارگاه اشتغالزایی روستای طولیان که حدود 25 نفر خانم سرپرست خانوار را مشغول کار خیاطی کرده است دومین مقصد ایشان است. زنان روستا­نشین که اغلب آنها سادات می­باشند، غرق شعف می­شوند. باورشان نیست که معاون رییس­جمهور، نزدیک به دو ساعت راه را برای دیدن آنها طی نموده، آن هم در مسیری که بین کوههای صعب العبور قرار گرفته­است. می­گویند بسیاری از زنان روستای طولیان در کار کشاورزی مشغول هستند و باید صبح علی الطلوع راهی زمین های کشاورزی شوند که در این مسیر بارها متحمل آسیب های متعددی شده اند، به همین جهت اشتغال در این کارگاه، اتفاقی بزرگ برای بانوان قلمداد می­شود.

مقصد بعدی معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده، روستای میمند است، اما خبری غیر منتظره این مسیر را به سمت روستای چاروسا تغییر می­‌دهد. روستایی که در برنامه تنظیمی استان، دیده نشده بود. پیغام های مکرری از مردم به گوش می رسد که عده زیادی از زنان و دختران چاروسا و روستاهای اطراف، در میدان بخشداری جمع شده اند و درخواست ملاقات دارند! پیامهایی که می­گوید این زنان، چهل سال است هیچ مسئولی را ملاقات نکرده­اند و اما از خبر حضور دکتر خزعلی در دشت سقاوه و روستای طولیان، آنها هم توقع دیدار دارند. اشتیاقی که بی پاسخ نماند و مقصد را به سمت روستای چاروسا کشاند. هر چند یک ساعت و نیم راه در پیش بود و مسیر کاملا از روستای میمند منحرف می­شد، اما این دیدار محقق می­شود.

 زنان روستا نشین چاروسا که از بدو ورود معاون رییس جمهور به منطقه با شور وصف ناپذیری دور هم حلقه زده بودند تا از مطالبات و دغدغه هایشان بگویند به هدف خود رسیده­اند، میتوان برق خوشحالی را در چشمان دختران مشاهده­کرد که گویا به خود می­بالند و می­گویند ” خواستن توانستن است و ما هم با استقامت توانستیم به مرادمان برسیم” ساکنین چاروسا از ایلات ریشه دار و اصیل لُر هستند. پس از گفتگوی شیرین با اهالی، شورای اداری چاروسا با حضور تعدادی از زنان عشایر­نشین تشکیل می­شود. یک جلسه کاملا مردمی و البته در نوع خودش ممتاز و کم نظیرکه مشکلات توسط زنان عشایرنشین بیان می­شود و جلوه های نابی از دیدار بی واسطه با معاون رییس جمهور را خلق می­کنند. هر چند این زنان غیور، با دلاوری تمام، اشتغال مناسبی را برای خود فراهم نموده اند. اما مطالبات بحقی دارند که پیگیری می­شود.

دیدار با اهلی چاروسا اگر چه بسیار دلنشین بود اما موجب شد، برنامه روستای میمند در روز نخست سفر به خاطر کمبود وقت و تداخل با جلسه شورای اداری استان لغو شود. جلسه مهمی که با حضور رییس جمهور و هیات دولت در یاسوج برگزار می­شد. زنان روستانشین میمندی که از روز قبل و با اشتیاق، برای استقبال آماده بودند، از انجام نشدن این ملاقات دلگیر شدند. هر چند تعمدی در این کار نبود. در هر صورت با جمله قاطع دکتر خزعلی” وعده کردیم، پس باید عمل کنیم” همه مصمم می­شوند تا برنامه میمند محقق شود، اما به دلیل بُعد مسافت، چاره ای نمی­ماند جز لغو پرواز برگشت دکترخزعلی که به همراه رییس جمهور و هیات دولت تنظیم شده بود. طولانی نمودن سفر،جهت عملی شدن وعده دیدار با زنان میمندی، میان این اهالی خونگرم غوغا می کند.

در جاده های این مناطق عشایر نشین چیزی که بی­نظیر است، شور و اشتیاق مردم می باشد. در مسیری که دو جانبش کوههای سربه فلک کشیده قرار دارد. روی کوهها و تپه ها پر است از پوشش گیاهی. درختان بلوط در این میان چشم نوازی می کنند. بلوط که با پیکره تنومند یاسوج، پیوندی دیرینه دارد.شدت گرمای منطقه قابل وصف نیست. شاید ذکر یک نکته تصویری از این گرمای بی حد را مسجل نماید که تکه­هایی از آسفالت جاده از شدت سوزش آفتاب کنده شده است.

در میان این گرمای نفس­گیر، تعدادی از اهالی سلحشور از تپه های سرسخت و سنگی بالا رفته و در حال نصب پرچم های سرخ و سیاه عزای سیدالشهدا با فواصل منظمی هستند. عشق به اباعبدالله الحسین علیه السلام چه عظمتی دارد که پیشاپیش ورودش به کربلا، حتی کوهها و صخره های سخت را عزادار خویش می سازد! این صحنه ی شورانگیز اشک را در چشم هر بیننده ای جاری می کند. یاد فرمایش حضرت امام(ره) می افتم که فرمود : ” این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است” زنده بودن شعائر الهی در بین عشایر نشینانی که شاید بالاترین محرومیت ظاهری را علیرغم داشتن منابع طبیعی فراوان تجربه می کنند، صحنه بسیار نابی است.

روایتی از زندگی آمیخته با عشق زنان کهگیلویه و بویراحمد‌

حضور در جمع 313 زوج استان که باهمت خیرین دلسوز جهت اهداء جهیزیه، ازدواج آسان را برای شروع زندگی انتخاب کرده اند و بعد هم بازدید از نمایشگاه صنایع دستی که در مصلای یاسوج برپا بود، برنامه هایی است که به ترتیب چیده شده و با آیین کلنگ زنی نمایشگاه دائمی صنایع دستی استان، برنامه های سنگین روز اول به اتمام می­رسد.

در روز دوم سفر، ملاقاتی صمیمی با نمایندگان اقشار مختلف بانوان برپا می شود

زنان حاضر در سالن از ویژگی های منحصر به فرد این استان چهارفصل می­گویند. استانی­که چند روز گذشته، مقام اول جهان را در هوش مصنوعی، توسط دانش آموزانش کسب نموده است. عجیب است که با وجود محرومیت های فراوان منطقه، مشاهده تعداد چشم گیر نخبگان محلی، در این منطقه امری عادی است. دختری که دانشجوی دکتراست، گله از محدودیت های بانوان دارد که اگر بخواهند با توجه به استعدادهای فراوان و توانمندی های خویش، فرد موفقی باشند، باید چندین برابر آقایان کار کنند. جمله ای آشنا که چندی پیش در جمع بانوان نخبه تهران شنیدم، بانویی که مادر سه فرزند و مدیر شرکت دانش بنیان در تولید پهباد بود، همین گله را داشت که اگر یک زن نخبه و توانمند بخواهد مدیر شرکتی دانش بنیان شود، لاجرم باید 10 برابر آقایان زحمت بکشد تا توانمندی اش را به اثبات برساند. این یعنی مشکل، عمومی است ولیکن زنان این مرز و بوم ثابت نمودند هر دیواری هر چند شیشه ای و هر کوهی هر چند صعب العبور را برای رسیدن به هدف مقدس خدمت به این مرز و بوم پشت سر می­گذارند.

زنان این استان فرزندانی نخبه را همچون سید طاها پرورش می­دهند که با وجود اینکه هشت سال بیشتر نداشت، بیش از 30 لوح تقدیر را در همایش های مختلف استانی و کشوری کسب نموده و این فقط یک نمونه از شگفت آفرینی این بانوان در تربیت فرزندان نخبه است گویا ضرب المثل” مُشت نمونه خروار است” اینجا معنا می­شود. آن طرف­تر عزیزی، بانوی نخبه­پروری را نشان می­دهد و می­گوید که ایشان مادر دکتر نیک اقبالیان، پزشک زیردست و موفق سی­سخت  است که جزء برترین پزشک های دنیا محسوب می­شود.

در نشست اقشار بانوان با معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده، موارد مهمی از نظام مسائل زنان و آسیب های اجتماعی موجود مطرح شد، اما در این میان بانویی 47 ساله به نام کافی از شهر پاتاوه، با لباس محلی سرمه­ای رنگ که اصالت و نجابتش را نمایش می­داد، به عنوان بانوی نمونه کارآفرین سخن گفت که با وجود بی سرپرست بودن، 9 فرزندش را با تحصیلات عالی پرورش داده و هم اکنون برای 30 بانوی بدسرپرست و بی­سرپرست کارآفرینی کرده است. کل سالن به احترام این مادرنمونه، از جا بلند می­شوند.

مادری سالخورده قاب عکس شهیدش را نشان می­دهد و می­گوید پسرش ارجاسب شجاعی، فرمانده پاسگاه مرزی بوده که هفده سال پیش شهید می­شود. دانشجوی شهیدی از اهالی روستای تنگ انار کهگیلویه.  مادر اشکش را پاک می کند و با لهجه لری می­گوید: “همه در حال تدارک مراسم عروسی بودیم که خبر شهادتش را دادند. درست یک روز قبل از مراسم عروسی­اش.”

بین مطالبات مردمی آنچه بسیار حیاتی و ضروری به نظر می رسد موضوع بهداشت و درمان بانوان است که از نداشتن کادر متخصص پزشکی خانم، برای درمان های ویژه بانوان گله مند هستند و بانویی نیز از سفر دکتر خزعلی به روستاها و مناطق عشایرنشین انتقاد می­کند که ” ایکاش به جای رفتن به روستاها و مناطق عشایری، با دانشگاهیان جلسه بیشتری داشتید تا راهکار عملیاتی بدهیم “

دکتر خزعلی با حوصله،تمام موارد را یادداشت می­کند و از اولویت داشتن روستاها و مناطق محروم در سفرهای استانی می­گوید و خودش را خادم ملت معرفی می­کند:” ترجیح ما در سفرهای استانی دیدار و ملاقات با مردم مستضعف و مناطق محروم است که صدایشان به خاطر محدودیت هایی که دارند، به جایی نمی­رسد. صدالبته آنها در اولویت هستند؛ در همین مناطق که می رویم گاهی گله دارند از اینکه تاکنون هیچ مسئولی به آنها سرنزده! هم اکنون نیز بعد از این نشست راهی یکی از روستاها خواهیم بود، هرچند مجبور شدیم برگشت به تهران را به تعویق بیندازیم، دیدار با روستاییان و عشایر، وظیفه مسلم دولت مردمی است”

با شنیدن این سخنان، دختری جوان میکروفن را در دست می­گیرد و با صلابت می­گوید : ” اگر در کشور و در هر استان، یک نفر مثل شما دلسوز مردم باشد، کشور گلستان می شود. من هرگز فراموش نمی­کنم شما از تعطیلات عید نوروزی خودتان زدید و به حمایت از کارخانه تولیدی من آمدید.” دکتر خزعلی به این جمله بسنده می کند که خادم ملت است و مسئولین هر آنچه برای رفع گرفتاری مردم تلاش کنند، نمی توانند حق این ملت شهید پرور را ادا کنند.

ادامه این ملاقات های مردمی، حضور در منزل جانباز سرافراز 40 درصد، زنده یاد سید جمال مختاری است. معاون رییس جمهور عنوان می­کند که به نیابت از رییس جمهور به حضورشان شرفیاب شده، سلام گرم رییس جمهور را به همسر و فرزندان داغدار این جانباز عزیز ابلاغ می­کند و بعد از اقامه نمازظهر در منزل ایشان، راهی میمند می­شود.

در ورودی روستای میمند زنان و دختران با لباسهای محلی به استقبال آمده­اند. بوی اسپند در فضای سرسبز و دشتی روستا پیچیده است. دختران نوجوان در دوسوی درب ورودی خانه ای سنتی که تبدیل به نمایشگاه صنایع دستی این روستای زیبا شده است، قرار دارند و سرود زیبای ” آخه من یه دخترم” را همخوانی می کنند:

” اینجا ایرانه، اینجا مردمش نمی بازن. اینجا ایرانه، دخترها ستاره می سازن. اینجا ایرانه تو سپاه حضرت مهدی. مادرا و دخترا همه سربازان.”  همان سرودی که چند ماه گذشته، دختران در مراسم جشن تکلیف شان، با چادرهای رنگارنگ مقابل حضرت آقا خواندند. ملاقاتی که معروف شد به “لشکر فرشتگان” این نشان می­دهد، هر حرکت فرهنگی که درست انجام شود، در دورافتاده ترین نقاط کشور و حتی جهان، الگوبرداری می‌­شود.

روایتی از زندگی آمیخته با عشق زنان کهگیلویه و بویراحمد‌

فضا دوباره معطر می شود به بوی اسپند و عطر صلوات. تعدادی از بانوان در حال بافت گلیم های محلی هستند. هشتاد درصد زنان و دختران این روستا به هنر گلیم بافی مشغول هستند. روستایی باستانی که به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده و در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. دکتر خزعلی کنار بانوانی که در حال بافت گلیم هستند می نشیند. با تک تک بانون صحبت می­کند و از لزوم تقویت بازارچه های فروش صنایع دستی می­گوید. مشکلات یک به یک شنیده و یادداشت می شود. اغلب مطالبات بانوان میمندی که در هنرهای مختلفی فعالیت دارند،کمک به صندوق های خرد روستایی و پمپاژ آب روستایی است. اهالی منطقه از اینکه در دو سال اول دولت سیزدهم، شاهد کمک های چشم­گیری در توسعه کارآفرینی­ها بوده­اند، ابراز خوشحالی می­کنند و  صدور مجوزهای کسب و کار  را در کمترین زمان ممکن، اتفاقی بزرگ می­دانند که سابق بر این، باید مسیر بسیار طولانی را طی می­کردند. دو تن از خانم هایی که در دور اول سفر به این استان حمایت شده و تولیدی راه انداخته اند نیز در نشست نمایندگان اقشار بانوان، همین مطلب مهم را یادآور شدند که با این اتفاق، سنگ بسیار بزرگی از جلوی راه کارآفرینان برداشته شده است.

پایان سفر است اما این پایان خدمت دولت مردمی نیست. در فرودگاه یاسوج و پای پرواز، یک مرتبه مدیر­کل بهزیستی استان دکتر­آریا حاضر می­شود و اصرار دارد که بین دقایق باقیمانده تا پرواز، خانم دکتر خزعلی از بازارچه راه اندازی شده در یاسوج بازدید کنند. مدیر کل دلسوزی که در تلاش است تا  در دقایق پایانی این سفر نیز، گره ای از زنان بی­سرپرست و دختران استان باز شود. در دفتر فرودگاه، جلسه فوری برگزار می شود. احصاء مشکلات خانه امن استان و شیرخوارگاهها و مطالبات این حوزه نیز پی گیری می شود اما آقای دکتر مصمم است که معاون رییس جمهور را به بازدید حضوری دعوت کند.

مسافران در حال­گرفتن کارت پرواز هستند . تا پرواز کمتر از 45 دقیقه زمان باقی است که دکتر خزعلی از فرودگاه خارج می­شود تا به همراه مدیر کل بهزیستی استان، بازدیدی از بازارچه امام علی علیه­السلام داشته باشد. مخالفت همراهان هم برای اینکه معاون رییس­جمهور از فرودگاه خارج نشود بی فایده است. بازار امام علی علیه­السلام یاسوج با همت بخش خصوصی راه افتاده و می تواند به محل خوبی برای کسب و کار کشاورزان و زنان سرپرست خانوار تبدیل شود. زوایای این امر مهم به سرعت بررسی  و مقرر می­گردد، تفاهم نامه ای برای در اختیار گذاشتن چند باب مغازه به زنان سرپرست خانوار منعقدد گردد.دیداری هر چند کوتاه، اما مفید که البته مهم توصیف می­شود، چرا که گاهی وجود برخی ناهماهنگی ها، موجب غفلت از ظرفیت های بخش خصوصی و به هدر رفتن فرصت هاست، در حالیکه بخش خصوصی در جهت تقویت چرخه تولید کشور، بسیار موثر است.

عزیزی  می­گفت در طول دو سال از دولت سیزدهم، بیش از چهل سفر استانی را با معاون رییس­جمهور همراهی کرده ام، در این دو سال با همین کفش و چادر ایشان را دیدم. بارها تعمیر شده اما تعویض و تغییری را مشاهده نکردم. وجود مسئولینی که خود را خادم این ملت شریف می‌دانند و شبانه روز برای سربلندی میهن تلاش می­کنند، غنیمتی ارزشمند است. مسئولینی که الگوی عملی ساده زیستی را بر ادعای بدون عمل ترجیح داده و به جای صرف وقت برای نیازهای شخصی، حتی از زمان محدود استراحت خویش برای خدمت به ملت بهره می­برند. این همان نگاه برگرفته ازمکتب اسلام است که در توصیه های مکرر رهبر معظم انقلاب نیز قابل مشاهده می­باشد که فرمودند باید از اسراف و تبذیر جلوگیری شود و مسئولین خود را ملزم به رعایت ساده زیستی نمایند.

 جمله ای بسیار مهم از حضرت آقا به خاطر دارم که فرمودند: “امیرالمومنین علیه­السلام شخصا زاهدانه­ترین زندگی را داشت. اما در عین حال، مرتب کار هم می­کرد، مزرعه را آباد و چاه آب جاری می­کرد، جهاد می­کرد و کشور را اداه می­کرد.”

گزارش از زهرا اسدی

انتهای پیام/

این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است

 

منبع : خبرگزاری تسنیم
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 − 2 =

دکمه بازگشت به بالا