دوشکاچی معروف در گردان ادوات کربلای ۵
علیحسن احمدی همان دوشکاچی معروفی که با بستن پای خود به قبضه دوشکا آنهم با سیم تلفن صحرایی، این بار پرده از خاطرات خود در عملیات کربلای ۵ برداشته و رشادتهای رزمندگان در گردان ادوات را میگوید. |
وبانگاه به نقل از خبرگزاری فارس:
خبرگزاری فارس- کرمانشاه، محمد ویسمرادی؛ «دوشکاچی» روایت رزمنده دلاور کرمانشاهی است که در عملیات عاشورا، زمانی که نیروهای خودی در محاصره دشمن قرار گرفته بودند، پشت قبضه دوشکا نشست و پایش را به پایه آن بست تا بماند و بجنگد.
«دوشکاچیِ» معروف، «علیحسن احمدی» همان رزمنده دلاور کرمانشاهی است که در ظهر یکی از روزهای مهرماه سال ۶۳ در منطقهی میمک (استان ایلام) در عملیات عاشورا، زمانی که نیروهای خودی در محاصره دشمن قرارگرفته بودند، پشت قبضه دوشکا نشست و پایش را باسیم تلفن صحرایی به پایه آن بست تا بماند و بجنگد. او و تمام رزمندگان علیرغم تمام تلاشها و مجاهدهایشان همچنان گمنام و بینامونشاناند.
تصویری ناب و دیدهنشده از خط مقدم جنگ ایران- عراق
حال پردهای دیگر از این دلاوریهای این رزمنده برمیداریم، دلاوریهای که در عملیات کربلای ۵ در گردان ادوات خاطراتی زیبایی را برای او رغم زده است.
عملیات کربلای ۵ عملیاتی نظامی تهاجمی از سوی نیروهای مسلح ایران، علیه نیروی زمینی عراق، در جریان جنگ عراق و ایران است. این عملیات، ششمین عملیات نیروهای نظامی ایران برای فتح بصره است که شدیدترین نبرد تاریخ جنگ ایران و عراق محسوب میشود.
عملیات کربلای ۵ عملیاتی نظامی تهاجمی از سوی نیروهای مسلح ایران، علیه نیروی زمینی عراق، در جریان جنگ عراق و ایران است. این عملیات، ششمین عملیات نیروهای نظامی ایران برای فتح بصره است که شدیدترین نبرد تاریخ جنگ ایران و عراق محسوب میشود. نیروهای ایرانی عملیات را در محور شلمچه در منطقهای موسوم به کانال ماهی، بهصورت گسترده در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۶۵ با فرماندهی سپاه پاسداران آغاز کردند و از آن بهعنوان آغازی بر پایان جنگ ایران و عراق یاد میشود.
حال این رزمنده دلاور که در عملیات کربلای ۵ در گردان ادوات حضور داشته در خصوص این عملیات میگوید.
رزمندهای دلاور در عملیات کربلای ۵
علیحسن احمدی از کربلای ۵ چنین یاد میکند: در خصوص منطقه عملیات کربلای ۵ در شلمچه با توجه به اینکه رژیم عراق با کمک کارشناسان شوروی سابق زمین را با ایجاد انواع موانع و مسلح کردن زمین نفوذ و عبور به آن غیرممکن ساخته و جنگیدن در آن برای نیروهای تهاجمی مساوی بود با کشته شدن و شکست حتمی یعنی با ایجاد انواع موانع و خطوط مختلف و شکل فیزیکی موانع در روی زمین هم مانند تور ماهیگیری بود که صید خود گرفته و صید هرچه تقلا کند خلاصی برای او نباشد تا صیاد پنجه در گلوی آن فروبرد و این حقیقتی بود که هر کارشناس نظامی به آن ایمان داشت.
اگر عملیات را چهار مرحله در نظر بگیریم، آن چهار مرحله شامل نفوذ، شکستن خط، تثبیت و دفع پاتکها خواهد شد.
مرحله اول که نفوذ به خط پدافندی دشمن که اغلب بر اصل برتری قوا و آتش و یا اصل غافلگیری است، اما آنچه قابل کتمان نبود برتری امکانات و تجهیزات عراق بر ما بود. لذا ایران بیشتر متکی بر اصل غافلگیری بود و هر جا عراق از عملیات باخبر میشد موفقیت چندانی پیش نمیآمد که با شروع عملیات که آن غافلگیری هم دیگر معنای نداشت و سرعت در تصرف اهداف یک اصل دیگر بود؛ اما نقش و کارایی آتش در این چهار مرحله عملیات باید مشخص شود که در این چهار مرحله اجرا گردد.
هر آتش در هر مرحله از عملیات تعریفی و اهدافی دارد که شامل آتش تهیه، آتش پشتیبانی، آتش ضد آتش، آتشهای سد کننده و آتشهای ایذایی هست؛ و میبایست هر نوع آتشی بنا بر مأموریت تعریفشده برای آن بر اساس برد، نواخت تیر، سهم تیر و حجم آتش آن بنا بر دستور اجرا بشود.
آتش تهیه قبل از شروع عملیات و تا رسیدن نیروها به خط دشمن اجرا میشد، اینزمانی است که دشمن از عملیات خبردار شده باشد و اصل غافلگیری از بین رفته باشد؛ و چونکه توان آتش دشمن چندین برابر ما بود ما از آن اصل غافلگیری استفاده میکردیم و اجرای چنین آتشی دشمن را قبل از رسیدن نیروها به خط آنها باخبر میکرد و چنین آتشی اغلب در مرحله اول منتفی بود.
بعد از درگیر شدن نیروهای تکور دیگر غافلگیری در کار نبود و بعد از این باید آتشی ریخته شود؛ و نوبت اجرای آتش پشتیبانی از نیروهای تکور از شروع عملیات تا تصرف کامل اهداف بود که آماج اینچنین آتشی اهدافی است مورد تک نیروهای تکور بود؛ یعنی هدفی که نیروها برای تصرف آن درگیر بودند و این هدفها لحظهبهلحظه و صد متر به صد متر تغییر میکرد.
«دوشکاچی» معروف؛ رزمنده دلاور کرمانشاهی
چون عملیات در شب و در تاریکی شروع میشد رصد آتش و کنترل آن بسیار دشوار بود. گرچه دیدگاههای ثابت ایجاد کرده بودیم اما با زدن دیدگاه ثابت امکان رصد و کنترل آن نبود امکان اینکه آتش اشتباهی روی سر نیروهای خودی بیاید زیاد بود و اگر آتش را خیلی دورتر از اهدافی که نیروها درگیر برای تصرف آن بودند ریخته شود تأثیر زیادی نداشت. در اینجا دیدهبانهای سیار همراه نیروهای تکور فرستادیم که با تاریک بودن هوا و متغیر بودن جای نیروها و درحرکت بودن دیدهبان امکان استفاده از نقشه مشکل بود و مشکل دیگر امکان شهادت دیدهبان بود.
دشواری آنجا بیشتر میشد که نیروها همزمان اقدام به تصرف چند هدف کرده و همه درخواست آتش داشتند و تشخیص اولویت اینکه آتش برای کدام دیدبان و به کدام هدف صورت گیرد دشواری دیگر بود.
دشواری آنجا بیشتر میشد که نیروها همزمان اقدام به تصرف چند هدف کرده و همه درخواست آتش داشتند. لذا دیدبانهای سیار چند گروه بودند. تشخیص اولویت آتش برای کدام دیدبان و به کدام هدف صورت گیرد، دشواری دیگر بود و این مشکلات در عملیاتهای گذشته گریبانگیر ما بود.
اما در عملیات کربلای 5 با ایجاد یک مرکز برای کنترل تمامی آتشها که درواقع مرکز تطبیق بود و میبایست تمامی دیدبانها درخواست آتش را از مرکز تطبیق میکردند. آنجا مرکز فرماندهی گردان ادوات بود که با تمامی گردانهای درگیر دریک شبکه بودند و در اینجا تشخیص داده میشد اولویت آتش با کدام گردان و اجرای آن به کدام آتشبار داده شود.
بامرامان جبهه و جنگ
به دلیل اینکه شب بود جابهجای دیدبانها و امکان استفاده از نقشه نبود، لذا طرحی تهیه شد که کل منطقه بهصورت گروهای آماج درآورده که در هر گروه چندین آماج وجود داشت که شعاع هر گروه آماج دویست سیصد متر بود که برای هر گروه اسمی یا شمارهای انتخاب شد و کالک آن تهیه و ازآنجاییکه احتمال شهادت دیدبانها بود و فرماندهان گردان که کار دیدبانی بلد نبودند لذا از قبل شروع عملیات فرمانده گردانهای تکور توسط فرمانده گردان ادوات توجیه شدند از کجا تا کجا اسم آماجش چه است که آسان و مطابقت با منطقه داشت.
حل این مشکل شهادت دیدبانی و تاریکی شب را برطرف میکرد و اگر گلولهای اشتباه میرفت با اولین گلوله متوجه محل اصابت آن را تشخیص و آماج را تغییر میدادیم و کلیه کالک آماجها قبل از شروع عملیات و عناصر تیر آن را بدون اجرای آتش درآورده و آمادهشده بود و این سرعت عمل در اجرای آتش را چندین برابر کرده بود.
کربلای 5؛ عملیاتی که تحسین جهانیان را برانگیخت
ازآنجاکه اهداف تعیینشده برای تیپ نبی اکرم (ص) بعد از شب دوم عملیات شروع شد و آماجها را با اجرای آتش ثبتی گرفته و کار دقیقتر شد و هنگام تک نیروها با اجرای آتش پشتیانی صد متر به صد متر جلوتر از نیروها آماجها با اجرای آتش دقیق مورد اصابت قرار میگرفت.
درنتیجه یا نیروهای دشمن قبل از رسیدن نیروها ما به بالای سر آنها کشته میشدند یا در سنگرها حبس و نیروها به بلای سر آنها میرسیدند و بعد از تصرف اهداف و تثبیت آنها نوبت اجرای آتشهای ضد آتش گردید که با اجرای آتش دقیق از حجم آتش به روی نیروهای خودی کاسته میشد.
دشمن منطقه قبلاً با ایجاد انواع موانع مسلح کرده بود وتوان گسترش از او گرفته و برای پاتک بالاجبار متکی به راهها بود، این باعث شد ما سد آتش را در نقاطی که دشمن مجبور به کانالیزه بود اجرا و توان نیروهای پاتک کنندهی دشمن را قبل از رسیدن به نیروهای ما میکاست.
پایان پیام/3851
در صورت تمایل به مشاهده اخبار استان ها پیشنهاد داریم از طبقه بندی استانی هاب خبری وبانگاه بازدید نمایید.
منبع | خبرگزاری فارس |