«راستین» سند حقیقی از خوی وحشیگری داعش
خبرگزاری فارس ـ اراک؛ من مادرم، مادر راستین اسلامیزاده، کودک 2 سالهای که در حادثه تلخ سال گذشته حرم شاه چراغ، جانباز و کوچکترین جانباز حمله تروریستی حرم شاه چراغ (ع) شد، مادری که این روزها وقتی گرمای دستان کودکش را در میان انگشتانش میفشرد، برای هر لحظه این دقایق، هزار ذکر شکر، روانه آسمان میکند.
مادری که این روزها فقط به چشمهای کودکش نگاه میکند، به مردمکهای سیاهش، انگار میخواهم از عمق چشمهای زیبایش، شادی را تماشا کنم.
میخواهم آن بهتی که غروب حرم در قلب کوچکش جا گرفت، دیگر از وجودش رخت بر بسته باشد؛ بهتی که خدا کند در حافظه کودکانهاش گم شده باشد.
خدا کند سلولهای خاکستری مغزش، ثانیهای از صدای ماشهها را ثبت نکرده باشد، خدا کند هیچ نشانهای، کابوس شلیکها را در خاطرش زنده نکند، خدا کند یاد سرخی خون، روی سنگهای رواق از خاطرش رخت بربسته باشد.
این روزها مدام یاد عبور ثانیههایی میافتم که وقتی کودکم را غرق خون دیدم، دلم را از هزار و اندی کیلومتر دورتر، یکجا دخیل بستم به ضریح امام رئوف: “آقا جان، ما مهمان برادرتان بودیم؛ کودکم را به مهربانی خودت میسپارم”.
و همان ثانیههای طلایی توسل، سند شفای پاره جگرم را امضا کرد، آقا میهماننوازی کرد. به مهربانیاش ایمان داشتم و به معجزه حرز فرزند بزرگوارش که از وقت تولد بر گردن کودکم آویخته بودم.
حالا بخند عزیزکم، برای من بخند، برای همه ایران بخند تا شادیات را قاب کنند، داغ زائران شهید را فقط لبخند تو اندکی التیام میبخشد.
شیرینکم، زخمی که بر سینه داری، روشنترین سندی است که سیاهدلی دشمنان این مرزو بوم را فریاد میکشد، زخمی که بر تن نحیف دو سالگیات نشست، ژرفای خوی وحشیگری کسانی را به تصویر میکشد که نه فقط تن کودکان این سرزمین که تن همه سرزمینم را تکه تکه میخواهند.
تو سند راستین این حقیقتی راستینم!
پایان پیام/
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است