چرا ترکیه از اروپا گرانتر است؟
یکی از تحلیلگران اقتصادی ترکیه به این اشاره میکند که با وجود درآمدهای پایین در این کشور، نرخ هزینههای جاری زندگی و به ویژه مواد غذایی، حتی از کشورهای اروپایی هم گرانتر است. |
وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم:
چرا ترکیه از اروپا گرانتر است؟
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، نزدیک به یک ماه از آغاز سال جاری میلادی سپری شده و مردم ترکیه همچنان در بحران اقتصادی به سر می برند. 10 ماه پیش که اردوغان برای سومین بار رئیس جمهور ترکیه شد، قول داد خیلی سریع تورم را پایین بیاورد و کاری کند که دلار از 20 لیره هم پایین تر بیاید.
اما حالا تنها چند قوروش مانده تا دلار 31 لیره ای شود و تورم نیز پایین نیامده است. در چنین شرایطی است که گرانی بی سابقه مواد غذایی، بسیاری از شهروندان ترکیه را در تنگنا قرار داده و حالا نرخ مواد غذایی و کالاهای اساسی در این کشور، برای توریست های اروپایی بسیار ارزان و برای شهروندان، بسیار گران است.
روزنامه ینی چاغ در عکس و تیتر صفحه نخست، گرانی بی سابقه در بخش مواد غذایی در ترکیه را به آتش سوزی در آشپزخانه تشبیه کرده که مداوماً سوزان تر و داغ تر می شود.
ابراهیم قهوه چی از تحلیلگران اقتصادی ترکیه به این اشاره می کند که با وجود درآمدهای پایین در این کشور، نرخ هزینه های جاری زندگی و به ویژه مواد غذایی، حتی از کشورهای اروپایی هم گران تر است.
او در یک یادداشت تحلیلی، به بررسی دلایل و تبعات گرانی بی سابقه در ترکیه پرداخته و به این سوال جواب می دهد که چرا گرانی در اروپا آزارنده نیست، اما در ترکیه، به یک مرز غیرقابل تحمل رسیده است.
چرا زندگی در ترکیه، حتی از اروپا گران تر است؟
چند روزی است که در بسیاری از شبکه های اجتماعی، پست تحلیلی یکی از اقتصاددانان مشهور ما دست به دست می شود. من در این یادداشت، پست های اینترنتی چند تن از کارشناسان برجسته اقتصادی را با شما به اشتراک می گذارم تا ببینید چرا همه آنها از گرانی مواد خوراکی می نالند.
مرت یلماز در مورد افزایش بی سابقه گرانی مواد غذایی در ترکیه چنین نوشته است: «این روزها، اغلب دوستان و اطرافیانم از هزینه های بالای غذا و نوشیدنی در ترکیه صحبت می کنند. نرخ سنگین فاکتورهای غذا را نمی توان تنها با تکیه بر تورم توجیه کرد. هیچ کس نمی تواند من را متقاعد کند که میانگین قیمت 75 لیره برای اندکی نان دارای تست پنیر چدار، هزینه معقولی است. واقعاً در ترکیه چه خبر است و چرا باید چنین باشد؟ اجازه بدهید به این مشکل چند پاسخ بدهم: من همین سوال را با سعدی اوزون اوغلو در میان گذاشتم. به من چنین پاسخ داد: من در آلمان زندگی می کنم. باور کنید قیمت در آلمان نیز همین است. اما تفاوت در این جاست: سرانه درآمد سالانه در ترکیه تنها 10 هزار دلار است اما این نرخ در آلمان، در حد 50 هزار دلار تعریف شده است!»
البته مساله فقط گرانی مواد نیست و گاهی به نکاتی اشاره می کنند که واقعاً قابل فهم نیست. مثلاً یکی دیگر از تحلیلگران اقتصادی ترکیه به نام گوکخان ایشیکمان نوشته است: «در یک رستوران محلی در بورسا برای یک پُرس کتلت گوشت 575 لیره می خواستند. من اندکی حساب و کتاب کردم و دیدم 180-200 گرم گوشت به کار رفته و دیگر مواد و مخلفات، نهایتاً در حد 70 لیره می ارزد. پرسیدم که این اختلاف قیمت فاحش چه توجیهی دارد؟ پاسخ مبهمی دادند به این شرح: هزینه های جاری و عملیاتی ما افزایش یافته است! در علم اقتصاد، هیچ توضیحی برای این سخنان وجود ندارد.»
یالچین کوچماز هم نوشته است:«ما در کافه Mudanya یک فنجان چای ساده به قیمت 40 لیره نوشیدیم! ببخشید! درباره محلات گرانقیمت بودروم، ببک و جاده بوستان صحبت نمی کنم. این نرخ یک کافه معمولی سنتی به سبک آناتولی است».
در پست طوفان جومرت هم این جملات را دیدم: «لطفاً آنچه را می خواهم بنویسم، به عنوان پز دادن قلمداد نکنید. من مدت ها در لندن زیسته ام و هنوز هم به آنجا می روم. اما قیمت یک وعده غذایی با کیفیت در لندن در حال حاضر تقریباً برابر با استانبول است و این در حالی است که لندن در میان 10 شهر گران دنیا قرار دارد».
آلپ اونال هم نوشته است: «فقط لندن؟ برای شهرهای گرانقیمت اسپانیا هم چنین است. در گذشته می گفتیم به خاطر مالیات، همه چیز گران است. اما حالا حتی محصولات وارداتی از مواد غذایی گرفته تا منسوجات به قیمتی به دست ما می رسد که به مراتب از نرخ یورویی آن گران تر است».
اجازه دهید آخرین پست را از ابرو اوستا بدهیم که عکسی از فاکتور خرید خود را قرار داده و نوشته است: «این عکس را 2 روز پیش گرفتم. بسته 1 کیلوگرمی پرتقال = 1 پوند (38 لیره)؛ آناناس 1 پوند. قیمت مواد غذایی در لندن، از استانبول هم بالاتر است! در حالی که قیمت هر کیلو پرتقال کشت شده در ترکیه در باغ 3 لیره است، در بازار به 45 لیره می رسد. آیا فقط هزینه حمل و نقل اضافه شده یا دلال ها نیز آتش به انبار مردم می زنند؟ مگر در لندن هم هزینه حمل و نقل ندارند؟ بسیاری از میوه ها را از کشورهای دیگر وارد می کنند، اما به قیمتی به دست مردم می رسد که از معادل قیمت استانبول هم پایین تر است».
ترکیه در سال جاری رکورد تولید مرکبات را به ثبت رساند. لیمو، پرتقال، گریپ فروت و نارنگی، چنان نرخ پایینی داشتند که به معنای واقعی کلمه روی شاخه باقی ماندند و حتی چیدن آنها مقرون به صرفه نبود، اما حتی این میوه ارزان، وقتی به بازار می رسد، از 10 برابر هم گران تر می شود!
در ماه دسامبر، سازمان آمار ترکیه، بر اساس گزارش بانک مرکزی و میادین تره بار، قیمت میدانی را برای پرتقال 5.82 لیره، نارنگی 4.66 لیره، لیموترش 5.24 و گریپ فروت 5.72 لیره اعلام کرد.
در گزارش های تلویزیونی، شاهد اعتراض کشاورزان زیادی هستیم که آماده اند مزارع خود را به صورت رایگان ببخشند. ما شاهد هستیم که محصولاتی از پرتقال گرفته تا نارنگی، از لیمو تا گریپ فروت روی زمین پوسیده می شوند و از مفت هم ارزان تر است! حالا سوال من این است: چطور ممکن است همین پرتقال که در ترکیه و در باغ، نهایتاً بین 3 تا 5 لیره قیمت دارد، در بازار بین 30 تا 45 لیره به فروش برسد و از نرخ میوه لندن هم گران تر باشد؟
بگذارید سوال خود را بر اساس مقایسه دستمزدی ترکیه و انگلیس بسط دهیم: حداقل دستمزد در انگلستان حدود 1200 پوند است که معادل 45 هزار لیره ترکیه است. این در حالی است که در کشور ما به تازگی دستمزد را به 17 هزار لیره رسانده ایم! سوال عجیب تر این است: چرا نرخ اجاره بهای آپارتمان در استانبول، حتی از لندن هم گران تر است؟
چرا این بحث را پیش کشیدم؟ می خواهم به شما بگویم که مشکل اصلی ما در ترکیه، بحث تولید پایین نیست. بسیاری از اقتصاددانان در ترکیه می گویند که مشکل اصلی در اقتصاد ما، نرخ پایین تولید است. اما در عالم واقعیت چنین نیست. تولید کننده پرتقال باکیفیت را در مقدار و تناژ بالا به قیمت 5 لیره عرضه می کند، اما وقتی که به دست مصرف کننده می رسد، 700 درصد گران تر شده است!
آیا فکر می کنید که این تفاوت های نجومی و آزارنده فقط در بخش مواد غذایی است؟ خیر.
در حوزه آموزش نیز چنین است. چند سالی است که در ترکیه، شهریه مدارس خصوصی سر به فلک کشیده و قیمت ها چند برابر تورم افزایش یافته است. اما بازار تاسیس مدارس خصوصی در ترکیه، کاملاً آزاد و بی نظارت است و هر کارآفرینی می تواند وارد این بازار شود، نرخ بالا تعیین کند و از این کیک بزرگ، چند قطعه بردارد و ببرد!
ممکن است بپرسید: در این صورت، چرا همه برای تاسیس مدارس جدید به بازار حمله نمی کنند؟ چنین نیست. در همین چند سال، چندین مدرسه خصوصی ورشکست شده اند. پس مشکل کجاست؟ مشکل در این است که سرعت تورم در ترکیه، چنان شتاب عجیبی دارد و سیر حرکت آن، چنان خیره کننده و غیر قابل پیش بینی است که حتی با سودهای نجومی، باز هم کسی به گرد پای تورم نمی رسد!
مثلاً نرخ تورم ما که در سال 2021 حدود 15 درصد بود، ناگهان و بدون هیچ پیش بینی معقولی، تحت تاثیر تصمیمات دفعتی و یک نفره شخص رئیس جمهور، در عرض یک سال به 85 درصد رسید.
دقت کنیم! از افزایش نرخ تورم 75 درصد به 85 درصد حرف نمی زنیم، داریم از یک تغییر ناگهانی و شوک عظیمی به نام 15 درصد به 85 درصد حرف می زنیم! چنین چیزی در هیچ کشور دیگری روی نداده است.
این یک شوک بزرگ است و قابل پیش بینی نیست. انتخابات گذشته را به یاد بیاورید. تورم ما که در اردیبهشت ماه حدود 40 درصد بود، اکنون به 65 درصد رسیده و به زودی به سمت 80 درصد خواهد رفت. آیا این نوسانات عجیب و دهشتناک، اجازه می دهد چیزی به نام ثبات قیمت و منطق قیمت گذاری وجود داشته باشد؟
یکی دیگر از دلایل انحراف نجومی قیمت ها، اختلال و بی عدالتی در توزیع منابع و درآمدها است. سرمایه هایی برای یک عده خاص ایجاد شده که بدون شک می توان آن را رانت، خاص خوری و ثروت اندوزی نازپرورده ها نامید.
به خاطر داشته باشید، بانک مرکزی ترکیه، نرخ سود را از 8.5 درصد به 45 درصد افزایش داد! آیا چنین چیزی برای چندبرابر شدن ثروت طبقه بالا کافی نیست؟ دیدیدم که خیلی راحت 224 هزار نفر شغل خود را از دست دادند، ولی هنوز کاهشی در تقاضا برای محصولات وارداتی وجود ندارد. واردات کالاهای مصرفی با سرعت تمام ادامه دارد و با سودهای کلان به فروش می رسند.
ثروت بادآورده و فاسد و یا اختلال در توزیع درآمد، تعادل قیمت ها را مختل می کند. چنین است که در یک خیابان ترکیه، صدها نفر در نوبت ایستاده اند تا نان بیات و ارزان 2 لیره ای بخرند، ولی دو خیابان آن سوتر در همین کشور، صدها نفر در نوبت واردات خودروهای لوکس و گرانقیمت هستند.
در این صورت، نمی توان تعادلی در قیمت ها در این کشور برقرار کرد و نتیجه این است: در کشور ما یک ساختار اجتماعی داریم که نمی تواند راه برود و به معنای واقعی کلمه در حال خزیدن روی دست و پا است. بنابراین، بازاری داریم که هر فرصتی را از منظر خود ارزیابی می کند. به طور خلاصه، قیمت های ناپایدار روی پیشخوان ها در واقع نشان دهنده ارزش های اخلاقی رو به زوال ما است و فراموش نکنیم: «ماهی از سر گَنده گردد، نِی ز دُم».
انتهای پیام/
منبع | خبرگزاری تسنیم |
|