روایت بانوی قهرمانی که گلسازی میکند؛ از شکست سرطان تا پیروزی در«هانگژو»
زینب مرادی رشنو که سالها پیش همسرش را از دست داده و با انجام کارهای هنری خرج و مخارج خود و فرزندش را تامین میکند، توانسته با شکست سرطان و توکل به خداوند با امید به زندگی ادامه دهد و در بازیهای پاراآسیایی هانگژو مدال نقره مسابقات را کسب کند. |
خبرگزاری فارس لرستان- پریسا قربانی نژاد؛ «معلولیت، محدودیت نیست»، این جملهای است که هر کدام از ما حداقل یک بار در طول زندگی شنیدهایم و شاید آن را اغراق آمیز بدانیم، اما با نگاه دقیق در اطرافمان کسانی را میبینیم که غول معلولیت را شکسته و از سد محدودیتهایش گذشتهاند و امروز در جامعه حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
زینب مرادی رشنو بانوی ۳۴ ساله لرستانی از جمله زنان موفق این روزهای کشور و جهان است که توانسته با افتخارآفرینی در میادین مختلف ملی و بین المللی در عرصه ورزش نام ایران را پرآوازه نماید.
این مادر ورزشکار که سالها پیش همسرش را از دست داده و با انجام کارهای هنری خرج و مخارج خود و فرزندش را تامین میکند، توانست با شکست سرطان و توکل به خداوند با امید به زندگی ادامه دهد و مصداق بارزی شود بر این جمله که «معلولیت، محدودیت نیست».
اگرچه بازیهای آسیایی هانگژو چین نخستین مسابقه بین المللی زینب مرادی محسوب میشد و رقبای این بانو از کشورهای قدرتمندی حضور پیدا کرده بودند، اما این بانوی لرستانی در رقابتی پایاپای توانست مزد سالها تمرین را بگیرد و حائز نشان نقره این دوره از رقابتها شود.
به بهانه موفقیت زینب مرادی در مسابقات پارآسیایی، با این مادر لرستانی که توانسته هم بر مشکلات زندگی و هم در میادین ورزشی پیروز شود و برای کشور و استان افتخارآفرینی کند گفتوگویی را ترتیب دادهایم.
از مسابقات اخیر پاراآسیایی برایمان بگویید؟ سطح مسابقات هانگژو چگونه بود؟
سطح مسابقات خیلی بالا بود، در رده و کلاسی که من شرکت میکنم، یکی از رقبای سرسخت، دوست و هموطن خودمان خانم متقیان است که چندین سال است در این رشته فعالیت داشته و از جمله ورزشکاران موفق در سطح کشور و جهان است.
رقبایی دیگری که در این ورزش رکوردار بوده، از کشورهای ازبکستان و هندوستان هستند که برای موفقیت در پارالمپیک باید سخت تلاش کنم و آنها را شکست دهم.
خدا را شکر توانستم در این دوره از رقابتها رکورد خودم را نیز ۲ متر ارتقا دهم.
دوومیدانی آن هم در بخش پرتاب نیزه برای یک بانوی معلول سخت نیست؟
سخت که هست، برای موفقیت شدن در هر کاری باید تلاش کرد و ناامید نشد، گاهی موانع و مشکلاتی در زندگی انسان پیش میآید که ادامه کار را دشوار میکند، مهم این است که خود را نبازیم و اسیر سختیها نشویم.
۱۰ سال پیش وقتی به بیماری سرطان مبتلا شدم، خودم و خیلی از اطرافیانم فکر میکردیم که دیگر پایان زندگی فرا رسیده و چیزی به پایان خط نمانده است، حتی برای برخی ها تصورش هم سخت است که با پای قطع شده بتوان یک ورزش حرفه ای همچون دوومیدانی را ادامه داد، اما رفته رفته امید به زندگی برگشت و این معجزه در من رخ داد.
اکنون پنج سالی میشود که به صورت حرفهای در رشته پرتاب نیزه فعالیت دارم و حدود ۲ سالی است که عضو تیم ملی جانبازان و معلولان شدم، این راه سخت را هموار کردن اگرچه تلخیهایی داشت، اما به شیرینی پیروزی و افتخارآفرینی برای کشور میارزد.
با وجود این تمرینات ورزشی فشرده و روزانه ۲ شیفت تمرین، خرج و مخارج زندگی را چگونه تامین میکنید؟
چند سالی است که همسرم به رحمت خدا رفته و خودم مخارج زندگی را تامین میکنم، تا قبل از مرگ همسرم، خانهدار بودم و فعالیت ورزشی نداشتم، اما بعد این اتفاق تک و تنها و از طریق انجام کارهای هنری مثل دسته گل درست کردن زندگی را میچرخانم.
باور کنید با توجه به هزینههای بالای زندگی، گاهی درآمدم تنها کفاف رفت و آمد به محل تمرین را نمیدهد، از هیچ جای دیگر هم حمایتی نمیشوم و این موضوع واقعا آزار دهنده شده است.
به طور مثال پاداش موفقیت در مسابقات هانگژو حدود ۵ میلیون تومان بود و این مبلغ کفاف زندگی یک ورزشکار حرفهای که سرپرست خانواده نیز هست را اصلا نمیدهد.
پسرم نیز اکنون وزنهبرداری را به شکل حرفهای دنبال میکند و از امیدهای ورود به تیم ملی است، اما قطعا ادامه دادن این مسیر مستلزم صرف هزینههای بالایی بوده که تامین آن مشکل است. ما در زندگی از خیلی از مخارج و تفریحات گذشته و تنها درآمد اندک را صرف تمرین میکنیم.
خیلیها بر این باورند که معلولیت مانع از انجام بسیاری از کارها میشود، نگاه زینب مرادی به این باور چگونه است؟
بعد از اینکه در سنین جوانی از سد سرطان بدخیم گذشتم و پایم به همین خاطر قطع شد، باید زندگی را به امید فرزند و خانوادهام ادامه میدادم، من یک مادر بودم که باید آینده فرزندش را تک و تنها میساخت و اجازه کم آوردن در لحظات سخت را نداشت، اصلا مبارزه کردن را همانجا یاد گرفتم و شاید اولین مبارز جدی من در زندگی همین بیماری بود.
اوائل که وارد عرصه ورزش شدم آن هم در حوزه پرتاب نیزه و وزنه که نیازمند قدرت جسمانی بالایی بود، خیلیها میگفتند که شرایط سختی پیش رویت قرار دارد و ادامه کار قطعا مشکلساز خواهد شد، اما من مسائل زیادی را تا آن لحظه پشت سر گذاشته و آینده را روشن میدیدم.
من با تمام وجود احساس کردم که «معلولیت، محدودیت نیست»، برای امثال کسانی همچون من که از ابتدا معلول نیستند، شاید با معلولیت برخی توناییها از دست برود، اما برخی قدرتها جایگزین شده که در ادامه زندگی بسیار کارگشا میشود.
برنامه شما برای آینده چیست؟
در روزهای پیشرو مسابقات جهانی ژاپن و پاراالمپیک را داریم که باید برای مسابقات انتخابی آنها خودم را آماده کنم.
هدف اصلی من کسب مدال در مسابقات پاراالمپیک است و برای رسیدن به این مهم تلاشم را بیشتر خواهم کرد.
و سخن پایانی شما.
سرطان پایان زندگی نیست و معلولیت محدودیتی به همراه ندارد، هر کسی که تلاش کند به هدفی که میخواهد بدون تردید خواهد رسید، اگرچه در میانه راه خیلی موانع سر راه قرار یک فرد قرار میگیرد اما با توکل به خداوند و تلاش میتوان به موفقیت رسید.
از پدر و مادر و خانوادهام که در تمام مراحل زندگی حامی و پشتیبان بودم، همچنین از مربی خوبم آقای بهرامی و ورشکار پرافتخار استان آقای سجاد محمدیان که در دوران تمرین بسیار کمک حالم بودند، تشکر و قدردانی میکنم.
پایان پیام/
در صورت تمایل به مشاهده اخبار استان ها پیشنهاد داریم از طبقه بندی استانی هاب خبری وبانگاه بازدید نمایید.
منبع | خبرگزاری فارس |