Get News Fast

 

خبری که ماه‌ها مخفی ماند!

بیت حضرت امام خمینی(ره) سال 65 خبر سکته ایشان را حتی از بیت قائم مقام رهبری در آن زمان هم مخفی نگه‌ داشتند.

به گزارش وبانگاه به نقل از ایسنا سیدحسن خمینی نوه بنیانگذار انقلاب اسلامی در بیان خاطره‌ای از سکته حضرت امام خمینی(ره) گفت: نهم فروردین سال 65 بعد از عملیات فاو – وسط جنگ – امام سکته سنگینی داشتند.

سیدحسن خمینی یادآور شد: اولین کسی که بالای سر ایشان رسید، من بودم و بعد والده ما که اخوی ما (علی) را حمل می‌کردند. ایشان درد داشت و هنوز حمله قلبی نداشتند و در بغل من افتادند.بعد از ما دکترها آمدند. تعطیلات نوروز بود و ایشان بیمارستان بستری شدند.

وی ادامه داد: بعد از قضایای مهدی هاشمی و مسایلی که پیش آمد این موضوع ماها حتی از بیت آقای منتظری قائم مقام رهبری هم مخفی نگه داشته شدو فقط سران سه قوه و سپاه جماران می دانستند.

وی که در ویدئوی منتشر شده در جماران این خاطره را مطرح کرده است، با اشاره به این که « این خبر به لحاظ شخصیت امام که آن روز از مهمترین شخصیت‌های زمان خود بودند، یکی از مهمترین اخبار دنیا محسوب می‌شد» خاطرنشان کرد: با وجود خبرگزاری‌های آن دوران این خبر مخفی ماند.

خبری که ماه‌ها مخفی ماند!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی هم روایتی از عیادتشان از امام راحل در فروردین سال ۶۵ به این شرح دارند:

خبری که ماه‌ها مخفی ماند!
یادداشت روزانه پس از دیدار با امام خمینی(ره) در روز ۱۴ فروردین ۱۳۶۵

پنجشنبه؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۵
امروز به زیارت امام رفتم؛ آقای هاشمی را خبر کردم و با هم رفتیم. امام عزیز هنوز اجازه‌ی فرودآمدن از تخت را ندارد. به دست‌های او -هر یک- چیزی از سرُم و باتری وصل است. دست چپ امام را که بخاطر تَرک برداشتن سرانگشتان، در دستکش سفیدی پوشیده بود مشتاقانه بوسه زدم. چهره‌ی خندان و مهربانش اندکی خسته و بیمارگونه است اما سعی میکند نشانه‌ئی از افسردگی در آن نباشد. بلافاصله خطاب به من میگوید: از شما تقلید میکنم (دست دادن با چپ)! من گفتم: بحمدالله حالتان خیلی خوب است. با لحنی که مینماید به این اهمیت نمیدهد میگوید: شما خوب باشید من هم خوبم. بعد رو به هاشمی که پرسیده است آیا چیز فوق‌العاده‌ئی هست؟ با لحن رضامند و محکم میگوید: هیچ چیز نیست غیر از پیری، و نسبت به همسن‌های خود خیلی خوبم؛ آنها بعضی زیر خاک‌اند و بعضی در خانه‌ی خود خوابیده‌اند. از اوضاع جاری و جنگ مسئولانه میپرسد و به جوابها با دقت گوش میدهد. سمینار دیروز را گفتم. معلوم شد خبرهای آن را از رادیو شنیده و در جریان است. این روح بزرگ، این انسان فوق‌العاده، این دل مطمئن و متوکّل و این عقل قوی و راسخ در همه‌ی حالات خود حتی در هنگامیکه نیمی از قلب او از کار افتاده است، با همه‌ی شخصیّتش زندگی میکند: «رُهبانُ اللّیل و اسد النهار».

انتهای پیام

 

منبع خبرگزاری ایسنا
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 − یک =

دکمه بازگشت به بالا