به جرم آنکه مسلمانند و ایرانی!
خبرگزاری فارس؛ شیراز، سیاوش ستاری: هنگام اذان مغرب بود و نوای ملکوتی اذان از مناره ها بلند، مهیا شدم برای وضو گرفتن و در فکر و خیال امور روزمره بودم اما انگار قرار نبود که روز ۲۲ مرداد ماه ۱۴۰۲ عادی به پایان برسد.
با شنیدن این جمله اهالی خانه که «وای دوباره به شاهچراغ حمله کردن» دلم هُری ریخت، بی اغراق اگر بگویم همانجا در مسیری که به سمت وضو گرفتن می رفتم زانوهایم سست شد بر لبانم یک یا خدا جاری شد، مسیر رفته را برگشتم؛ من بهت زده بودم و اهل خانه بدتر. گفتم کِی؟ کجا؟ چی شده؟ چشمان زارشان و دلهای نگرانشان نای حرف زدن را گرفته بود برایم از روی خبر خواندند که حوالی ساعت ۱۹ یک تروریست به حرم شاهچراغ حمله کرد و تا کنون یک نفر شهید و ۷ نفر مجروح شده اند.
دوباره یاد آن حادثه خونین چهارم آبان ۱۴۰۱ و مظلومیت شاهچراغ و زائرانی که آن هم در وقت اذان از حرم به آسمان پر کشیدند در ذهنم تازه شد. یاد چشمان بی پناه آرتین که با سنِ کمش داغدار پدر، مادر و برادر شد، یاد آن دانش آموزی که برای شفای مادرش رهسپار حرم شد و برنگشت…
چاقوی کفر این روزها در دست تفکیران بدجور به دنبال دریدن قلب ایران است و چه جایی مقدس تر از حرم و چه زمانی بهتر از هنگام نماز! بیعت می بندد، قصد قربت می کنند و با جادوی غرب شعله بر دامان شرق می زنند.
آه که این صحنه ها چقدر تداعی کربلاست، آن روز که یزیدان و شمر و خولی ها برای شهوت و عطش، حسین(ع) را از مسیر اسلام خارج شده می دانستند، هنگام اذان ظهر نمازش را تاب نیاوردند و هجوم بردند. به قصد قربت سر از تن حسین جدا کردند و امروز هم شمرهای زمانه تاب تحمل جمهوری اسلامی و ایرانی را ندارند.
ایادی کفر دست به دست هم داده اند، می خواهند گنجشک را به قیمت قناری به ما بفروشند، دهانهایشان فریاد آزادی ما را سر می دهد اما ردهای استعمارشان زنجیر برایمان مهیا کرده است.
چشمهایم را از پشت قاب تلفن به عکس ضریح و خونهای به ناحق ریخته بر سنگ فرش حرم می دوزم، به چه جرمی این خونها ریخته شد؟ به جرم آنکه اینجا حریم امن ساداتی از سلاله پیامبر است! به جرم آنکه اینها مسلمانند! به جرم آنکه زائر و خادمند! یا به جرم آنکه ایرانی اند!!
حاشا و هیهات که این حادثه ها ما را متزلزل کند ما ملت امام حسینیم و ندای هل من ناصر ینصرنی حسین را با خونهایمان جواب می دهیم. ما را بکشید، ما بیدارتر می شویم، این نشانه عجز شماست، منطق شما ترور است.
ما نسلِ سلیمانی هستیم که نامش کابوستان است، آری ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم! بپرس؛ ما حوادث سختی را پشت سر گذاشتهایم. بیا! ما منتظریم. مرد این میدان ما هستیم برای شما. شما میدانید این جنگ یعنی نابودی همهی امکانات شما. این جنگ را شما شروع میکنید اما پایانش را ما ترسیم میکنیم.
ماییم همسنگر، همراه و همقدم و هم قسم، به خونِ یاران مدافع حرم، مدافع وطن قسم. ما مسخ جادویِ رسانه، تعویض جلّاد و شهید، مسحور تفرقه نخواهیم شد.
مشق ما شهادت است از سوی حرم با غسل زیارت به خون سعادت است،پایان این خط سرخ جوانه سبز ظهور خواهد بود. پس بکشید ما را، این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزی هاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می کند.
پایان پیام/ن
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است