واقعه سینما «رکس» داغی ماندگار بر دل آبادان
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، 28 مرداد 1357 در حالی که “گوزنها” بر پرده سینما خودنمایی میکرد؛ آبادان به تسخیر آتشی مهیب درآمد. صدای زجههای مردان و زنان گرفتار در سینما رکس آبادان که درها بر روی آنها قفل شده و آتشی عمدی به جان آنها انداخته شده بود، گوش تاریخ را کَر میکرد.
منتقدان عرصه سینما و تلویزیون فیلم سینمایی گوزنها را بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران میدانند اما مسعود کیمیایی هرگز در مخیلهاش نمیگنجید روزی روزگاری نام فیلمش در کنار دلخراشترین حوادث تاریخی در تقویم ملی به ثبت برسد.
بیش از 630 نفر در واقعه “به آتش کشیدن سینما رکس آبادان” جان باختند و چنین شد که «رکس آبادان را شاه به آتش کشید» در رزومه سیاه رژیم پهلوی حک شد.
روزنامه اطلاعات پس از آتش سوزی سینما رکس آبادان تیتر زد “600 نفر را در سینما رکس آبادان زنده زنده سوزاندند”. مردم آبادان در پی این واقعه عزای عمومی گرفتند و سینماهای تهران نیز به عنوان عزای ملی تعطیل شد.
اگرچه سینما رکس آبادان سیامین سینمایی بود که در یک ماه پیش از این واقعه در ایران به آتش کشیده شده بود ولی واقعه آبادان داغی بر دل شد.
فاجعه سینما رکس آبادان چنان مردم را غمگین و متاثر کرده بود که تا مدتها روزنامهها و اخبار درباره این قتل عام بزرگ مینوشتند و سخن میگفتند.
ما کفن میخواهیم
آمار بالای کشتهها سبب شده بود به علت کمی قبر، گودالهای بزرگی حفر کنند و جنازهها را پس از کفن در آنها قرار بدهند. اکثریت قریب به اتفاق جنازهها چنان متلاشی شده بودند که شناخته نمیشدند و بستگان سوخته شدگان جلوی فرمانداری آبادان فریاد میکشیدند که “ما کفن میخواهیم”؛ آنها با شیون و زاری، اجساد کشته شدگان را از مقامات دولتی میخواستند.
آیتالله سیدعلی شفیعی نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری و از مبارزان انقلابی درباره واقعه سینما رکس آبادان گفته است: در این واقعه مردمی بیگناه و بیپناه در محیطی به دور از حوادث سیاسی آن زمان به تماشای فیلم نشسته بودند که به یکباره سینما به آتش کشیده شد.
شعلهها سراسر سالن سینما را فرا گرفتند و مردم وحشتزده از جا برخواسته و به سمت درهای سینما رفتند تا از سینما خارج شوند ولی متوجه شدند که درهای سینما بر روی آنها قفل شده است. واقعا عمق فاجعه قابل وصف و شرح نبوده و نیست.
رژیم شاهنشاهی وانمود میکرد که مخالفان شاه سینما را آتش زدهاند ولی تیزبینان و در رأس آنها حضرت امام خمینی(ره) خیلی زود پیام دادند که این کارِ خودِ رژیم بوده است. قرائن و شواهد متعددی هم در این قضیه وجود دارد که گواه بر این است که آتشسوزی توسط رژیم شاهنشاهی انجام شد. رژیم میخواست افکار را از مخالفت با شاه منحرف کند و از سوی دیگر میخواست انتقامی از مردم بگیرد.
طراحی نقشه توسط رژیم پهلوی
به فرموده امام راحل دلایلی در این واقعه هست که این کار افراد ناشی نبوده و یا آتش به صورت اتفاقی نبوده است؛ مثلا وقتی که مردم به درهای سینما هجوم میآورند درهای سینما قفل بوده، خب به چه دلیل درهای سینما از بیرون قفل بوده؟ بنابراین مشخص میشود که نقشه آتش زدن سینما از قبل توسط رژیم پهلوی طراحی شده بود.
و یا اینکه چرا فاجعه آتش سوزی پس از غفلتی طولانی گزارش میشود و استمداد میکنند؟ در حالی که از ابتدای لحظه وقوع باید آتش سوزی گزارش میشد. مضافا بر اینکه شیرهای ماشینهای آتشنشانی را که باز میکنند متوجه میشوند که تانکرها خالی شده و آبی سرازیر نمیشود که به اطفاء حریق کمک کند.
از ساعت 10 شب که آتشسوزی شروع شد تا ساعت 2 نصف شب، در این 4 ساعت که فضا ملتهب بود اسرار و مطالبی بر مردم آشکار شد که سبب شدت خشم مردم به رژیم شاهنشاهی شد؛ عصبانیتها بالا رفت و بیداریهای بسیار اوج گرفت. مردم خیلی سریع فهمیدند که این کار تصادفی یا کار مخالفان شاه نبوده بلکه کار خود رژیم پهلوی بوده. بنابراین تظاهراتی علیه نظام شاهنشاهی در شهرهای خوزستان برپا میشود.
ما نیز در شب بعد و کمتر از 24 ساعت پس از حادثه، جلسه جامعه روحانیت اهواز را تشکیل دادیم. به یاد دارم که جلسه جامعیت روحانیت در منزل بنده برگزار شد که در این جلسه جامعه روحانیت پیام و اطلاعیهای علیه رژیم شاهنشاهی صادر کرد که در این اطلاعیه واقعه سینما رکس، مسببین و مرتکبین این فاجعه را محکوم کردیم. یادم هست که در این جلسه علمای بزرگ اهواز از جمله آقایان انصاری، مرعشی، مروج، سجادی و دیگر علما حضور داشتند.
تشییع جنازه ۱۰ هزار نفری
بعد از پیام کوبنده امام راحل و نیز اطلاعیه جامعه روحانیت اهواز، تشییع جنازه 10 هزار نفری در آبادان برپا شد که در این مراسم فریاد “مرگ بر شاه” سر داده شد و مردم شعارهایی علیه رژیم فاسد شاه سردادند.
این حادثه همان موقع هم انعکاس خبری خیلی سریع و مهیبی نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا پیدا کرد و رسانههای جهانی مفصلا به نقل حادثه پرداختند و هر کدام قسمتی از جزئیات را بیان میکردند.
این فاجعه، جنایتی بود که رژیم شاه علیه مردم و نهضت اسلامی مرتکب شد ولی خیلی سریع به سقوط رژیم شاه کمک کرد؛ به طوری که این قضیه از حوادث سال 57 بود و از آن سو رژیم سلطنت نیز در اواخر سال 57 ساقط شد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
بعد از پیروزی انقلاب هم افرادی که دستگیر شدند همگی اعتراف کردند که رژیم پهلوی ما را برای انجام این کار مامور کرده و قضیه دستوری بوده و یک حادثه طبیعی و تصادفی نبوده است».
درباره فاجعه سینما رکس آبادان به گفته آیت الله شفیعی “آن زمان قلمها نوشتند و بعد از پیروزی انقلاب و تاکنون نیز قلمها همچنان درباره این فاجعه مینویسند ولی هرگز نمیتوان عمق و هولناکی این فاجعه را منتقل کرد”.
پایان پیام/
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است