روایت جانباز 70 درصد سرخهای؛ از تبلیغ در جنگ و لبنان تا تألیف و ترجمه روی تخت!
حجتالاسلام «احمد نطنزی»، روحانی سرخهای با 70 درصد جانبازی روزهای تلخ و شیرین فراوانی را در دوران دفاع مقدس و تبلیغ در لبنان پشت سر گذاشته و این روزها، روی تخت به تألیف و ترجمه کتاب مشغول است؛ روایت زندگی پرفراز و نشیب او را در فارس بخوانید. |
خبرگزاری فارس؛ سرخه، سعیده حسنان: رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره در بیانات ارزشمند خود، بر لزوم زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدای دوران دفاع مقدس و گرامیداشت رشادتهای سربازان رشید اسلام، از ایثارگران گرامی گرفته تا جانبازان عزیز، از مدافعان حرم گرفته تا حافظان امنیت ایران، تأکید دارند و فضیلت این کار را کمتر از جهاد و شهادت نمیدانند.
امروز تردیدی وجود ندارد که دشمنان در تلاش برای ایجاد یأس و ناامیدی در ملت غیرتمند ایران هستند و آنچه میتواند آنها را در دستیابی به این هدف مأیوس کند، توجه به روحیه ایثار، شهادتطلبی و گرامیداشت مقام جانبازان، رزمندگان و یادگاران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی است؛ چراکه آنها پرچمداران راه شهدا و خار چشم دشمنان انقلاب هستند.
امروز جمهوری اسلامی ایران امانتی بیبدیل نزد همه ماست و صاحبان و حافظان این امانت در صف اول، جانبازان و خانوادههای شهدا و ایثارگران گرامی هستند.
امانتی که شهدا به ما سپردهاند، باید ابتدا توسط ایثارگران، جانبازان و خانوادههای معظم شهدا و سپس به همت آحاد ملت ایران در تمام اقشار به نسل جدید انتقال یابد و لازم است تا در راستای ایجاد جامعه ولایی که موردنظر شهدای گرانقدر است، از هیچ تلاشی فروگزار نشود.
حجتالاسلام «احمد نطنزی»، روحانی جانبازی است که عمرش را در راه انقلاب و اسلام صرف کرده و امروز با 70 درصد جانبازی، او را روی تخت خانهاش در سرخه یافتیم و با تلاش بسیار، موفق شدیم با این مرد میدان انقلاب و جهاد به گفتوگو بنشینیم.
حجتالاسلام احمد نطنزی متولد سال 1341 در شهرستان سرخه و فرزند حجتالاسلاموالمسلمین زینالعابدین نطنزی است که روحانی شناختهشدهای در این منطقه بود.
حاج احمد از سالهای ابتدایی دوره راهنمایی آن زمان، برای طلبگی راهی قم شد. دیپلم خود را در قم گرفت و درس خارج حوزه را ادامه داد.
تحصیلات او از جهت دانشگاهی، معادل لیسانس و در سطح حوزوی، معادل فوقلیسانس است. حجتالاسلام نطنزی در حال حاضر صاحب 2 فرزند دختر و 6 نوه را در حالی در کنار خود میبیند که حتی برای همکلامی با ما، نمیتوانست بنشیند و روی تخت دراز کشیده بود و با صمیمیت خاصی به پرسشهایمان پاسخ میداد.
کودکی متفاوت با پذیرایی از روحانیان اعزامی به سرخه
– از او درباره دوران کودکیاش پرسیدم که آن سالها را چگونه گذرانده است؟
نطنزی: دوران کودکی ما به بازی و پذیرایی از میهمانان مرحوم پدرم گذشت. پدر هر سال در ایام محرم و غیرمحرم و به مناسبتهای مختلف، میهمانانی از روحانیان داشت که آنها را برای سخنرانی دعوت میکرد و خانه ما محل پذیرایی از آنها بود و ما هم در کنارشان بودیم.
بیشتر اوقات ما آن زمان در مسجد میگذشت و مکبر مسجد بودم. در عین حال، در فعالیتهای فرهنگی و خدماتی در مسجد مشارکت میکردم.
ساعاتی از اوقات ما هم به بازی، مدرسه و با معلمان دوران رژیم گذشته سپری میشد؛ تا اینکه سیکلم را گرفتم و راهی قم شدم.
فارس: تحصیل خود را در زمینه علوم حوزوی از چه زمانی آغاز کردید؟
نطنزی: از حدود سال 1356 تحصیلات حوزویام را آغاز کردم و 14 تا 15 سال در قم بودم. دوران مقدماتی را گذراندم و سپس، دوران درس خارج را هم با شاگردی در محضر آیتالله فاضللنکرانی آغاز کردم.
بعد از آن به جبهه رفتم و مدتی در میدانهای نبرد حق علیه باطل رفتوآمد داشتم.
از معاونت روحانیون سپاه قدس لبنان تا خاطره تلخ یک حادثه
فارس: حضورتان در لبنان از چه زمانی آغاز شد و چطور تجربهای بود؟
نطنزی: چون به زبان عربی و انگلیسی علاقه زیادی داشتم، سعی کردم آنها را فرابگیرم و مسؤولان وقت در آزمونی متوجه شدند که میتوانم به زبان عربی سخن بگویم و مرا به لبنان اعزام کردند.
این اعزام بعد از مفقود شدن حاج احمد متوسلیان در سال 1361 اتفاق افتاد. در نخستین سفر خود به مدت چهار ماه در لبنان حضور داشتم و بعد نیز رفتوآمدم به لبنان تا سال 1369 ادامه داشت.
آن زمان، مسؤولیتی با عنوان معاونت امور روحانیون نمایندگی ولیفقیه در سپاه قدس لبنان به من داده شد.
به مدت یک سال در این سمت فعالیت میکردم و طی آن سالها چون رفتوآمد زیادی به لبنان داشتم و مناطق و شهرهای مختلف را میشناختم، مسؤولیت امور روحانیون به من داده شده بود.
کارهای روحانیانی را که برای تبلیغ به لبنان میآمدند، انجام می دادم و آنها به مناطق مختلف برای تبلیغ معرفی میشدند.
نزدیک به یک سال به این کار مشغول بودم و قرار بود فعالیتم در این حوزه با توجه به تعهد پنج سالهای که داده بودم، طول بکشد.
یک سال که گذشت، در اواخر اسفندماه سال 1369 به ما فراخوان حضور در نشست سراسری نمایندگان ولیفقیه از سراسر ایران که در تهران برگزار میشد، داده شد و من هم باید برای ارائه گزارش کار در این فراخوان شرکت میکردم.
در این مراسم حضور یافتم و در روز سوم سمینار در جاده قم- تهران، خودروی ما واژگون شد و از آن زمان، از ناحیه گردن قطع نخاع شدم و تا الآن در شرایط تخت و ویلچر به سر میبرم.
بعد از آن نیز مدتی را در قم بودم و به دلایلی همراه با خانواده به مشهد رفته و نزدیک به 15 سال آنجا ساکن شدم.
توجه به کتاب؛ از تألیف تا ترجمه
فارس: اتفاق تلخی بود. در حال حاضر، فعالیتهای شما بیشتر در چه حوزههایی است؟
نطنزی: اوایل بهعلت شرایط موجود، فعالیتهای پژوهشی انجام میدادم و 2 کتاب تألیفی داشتم و بعد بهعلت سختی کار با توجه به اینکه دستانم توانایی نوشتن را نداشتند، به کار ترجمه پرداختم.
مقالاتی را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردم؛ ولی از عربی به فارسی نزدیک به پنج یا 6 جلد کتاب از من چاپ شده است که بیشتر این کتابها مربوط به مرکز پژوهشهای قرآنی آستان قدس رضوی است.
2 جلد از این کتابها در زمینه ترجمه با عنوانهای «همقسم» و «پای مردی تا پای دار» (زندگینامه شهید زید بن علی (ع) فرزند امام سجاد (ع)) کتاب برتر سال از سوی آستان قدس رضوی شناخته شد.
همچنین کتاب «کربلا؛ از دیروز تا امروز» یک دایرةالمعارف خوب در رابطه با کربلاپژوهی بوده که مرکز پژوهشهای قرآنی آستان قدس رضوی آن را چاپ کرده است.
کتابهای «مهارتهای ارتباطی از نگاه قرآن و روایات» و «نگاه قرآنی به آزمون الهی» از تألیفهای بنده است که کتاب دوم یک درس قرآنی است و بهصورت مشترک با یکی از دوستان طلبه نوشتیم.
فارس: کتاب «همقسم» روایت خاصی دارد. درباره این کتاب بیشتر برایمان بگویید.
نطنزی: همقسم، کتابی درباره همسر شهید سیدعباس موسوی، دبیرکل سابق حزبالله لبنان بوده که نامش «امّ یاسر» است.
این کتاب خواندنی در مؤسسه قلم در مشهد رونمایی شد و توصیه کردم زوجهای جوان این کتاب را بخوانند؛ چراکه بسیار درسآموز و الهامبخش است.
در این کتاب، نمونه یک بانوی فرهیخته و شایسته به نمایش گذاشته شده است.
فارس: بهعنوان یک نویسنده، تعریف شما از جنگ و دوران دفاع مقدس باید متفاوت باشد.
نطنزی: بله. دوران جنگ، دورانی پرافتخار، طلایی و امتحان بزرگی بود که پیش آمد. همان امتحانات و ابتلائات دوران هشت سال دفاع مقدس زمینهای برای رشد و تعالی جامعه ما شد.
خون شهدا در ایجاد موج بیداری در جهان اسلام بسیار تأثیرگذار بوده است. اقتدار ایران از همان دوران جنگ پایهگذاری شد تا دشمنان به خاک ایران طمع نکنند.
اقتداری که ما اکنون داریم، مرهون تلاشها و فداکاریهای رزمندگان و شهدایی است که در دوران جنگ داشتیم.
خاطرهای از معلم دوران شاه و تحصیل در حوزه!
فارس: تأثیرگذارترین فرد در زندگی شما چه کسی بوده؟
نطنزی: تأثیرگذارترین فرد در زندگی من، مرحوم پدر بزرگوارم بود. عادت داشت که فرزندان خود را در انتخاب شغل، حرفه و مسؤولیتهای آینده آزاد میگذاشت، بدون اینکه ما را برای حضور در حوزه علمیه تشویق کند یا چیزی بگوید.
رفتارش را در برخورد با مردم منحصربهفرد میدیدم. محبوبیت اجتماعی داشت و میتوانست از کار مردم گرهگشایی کند.
یک روحانی خاکی، مردمی و تمامعیار در تراز یک روحانی فداکار در خدمت به مردم بود. فرد ایدهال، خوب و سرمشقی برای من بود و میدیدم که یک روحانی تا چه اندازه میتواند به مردم و جامعه خدمت کند و آن را رشد دهد.
خودم از رفتار پدرم الگو گرفتم و خودانگیخته راهی حوزه شدم و راهی جز حوزه و طلبگی در ذهنم خطور نمیکرد.
در زمان شاه، تبلیغات علیه روحانیت وسیع بود و در دوران راهنمایی بودم که برگههایی را در مدرسه به ما دادند و گفتند انتخاب رشته کنید که در آینده میخواهید چهکاره شوید؟
هر کس چیزی نوشت و بین رشتهها، رشتهای بود با عنوان رهبری دینی و من آن را علامت زدم. معلمی داشتیم که من گفت: «نطنزی! میخواهی ملا شوی، مواظب باش …» و بقیه دانشآموزان شروع به خندیدن کردند.
بههرحال، در آن دوران شرایط ناگواری برای جایگاه روحانیت بود و آنها روحانیان را برنمیتابیدند و تبلیغات علیه روحانیت بسیار وسیع بود.
فارس: تأثیرگذارترین کاری که در زندگی انجام دادید، چه بود؟
نطنزی: این با خداوند متعال است که کدام کار مرا را پذیرفته باشد و بهزعم خودم، اصلاً کاری انجام ندادهام.
بهطور کلی، انسان وقتی با جوانان است، حال خوبی دارد. چه در جلسات و کلاسهایی که در لبنان داشتم و چه در ایران، وقتی با جوانان کار میکنم، احساس انرژی و روحیه بیشتری در وجودم دارم.
از اینکه بتوانم در نسل نوجوان و جوان به خواست خداوند متعال تأثیری بگذارم، لذت میبرم.
فارس: چند سالگی راهی جبهه شدید؟
نطنزی: حدود 18 سالگی راهی جبهه شدم و بهصورت پراکنده در جبهه حضور داشتم و به شکل مستمر نبوده است. درمجموع، نزدیک به یک سال و نیم تا 2 سال به جبهه رفتوآمد داشتم و عمدتاً کارم تبلیغی بود.
در این مدت، با نیروی انتظامی، چند مأموریت در ارتش و با سپاه بودم و نزدیک به 10 ماه در سال 1361 در منطقه کامیاران کردستان در سپاه خدمت میکردم.
چون در آن دوران طلبهای که به زبان عربی مسلط باشد و بتواند سخنرانی کند محدود بود، ما را برای لبنان زیاد فرامیخواندند و از سال 1361 تا سال 1369 رفتوآمد به لبنان زیاد بود.
وقایع تلخ و شیرین جنگ؛ میدانی برای باروری استعدادها
فارس: وقایع دوران جنگ را چگونه دیدید؟
نطنزی: در دوران جنگ، وقایع تلخ و شیرین زیاد بود. همه آنها نمایشگاهی از اراده، رشد، فداکاری، تکامل جوانان و میدان برای بارور شدن استعدادهای نوجوانان و جوانان بود.
هر بخشی از این وقایع برای ما الهامبخش است. آن هشت سال وقایع بسیاری اتفاق افتاد که هنوز هم اثر کمی از آنها در رمانهای جنگ و کتب دفاع مقدس آمده و عمدتاً مسائلی که در آن دوران رخ داده، باقی است.
شور و حالی که در جوانان بسیجی یا بچههای سپاهی بود، هر کس در آن دوران حضور داشت، این حال و هوا را لمس میکرد.
حالتهای شبانه، مناجات، تهجدها، خلوص نیت، صفای باطن و پاکی رزمندگان از نزدیک قابل مشاهده بود.
اینکه مسأله مرگ برای آنها موضوع حلشدهای بود و آنها از دنیا و ازجانگذشته بودند، باعث میشد تا ذرهای از ناپاکی و شرک خفی در آنها کمتر پیدا شود.
رزمندگان با انگیزههای مختلف به جبهه میآمدند؛ اما اکثریت آنها به این نیت بود که بتوانند فرمان امام راحل را در مسائل جنگ پیش ببرند و از وی اطاعت کنند.
میرفتم و نامه مینوشتم که لبنان هستم!
فارس: خانواده با حضور شما در جبههها موافق بودند؟
نطنزی: بله. خانواده اصلاً مشکلی نداشتند و مرحوم ابوی هیچوقت ما را مؤاخذه نمیکرد و نمیگفت به جبهه نروید یا یکی یکی بروید.
برادرم، محمود، نیز بهصورت مکرر به جبهه رفتوآمد داشت. پدرم نهتنها مانع نبود؛ بلکه مشوق هم بود؛ چون در آن دوران همه جوانان به جبهه میرفتند و این موضوع چیز عجیبی برای پدرم نبود.
مادرم هم دل بیباکی در این مسائل داشت و میگفت همه به جبهه میروند و شما هم باید بروید و این وظیفه شماست. حتی یکبار هم موقع رفتن ما منفعل نشد و با خوشحالی از ما خداحافظی میکرد.
خیلی از اعزامهای من به جبهه از قم بود و آنها شاهد اعزام من نبودند. در خیلی از موارد از حضور من در لبنان هم اطلاع نداشتند، من از قم میرفتم و نامه مینوشتم که من در لبنان هستم.
فرماندهان جنگ در کار پیشقدم بودند
فارس: چرا وقتی حرف از جنگ میشود، نسل شما بیشتر از معنویت جبهه میگویند؟
نطنزی: وجه شاخص جبهه، همان معنویت است که چیز کمیابی در محیطهای معمولی است.
رزمندگان ما تنها این بعد را نداشتند؛ بلکه ابعاد دیگر وجود آنها مخصوصاً ارتباطگیری با دوستان، رفاقت و پیوندی که بین آنها برقرار بود، شوخی و خنده و تفریحهای سالم، همکاری، اتحاد و تعاملی که در کارها بود، را هم میدیدیم.
سلسلهمراتب فرماندهی آن زمان در کار نبود و فرمانده مثل بقیه در کارها پیشقدم بود. این موارد در مسائل فکری و عملی، جنبههای مختلفی دارد؛ ولی معمولاً اثر معنوی آنها شاخص است و خیلیها به دنبال آن هستند و نمیتوانند آن را در خود محقق کنند.
چون فضایی برای رشد معنوی انسانها در جبهه فراهم بود، این مسأله تبلور شاخصی بین رزمندگان داشت.
در دوران جبهه در قسمتهای مختلف بودم؛ ولی شیرینترین خاطرات من از رزمندهها و مناجات شبانه آنها در دژ خندق و در پاسگاه زید است.
فداکاری، روحیههای معنوی و تهجدها و راز و نیازهای آنها با خداوند همیشه به یاد میماند؛چراکه ناظر، شاهد و شنونده آن صحنهها بودم.
جنگ امروز را چه کنیم؟
فارس: جامعه امروز به نظرتان چطور جنگ را تصور میکند؟
نطنزی: امروز تصاویر جبهه در جامعه کمرنگ شده است؛ ولی ما وقتی رویشهایی را امثال شهید حججیها و دیگر شهدای مدافع جنگ میبینیم، امیدوار میشویم و اینها نشان میدهد که همچنان حرکت بسیجیوار و فداکارانه در مسیر تحقق اهداف انقلاب اسلامی ادامه دارد و متوقف و شمع انقلابیگری دوران جنگ خاموش نشده است.
این رویشها نشان میدهد که جامعه هنوز ظرفیت پرورش چنین گلهایی را دارد و چون باغبانی حاذق، این باغ را اداره و گل و گیاه را در مسیر درست هدایت میکند و باغبانی بر اساس اصول درست انجام میشود، ما رویشهای جدید را در باغ انقلاب میبینیم. شهدای مدافع حرم نمونههایی از این گلها هستند.
اتفاقاً جوانان امروز در دوران سختتری خودشان را به همان روحیههای رزمندگان ما رساندند و روحیهها را در خودشان بارور کردند و توانستند به مراحل سختتر از آنها برسند و فداکاریهای سنگینتری نسبت به رزمندگان دوران دفاع مقدس انجام دهند.
آن دوران، شرایط و التهابات جنگ و بستر حضور فراهم بود؛ اما اکنون همه اسیر روزمرگی، غفلت و زرقوبرق دنیا شدهایم و شرایط برای رشد در مسیر معنویت و فداکاری برای دین سختتر شده است؛ اما نمونههای فراوانی از حضور جوانان در میدان دین و اسلام وجود دارد.
جنگ امروز ما، جنگ فرهنگی، نرمافزاری، رسانهای، مجازی و اقتصادی با دشمن است و کسانی که مسؤولیت دارند، باید جنگ اقتصادی را جدی بگیرند.
نیروهای فرهنگی نیز باید آن چیزی که مقام معظم رهبری فرمودند، یعنی تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی بیشتر توجه کنند و پیگیر این مسأله و خودشان در صحنه حاضر باشند.
وقتی رژیم صهیونیستی پایگاهها را میزد!
فارس: لحظهای که مجروح شدید، همانی بود که آرزویش را داشتید و انتظارش را میکشیدید؟
نطنزی: هر کسی دوست دارد که در میدان نبرد با دشمن مستقیم درگیر باشد. ما به لبنان که میرفتیم، خطرات زیادی ما را تهدید میکرد؛ حتی هواپیمایی که با آن سفر میکردیم، هر دو ماه یک پرواز نظامی بین ایران و سوریه داشت.
آن زمان به ما میگفتند شاید رژیم صهیونیستی متوجه شود و این هواپیما را در هوا بزند؛ یک هواپیمای مخفیانه، امنیتی و باری بود که رفتوآمد با آن انجام میشد.
در لبنان که بودیم، رژیم صهیونیستی پایگاهها را میزد و پایگاه ما در معرض بود و حتی خبر هم میداد که پایگاه را تخلیه کنید.
حتی در مدتی که در کامیاران کردستان بودم، هر روز برای تبلیغ به روستاها میرفتیم. آن دوران کمین زدن به رزمندگان و مینگذاری در کردستان زیاد بود. یکبار خودمان هم در کمین گیر افتادیم و با ترفندی راه فرار پیدا کردیم.
یک شب به یکی از مقرها رفتیم و تا برگشتیم، دیروقت شد و در آن شب، کوملهها منور زدند و از دو طرف تیراندازی شروع شد.
بههرحال، خطراتی بود و تقدیر الهی این بود که در حادثه تصادف این اتفاق برای من بیفتد و به رضای خداوند راضی هستم.
وقتی یک سوم طلاب مدرسه شهید شدند!
فارس: آیا در دوران جبهه موردی بود که از دوستان نزدیک شما شهید شوند و اثر خاصی روی شما بگذارد؟
نطنزی: بله. در مدرسهای درس میخواندم که حدود 120 طلبه داشت و نزدیک به 30 یا 40 نفر از آنها شهید شدند و آنها، همه از دوستان صمیمی من بودند.
زمانی که در مدرسه علمیه سعادت درس میخواندم که برای آیتالله جوادیآملی بود، در طبقه سوم حجرهای داشتم و یک همحجرهای داشتم که اهل قلعه نوخرقان یکی از روستاهای شاهرود بود.
بسیار با این دوستمان مأنوس بودیم. خبر شهادت او بر من اثر عجیبی گذاشت؛ همچنین شهادت شهید عبدوس که از سمنان اعزام شد و در مدرسه ما درس میخواند.
جلوههای زیبای رفتارهای ایثارگرانه جوانان امروز
فارس: چه راهکاری برای ترویج تفکر ایثارگری در جامعه وجود دارد؟
نطنزی: در عصر حاضر، توجه به مباحث معرفتافزایی و عقیدتی بین جوانان و نوجوانان مهم است.
ایثارگری یک رفتار است و این رفتار هم باید برخاسته از یک تفکر، جهانبینی و منشی باشد.
باید در قالب پایگاههای بسیج و کانونهای فرهنگی روی این موارد کار شود. امروز زمینه برای سرزدن رفتارهای ایثارگرانه از جوانان فراهم است؛ ولی اقدامات عقیدتی، زیربنایی، اخلاقی و معنوی بسیار اثرگذار است و باید در جمعهای تشکیلاتی روی آن کار شود.
بههرحال، از همین اردو رفتنها و دور هم جمع شدنها باید شروع شود و زمینه رشد، فداکاری و ایثارگری در آنها شکل بگیرد.
مربیان در این خصوص نقش اساسی دارند. دستگاهها، پایگاهها و ارگانها روی نیروهای خود کار فکری، فرهنگی و عقیدتی کنند و خودشان هم در مسائل ایثارگری الگوی اخلاقی باشند.
هم الگوی عملی لازم است و هم از جهت فکری و اعتقادی باید ساخته و پرداخته شود و ایثارگری بهعنوان یک ارزش در آنها رشد پیدا کند.
فکری به حال مشکلات جانبازان و معلولان کنید!
فارس: درخواست و انتظار شما از مسؤولان و جامعه بهعنوان یک جانباز چیست؟
نطنزی: من کسی نیستم و خاک زیر پای جانبازان هم نمیشوم و نمیتوانم به نمایندگی از آنها صحبت کنم؛ چون کاری انجام ندادهام.
دردی که آنها کشیدهاند و رنجی که بردند، با مسائلی که من با آن درگیر هستم، قابل قیاس نیست. آنها نباید مغفول واقع شوند و با مشکلات زندگی دستوپنجه نرم کنند و کسی از آنها خبری نگیرد.
نهفقط جانبازان، بلکه معلولان که جامعه آنها هم در کشور ما کم نیست، حق حیات دارند و باید جامعه برای آنها تسهیلاتی را در نظر بگیرد.
نزدیک به چهل و چند سال از انقلاب میگذرد و برای نمونه یک واگن قطار ویژه معلولان و جانبازان تدارک دیده نشده است که حداقل در سفر با مشکل مواجه نشوند.
مبلمان شهری باید بهگونهای باشد که معلولان و جانبازان تردد راحتتری داشته باشند.
در حوزه درمان و پیگیریهای درمانی که باید انجام گیرد و پایشهایی که باید نسبت به آنها در فاصله 6 ماه تا یک سال اتفاق بیفتد، تا آنها مبتلا به امراض و مشکلات جسمی نشوند که قابل علاج نباشد یا دیرهنگام متوجه شوند؛ باید بهصورت مرتب زیرپوشش باشند و پیگیریهای جدی انجام شود.
بعضی از این افراد در شهر ساکن هستند و امکانات و دسترسیهای آنها به بنیاد شهید و امور جانبازان بیشتر است و بعضی در روستاها زندگی میکنند و دسترسیهای آنها کمتر و با فقر دستوپنجه نرم میکنند.
اینها مواردی است که از مسؤولان انتظار میرود به آنها توجه کنند. کسانی که واقعاً از وجود خود برای این انقلاب گذشتند و حالا در یک سفر، جابهجایی و درمان مشکل پیدا کنند و این برای جامعه ما خوب نیست.
جامعه نیز قدردان جانبازان هستند و امیدواریم لیاقتی در ما باشد که بتوانیم دین خود را نسبت به این انقلاب و جامعه ادا کنیم.
همچنان ایستادهایم …!
فارس: با وجود همه این مشکلات و تنگناهایی که با آن مواجه هستید، هنوز هم اعتقاد دارید جنگ سبب رشد جامعه ما شد؟
نطنزی: امام راحل (ره) جنگ را نعمت معرفی کرد و امروز ملت ایران پی برده است که تمام عزت و سربلندی ما در دنیا که موجب شده تا دشمنان جسارت تجاوز به نظام اسلامی را نداشته باشند، از برکت مجاهدتهای شهدا و خانوادههای آنهاست و ما همچنان ایستادهایم!
در اثر تحریمهای دشمنان، امروز جمهوری اسلامی تبدیل به قدرت اول علمی و فناوری در سطح منطقه شده و ملت ایران آموخته است که مقاومت مقابل فشارها، نزول برکات الهی را به دنبال خواهد داشت. پس با ادامه دادن راه شهدای گرانقدر راه سرفرازی کشور را همراه خواهیم کرد.
پایان پیام/74000/م/
در صورت تمایل به مشاهده اخبار استان ها پیشنهاد داریم از طبقه بندی استانی هاب خبری وبانگاه بازدید نمایید.
منبع | خبرگزاری فارس |