Get News Fast

 

پیوندی از دل تاریخ با جایزه مصطفی2023

پنجمین دوره جایزه مصطفی(ص) امسال در اصفهان برگزار می‌شود، اما باید بدانیم افراد زیادی به این جایزه جهانی پیوند خورده‌اند، افرادی که از آنها به جامعه خادم‌المصطفی تعبیر می‌شود و داستان زندگی‌شان به عطر رحمت پیامبر(ص) گره خورده است.

 خبرگزاری فارس،اصفهان: اصفهان، این روزها میزبان رویدادها و جشنواره‌های متنوعی است، رویدادهایی که شهر را پویاتر کرده نام «جایزه مصطفی(ص)» میان رویدادها دیده می‌شود، جایزه‌ای که از حدود دو سال پیش برایش وقت صرف شده تا به بهترین نحو برگزار شود و مهمانان خارجی‌اش تجربیات علمی، فرهنگی و گردشگری خوبی را با خود سوغات ببرند.

بنیاد علم و فناوری مصطفی(ص)، با محوریت شبکه‌سازی، اعتباربخشی، ظرفیت‌سازی و گفتما‌ن‌سازی و با در نظر گرفتن ارزش‌هایی چون حقیقت‌جویی، نقش‌آفرینی در احیای دوباره تمدن اسلامی، احترام، عزت و امانتداری که از عموم جامعه و مردم وام گرفته، قصد دارد در راه گسترش علم و فناوری و خدمت به رفاه بشریت، افقی روشن را ترسیم کند.

فعالیت‌های بنیاد علم و فناوری مصطفی(ص) فقط به برگزاری جایزه مصطفی محدود نمی‌شود و برگزاری رقابت علمی کنز، مسابقه دانش‌آموزی نور، استپ‌های علمی و جامعه خادم‌المصطفی ازجمله سایر فعالیت‌های این بنیاد است.

جامعه خادم‌المصطفی با بیش از ۳۰۰ عضو متشکل از افراد برجسته و صاحب نام در قالب شخصیت‌های حقیقی و حقوقی جهان اسلام است و شامل صاحبان سرمایه، دانشمندان و فناوران، علما و روحانیون، اصحاب هنر و رسانه و علاقه‌مندان به توسعه علم و فناوری به همراه شخصیت‌های تاثیرگذار در جهان اسلام است.

جامعه خادم‌المصطفی با بیش از ۳۰۰ عضو متشکل از افراد برجسته و صاحب نام در قالب شخصیت‌های حقیقی و حقوقی جهان اسلام است

 

در این گزارش قصد داریم با یکی از هنرمندان که به جامعه خادم‌المصطفی پیوسته، صحبت کنیم. هنرمندی که می‌گوید: زندگی‌اش در جایزه مصطفی به پیامبر(ص) گره خورده و معجزات این مسیر را بازگو می‌کند. به درخواست این هنرمند از ذکر نامش معذوریم، چرا که گفته است به جای اسمم بنویسید: خسی بی‌سرو پایم که به سیل افتادم او که می‌رفت مرا هم به دل دریا برد … همچنین خانم هنرمند متن این مصاحبه را تقدیم می‌کند به «عقیق خاتم خلقت حضرت محمد مصطفی(ص) که زینت دستان خداوند است…فتبارک‌الله احسن‌الخالقین»

در ادامه، مصاحبه با این هنرمندی که خادم جایزه مصطفی شد را می‌خوانیم: خانم هنرمند از دوستی‌اش با روس‌ها می‌گوید:قصد داشتم برای خانم مارینا، نویسنده و کارگردان روس، که یک سالی است با او آشنا شده‌ام و همکاری می‌کنیم هدیه‌ای بخرم. برای بار دوم قرار بود او را ملاقات کنم، او را در بازار جهانی محتوا –مسکو ملاقات کردم. به شدت تحت تاثیر زیبایی اثری شده بود که محصول ما در بازار بود، مضامین فیلمنامه انیمیشن من برایش جالب بود، مضامینی که از کتاب نهج‌البلاغه و سخنان امیرالمومنین(ع) بود. دوست داشت بداند سر منشا این مضامین که در ذهن من است از کجاست؟ این خاصیت هنر است، هنر زبان بدون مرز است زبانی که به ترجمه نیاز ندارد.

خانم مارینا کم‌کم تبدیل شد به مارینای عزیز من

او در ادامه از دوستی ادامه‌دارش با خانم مارینا می‌گوید: با اشتیاقی بدون وصف می‌خواستم او را دوباره ببینم و از محبوب‌ترین نویسنده‌ام، یعنی امام علی(ع) برایش اثری هدیه ببرم. چرا که امام، کسی بود که در متن محتوای فیلمنامه توجه مارینا را به خود جلب کرده بود و به قول خودش به راه‌های آسمان آشناتر از زمین بود. اما به نظرم آمد که شاید زود است تا او را با نهج‌البلاغه آشنا کنم برای همین تصمیم گرفتم شاهنامه بگیرم.

اگر چشم داری به دیگر سرای، به نزد نبی و علی گیر جای برین، زادم و هم برین بگذرم، چنان دان که خاک پی حیدرم

 

برای من شاهنامه از همان جهانی بود که علی(ع) از آن سخن گفته بود و شاید از همین روست که متعالی‌ترین فراز شاهنامه با مقام نامیرایی کی‌خسرو رقم می‌خورد: اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و علی گیر جای برین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم.

هدیه برای دوستی از روسیه

این هنرمند از جستجوهایش در سایت آمازون برای پیدا کردن یک شاهنامه انگلیسی می‌گوید و تعریف می‌کند: شاهنامه انگلیسی را پیدا کردم که روی جلدش نگاره معراج پیامبر اکرم(ص) اثر سلطان محمد نقاش دوران صفویه بود. این نگاره در اصل معرف حقیقت و شناسنامه شاهنامه بود که روی جلد آن نقش شده بود و این اتفاق نادر زمان معاصر ما، بلکه در زمان حیات سلطان محمد رقم خورده بود. انگار تمام حرف‌هایی که در سینه‌ام سنگینی می‌کرد و دوست داشتم از آن با مارینا صحبت کنم، اما نمی‌توانستم در این نگاره تجسم یافته بود. تصویر کتاب شاهنامه آمازون را برای مارینا فرستادم و از او درباره شاهنامه پرسیدم. فردوسی را می‌شناخت. در کودکی با پدرش فیلمی از رستم و سهراب را دیده و کتاب را خوانده بود. برای همین تصمیم گرفتم به جای شاهنامه همان عکس روی شاهنامه را قاب کنم و هدیه دهم.

میراثی فرازمانی در دل اصفهان

او در ادامه می‌گوید: تا زمان سفر به روسیه یکی از تابلوها را زدم به دیوار خانه که مدام جلوی چشمانم باشد و از این همه زیبایی انرژی بگیرم. یک روز همانطور که کارهای خانه را انجام می‌دادم سرم را چرخاندم و یکدفعه چشمانم روی مرکز تابلو ایستاد. انگار نشان جایزه مصطفی آنجا توی تابلو قرار داشت. نشان جایزه، صفحه‌ای طلایی اشک مانندی است که عقیقی در وسط آن است. انگار

نشان جایزه، صفحه‌ای طلایی اشک مانندی است که عقیقی در وسط آن است

 

همان نور درخشان پشت حضرت در این نگاره است و سیمای ایشان است که چون نگین عقیق در وسط این نور طلا می‌درخشد. فرشته‌ای هم پایین‌تر طبقی از نور شبیه نشان جایزه را داشت تقدیم حضرت می‌کرد من این نشان را توی تابلو دیدم. تابلویی که در زمان صفویه کشیده شده بود و حالا با جایزه‌ای علمی پیوند خورده بود. آیا روزگاری که سلطان محمد در کار خلق این اثر بود به این می‌اندیشید که میراثی گران‌بها از خود به جای می‌گذارد؟ میراثی که قرن‌ها را در می‌نوردد و او را در سال‌ها فراتر از زمان خودش نامیرا می‌کند.

سلطان محمد، فردوسی ، شاهنامه ، مارینای عزیز من و قصه فیلمنامه‌ام، از جای جای این کره خاکی به هم پیوند خوردند و من حیرت‌زده از این پیوند سر تعظیم در برابر بهترین نویسنده زندگی‌ام فرود آوردم. این هنرمند با بیان اینکه نتیجه تلاش‌هایش برای استفاده نگاه سلطان محمد در کمپین تبلیغاتی جایزه مصطفی، بی‌نتیجه بود، می‌گوید: تا اینکه نزدیکی‌های اربعین با من تماس گرفتند و گفتند قرار است در راهپیمایی جاماندگان اربعین در تهران، در موکبی با استفاده از هویت بصری نگاره معراج، کودکان را دعوت کنند تا کار علمی خود را به حضرت رسول(ص) هدیه دهند. آن زمان به شدت درگیر راه‌اندازی موکب و پویشی رسانه‌ای در مسیر پیاده‌روی نجف-کربلا بودم، به نظرم پیشنهاد خوبی نبود و موسم بهره‌برداری از آن نگاره شگفت‌انگیز می‌بایست با خود رویداد جایزه رقم می‌خورد. از طرفی آن نگاره برای کودکان سنگین بود. چند وقت بعد با وجود اینکه مسافر کربلا بودم و درگیر راه‌اندازی پویش من سفیر حسینم برای زائران خارجی، گفتم لطفا کار را متوقف کنید تا من ایده را مناسب مخاطب کودک بازطراحی کنم. شد که وارد طراحی پویش « تو هم مصطفایی» شدیم.

هویت جایزه مصطفی در ذهن کودکان

او معتقد است این پویش قصد دارد هویت جایزه مصطفی را در ذهن کودکان و نوجوانان ترویج کند و بچه‌ها را ترغیب کند تا برای پیامبر دوست‌داشتنی‌ترین دارایی‌هایشان را هدیه بیاورند و در این‌باره می‌گوید: داستان معراج را دقیق‌تر مطالعه کردم و دانستم که در سفر آسمانی حضرت در آسمان ششم یعنی یک پله مانده تا خدا، حضرت رسول(ص) حضرت ابراهیم را در حالی می‌بیند که کودکان بسیاری بر گرد او جمع شده‌اند و با آنها سخن می‌گوید. گفت‌وگوی حضرت با کودکان باور نکردنی بود و بدان معنا بود که مقام ابراهیم خلیل(ع) در توحید و نزدیکی او با خداوند با مقام کودکان در باطن عالم یکی است. من بودم و حیرتی که روز به روز افزون می‌شد و باری که بر دوشم سنگین و سنگین‌تر. در فرصتی کم شعری نو برای پویش نوشتیم که گفت‌وگویی تمثیلی از زبان حضرت با کودکان بود تا رسیدیم به بیست و یکم شهریور، روز تولدم. خانم هنرمند برای آنکه کار پویش را به اتمام برساند، کل روز تولدش را پشت کامپیوتر می‌گذراند. از شدت حجم کار حتی نمی‌تواند با کودکانش کیک تولدش را بخورد و می‌گوید: روز داشت به اتمام می‌رسید و کار تمام شده بود. یک لحظه روی صندلی چرخیدم و نگاهم را به آسمان بردم و خطاب به پیامبر(ص) گفتم: من که روز تولدم تمام شد و فرصت نشد که با کودکانم حداقل یه کیک بخوریم و شمع فوت کنیم اما شما به ما یک هدیه‌ای بده ، من حیث لایحتسب. بلافاصله به خودم نهیب زدم مگر شک داری که هدیه خواهند دادکه : عَادَتِکُم الاِحسان وَ سَجیَّتِکُمُ الکَرَم ..هرچند آن هدیه با ابزارهای دنیایی نفس تو ، ناشنیدنی و نادیدنی باشد!

روز بعد، نزدیکی‌های ظهر پیامی از یکی از بچه‌های مصطفی روی موبایلم آمد. نوشته بودند تالار اشرف. پیام نامفهوم بود. گفتم شاید اشتباهی ارسال شده. با فاصله‌ای نیم ساعته چند تا عکس از نشست خبری جایزه مصطفی فرستادند. باورم نمی‌شد نگاره سلطان محمد بالای سر نشست خبری اجرا شده بود و من نمی‌دانستم مال زمان حال نیست. خیلی خوشحال شدم گمان کردم بچه‌های اجرایی جایزه مصطفی نگاره را به سبک قدیم گچ‌بری کرده‌اند و زده‌اند به دیوار اشرف برای جایزه مصطفی. درست مثل یک اثری که از قدیم مانده و خاک سالیان خورده است. اما تقدیر روزی این تالار را نه رونمایی از نشست خبری جایزه مصطفی بلکه رونمایی از میراث معنوی گرانسنگی مقدر کرده بود که همچون گنج از دل تاریخ سر برآورده و به جایزه مصطفی(ص) پیوند خورده است. می‌گویند شرف‌المکان بالمکین، اعتبار مکان‌ها به انسان‌هایی است که در آن زیسته اند.

پیوندی از دل تاریخ با جایزه مصطفی2023

 

من در مانده بودم در شرافت تالار اشرف و قرن‌های گذشته و اثر سلطان محمد نقاش که رضا عباسی بر سینه تالار اشرف خلق کرده، میراث عظیمی که جاودان مانده تا راز نامیرایان عالم را در نشست خبری جایزه المصطفی(ص) در برابر چشم جهانیان فاش نماید.

هر کدام از اعضای جامعه خادم‌المصطفی، از این قبیل داستان‌ها کم ندارند، نگاه پیامبر(ص) را در زندگی حس می‌کنند و از عطر رحمتش بهره می‌برند. پیامبری که عظیم‌الشان بودنش بر کسی پوشیده نیست و آنان که راه اهانت به او را انتخاب کرده‌اند، از این موضوع آگاهند برای همین تلاش می‌کنند تا با سلاح‌های مختلف هنری و ترکیبی چهره‌اش را تخریب کنند، غافل از آنکه نور پیامبر(ص) هر روز درخشنده‌تر از قبل بر عالم می‌تابد. چگونه در پویش تو هم مصطفایی شرکت کنیم؟

پیوند جایزه مصطفی(ص) و ماه مهر زمان مناسبی برای این پویش است

 

پیوند جایزه مصطفی(ص) و ماه مهر زمان مناسبی برای این پویش است. در این پویش بچه‌ها می‌توانند با پیامبر(ص) آشنا شوند و هدیه خود را به ایشان تقدیم کنند‌. با خواندن اشعار پویش خواهید فهمید که بچه‌ها را به فکر کردن عمیق دعوت می‌کند و از آنها می‌خواهد فقط به ظاهر مسائل توجه نکنند. برای شرکت در پویش کافی است بچه‌ها نقاشی بکشند یا اشعار پویش را بخوانند و ویدئو بفرستند. ویدئوهای برگزیده همزمان با برگزاری جایزه مصطفی(ص) اعلام می‌شوند. در نهایت از میان برگزیده‌ها سفیرانی انتخاب می‌شوند تا به جایزه علم و فناوری مصطفی متصل شوند و بخش دانش‌آموزی این جایزه را پویاتر کنند.

پایان پیام/۶۳۱۲۴/ی


این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است

منبع : خبرگزاری فارس
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × 5 =

دکمه بازگشت به بالا