Get News Fast

 

ختم قرآن؛ راز پرواز شهیده اهل سنت

سرتاسر منا پر بود از چادرهایی که حجاج شب گذشته داخل آن استراحت کرده و امروز آماده رفتن به رمی جمرات بودند. هیچ‌کس از چند ساعت بعد خبری نداشت خبری که جهان را تکان داد و قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد آورد.

خبرگزاری فارس گلستان-فاطمه عبدی: صبح پنج‌شنبه دوم مهرماه ۱۳۹۴ همزمان با عید سعید قربان بود که حاجیان آماده شدند تا از منا به سوی جمرات حرکت کنند و آخرین عبادات خود را برای حاجی شدن انجام دهند.

سرتاسر منا پر بود از چادرهایی که حجاج شب گذشته داخل آن استراحت کرده و امروز آماده رفتن به رمی جمرات بودند. هیچ‌کس از چند ساعت بعد خبری نداشت خبری که  جهان را تکان داد و قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد آورد.

ساعتی بعد از حرکت حجاج به طرف رمی جمرات، گذرگاه ۲۰۴ بسته شد و بسیاری از حجاج به علت ازدیاد جمعیت، گرمای بیش از اندازه هوا در لا‌به‌لای جمعیت ماندند و جان به جان آفرین تسلیم شدند.

در یکی از چادرهایی که مربوط به حجاج ایرانی و شهرستان گنبدکاووس بود، ساراگل شیروانی همراه همسرش، برادر، همسر برادر و چند نفر دیگر از دوستان و آشنایان حضور داشتند.

به گفته همراهان این شهیده، خستگی در چهره وی پیدا بود اما آرامشی خاص در چهره‌اش موج می‌زد.

با اینکه از شب قبل، وی شروع به قرائت قرآن و ختم کامل آن تا نزدیکی صبح کرده‌بود اما از همه بانشاط‌تر و پرانرژی‌تر بود.

ختم قرآن؛ راز پرواز شهیده اهل سنت

در حین صبحانه خوردن یکی از هم‌چادری‌ها با خانواده تماس می‌گیرد و جویای احوال بستگان می‌شود که خبر فوت یکی از اعضای خانواده‌اش را می‌شنود و پشت تلفن گریه می‌کند. ساراگل به  دلداری می‌دهد و می‌گوید غصه نخور؛ پرواز به‌سوی خدا برای همه ماست. ما هم یک روزی به سوی او پرواز می‌کنیم.

این مطالب بخشی از آخرین لحظات و خاطرات همسفران شهیده اهل سنت گنبدکاووس، ساراگل شیروانی است.

گفت‌گویی شیرین با پدر و دختر این شهیده که ساکن گنبدکاووس هستند انجام دادم که در ادامه با هم می‌خوانیم.

در ابتدا از دختر این شهیده خواستم تا کمی درباره مادرش بگوید:

المیرا ولی‌پور: مادرم، شهیده ساراگل شیروانی متولد سال ۱۳۳۶ و بازنشسته فرهنگی سه فرزند دارد؛ دو دختر و یک پسر. قبل از سال ۹۴ دوبار دیگر به حج تمتع مشرف شده بودند و با اینکه حج رفته بودند اما این‌بار به طرز عجیبی عشق زیارت خانه خدا را داشت و برای سال اعزام لحظه‌شماری می‌کرد.

خبرنگار فارس: خصوصیات اخلاقی و شاخص این شهیده چه بود؟

دختر شهیده: مادرم زنی صبور، آرام بود؛ قاری قرآن بود و در هر لحظه که زمانی به‌دست می‌آورد قرآن قرائت می‌کرد. هر فردی در بین فامیل و بستگان فوت می‌کرد بدون چشمداشتی برای وی یک قرآن ختم می‌کرد و به طور خلاصه می‌توانم بگویم که اوقات فراغت خود را با قرآن و قرائت آن سپری می‌کرد.

دختر این شهیده ادامه داد: مادرم علاوه بر ختم قرآن، مادرم چند فرزند ایتام و محسنین را از طرف کمیته امداد به سرپرستی قبول کرده بود که بعد از شهادت وی ما عهده‌دار پرداخت هزینه‌های زندگی و تحصیلی آنها و خانواده‌شان هستیم.

فارس: از حال و هوای خانواده در سفر به حج سال ۹۴ بگویید؟

دختر شهیده: مادرم شور عجیبی برای عزیمت در روزهای منتهی به حرکت داشت. در لحظات و ساعات آخر من را صدا زد و نحوه نگهداری و آب‌دادن تمام گل و گیاهانی که در حیاط منزل نگهداری می‌کرد را به من یاد داد و سفارش زیادی برای نگهداری آنها کرد. به شوخی به مادرم گفتم چقدر سفارش گل و گیاهان را می‌کنی! مگر خودت بر نمیگردی؟ مادرم نگاهی به‌من کرد و گفت ای‌کاش می‌شد مقیم مکه باشم و هر روز به زیارت خانه خدا می‌رفتم.

ختم قرآن؛ راز پرواز شهیده اهل سنت

فارس: روز عیدقربان سال ۹۴ فضای خانه چطور بود؟ 

ولی‌پور: خاطرم هست صبح روز عید قربان همه جمع شدیم تا مراسم قربانی را به‌جا بیاوریم و حوالی ساعت ۱۱ صبح بود که یکی از دوستان پدرم که وی هم به حج مشرف شده‌بود تماس گرفت و گفت از پدر و مادر خبری دارید؟ امروز تماس داشتید؟ گفتم برای رمی جمرات رفتند و حوالی عصر تماس می‌گیرم؛

دوباره تماس گرفتند و تاکید کردند حتما با پدرو مادر تماس بگیرم و ببینم حالشان خوب است؟! با گفتن این جمله نگران شدم و پرسیدم اتفاقی افتاده؟ گفتند اینجا کمی شلوغ شده؛ امیدوارم پدرو مادر شما در آن جمع نباشند. با تماس‌های گرفته شده حوالی شب آن روز متوجه شدیم مادرم شهید شده‌است.

آقای ولی پور، همسر شهیده ساراگل شیروانی؛ فردی که تقریبا در تمام لحظات آخر در کنار وی بوده و خاطرات زیادی از این بانوی مومنه دارد. با ایشان در خصوص سفر آخر او با همسرش گفتگو کردم که باهم میخوانیم.

فارس: خاطراتی از قبل از حادثه منا برای ما تعریف کنید؟

ولی‌پور: همسر من الفت و انس خاصی با قرآن داشت و از آنجایی که قاری و حافظ قرآن بود از هر فرصتی برای قرائت قرآن استفاده می‌کرد.

خاطرم هست که شب قبل در چادرهای عرفات در حال استراحت بودیم. همسرم گفت می‌خواهم آخرین ختم قرآن را برای خودم انجام دهم و شروع به قرائت قرآن کرد، من به چادرهای دیگر رفتم و با دوستان گپی زدیم.وقتی برگشتم هنوز همسرم در حال قرائت قرآن بود. از آنجایی که خسته بودم کنار وی دراز کشیدم و زمانی که فرزندان هم تماس گرفتن خیلی کوتاه صحبت کرد و گفت باید امشب ختم قرآن را تمام کنم. خلاصه حوالی صبح بود که ختم وی تمام شد.

بعد از خوردن صبحانه، یکی از همسفران و دوستان به او گفت، پایین لباست کمی خاکی شده‌است، همسرم با خنده‌ای جالب گفت الان به رمی جمرات می‌رویم و همین لباس کفن ما خواهد شد. شاید شب‌زنده داری و ختم قرآن قبل از شهادت، او را از فاجعه آینده مطلع کرده بود. به هرحال ما این صحبت او را جدی نگرفتیم.

فارس: از حادثه و فاجعه منا بگویید؟
همسر شهیده ساراگل شیروانی: متاسفانه در روز فاجعه سوءمدیریت شد و اگر به حجاج خبر میدادند که دیرتر حرکت کنند، این اتفاق نمی‌افتاد‌. برادرخانم بنده و همسرشان با ما همسفر بودند و از ما خواستند به نیابت از آنها رمی جمرات را انجام دهیم و ما هم قبول کردیم.

زمان حرکت شهیده مرجان نازقلیچی هم با ما بود؛ وقتی به گذرگاه ۲۰۴ رسیدیم با موجی از جمعیت و بسته‌شدن خیابان مواجه شدیم.

همسرم، شهیده نازقلیچی و چند نفر از بانوان که همسفر ما بودند، مانند موجی از من جدا شده و به جلو حرکت کردند. من دیگر آنها را ندیدم و خودم هم کمک لابه‌لای جمعیت گرفتار شدم. تا کمر بین شهدا گیر کرده بودم و انبوهی از جمعیت در کنار من به شهادت رسیده‌بودند؛ نه راهی برای نجات خود داشتم و نه کاری برای دیگری می‌توانستم انجام دهم. لحظات واقعا سخت و دشواری بود. غم و اندوه شهدا، نجات افرادی که دست وپا میزدند، نجات خودم برای زنده ماندن؛ در همین حین بود که بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم در یکی از بیمارستان‌ها بودم.

ختم قرآن؛ راز پرواز شهیده اهل سنت

در بیمارستان، هیچ‌کس نمی‌توانست به من بگوید که همسرم شهید شده‌است و وقتی مرخص شدم متوجه شدم همسرم شهید شده‌است.

فارس: چه احساسی داشتید وقتی تنها به ایران برگشتید؟

ولی‌پور: خیلی سخت بود از طرفی غم از دست دادن همسرم و از طرفی مواجه شدن با فرزندان بدون مادرشان؛ واقعا لحظات سخت و زجرآوری بود. فکر میکنم همسرم از چندین سال قبل، زمانی که قاری قرآن شد و ختم قرآن انجام می‌داد راه سعادت و رستگاری را پیدا کرده بود و با ذوق و شوق به سمت خدا پرواز کرد.

فارس: چه انتظاری از مسئولان کشوری و دیگر کشورهای مسلمان جهان دارید؟

ولی‌پور: شهدای منا، مومنین و مومنات واقعی بودند که خداوند در بهترین حالات روحی و معنوی این شهدا را پذیرفت و شهید شدند. اما باید قبول کرد که شهدای منا به معنای حقیقی مظلوم بوده و مغفول ماندند. آنطور که باید و شاید درباره این شهدا صحبت نشد. با توجه به اینکه شمار زیادی از مسلمانان جهان در این فاجعه غمبار شهید شدند انتظار می‌رود هرساله در مراسم حج و در این روز مراسمی و یا یادبودی برگزار شود تا یاد این شهدا همواره زنده بماند.

ختم قرآن؛ راز پرواز شهیده اهل سنت

به گزارش فارس، فاجعه منا یکی از مهم‌ترین حادثه‌های جهانی اخیر بود که در صبح پنج‌شنبه دوم مهرماه ۱۳۹۴ برابر با ۱۰ ذی‌الحجه ۱۴۳۶ قمری اتفاق افتاد؛ در این حادثه  بیش از هفت هزار نفر از حجاج کشورهای مختلف کشته و یا مفقود شدند.

بسته شدن گذرگاه شماره ۲۰۴ و ازدحام جمعیت دلیل اصلی وقوع این حادثه بود و بر اساس آمار منتشر شده، تعداد شهدای زائر ایران اسلامی 464 شهید اعلام شد که از سایر کشورها بیشتر بود.

پایان پیام/۸۳۰۲۱


در صورت تمایل به مشاهده اخبار استان ها پیشنهاد داریم از طبقه بندی استانی هاب خبری وبانگاه بازدید نمایید.

منبع خبرگزاری فارس
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 + 12 =

دکمه بازگشت به بالا