امید و پاسداشت در کنار هم بودنها، ۲ فلسفه اصلی جشن شب چله
در کنار هم بودن، همراه هم شدن و استفاده از تجربیات کهنسالان از آئینهای شب چله است. زیرا با عنایت به آن که شب یلدا تنها یک دقیقه طولانیتر از شبهای ما قبل خود است تنها عامل نماد شدن این شب اهمیت موضوع با هم بودنها حتی به قدر یک دقیقه بیشتر به رغم تلاش بادهای سخت و جانفرسای حوادث مختلف برهمزننده جمع یاران همدل بوده است. |
وبانگاه به نقل از خبرگزاری فارس:
خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری| تقویم و مناسبتهای تقویمی از گذشته در ایران مورد عنایت قرار میگرفته است و گاهشماری بر اساس مفاهیم کشاورزی، یکی از روشهای جالب توجه است.
از آن جایی که در گذشته عمدتا تامین نیازهای اولیه معیشت مردم از راه کشاورزی بوده، در تقویم کشاورزی کهن ایران چندین مناسبت خاص دیده میشود و روزهایی مانند ابتدای مهر و فروردین که طول شب و روز برابر است، اعتدال بهاری و پاییزی نام گرفته است و گاهشماری ایام بر مبنای آنها تنظیم میشده است.
انقلاب زمستانی
دقت به تغییرات طبیعت و تبدیل فصلهای بهاری و پاییزی و یا تابستانی و زمستانی و تغییرات ایجاد شده در شب و روز برای مردم ایران حائز اهمیت است، از همین رو روز اول زمستان و روز اول تابستان که در آن فاصله شب و روز به حداکثر میرسد، مورد توجه قرار گرفت و از آن به عنوان انقلابهای تابستانی و زمستانی یاد میشود.
در این بین میانه این فصول یعنی اوج تمام توانمندیهای نیروهای طبیعت که با عنوان چله برای معرفی آنها مورد استفاده قرار میگیرد. با این همه برای مردم این دیار پاسداشت شب چله فصل پایانی سال یکی از مناسبتهای مهم از دوران باستان تا کنون بوده است.
از آن جایی که بیشتر تولیدات مردم چهارمحال و بختیاری در حوزه کشاورزی بوده است گاهشماری کشاورزی برای آنها اهمیت بالایی دارد و مردم این استان با کشت و کار زندگی خود را میگذرانند از همین رو فارغ از افسانههای مختلف در خصوص شب چله فرارسیدن اولین روز زمستان و آخرین شب پاییز برایشان نویدبخش نزدیکی و فرارسیدن بهار است.
پا گذاشتن روی سفال گندمها خبر از برفی زود هنگام میدهد
روایتی قدیمی در بین کشاورزان این دیار وجود داشته که پا گذاشتن بر روی برف به منزله پا گذاشتن بر روی کاه و کلش (سفال) گندم بوده که این باور نشان از امید به آینده دارد.
در مناسبات و آیینهای شب چله مسئله امید اهمیت بالایی دارد و داستانهای مختلف مانند ننه سرما و فرزندانش، بلعیده شدن خورشید توسط اهریمن و بازپسگیری آن، بیدار ماندن مردم به امید بازپسگیری خورشید همه در پیرامون موضوع امید در حال چرخش است.
جوجهها را چرا آخر پاییز میشمارند؟
بر این اساس ضربالمثل کنایی شمردن جوجهها در آخر پاییز را مادرانی که خانه آنها دارای بافت و معماری سنتی بود انجام میدادند و در عصر آخرین روز پاییزی جوجههای تولید شدهشان از ابتدای فصل تابستان را یکی یکی میشمردند تا به رغم تمایلات و بروز آفتها نتیجه ۶ ماه زحمت خود را ببینند.
در گذشته مرغ در فصل بهار یا تابستان در همان خانههای قدیمی، جوجهآوری داشت و این جوجهها برکت خانه محسوب میشد. زیرا بخشی از اقتصاد خانوار در گذشته از طریق دامداری و پرورش محدود طیور تامین میشد و داشتن انواع ماکیان نیز بخشی از موضوعات مربوط به تامین مایحتاج غذایی آنان محسوب میشد. از این رو حفظ تکثیر طیور برای خانوادهها از اهمیت بالایی برخوردار بود و تلاش برای زنده ماندن جوجهها همیشه از سوی بانوان خانه دنبال میشد.
از آن جایی که در منطقه مرکزی ایران ماه آذر یا قوس دارای سرمای سخت و خشکی بود که گاه باعث تلف شدن طیور و حتی دامهای خانوارها میشد از این رو زنان خانه سعی میکردند تحت هر شرایطی از جوجههای تولیدیشان نگهداری کنند تا جوجهها زنده بمانند و این زنده ماندن جوجهها برای زنان و دختران خانه یک ارزش و امتیار محسوب میشد و شمارش آنها در آخرین روز پاییز نشان میداد که زنان و دختران به اقتصاد خانوار توجه ویژهای داشته باشند.
از سوی دیگر از جهات فرهنگی نیز جوجهها نماد آمال و آرزوهای انسانها تلقی میشد و جوجه هر کسی به آخر پاییز رسیده بود بیانگر آن بود که به آرزوهایش جامه عمل پوشانده شده است.
پس از شمارش جوجه از سوی مادر خانواده مراسم شب چله شروع میشد. این شب نمادی از وحدت و همدلی بین خانوادهها محسوب میشد که برپایی کرسی، شعرخوانی، استفاده از شبچرهها، دستپخت زنان، آش کشک و کدو، تفألزدنها، شاهنامهخوانیها، سنایی و حافظخوانیها، بهرهگیری از کشمشهای حاصل از انگورهای آویخته در انگوربندها، تناول سه محصول قرمز رنگ انار، هندوانه و سنجد، برف و شیره و بورانی لبو (چغندر) و ماست و کشک در این شب باب بوده است.
گرامیداشت شب چله دارای پیش زمینههایی بود که بر این مبنا قبل از فرارسیدن این شب خاص تمهیدات و پیشآئینهایی برای این شب در نظر گرفته میشد که یکی از این تمهیدات ذخیره تنقلات و میوههای مرسوم در آن دوران بود.
عمده فعالیتها نیز در این زمینه توسط بانوان انجام میگرفت زیرا آیینها و جشنهای ایرانی عموما جشنهای بانوانه هستند، یعنی مدیریت، هدایت و برنامهریزی آنها عموما بر عهده بانوان است و آقایان در این بین تنها نقش معین و کمکی را اجرا میکردهاند.
تبرک کردن آجیل شب یلدا به دست آجیلبریزها
در دهکرد قدیم (شهرکرد امروز) بادام، گردو، گندمک، شاهدانه، برنجک و نخودچیهای شور و شیرین از دیگر تنقلات شب چله محسوب میشدند که بانوان قبل از فرارسیدن شب چله اقدام به فرآوری آن میکردند، اما معتقد بودند باید بخشی از کار آمادهسازی این خوردنیها به آجیل بریز محل که معمولا نیز از سادات و معروفترین سید محسن و سپس باقر حشمت دهکردی بودند، سپرده شود تا این تنقلات متبرک شوند.
فراهم آوردن میوه برای شب چله نیز همواره در دستور کار قرار داشت که یکی از آنها سنجد بود. جالب آن که در این صفحات کسی باغ سنجد ندارد و عموما این درخت در محل عبور کشاورزان و در حاشیه نهرهای آب به صورت وقفی کاشته میشد و همه حق داشتند از میوه آن استفاده کنند. از آن جایی که پوست این میوه نارنجی مایل به قرمز است برای تکمیل تدارکات شب چله رنگ آن یک نماد خاص محسوب میشده است.
انار، هندوانه و کدو تنبل به علت قرمز بودن آنها در اواخر فصل تابستان و اوایل فصل پاییز که توسط مردان خانواده به هنگام کشت سایر محصولات تولید و تدارک دیده، عموما در یک جای خشک مانند کاهدان خانه به دور از جریان هوا آویزان و نگهداری میشدند.
رنگ قرمز در شب چله نماد نور، گرما و سرور
توجه به رنگ قرمز در شب چله به علت نماد نور، گرما و سرور است، بنابراین همانطور که عنوان شد سنجد، انار و هندوانه و نیز بهرهمندی از خوردنیهایی چون کشک و چغندر پخته (لبو) و شیره و برف چنان چه تا آن هنگام هفتمین برف بر زمین باریده بود در سفره شب چله گنجاده میشد.
پخت آش کشک کدو از دیگر آئینهای شب چله در چهارمحال و بختیاری و به خصوص در شهرکرد (دهکرد) بوده است با کدوی ذخیره شده و کشک تهیه شده در تابستان، آش مفصلی برای شب چله تدارک دیده شده و در ظرفهای سفالین بزرگ تغار (تاغار) ریخته میشد تا با قاشقهای چوبی بزرگ بین افراد خانواده که در حاشیه کرسی گرم نشسته بودند در خانه بزرگتر خاندان تقسیم شود.
آش کشک خالته، بخوری پاته، نخوری پاته
عموما بهترین آشهای کشک کدو توسط عمه خانومها و خاله خانومها طبخ و اگر کسی غایب بود سهم او کنار گذاشته میشد که باعث شد ضربالمثل آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته از این موضوع ریشه پیدا کند.
در کنار هم بودن، همراه هم شدن و استفاده از تجربیات کهنسالان از دیگر آئینهای شب چله است. زیرا با عنایت به آن که شب چله تنها یک دقیقه طولانیتر از شبهای ماقبل خود هست تنها عامل نماد شدن این شب اهمیت موضوع با هم بودنها حتی به قدر یک دقیقه بیشتر به رغم تلاش بادهای سخت و جانفرسای حوادث مختلف برهمزننده جمع یاران همدل بوده است.
در این شب و در دورهمیهای خانوادگی از تجربیات و خاطرات بزرگترها استفاده میشد، در این شب بزرگترها خاطرات را برای سایرین بیان میکردند. این شب در کنار محفل گرمابخش کرسی برگزار میشد و میزبانان هر آنچه داشتند را نیز در طبق اخلاص برای پذیرایی از مهمانان میگذاشتند.
خواندن کتابهایی مانند حمله حیدری، امیرارسلان نامدار، فلکناز، هفت لشکر (شاهنامه)، حیدر بیک و… در بین خانوادههایی که در بین اعضای ایشان کسی سواد خواندن و نوشتن داشت نیز مرسوم بود. نشستهایی به یاد ماندنی که از غروب آفتاب آغاز میشدند و تا فرارسیدن بامداد روز اول زمستان ادامه پیدا میکردند.
شب چلهای برای نوعروسان
یکی دیگر از آیینهای پیوسته به شب چله رسم هدیه بردن برای نوعروسان یک روز مانده به آغاز این شب، توسط خانواده داماد بوده است. بر مبنای این رسم بسیار قدیمی خانواده داماد و افرادی مانند خاله خانم، عمه خانم، مادربزرگ که به داماد علاقهمند هستند، هدایایی را برای نوعروس خانواده در نظر میگرفتند و عموما این هدایا را در قالب طبقها و سینیهای تزیین شده با نام خنچه (خوانچه) یک یا ۲ روز قبل از شب چله برای نوعروس به خانه وی به عنوان هدیه میبردند که بیانگر نوعی تجدید و استمرار مودت و دوستیها بوده است تا خانواده داماد به این شکل نمادین بگویند هیچگاه عروسمان را فراموش نکرده و نخواهیم کرد.
امروزه با فاصله گرفتن از سنتهای گذشته و ورود مظاهر زندگی مدرن در خانوادهها گردهماییهای صمیمی و گسترده دیگر جایی ندارند و صله ارحام بسیار کم رنگ شده است. بیتوجهی به نقش بزرگترها در جامعه امروزی و عدم تکریم پیرزنان و پیرمردان که داعیهداران اصلی آئینهای شب چله هستند بسیاری از آداب و رسوم این شب را تحت تاثیر قرار داده است. به همین واسطه دیگر از شاهنامهخوانیها و تفال به دیوان حافظ در شب چله خبری نیست و جوانان به این مقولههای مهم فرهنگی توجه لازم را ندارند که میطلبد برای ترویج فرهنگ شاهنامهخوانی در این شب، این داستانها به روز و با زبان امروز برای نسل جوان بازگو شوند و برای احیای فرهنگهای گذشته و ارتقای سطح فرهنگی جامعه باید نهادها و انجمنهای مردمی و سمنها وارد میدان شده و فعالیتهای فرهنگی از تصدیگری دولت خارج و مردمی شوند.
اگر چه نباید فراموش کرد مردم ایران زمین کسانی هستند که امکان دارد رسومات و آئینهای کهن ایرانی را به علت شرایط اقتصادی، چشم و همچشمی، بیماری و بروز بحرانهایی مانند همهگیری کرونا کمرنگ کنند، اما بیرنگ نمیکنند، اکنون تکنولوژی به کمک آمده تا مردم در این شب با یکدیگر ارتباط صوتی و تصویری بگیرند و اگر چه کم کم اجتماعات شب چله در اثر رواج بیش از حد معمول فرهنگ توصیه شده رسانههای نوین با نام سریانی شب یلدا در رستورانها و تالارها به جای خانه پدربزرگها و مادربزرگ ها و بزرگترهای خاندان برگزار میشوند و حجم انبوهی از کلیپ، تصویر و پیامک برای افراد از سوی همدلانشان برای عرض تبریک این شب ارسال میشود، همین توجه هر چند ساده به آن بیانگر این امر است که به رغم همه پوستاندازیها، شب چله زنده است و آئینهای مرتبط با آن در شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک، روستا و آبادیها اگر چه متفاوت اما با این فلسفه مستتر که حتی یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید گرامی داشت در میان آحاد جامعه از فقیر و غنی برگزار میشود.
محقق: بابک زمانیپور
پایان پیام/ ۶۸۰۳۵
در صورت تمایل به مشاهده اخبار استان ها پیشنهاد داریم از طبقه بندی استانی هاب خبری وبانگاه بازدید نمایید.
منبع | خبرگزاری فارس |