نجوای متفاوت یک کودک با حضرت رقیه(س)+عکس

خبرگزاری فارس استان بوشهر- نیلماه راد: اولین مراسم در ماه صفر شهادت حضرت رقیه(س) است. بعد از عاشورا دیگر عکاسی نکرده بودم، دلم بدجور هوای عکاسی از مراسمات عزاداری را کرده بود …

به فکر فرو رفتم و که چجوری دلم را آرام کنم. یهو در ذهنم جرقه ای ایجاد شد و پوستری سبز رنگی که توی استوری های گوشی دیده بودم مدام جلوی چشمام رد می شد، به سرعت استوری های دیده شده را بازآوری کردم… بله! دورهمی نورچشمی ها …

تاریخ را نگاه کردم هنوز یک روزی تا شهادت حضرت رقیه(س) مانده بود؛ صفحه اینستاگرامی پویش برازجان که توی پوستر آیدی زده بود را باز کردم و استوری ها را دیدم که خبر از مراسم می داد … کنجکاو شدم چه خبر است و من باید به این مراسم بروم، ولی من نه کودک بودم، نه مادر بودم، نه کودکی در خانواده بود که بهانه اش کنم!

روز موعود فرا رسید، دلم را به دریا زدم و منتظر ماندم تا عصر ساعت ۱۶:۳۰ بشود، سرساعت البته مقداری زودتر به محل مراسم رسیدم. ابتدا خادمین منطقی ممانعت کردند چون برنامه برای سن من نبود ولی از آقایی که خادمین را راهنمایی می کرد کمک خواستم که واسطه شود؛ وی آقای مشایخ که متولی مراسم دورهمی نورچشمی ها بود.

گفتم اگر مقدور است اجازه ورود بدید من میخوام به عنوان عکاس و راوی در مراسم باشم ولی در جوابم گفت: دوربین دارید؟ از چه رسانه ای هستید؟کارت دارید؟ چون برنامه از قبل پیش بینی شده است و باید مقررات و اصول کار خودمان را اجرا کنیم و ما خودمان عکاس داریم…
حرفشان کاملا درست بود، اما من کمی چانه زدم و حرف از عکاسی و روایت این مراسم را زدم و سرانجام قبول کرد.

مراسم ویژه کودکان سه تا هشت ساله…

داخل که شدم چشم هایم برق زد، باورم نمی شد، سفره ای به طول ۱۵ متر پهن بود، ‌طراحی و دکوری خاص و دلسوزانه، به دور از تجملات و افراط، البته با بچه های قد و نیم قد که آرام کنار آن نشسته بودند با همه نوع تیپ و ظاهر…

 

مشخص بود کار اصولی و با برنامه ریزی شده اجرا شده و سخت گیری بجا بوده! خادمانی با ظاهری یک شکل با پیکسل هایی که رویش نوشته است: خادم نورچمشی های حضرت زهرا(س) و چوب پرهایی سبز رنگ که نماد خادمی است؛ از همه مهم تر خوش اخلاقی و رفتار خوب با مردم سرلوحه کارشان بود و این همه نظم، آن هم از ۵۰۰ کودک واقعا انتظار نمی رفت!

مادرها هم قسمت دیگر سالن نشسته بودند و منتظر شروع برنامه بودند. گوشی ام را از توی کیفم در آوردم نگاهی به لنز کردم و بسم الله گفتم و دنبال سوژه های خودم می گشتم.

کوچک ترین خادم نورچشمی ها

به کوچک ترین خادم نگاه می کردم که نماد خادمی را مثل خادمین خانم در دست و بر سینه داشت. خیره به سفره مانده بود. دوست داشتم بدانم در ذهن کودکانه اش چه میگذرد، روی زانوهایم خم شدم، شانه اش را بوسیدم و تنش را بوییدم. لبانم را به گوشش نزدیک کردم تا صدایم را در آن شلوغی بهتر بشنود.

زمزمه کردم کوچولو به چی نگاه میکنی؟ بدون آنکه نگاهش را از سفره بگیرد با صدای کودکانه و شیرینش گفت: این خارها تو پای حضرت رقیه رفتن؟ حضرت رقیه هم اندازه اون عروسک بوده؟! ( به ماکت حضرت رقیه(س) اشاره کرد) نگاهم به بالای سفره خورد که دختری نشسته و سری در دامن دارد.

خارهای دور ماکت را دیدم اشک در چشمانم حلقه زد. دوباره زیر گوشش زمزمه کردم: آره عزیزم. این بار نگاهم کرد و گفت: بعد مراسم بریم از پاهاش درش بیاریم؟ جوابی نداشتم … هرچه ذهنم را گشتم هیچ پاسخی برای حرفش پیدا نکردم، سرش را بوسیدم رفتم و میان جمعیت گم شدم …

 

چطوری نورچشمی برگزار شد

دوباره آقای مشایخ را دیدم و از نحوه اجرای مراسم سؤال کردم و در جواب حین آن شلوغی و سروصدا مختصر جواب داد: این مراسم برای سومین بار در شهر برازجان برگزار شده و امیدواریم هیات های مذهبی موضوع کودکان را بیش از پیش مهم بدانند.

وی می گفت: این مراسم با حمایت های مالی مردمی و همکاری امام جمعه شهر برازجان و هیات حضرت جوادالائمه(س) برگزار شده است که بخاطر موضوع کودک فضا را در اختیار ما گذاشتند.

برپایی مراسم در بزرگترین مرکز فرهنگی شهر برازجان

روحانی مراسم حاج آقا جوشن است، سلام و احوال پرسی با بچه ها و مادران کرد. اول مراسم صمیمت را در دلها کاشت و فضا را در دست گرفت به طوریکه من که کودک نبودم، هیجان وجودم را گرفت.

شروع کرد به صحبت: بله مراسم دورهمی نورچشمی ها بر پایه کودکانه با پخش انیمیشن و مسابقاتی که قابل فهم برای کودکان باشد انجام می‌شود و سرانجام در انتهای مراسم مداح آقای حسنیان برای مادران عزاداری کوتاهی خواهد کرد.

 

فلش دوربین گوشی ام روشن بود که به چشم ابوالفضل خورد، لبخندی را به من زد و گفت دوباره دوباره. بخاطر لهجه زیبایش خنده ام گرفت، عکسی با لبخند از او گرفتم. کنارش رفتم و پرسیدم خواستی عکست قشنگ تر شود لبخند زدی؟ با لحن کودکانه اش گفته نه خاله عکاس؛ عمو روحانی بهمون گفته خوش اخلاقی عبادت است. نگاهم به روحانی معطوف شد. داشت حدیث امام حسین را تکرار می کرد و این زیباترین چیزی بود که نورچشمی ها در این مراسم یاد گرفتند.

پایام پیام/