نویسندهای که سراغ بینامونشانترین رزمندگان میرود
خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهری پرکوهی| خاطرات را ورق میزنند و مینویسند، روایت میکنند و اصلا خستگی تنها چیزی است که حتی به آن فکر هم نمیکنند.
مطمئنا برای هر کاری نقطه شروع و جرقهای در زندگی انسان زده شده که وی را وارد این مسیر پرفراز و نشیب میکند ما هم میخواهیم راوی نویسندهای باشیم که وقتی حرف از نوشتن میشود به یاد پدرش میفتد که حتی روزنامه را صحافی میکرد و این علاقه به نوشتن را در وجود همه اعضای خانواده پرورش داد.
قلمش بیش از هر چیز با دفاع مقدس گره خورده است بهطوریکه در نوشتههایش ردپای عشق را میتوان جستوجو کرد، از همان عشقهای رویایی…
*قلمی که با دفاع مقدس عجین شد
رمانها، داستانها و نوشتههای جنگ و دفاع مقدس حاصل ایثارها، رشادتها و شهادتهای رزمندگان و حال و هوای آن روزهای جنگ است، بزرگمردانی که جانهای خود را از سر عشق و ایمان در دست گرفته و با شجاعتی بیمانند برای دفاع از ارزشها و آب و خاک خود به جنگ پرداختند، البته جنگ با دستان خالی در مقابل دشمن تا دندان مسلح، گزارش ما هم وصف حال نویسندهای است که قلمش با دفاع مقدس و جنگ گره خورده است و عاشق این است خاطرات را روایت کند.
ما هم میخواهیم خاطرات زندگی نویسندهای را ورق بزنیم که قدم در مسیر بزرگی نهاده، مسیری که هزاران راز سر به مهر دارد، مسیری که هر چه بدانی باز هم کم هست، مسیری که پر از عشق …
*روایت نویسندگان خستگیناپذیر
حسن شیردل نویسنده دفاع مقدس است که کتابهای مختلفی را به همراه برادرش حسین شیردل به رشته تحریر درآوردند، نویسندگانی خستگیناپذیر که طی حدود ۱۸ سال وارد این حوزه از نویسندگی شدند.
این دو نویسنده از سال ۸۴ بهصورت حرفهای وارد جریان خاطره نویسی شدند و تلاششان هم نوشتن خاطرات اسرای و رزمندگان و شهیدان جنگ است، از جمله آثار این نویسندگان تالیف خاطرات آقای منصف آزاده جنگ باعنوان شب موصل بوده که اکنون به ۳۰ جلد رسیده است.
*در روز دستکم ۱۰ ساعت مینویسم
با آقای حسن شیردل نویسنده دفاع مقدس به گفتوگو مینشینیم، البته از قبل در مورد این نویسنده چیزهای زیادی شنیده بودیم و حتی یکی دو مورد از آثارشان را هم مطالعه کردم، نویسندهای که در روز حداقل ۱۰ ساعت مینویسد تازه اگر تدریسی نداشته باشد، برایم سوال پیش آمد مقابل افرادی که شاید ماهها و ماهها هم جملهای از کتاب را نخوانند چگونه ساعتها نوشتن خستگی برایشان ندارد بدون هیچ مکثی و پس از معرفی خودم سوالی که در ذهنم بوده را میپرسم واقعا خسته نمیشوید، در پاسخم گفتند مطمئنا عشق است که ما خسته نمیشوم.
*امتداد کار مهم است
از نوجوانی نوشتن را دوست داشتم و به سمت نوشتن رمان و داستان سوق یافتم و خودم را به خاطره رساندم که به اعتقادم همین امتداد کار مهم است.
وی میگوید: اکنون ۴۰ سال دارم ولی خیلی جدی و حرفهای سال ۸۴ نوشتن را آغاز کردم اینکه وارد این عرصه شدم هم به پدرم برمیگردد که از بچه های جنگ بوده و خیلی هم اهل مطالعه بود.
*نویسندهای که خاطرات کودکیاش با کتاب گره خورد
این نویسنده بیان میکند: از خاطرات کودکی ما اتاق بزرگ لبریز از کتاب و مجله بوده که یکی از اخلاقهای عجیب پدرم هم این بوده حتی روزنامهها را صحافی میکردند.
همین اتاق بزرگ بوده که ما از کودکی در آن پرورش یافتیم و کتاب داستان و قصه انبیایی نبوده که نخوانده باشیم.
*سراغ رزمندگان بینام و نشان میرویم
شیردل میگوید: پدرم در زمان جنگ به جبهه رفت و ما هم به واسطه وابستگی زیاد درگیر نوشتن شدیم درست است رماننویس و داستاننویس آزاد هستیم اما جریان جنگ، صرفا بیوگرافینویسی را خیلی دوست داریم و به همراه برادرم عموما به سراغ رزمندگان بینام و نشان میرویم.
همه نویسندگان دنیا به دنبال سوژههای ناب هستند؛ چه سوژهای نابتر از سوژه بچههای جنگ، سوژهای که همه نویسندگان دنیا را به دنبال خود میکشد و ما هم از این قاعده مستثنا نیستیم، طوریکه تاکنون هزار و ۵۰۰ ساعت مصاحبه گرفتیم.
به گفته این نویسنده، روزهای جنگ تاریخ بسیار عجیب و غریبی از کشور ایران است و خوشحال هستیم بهعنوان یک نویسنده این مسیر را ادامه میدهیم.
* تالیف رمان شاخص در حوزه دفاع مقدس
یکی از موضوعاتی که با جدیت دنبال میکنیم این است در بحث دفاع مقدس رمان شاخصی نداریم و میخواهیم این مسیر را ادامه دهیم؛ درست است به رمان و قصه علاقهمندم ولی حد اعلای ادبیات رمان است که باید در حوزه دفاع مقدس هم به صورت جدی دنبال شود.
در آخر میخواهم بگویم این مسیری که با عشق وارد شدیم را تا جایی که در توان داشته باشیم دنبال میکنیم، مسیری که به برای ما حرف دارد و به ما چیزهای زیادی یاد داد و مسیری که هرچه بیشتر وارد میشویم، بیشتر غرق میشویم….
«بلبا، ماه در میدان مین، بارانهای هفت تپه، به رنگ کودکی، زمین ناله میکند، بلوغ پشت خاکریز، شیری شبیه آهو، زن باید مرد باشد، غریبلر، دو انگشت روی یک ماشه، بین آدم و فرشته، آخر خط، ام داوود، یوحنا، بلیت بهشت، سقف سفید، ساره، خداحافظ دنیا، از ام الرصاص تا خانطومان، شبهای موصل، میخواهم همسر این شهید زنده باشم، یا سریعالرضا، رأس ساعت هشت صبح، عزیزِ روزهای بارانی، خداحافظ، ما خوشحال رفتیم! و شهید خندان »بخشی از تلاش نویسنده در حوزه دفاع مقدس بوده است که به بخشی از آثار اشاره شده است.
پایان پیام/۸۶۰۳۴/م/س
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است