عکاسان خبری، عاشق اما مهجور
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، هفدهمین روز مرداد ماه هرسال در تقویم شمسی ایران اسلامی به نام روز خبرنگار ثبت شده است، روز شهادت محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی که در افغانستان و به دست تروریستهای طالبان به فیض شهادت رسید، سالهای دوری نیست، ۲۵ سال گذشته اما چقدر زیبا نام گذاری شده است که روز شهادت یک خبرنگار، بزرگداشت این جایگاه است، از زاویه نگاهی یعنی کمال خبرنگار، شهادت است، شهادتی که با قلم و کلام و صدا و عکس و یا خون میتواند باشد.
زمانی که شیپور جنگ رسانهای نواخته میشود، مرد را از نامرد میتوان شناخت که باید انتخاب کنی، یا در سوی حقی و صدای حق را به خلق میرسانی و یا جانب باطل را نگاه میداری، راه سومی نیست، یا برای حق مینگاری و داد میزنی و همچون شهید عبدالرسول شعیبی، شهید خبرنگار و عکاس اصفهانی خون و غیظ دشمنان اسلام و انقلاب و کشور را به جوش میآوری تا خونت را بریزند و یا همچون فلان خبرنگار چنان روزنامه داخلی خبری دروغ میزنی از فوت دختری و ماهها کشور را به فتنه میکشانی.
خبرنگار صدای انسانیت است و قطعا وابسته است، این وابستگی میتواند به پول و قدرت و طاغوت و استکبار و دشمن حق باشد و یا به حق و حقیقت و آزادگی و اسلام و انقلاب، آه سومی نیست، شعار بیمعنای آزادی را کسانی سر میدهند که از سرتا به پا در غل و زنجیر شیطانهای جنی و انسی گرفتارند و بی چون و چرا به دنبال ظالمان راه افتادهاند، اما در همین هیاهوی دنیا اگر چشم دنیا پرستی را ببندیم و گوش دل را باز کنیم، صدای بزرگ خبرنگار کربلا، زینب کبری(س) را میشنویم که حق را فریاد زد و در مصائب امامش جز زیبایی ندید.
خبرنگار مهجور است، خبرنگار شهرستانی مهجورتر
اما این شغل خطیر در شهرستانها مورد بیمهری و کملطفی قرار دارد و به نسبت همکاران پایتخت نشین، سهمش از امنیت شغلی و درآمد و مزایای کاری و حمایت و غیره تقریبا هیچ است و بیشتر این عزیزان افزون بر نیت و نگاه مجاهدانه، وضعیت اقتصادی جهادی هم دارند که مطلوب و روا نیست و میطلبد مسؤولان امر در پایتخت و شهرستانها باتوجه به اهمیت این حرفه و تأثیر آن بر ابعاد مختلف جامعه و زندگی مردم، چاره اندیشی و نگاهی منصفانهتر داشته باشند.
صاحب عکسهای خاطره انگیز از نیم قرن پیش تا کنون
۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۲ را بهانه کردیم و به سراغ چند عکاس خبری از نصف جهان در حوزههای مختلف رفتیم، مهدی جانیپور متولد ۱۳۳۶ یکی از پرسابقهترین عکاسان خبری اصفهان است که در کارنامه خود عکاسی دفاع مقدس، نشریات ورزشی، خبرگزاریها و نشریات مکتوب گوناگون را دارد، درمورد آشنایی خود با عکاسی می گوید: از سن ۶ سالگی با دوربین و عکاسی آشنا شدم، برادرم یکی از دوربینهای قدیمی را داشت که گاهی از منظرههای طبیعت همراه با خانواده عکس دسته جمعی میگرفتیم، اولین عکسی که از من توسط برادرم گرفته شده در سال ۱۳۴۱ در پلخواجو بود، گاهی اوقات با استفاده از دوربین برادر از گیاهان و درختان عکاسی میکردم و به این کار علاقه داشتم.
وی ادامه داد: در بیشتر فعالیتهای ورزشی نظیر فوتبال، بسکتبال، والبیال و دومیدانی شرکت میکردم؛ در سال ۵۰ که به دانشگاه شیراز رفتم یک دوربین تهیه کردم و کارهای عکاسی ورزشی را انجام میدادم و بعد در اصفهان در اکثر مسابقات ورزشی عکس میگرفتم.
جانیپور یادآور شد: در دوران بعد از انقلاب و در جنگ تحمیلی علاوه بر رزمنده بودن، یک دوربین نیز به دست داشتم و کار عکاسی و مصاحبه با رزمندهها را انجام میدادم و با پایان یافتن جنگ رسما عکاسی خبری را ادامه دادم و در تعدادی نشریه و روزنامه کار میکردم، حدود ۱۰ سال با خبرگزاری مهر، ۱۲ سال خبرگزاری ایمنا و اکنون نیز حدود ۴ سال است که با خبرگزاری تسنیم کار میکنم.
عکاس استاد دانشگاه
حمیدرضا نیکومرام که عکاس نامآشنای دیگر اصفهانی متولد سال ۱۳۶۶ است و از سال ۱۳۸۶ به صورت مستمر با خبرگزاری فارس و همچنین در روزنامه های اصفهان زیبا، نسل فردا و اصفهان امروز کار کرده است، در جشنوارههای استانی و کشوری رتبه دارد، داور جشنوارههای عکاسی، عضو هیئت مدیره انجمن عکاسان و مدرس دانشگاه است گفت: من از دوران دبیرستان وارد حرفه عکاسی شدم، از سال ۸۴ کار عکاسی را با خبرگزاریهای آن زمان آغاز کردم و از سال ۸۶ وارد خبرگزاری فارس شدم.
راه عکاسی از آتلیه تا خبرگزاری
در میهمانان این گفت و گو و میهمانی مکتوب، بانویی داریم که سابقه ۱۴ ساله دارد، آزاده عزیزیان عکاس خبری تا به حال در رسانههای شهری و کشوری از جمله ایسنا، برنا، ایمنا، روزنامه شرق، همشهری، تجارت برتر و اصفهان زیبا فعالیت داشته است، در مورد ورود خود به این حرفه تصریح کرد: در هنرستان رشته گرافیک میخواندم و در ادامه به دانشگاه تهران رفتم، در کنار درس کلاس عکاسی میرفتم، وقتی به اصفهان آمدم کار خبری نمیکردم و آتلیه داشتم و از سال ۱۳۸۹ با خبرگزاری ایسنا شروع به کار کردم و از سال ۱۳۹۱ در ایمنا و دیگر رسانهها فعالیت کردم.
عکاس، میراث فرهنگی و کتاب
فائزه سراجان بانوی دیگر اصفهانی است که به غیر از عکاسی خبری در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری و همچنین کتاب فعالیت دارد و در خبرگزاری فارس مشغول است، ابراز داشت: از دبیرستان به عکاسی حرفهای علاقه داشتم و با گوشی موبایل شروع کردم.
عکاسی مرا خسته نکرده اما خستهام کردند
جانیپور از این سالهای عکاسی میگوید: چندین سال است که کار عکاسی را انجام می دهم و عکسهای بسیاری در حوزه های مختلف ورزشی گرفتم، از ورزشکارانی که جوان بودند عکس گرفتم و اکنون اینها سالمند و پیشکسوت شدهاند، من از کار عکاسی خسته نشدهام و احساس میکنم تازه پا به عرصه عکاسی گذاشتهام و با تمام وجود کار عکاسی خبری انجام میدهم اما بسیاری از مسائل و مشکلات من را خسته کرده است، خیلی از عکاسان خبری اصلا بیمه نیستند و پول بیمه را خودشان پرداخت میکنند.
وی افزود: تامین شغلی ندارد و در امان نیستند، برخی مسائل خسته کننده است اما با تمام توان همچنان به پیش میرویم و در صحنه حضور داریم البته چندین بار از وزارت ارشاد بخش نامه آمده که یک هفته نامه و یا روزنامه یا خبرگزاری باید چند خبرنگار و عکاس داشته و بیمه باشند اما این بخشنامه اجرایی نشده است، آینده عکاسان خبری مشخص نیست و ما عکاسی نداریم که چند سال در این حوزه باشد چرا که حمایت لازم نمیشوند.
جانیپور همچنین گفت: عکاس ورزشی یک سختیهایی دارد مثلا برای حضور در ورزشگاه کارت و دیگر موارد نیاز است، تجهیزات پیشرفته عکاسی نظیر تله برای عکاسی صحنه های ورزشی باید باشد اما عکاسی خبری با وجود سختیهای خودش ولی نسبت به ورزشی راحتتر است.
عشق به کار رسانه و عکاسی خبری ما را نگه داشته
نیکومرام هم از سختیها و مشکلات این حرفه گفته و اذعان کرد: عکاس خبری باید در هر مراسم و برنامهای حضور داشته و همگام با اتفاقات برنامه باشد تا بتواند عکاسی انجام دهد، در سالهای اخیر به دلیل مسائل و مشکلاتی از جمله گرانی تجهیزات و دوربین و کم بودن حق التصویر، بسیاری از عکاسان خبری این شغل را رها کردند و بنظر میرسد در این چند سال عکاسان خبری جدیدی وارد عرصه نشدهاند.
وی خاطرنشان کرد: رسانهها و خبرگزاریها باید به عکاسان خبری در مواردی همچون هزینهها و تجهیزات کمک کنند و مسئولان و ادارات نیز میتواند در این مسائل همراه عکاسان باشند بنابراین اگر در این حوزه تلاشهای بیشتری شود قطعا وضعیت بهتر خواهد شد.
نیکومرام مشکل دیگر را بیمه نبودن تجهیزات دانست و عنوان کرد: تجهیزات عکاسی بیمه نیست و این تجهیزاتی که در اختیار داریم کاملا شخصی است، همچنین در حال حاضر حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان هزینه برای تهیه تجهیزات یک عکاس خبری نیاز است و رسانه ها در شهرستانها تجهیزات به عکاسان نمیدهند باعث مشکلات میشود.
وی تاکید کرد: از بین عکاسان خبری استان تنها تعداد اندکی بیمه هستند و بقیه عکاسان خود نسبت به بیمه کردن اقدام کردهاند اما همچنان عشق به کار رسانه و عکاسی خبری باعث حضور ما در عرصه عکاسی خبری شده است.
مشکلات بانوان عکاس
عزیزیان به بیان مشکلات بانوان در فعالیت رسانهای پرداخت و عنوان کرد: خبر مشکل است و عکاسی خبری خصوصا وقتی خانم باشیم مشکلات بیشتری دارد؛ برای مثال عکاسان خبری اصفهان بیمه ندارند و تمام تجهیزات شخصی است، سادهترین امکاناتمان ۱۷٠ تا ۱۸٠ میلیون تومان سرمایه است و با این وقت و سرمایه کمترین دریافتی را نسبت به عکاسان تهران داریم.
وی در ادامه گفت: بسیاری از مواقع تجهیزاتمان آسیب دیده و هیچ شخصی مسؤولیت آن را قبول نمیکند، یا چون عکاس خانم هستیم برخی از جلسات ما را راه نمیدهند، گاهی اوقات در برخی جلسات حضور عکاس خانم برای دیگران جا نیفتاده و برخی صحبتها را میشنویم.
عزیزیان همچنین یادآور شد: با پیشرفت تکنولوژی هرروز شغل ما کمرنگتر میشود، برای مثال عکاسی موبایلهای هوشمند باعث شده نقش عکاسان خبری کمرنگتر شود و چنین مسائلی آینده شغلی ما را تهدید میکند، شاهدیم بسیاری از رسانهها تعداد عکاسان خود را کم کردهاند، ما انجمن صنفی داریم ولی حتی دفتر مستقلی برای آن نداریم، در نشستهای مختلف برای بیمه حرف زدیم، عکس عکاسان کنار خبر خبرنگاران ارزش بیشتری دارد و شاهد این موضوع در فضای مجازی نیز هستیم و مطالبهمان این است که از تخصص عکاسان خبری بهره و استفاده لازم را ببرند.
روایت عکس خبری بسیار کم است
سراجان سختی کار عکاس خبری را ندیدن اهمیت کار او خواند و تشریح کرد: در پوششهای خبری عکاسان معمولا مظلوم هستند چرا که مثلا اگر کار تصویربرداری هم باشد مدام تذکر میدهند، یا باید هماهنگ با فیلمبرداران کار کرد و این کار را سخت میکند، در واقع جایگاه مناسبی هیچ وقت برای عکاسها در نظر گرفته نمیشود و عکاس خودش مجبور است زاویه مناسب را از هر سمتی و با هر سختی که هست پیدا کند.
وی خاطرنشان کرد: عکاسان بیشتر پوشش برنامهها را انجام می دهند(عکس از اشخاص و برنامه ها) و خیلی کم اتفاق میافتد که روایت عکس خبری داشته باشند و با روایت عکس پیام را منتقل کنند.
از لذت دیدن منظره میگذرم تا کار رسانهای انجام دهم
عکاسان گفت و گوی ما از مهمترین عکسهایشان میگویند، نیکومرام خاطره تشییع شهدای جاده خاش را زنده و ابراز کرد: مراسم تشییع شهدای حادثه ترویستی جاده خاش-زاهدان، تشییع شهید حججی در اصفهان و تجمع مردمی برای رودخانه زاینده رود از جمله عکسهای ماندگار است.
وی از انتخاب بین عکاسی یا تماشای منظره گفت: در مراسم مختلف همچون نماز عید فطر خیلی دوست داشتیم که در نماز شرکت کنیم اما باید کار خود یعنی عکاسی را انجام دهیم، اگر برنامهای بعد رسانهای داشته باشد حاضر هستم که از لذتهای طبیعی آن بگذرم و عکاسی کنم اما اگر برنامه ای جنبه خبری نداشته باشد کار عکاسی را کنار گذاشته و از طبیعت لذت خواهم برد.
عکسی که زندگی دو کودک کار را تغییر داد
عزیزیان از تاثیرگزارترین عکس خود اینطور میگوید: از دو کودک کار که مشغول تماشای قطار شادی جشنواره بودند عکس گرفتم و بعد از این عکس چند خیّر از شهرهای مختلف مثل انزلی و بهبهان آمدند و وقتی این دو بچه را پیدا کردیم، زندگی آنها عوض شد، الآن به مدرسه میروند، خانه اجازه کردند و تحت تکفل قرار گرفتند و خوشحالم که زندگی آنها عوض شد.
وی اذعان کرد: چون آدم احساساتی هستم سریع گریه میکنم، در مراسم شیرخوارگان حسینی با گریه نوزادان گریه میکردم و عکس میگرفتم اما در برخی برنامهها به قدری گریه کردم که نتوانستم عکس بگیرم، مجموعهای از حدود ۳۶ خانواده شهید مدافع حرم دارم و با حرف تمام مادران گریه میکردم و حتی نتوانستم عکاسی کنم و یا در خانه سالمندان هم همینطور شدم، خیلی دوست دارم گاهی دوربین را کنار بگذارم و از دیدن موضوع عکاسی لذت ببرم، خصوصا در جُنگهای کودکان اما هیچوقت نتوانستم این کار را بکنم.
هرچه عکس برای نشان دادن صنایع دستی اصفهان گرفته شود، کم است
سراجان مهمترین موضوع برای عکاسی خود را میراث فرهنگی دانست و تاکید کرد: مهم ترین و تاثیر گذارترین عکس چون خودم به حوزه مراث فرهنگی و صنایع دستی علاقهمند هستم، یک گالری بود که با موضوع صنایع دستی کار کردم و خیلی دوستش داشتم، بنظرم هرچه که عکس برای نشان دادن صنایع دستی اصفهان گرفته شود، کم است.
وی اذعان کرد: در برنامهها بیشتر به این فکر کردهام فضایی را که دوست دارم، در قاب عکس انعکاس بدم تا اینکه دوربین را بر زمین بگذارم، البته چند سال پیش شب قدر باید عکاسی میکردم اما دوست داشتم دوربین را زمین بگذارم و واقعا دلم نمیخواست عکس بگیرم، همچنین برنامه شیرخوارگان حسینی از برنامههایی بود که اشک مرا در آورد وقتی میدیدم مادران لباس علیاصغر(ع) را تن بچههایشان کردند و روی دستشان گرفته و اشک میریختند.
عکاسان حرفهای که دیگر عکس نمیگیرند
جانیپور درباره همکاری و همافزایی عکاسان خبری در اصفهان تصریح کرد: عکاسان خبری باید همواره پشتیبان هم باشند اما گاهی اوقات هماهنگی و همکاری لازم وجود ندارد، در این چند سال اخیر بین ۱۰ تا ۱۲ عکاس حرفهای این کار را کنار گذاشتهاند و اگر رسانههای خبری مواردی همچون حقوق و بیمه را برای عکاسان داشته باشند حتما عکاسان این کار به خوبی انجام می دهند.
عکاسان اصفهان در سطح کشور حرف برای گفتن دارند
نیکومرام این همکاری را خوب ارزیابی و ابراز کرد: این موضوع خاص است و در هر صنفی یکسری مشکلات وجود دارد، در برخی موارد عکاسان با هم همکاری خوب و منسجمی دارند، عکاسان اصفهان در سطح کشور حرف برای گفتن دارند، یکسری برنامهها است که در اصفهان برگزار میشود و جنبه کشوری دارد که قبلا عکاس از تهران میآمد اما حالا از عکاسان اصفهانی استفاده میشود.
جانیپور خبرنگاران و سایتهای مجازی اکنون اصفهان را حرفهای و خبرنگاران در مخابره برخی اخبار را بهروز میدانند، نیکومرام هم در این زمینه میگوید: سطح رسانه های اصفهان به طور کلی خوب است اما برخی رسانههای مکتوب به صورت ثابت عکاس ندارند و این بنظر یک ضعف است، بحث حقوق نسبت به قبل خیلی بهتر شده و استفاده بدون نام از عکس عکاسان کمتر شده و در کار عکاسان خبری، اخلاق حرفهای و تعهد رسانهای وجود دارد.
رسانههای اصفهانی فکری به حال خود کنند
عزیزیان رتبه اصفهان در خبر کشور را رضایتبخش ندانست و معتقد است: به خبر اصفهان رتبه ۶ یا ۷ میدهم در این راستا معتقدم در این امر نسبت به کلانشهرها ضعیف هستیم و مشکلات اقتصادی باعث ایجاد وابستگی شده است، از نظر عکس هم به قدری عکاسان با مشکلات مواجه هستند که همت و انگیزهها کم شده، در اصفهان خبرنگاران بسیار خوب و جریانساز خیلی خوبی داشتیم اما به دلیل عدم حمایتها سطح کار رسانهای و خبری رو به افول است، اصفهان یکی از کلانشهرهای مهم است اما به این موضوع توجه نمیشود و این بحث به سیاستهای رسانهها و خبرگزاریها باز میگردد.
سختترین، شیرینترین و ناراحت کنندهترین عکاسیها
نیکومرام سختترین، شیرینترین و ناراحت کنندهترین عکاسیهای خود را اینطور شرح داد: بنظر من سخت ترین نوع عکاسی خبری، خبرهای به روز همچون عکاسی خبری ورزشی، راهپیمایی، تشییع شهدا و انتخابات است همچنین عکاسی مستند و اجتماعی نیز مقداری سخت است چرا که اکثر مردم از دوربین فراری هستند، باز شدن آب زاینده رود و عکاسی از آن برای من شیرینترین بخش کار است و عکاسی تشییع شهید محمدی در درچه خیلی ناراحتکننده بود و کار را سخت کرده بود.
هوش مصنوعی و عکاسی خبری
وی همچنین با اشاره به مطرح شدن هوش مصنوعی در حوزههای مختلف گفت: بنظر من هوش مصنوعی تاثیری برای عکاسی خبری ندارد و در عکاسی خبری یک عکس وقتی گرفته و منتشر شد برای روزهای دیگر کاربردی ندارد اما میتوان از هوش مصنوعی و نرمافزارهای ویرایش عکس برای بهبود کار استفاده کرد.
خصلت تمام بانوان ایرانی ایثار، حیا و نجابت آنها است
عزیزیان در پاسخ به این سوال که اگر بخواهید قابلیتها و تواناییهای زن ایرانی را با یک عکس نشان دهید، چه عکسی را نشان میدهید؟ گفت: اختلاف نظرها، سلیقهها و عقیدههای زیادی داریم، اما خصلت تمام بانوان ایرانی ایثار، حیا و نجابت آنها است و در این راستا هرکاری را با تمام عشق انجام میدهند و از تمام انرژی مثبت خود در کارش استفاده میکند.
وی در ادامه ابراز کرد: دختر آیتالله امامی یکی از بهترین هنرمندان مینیاتورکار ایران است؛ مدتی قبل قرار بود از او عکسی بگیرم اما گفت نمیتوانم کار کنم و از او خواهش کردم قلم را در دست بگیرد، با اینکه نمیتوانست راه برود اما چادرش را سر کرد و کار کرد و با تعجب از او پرسیدم همیشه با چادر کار میکنید که پاسخ گرفتم بله، همچنین ما فرزانه فصیحی را داریم که نفر اول دنیا شد و در این راستا نشان دادن شخصیتی مانند او اقدامی بزرگ است و میتوان نشان داد با وجود محدودیتها میتوانیم نمونه باشیم.
آرام آرام کاغذ ۱۷ مرداد امسال هم کهنه میشود و تقویم از شهادت محمود صارمی رد میشود و تب و تاب تبریک و پیام و تماس به خبرنگار پایین میآید اما امیدواریم فراموش نکنیم که خبرنگار بیش از تبریک به فهم صحیح جایگاهش از سوی جامعه و مدیران و مسؤولان دارد، اینکه بدانند همه تلاش یک خبرنگار دیده شدن دغدغه اوست که از نیاز و درد مردم و جامعه نشأت گرفته و نه خودش، اینکه مسؤول و مدیر پاسخش را که از زبان مردم است بدهد.
خبرنگاری عشق است، عشق به خوبی و انتشار خوبیها بین مردم و به دنبال حقیقت دویدن، لذت ترسیدن و نترسیدن از دشمنان حق و در نهایت اینکه وقتی در دل آتش حقیقت زد و به دنبالش دوید و از دیدگاه دنیاپرستان متنها هیچ به دست نیاورد، بلکه جان و مال و آبرویش هم در خطر رفت، لبخند رضایت امام زمانش(عج) را ببیند که اگر این نباشد، یا به دنبال لبخند شیطان و یارانش است و یا حداقل دلش غیر از زر و سیم را نپسندید.
انتهای پیام/۶۳۱۰۶
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است