یادداشت| تربیت گلخانهای ممدوح یا مذموم
به گزارش وبانگاه به نقل از خبرگزاری فارس هز کرمانشاه،حجتالاسلام احمد فرشادفر عضو هیئت تحریریه خبرگزاری فارس از کرمانشاه در یادداشتی نوشت: رشد و عاقبتبهخیری فرزندان دغدغهی هر پدر و مادری است. با رسیدن فرزندان به سن آموزش، اولیا برای انتخاب محل مناسب تحصیل فرزند خود تلاش میکنند. برخی از والدین مدارسی که تأکیدشان بر آموزشهای نوین و مهارت افزایی است را ترجیح میدهند و عدهای دیگر جنبههای تربیتی مدرسه برایشان از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در این میان برخی از مدارس تربیتی با گزینش دانشآموزان از میان خانوادههای مذهبی و قراردادن پالایههای(فیلترهای) ظاهری و اعتقادی سعی دارند فضایی فراهم کنند تا دانشآموزان در محیطی سالم قرار گیرند و بستر مناسبتری برای کارهای تربیتی خود فراهم آورند.
بابیان این مقدمه سؤالی برای بسیاری از خانوادههایی که دغدغهی تربیت فرزند خود را دارند مطرح است که پاسخ آن در انتخاب یا عدم انتخاب این مدارس اثرگذار است. سؤال این است که آیا وجود چنین فضایی برای دانشآموزان سبب نمیشود تا دانشآموز در یک محیط ایزوله و گلخانهای به سر برده و از بسیاری از حقایق واقعی جامعه فاصله بگیرد و نهایتاً پس از پایان حضور در این محیط گلخانهای و ورود به محیط حقیقی جامعه امکان تطبیق خود با محیط واقعی را نداشته، سرخورده شده و یا بهکلی دگرگون شود. بهعبارتدیگر آیا ایجاد چنین فضایی و پذیرش حضور دانشآموز در چنین محیطی که تربیت گلخانهای را در فضایی بسته رقم میزند میتواند شیوهی تربیتی صحیحی باشد؟ یا اساساً وجود چنین مدارسی برای دانشآموزان در بلندمدت آسیبزا خواهد بود؟
برای پاسخ به این پرسش به سراغ آیات و روایات میرویم تا پاسخ خود را از مخبر صادق دریافت کنیم. از نگاه اسلام تربیت و آموزش در مقاطع ابتدایی بسیار پراهمیت است و قراردادن دانشآموز در محیطی ناایمن نهتنها او را واکسینه نمیکند بلکه سبب آلودگی جدی او خواهد شد. در این رابطه امیرالمؤمنین خطاب به امام حسن(ع) میفرمایند: «إنّما قَلْبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالِیةِ ما اُلقِیَ فیها مِنْ شیءٍ قَبِلَتْهُ، فبادَرْتُکَ بالأدبِ قبلَ أن یَقْسُوَ قلبُکَ و یَشتغِلَ لُبّکَ؛ دل نوجوان همچون زمین خالى است که هر چه در آن افکنده شود میپذیرد. ازاینرو من پیش از آنکه دلت سخت و فکرت مشغول شود به تأدیب و تربیت تو پرداختم».
آیا استدلالِ قرار دادن دانشآموز در محیط ناسالم جهت واکسینه شدن درست است؟
بر اساس کلام امیرالمؤمنین دوران کودکی و نوجوانی زمانی است که عادتها و اعتقادات و رفتارهای فرد در حال شکلگیری است و اتفاقاً حضور در محیط سالم و تغذیهی تربیتی مناسب از ضروریات این سنین است که با کاشتن بذری سالم فرد در بلندمدت میتواند میوههای آن را برداشت کند و اگر محیط ناایمن باشد بهراحتی بذر آلودگی و تربیت ناسالم در کودک و نوجوان شکلگرفته و لطمات غیرقابل جبرانی را به همراه خواهد داشت.
مؤید این مطلب روایتی دیگر از امام صادق(ع) است که میفرمایند: «بادِروا أولادَکُم بِالحَدیثِ قَبلَ أن یَسبِقَکُم إلَیهِمُ المُرجِئَة؛ به فرزندانتان حدیث بیاموزید، پیش از آنکه مرجئه بهسوی آنان بشتابند». مُرجِئه به گروهى گفته میشود که معتقدند معصیت، به ایمان، زیان نمیرساند یا به تعبیری ایمان، گفتار است و نه عمل.
بر اساس این روایت کسی که دوست دارد فرزندش باتربیت دینی رشد یابد و تربیتش در مسیر صحیحی قرار گیرد باید در سنین ابتدایی نسبت به آموزشوپرورش دانشآموز خود در محیطی سالم و بهدوراز آلودگی اقدام نماید.
حضور دانشآموزان سالم در کنار افراد ناسالم نهتنها موجب ایمنی و واکسینه شدن آنها نمیشود بلکه طبق روایات فرد سالم نیز دچار آلودگی شده و بیمار میشود. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «المَرءُ عَلى دینِ خَلیلِهِ، فَلیَنظُر أحَدُکُم مَن یُخالِلُ؛ آدمى بر دین (روش) دوست خود است، پس هر یک از شما باید بنگرد که چه کسى را به دوستى میگزیند». روایاتی چون «همنشینی با بدان بدی می آورد» و «تنهایی، بهتر از همنشین بد است» استدلالِ قرار دادن دانشآموز در محیط ناسالم جهت واکسینه شدن را باقوت رد میکند.
چگونه دغدغهی حضور فرزند در محیط واقعی برطرف کنیم؟
با توجه به مسائل بیانشده و ضرورت حضور دانشآموزان در محیط سالم چگونه دغدغهی حضور فرزند در محیط واقعی را برطرف کنیم. بهبیاندیگر چگونه از دانشآموزان خود در مقابل سیاهیها و آلودگیهای جامعهی بیرونی محافظت کنیم؟
از نگاه اسلام شناختن باطل از اهمیت ویژهای برخوردار است و سبب میشود تا فرد در هنگام مواجهه آن را شناخته و به آن مبتلا نشود. امام صادق(ع) آشنا نبودن افراد با باطل را زمینهساز ابتلا به آن میدانند و میفرمایند: «إِنَّ بَنِی أُمَیَّةَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِیمَ الْإِیمَانِ وَ لَمْ یُطْلِقُوا تَعْلِیمَ الشِّرْکِ لِکَیْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَیْهِ لَمْ یَعْرِفُوهُ؛ همانا بنیامیه براى مردم تعلیم ایمان را آزاد گذاردند و تعلیم شرک را آزاد نگذاشتند، به خاطر اینکه اگر مردم را بر آن وادار کنند آن را نشناسند».
با توجه به این روایت یکی از نیازمندیهای مدارس تربیتی آشنا کردن دانشآموزان با آسیبها و آلودگیهاست. تنها ملاحظهی موردتوجه در این مسئله آن است که برای شناساندن باطل به دانشآموز وی را در چاه نیندازیم و قرار دادن فرزند در محیط ناسالم بجای چاه شناسی دانشآموز خود را در چاه انداختن است!
آیا در تربیت هدایت قشر خاکستری و غیرمذهبی اولویت دارد؟
اشکال دیگر بر مدارس تربیتی آن است که متربیان خود را از میان خانوادههای مذهبی انتخاب میکنند درحالیکه سرمایهگذاری بر روی این قشر اولویت نداشته و هنر و اولویت هدایت قشر خاکستری و طیف مقابل است.
در پاسخ به این اشکال باید گفت وقتی کشتی در حال غرق شدن است ابتدا غرقشدهها را از آب بیرون نمیکشند، بلکه کسی که در تلاش و شنا کردن است را نجات میدهند. هدایت و کار تربیتی لوازمی دارد که ازجمله مهمترین آنها پذیرش و همراهی متربی و خانواده وی با برنامههای تربیتی است.
غالباً در خانوادههای خاکستری یا طیف مقابل پذیرش یا همراهی پایین است و همین مسئله بازدهی کار را کم میکند. بله درصورتیکه مدارس تربیتی بهوفور یافت شود میتوان بر روی اقشار دیگر جامعه نیز سرمایهگذاری کرد.
در پایان باید گفت تا خوبها خوب نشوند بدها خوب نمیشوند. باید یک الگوی موفق ارائه نمود تا دلها به سمت آن متمایل شود و اقشار دیگر نیز علاقهمند به حضور فرزندان خود در چنین محیطهایی شوند.
نیاز به حمایت اجتماعی و تغذیهی اعتقادی دانشآموز دو بال اساسی برای تربیت صحیح و ثبات تربیتی متربی است که مدارس تربیتی میتوانند آن را تأمین نمایند.
انتهای پیام/ و
این خبر در هاب خبری وبانگاه بازنشر شده است