Get News Fast

 

جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است

نمی‌توان بی تفاوت بود. جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است. دقیقا به همان جایی که حرام‌زاده‌ها می‌گویند باید بین «السَلة» و «الذِلة» یکی را انتخاب کنی.

خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: نمی‌توان بی تفاوت بود. باید مشخص کرد کدام طرف‌ ایستاده‌ایم، چون جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است. دقیقا به همان جایی که حرام‌زاده‌ها می‌گویند باید بین «السَلة» و «الذِلة» یکی را انتخاب کنی. اما «فهیهات منا الذلة» که «یَأبى اللّهُ ذلک لَنا وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ حُجورٌ طابَت و َطَهُرَت وَ أنوفُ حَمیَّةٍ وَ نُفوسُ أبیَّةٍ مِن أن تُؤثِرَ طاعَةَ اللِئامِ عَلى مَصارِعِ الکِرامِ»

هان! این حرام‌زاده پسر حرام‌زاده، ما را میان دو چیز مخیّر کرده است: میان شمشیر و تن دادن به خوارى. میان بمب و خفتِ تسلیم. میان زخم و ذلت سکوت. و هیهات که ما تن به ذلّت و خوارى دهیم. خدا و رسول او و مؤمنان و دامن‌هاى پاک و مطهّرى که ما در آن پرورش یافته‌ایم و دل‌هاى غیرتمند و جان‌هاى بزرگ‌منش، این را بر ما نمى‌پذیرند که فرمانبرى از فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.

ما را بکشید، زنده می‌شویم

پس می‌میریم؛ هر روز و هر ساعت و هر دقیقه و هر لحظه. با مرگی شریف در راه انسانیت. ما را بکشید، زنده‌تر می‌شویم. ما را بسوزانید، بیشتر می‌درخشیم. استخوان‌هایمان را بشکنید، استوارتر می‌ایستیم. دست‌هایمان را بگیرید، بلندتر فریاد می‌کشیم «مرگ بر آمریکا و اسرائیل». مرگ بر شیاطینِ در هیمنه آدم‌ها. مرگ بر مرزهایی با بوی خون. مرگ بر شما. شمایی  را، که از ما، خلاصی نیست؛ از دست‌های خالی و سرهای به خدا سپرده‌مان. و تاریخ، تقلای مضحک‌تان را به تماشا نشسته است.

 

جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است

 

پسر نوجوان، از خود بی خود، جلو افتاده. پشت لبش نم نم سبز شده اما مردانه پرچم سرزمین رنج را بالای سرش می‌چرخانَد و رجز می‌خوانَد: «نه سازش. نه تسلیم. نبرد با اسرائیل.» گویی که از بازماندگانِ دهم عاشورای سال شصت و یکم هجری‌ست و تقدیر او، در معرکه امروز رقم خواهد خورد؛ در سیزدهم آبان و برابر «لانه جاسوسی»ای که هر روز باید به آتش کشیده شود!

بالروح بالدم نفدیک یا غزة

«خسته نمی‌شویم. پا پس نمی‌کشیم. حتی اگر پسرانِ در گهواره‌مان را هم شهید کنند!» این را زنی می‌گوید که در امتحان الهی، پاره تن‌اش را به میدان فرستاده و امروز از پسر چهارشانه‌اش برای او تنها یک قاب عکس مانده. همان که به سینه‌اش چسبانده و با اشک‌هایش شیشه آن را پاک می‌کند و بر پیشانی بلندش بوسه می‌زند. دستش را می‌گیرم و عکس را با هم بالای سرهایمان می‌بریم: «بالروح بالدم نفدیک یا غزة.» 

 

جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است

 

با جان‌هایمان. با خون‌هایمان. و با تمام آنچه از روح خدا در آن دمیده شده فدای توایم ای غزه. ای باریکه‌ترین نوار مرزی‌ای که چون خنجری سبز در سینه صهیون فرو رفته است. ای کربلای عصر تمدن. ای گودال قتلگاه. ای زجه‌های تماشای سرهای بریده. ای تراژدی ناتمام قوم محمّد (ص)‌. ما برای فریاد زدن مظلومیتت دنبال بهانه می‌گردیم. و چه بهانه‌ای باشکوه‌تر از سیزدهمین روز آبان. همان خاطره‌ای که هنوز کام آمریکا از مرورش تلخ است و گمان می‌کنند تکرار نخواهد شد؟!  

قسم به شهدای طوفان الأقصی

بیرون‌تان می‌کنیم. به ده هزار شهید طوفان الأقصی قسم، که بیرون‌تان می‌کنیم؛ و داغ خاورمیانه را چون مُلک ری که به دل عمر بن سعد ماند، به دلتان می‌گذاریم. و این سرزمین نه برای چهل سال که برای ابد بر شما حرام خواهد شد. 

 

جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است

 

«قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ ۛ أَرْبَعِینَ سَنَةً ۛ یَتِیهُونَ فِی الْأَرْضِ ۚ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ» خدا فرمود: ای موسی! این سرزمین مقدس به کیفر نافرمانی از خواسته‌های حق تا چهل سال بر آنان حرام شد، همواره در طول این مدت در زمین سرگردان خواهند بود، پس بر این گروه نافرمان و بدکار غمگین مباش.

تماشایمان کنید

ای بدکارانِ قوم موسی (ع). ای به سخره گرفتگان فرمان‌های الهی. و ای رانده شدگانِ از سرزمین موعود. ببینید. ما را به تماشا بنشینید. این مشت‌های گره کرده شوخی نیست. احمدی روشنیم. عماد و جهاد مغنیه‌ایم. رضایی‌نژادیم. ابو مهدی و سلیمانی‌اییم. نوادگانی از نسل حیدر کرار (ع). مردانی که برای کندن درِ قلعه‌های خیبرتان به خیابان‌ها آمده‌اند؛ از آمریکا و فرانسه و سوئد، تا یمن و بحرین و لبنان و ایران. از خانه‌هایی روستایی در صبرا و شتیلا و کفرشوبا تا اردن و عراق و حتی یونان!

 

جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است

 

«بروید به جهنم!» عصبانی است. یکی از همان مردان است. خشم در تمام جان‌اش ریشه دوانده. دختر سه ساله‌اش توی بغل‌اش می‌خندد. اما چشم‌های مرد جوان پر از خشمی است که ریشه در ایمان‌اش دارد: «بروید به جهنم! ما، کم نمی‌آوریم. اگر مَردید دست از سر بچه‌ها بردارید و با ما بجنگید.»

واژه مَرد را حرام‌شان نکن

اگر مَردید؟ نه برادر. آن‌ها مرد نیستند. مرد این‌طور نمی‌جنگد. مرد می‌ایستد. چشم در چشم دشمن. زل می‌زند. دندان بر هم می‌ساید و به خاک و خون می‌کشد. چطور می‌توان نام سربازهای اسرائیلی را مَرد گذاشت وقتی که مثل زنان، پشت گنبد آهنین رو می‌گیرند و بمب پرت می‌کنند؟! واژه مَرد مقدس است. هیبت دارد. نباید آن را خرج کفتارها کرد. 

 

جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است

 

اما به آن مدعیان آزادی و حقوق بشر فقط باید یک چیز گفت، و مگر حرف «مقاومت» چیزی‌ست جز آخرین حرف «حسین» (ع) در گودال قتلگاه: «وَیْحَکُمْ یا شیعَةَ آلِ أَبی سُفْیانَ! إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ، وَ کُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَکُونُوا أَحْراراً فی دُنْیاکُمْ هذِهِ … أَنَا الَّذی أُقاتِلُکُمْ، وَ تُقاتِلُونی، وَ النِّساءُ لَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ» واى بر شما! اى پیروان آل ابى سفیان! اگر دین ندارید و از حساب‌رسى روز قیامت نمى‌ترسید لااقل در دنیاى خود آزاده باشید؛ من با شما جنگ دارم و شما با من، ولى زنان که گناهى ندارند.

گناهکار ماییم!

کودکان که گناهی ندارند. آن چشم‌های معصوم و دست‌های صورتی و کوچک لطیف که گناهی ندارند. آن خنده‌های شیرین که گناهی ندارند. گناه‌کار ماییم که شما را بیش و پیش از این نکوبیده‌ایم. گناهکار ماییم که با شما دست دادیم و به رسمیت شناختیم‌تان. گناهکار ماییم که شانه به شانه ما هتک حرمت کردید و ندیده و نشنیده گرفتیم. اما کجا می‌گریزید؟ و از کدام مردان؟ ما فرزندان سرهای بریده و جگرهای دریده‌ایم. وعده خداوند دور نیست. کمی صبر کنید. 

 

جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است

 

«فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ ۚ وَکَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا» پس چون وقت انتقام اول فرا رسد بندگان سخت جنگجو و نیرومند خود را بر شما برانگیزیم تا آنجا که در درون خانه‌های شما نیز جستجو کنند. و این وعده انتقام خدا حتمی است. این آیه را همیشه با خودتان تکرار کنید، چون جهان به نقطه عطف‌اش رسیده است!

پایان پیام/


در صورت تمایل به مشاهده اخبار استان ها پیشنهاد داریم از طبقه بندی استانی هاب خبری وبانگاه بازدید نمایید.

منبع خبرگزاری فارس
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × 3 =

دکمه بازگشت به بالا