اسرائیل و جنگ زبانی و هویتی
اسرائیل نه تنها به حقوق زبانی و فرهنگی عربهای اصیل فلسطین بی اعتناء و بی توجه است؛ بلکه حقوق زبانی، فرهنگی و اجتماعی هممسلکان خود از یهودیان مهاجر را نادیده میگیرد. |
وبانگاه به نقل از خبرگزاری فارس:
گروه بینالملل خبرگزاری فارس، دکتر روح الله صیادی نژاد: با عقد قرارداد بالفور در سال ١٩٤٨ میلادی، اسرائیل همانند یک جزیره در قلب کشورهای عربی تشکیل گردید. رژیم اسرائیل برای بر هم زدن ترکیب جمیعتی شروع به کوچاندن یهودیان از قارههای اروپا، آفریقا و آسیا به فلسطین اشغالی نمود. در دهه هشتاد میلادی به بعد نزدیک به ۷۵۰ هزار روس به این سرزمین مهاجرت میکنند.
مهاجرت آنان به این سرزمین نه به خاطر اهداف ایدیولوژیکی است؛ بلکه به خاطر شرایط بد معیشتی و افتصادی است که نتیجه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. در حال حاضر ۸/۴ میلیون نفر یهودی و ۵/۱ میلیون نفر عرب در فلسطین اشغالی زندگی میکنند.
مهاجرت یهودیان از ملتها و نژادهای مختلف به فلسطین اشغالی سبب ازدحام زبانهای مختلف گردید؛ به طوری که در این منطقه ۳۳ زبان زنده و ۳ زبان مرده وجود دارد. بعد از سلطه صهیونیستها بر این سرزمین، زبان عربی که در گذشته زبان اکثریت بود به زبان اقلیت تبدیل گردید. لازم به ذکر است هر چند زبان عربی بعد از زبان عبری به عنوان زبان رسمی در قانون اساس دولت اسرائیل ذکر شده است؛ اما این در حد خط است و نه فعل؛ چرا که اعتراف دولت اسرائیل به زبان عربی یعنی اعتراف به قومیت عرب و این آن چیزی نیست که آنها میخواهند. به عبارتی دیگر نگاه دولت صهیونیستی اسرائیل به زبان عربی نگاه به زبان یک اقلیت دینی است نه نگاه به زبان یک اقلیت قومی.
اسرائیل با ناکارآمد نشان دادن زبان عربی در تلاش است که این زبان را زبانی عقب مانده و سنتی معرفی نماید که از دربرگرفتن اصطلاحات تکنولوژی و فناوریهای مدرن عاجز و ناتوان است. دولت یهودی- اسرائیل ، عربهای اصیل فلسطین اشغالی را به دوگانگی زبان (Daiglossia) متهم میکنند؛ یعنی این که آنان به زبان فصیح مینویسند ولی به زبان عامیانه صحبت میکنند و با برچسب زدن شیزوفرنی فرهنگی به آنان سعی در جداسازی عربان فلسطین از هویت و فرهنگ اصیلشان را دارند. مدام در گوش آنان میگویند که شما عربان اسرائیل هستید نه عربان فلسطین تا از این طریق آنان را از امت عرب جدا نمایند.
نگاه اسرائیل به زبان و فرهنگ عربی ، نگاه امنیتی است تا مدنی و فرهنگی؛ از دید آنان زبان و فرهنگ عربی، زبان و فرهنگ دشمن است. قدر مسلم از این روست که «متولیان آموزش زبان عربی در فلسطین اشغالی بیشتر موسسات نظامی است تا آموزش و پرورش» ( آمارة، محمد، ۲۰۱۰: اللغة العربیّة فی إسرائیل : سیاقات و تحدیات، ص ۱۸۳) . دولت اسرائیل محتوای کتابهای درسی فرزندان عرب را از فرهنگ اصیل و ناب اسلامی خالی کرد و با فرهنگ یهود، تورات، قهرمانان، اسطورهها و انبیای یهود پر نمود تا از این طریق بتواند از فرزندان عرب، انسانهایی مخلص و وفادار به فرهنگ یهودی – صهیونیستی بسازد.
دولت اسرائیل با تشکیل سه کمیته – کمیته نقب، کمیته کیرن، کمیته اسم سازی – نام ۹۰۰۰ مکان از دریاها، کوهها، نهرها، قلعهها، شهرها، روستاها و … از عربی به عبری تغییر داد تا از این طریق بتواند مالکیت مادی و معنوی عربها را بر این سرزمین از بین ببرد( نک: همان منبع، ۲۰۱۰: ص ۱۳۴). آنان نام فلسطین را به « أرض اسرائیل»، نام «المسجد الأقصی » را به « معبد و یا هیکل سلیمان» و نام « حائط البراق» را به «الحائط الغربی و یا الحائط المبکی» تغییر دادند؛ چرا که آنان خوب بر این نکته واقفند که حافظه تاریخی نقش بسیار زیادی در تشکیل یک امت دارد. آنان عملیات اسم سازی را نوعی از عملیات اشغال میدانند که ارتش اسرائیل در سال ۱۹۴۸ به آن دست زد. قدر مسلم از این روست که ایدئولوگ صهیونیستها، بن گوربون، آنان را به تداوم عملیات اسم سازی تشویق میکند تا کل سرزمین اسرائیل را از سیطره زبان عربی نجات دهند. ( همان منبع، ۲۰۱۰: ص ۱۳۱).
اسرائیل نه تنها به حقوق زبانی و فرهنگی عربهای اصیل فلسطین بی اعتناء و بی توجه است؛ بلکه حقوق زبانی، فرهنگی و اجتماعی هم مسلکان خود از یهودیان مهاجر را نادیده میگیرد. آنان زبان «ییدیش»، زبان یهودیان شرق اروپا، زبان « سفارادی» زبان یهودیان پرتغال و اسپانیا و … را در تنگنا قرار دادند و با دنبال کردن سیاست کوره داغ ( ادغام اجتماعی ) از طریق ابزارهای آموزشی و مالی در صدد از بین بردن تفاوتهای دینی، فرهنگی، زبانی، اجتماعی و اقتصادی مهاجرانند تا از این طریق بتوانند ملتی واحد و یکدست بسازند . آنان با محور قرار دادن زبان اشکنازی (زبان تورات و ادبیات کهن یهود)، مهاجران را مجبور به ذوب شدن در فرهنگ یهودی – صهیونیستی مینماید. «داوید بن گوربون» رئیس حزب کار صهیونیست معتقد است: یهودیان مهاجر ذرههای انسانی هستند که فاقد ریشه، تحصیلات، زبان و فرهنگاند و میبایست تمامی خصلتهای اشکنازی پیدا کنند» (گوهری مقدم، ابوذر؛ پاکدامن، محمد، ۱۳۹۸: بررسی راهبرد کوره ذوب ( یا ادغام اجتماعی) در رژیم صهیونیستی…، ص ۴۵). در حقیقت سیاست صهیونیستها همان سیاست «خدمت به خود و نادیده گرفتن دیگران است».
یکی از مهمترین دستاورهای دولت اسرائیل، احیای زبان عبری و هویت یهودی است. هدف آنان از احیای زبان عبری، ساختن هویت اجتماعی، هویت سیاسی و ملت سازی مدرن و جدید است. اسرائیل به طرز معجزه آسایی توانسته است زبانی را که حدود ۲۰۰۰ سال در مهجر به سر میبرد و یک زبان «شبه مرده» بود احیاء نماید و به زبان «شبه فطری» تبدیل نماید (الفاسی الفهری، عبدالقادر، ( ۲۰۱۴)، السیاسة اللغویّة و التخطیط مسار و نماذج ، ص ۴۸). آنان برای تقویت هویت سیاسی و اجتماعی خود چارهای جز احیاء و تقویت زبان عبری ندارند.
پایان پیام/
منبع | خبرگزاری فارس |
|