اسرائیل و روسیه؛ گرایش عمیق تلآویو به غرب به بهای پایان دوستی با مسکو؟
نزدیکی مسکو با حماس و متعاقب آن متشنج شدن روابط با رژیمصهیونیستی، نشان از کنارگذاردن یکی از استراتژیهای دیرینه روسیه در خاورمیانه یعنی ایفای نقشی موثر در بحرانهای منطقهای بهعنوان یک نیروی میانجی و مورد قبول در بین تمام قدرتهای منطقهای دارد. |
وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم:
اسرائیل و روسیه؛ گرایش عمیق تلآویو به غرب به بهای پایان دوستی با مسکو؟
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، نزدیکی مسکو با حماس و متعاقب آن متشنج شدن روابط با رژیمصهیونیستی، نشان از کنارگذاردن یکی از استراتژیهای دیرینه روسیه در خاورمیانه یعنی ایفای نقشی موثر در بحرانهای منطقهای بهعنوان یک نیروی میانجی و مورد قبول در بین تمام قدرتهای منطقهای دارد. تغییر راهبرد و سیاستهای خاورمیانهای کرملین پس از شروع جنگ اوکراین و نیاز به حمایت و جلب آرا کشورهای جنوب جهانی از یک سو و تقابل شدید با سیاستهای ایالاتمتحده از سوی دیگر باعث شد تا مسکو در چالشهای خاورمیانهای در کنار کشورهای منطقه قرار بگیرد.
رژیم صهیونیستی در چند دهه گذشته یکی از مهمترین شرکای روسیه در خاورمیانه بوده است، اما در بحبوحه جنگ غزه و نزدیک شدن مسکو به حماس و حمایت از مردم بیدفاع غزه، روابط بین دو طرف را به پایینترین سطح خود در سالهای اخیر رسانده و این روابط شدیدترین بحران خود را در سالهای اخیر تجربه میکند. ضمن این که روابط مسکو با برخی کشورهای منطقه، ایفای نقش یک میانجی در غرب آسیا را برای کرملین تا حد زیادی دشوار کرده است.
روابط ویژه
روابط بین مسکو و تلآویو نوسانات زیادی را به خود دیده است. در طول جنگ شش روزه 1967، اتحاد جماهیرشوروی که در آن زمان متحد کشورهای عربی بود، روابط خود را با اسرائیل برای تقریباً یک ربع قرن قطع کرد. اما در آغاز قرن، روابط دوجانبه به سرعت شروع به بهبود کرد. روسیه و اسرائیل در ده سال گذشته و در زمان نخست وزیری بنیامین نتانیاهو که خود را دوست صمیمی ولادیمیر پوتین میخواند تا جایی که ممکن است به یکدیگر نزدیک شدهاند.
هدف تلآویو روشن بود، متقاعد کردن رای دهندگان مبنی بر اینکه روابط شخصی نتانیاهو با کرملین امنیت اسرائیل را به ویژه در شرایط مداخله روسیه در سوریه که در سال 2015 آغاز شد تضمین میکند. نتانیاهو برای مدت طولانی اصرار داشت که «دوستی و روابط شخصی» او با پوتین بود که روسیه را از حمایت فعالانه ایران در دمشق باز داشت و همچنین عدم مداخله مسکو را در حملات اسرائیل به اهداف ایرانی در سوریه تضمین کرد.
همه اینها به این واقعیت منجر شد که اسرائیل، بر خلاف غرب، حتی پس از حمله ارتش روسیه به اوکراین، رویکرد خود را در رابطه با روسیه تغییر نداد. کابینه رژیم، تحریمی را علیه مسکو اعمال نکرد. علاوه بر این، زمانی که صحبت از حملات به اوکراین فرا میرسید، نتانیاهو و کابینهاش از محکوم کردن مستقیم کرملین اجتناب میکردند. اسرائیل نه تنها از قطع روابط با مسکو خودداری کرد، بلکه در نیمه دوم سال 2023 همکاریهای خود با روسیه را در زمینههای که حساسیت کمتری را درپی داشت همچون حوزههای فرهنگی گسترش داد.
اسرائیل یکی از معدود متحدان ایالات متحده بود که مایل به تعامل دیپلماتیک و اقتصادی با روسیه شده و این به میزان قابل توجهی پیامدهای منفی تحریمهای غرب را برای مسکو کاهش داد. پس از اعمال تحریمهای غرب، اسرائیل بزرگترین واردکننده برخی نوشیدنیها از روسیه شد و شرکتهای روسی مانند مانند یاندکس (Yandex) فعالیتهای خود را در تلآویو گسترش دادند. همچنین برخی چهرهای روس که تحت تحریم های غرب گرفته بودند با استفاده از اسناد هویتی که در تلآویو برای آنان صار شد توانستند بدون ویزا به اروپا سفر کنند.
روسیه همچنین برای نزدیکی خود با اسرائیل اهدافی را مدنظر داشت. مسکو پساز افزایش نقش خود در سوریه در سال 2015 به دنبال ایجاد روابط با همه بازیگران در غرب آسیا بود. این اقدام متعادل کننده، روسیه را قادر ساخت تا بهعنوان یک قدرت بزرگ و یک واسطه اساسی در بحرانها و چالشهای غرب آسیا به رسمیت شناخته شود.
اما حمایت صریح مسکو از حماس پس از شروع عملیات طوفانالاقصی در 7 اکتبر،همه چیز را تغییر دارد. حمایت آشکار مسکو از حماس در چنین شرایطی برای تلآویو بیش از حد گران تمام شد. پس از سفر نمایندگان جنبش حماس به مسکو، جامعه اطلاعاتی رژیماسرائیل روسیه را با دشمنان وجودی این رژیم مانند ایران و حزب الله همتراز میداند. البته که روسیه در حال حاضر حمایتهای خود از حماس را در سطح کلامی و معنوی حفظ کرده، اما این امر مانع از آن نمیشود که در حال حاضر رژیمصهیونیستی مسکو را متحد مبارزان فلسطینی نداند.
تغییر سیاستهای خاورمیانهای
در واقع، روسیه رهبری کشورهای سازمان ملل متحد در محکومیت اقدامات نظامیاسرائیل در غزه را بر عهده دارد و در حال حاضر به صف فعالترین منتقدان اقدامات رژیمصهیونیستی در غزه پیوسته است. به عنوان مثال، واسیلی نبنزیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل، اسرائیل را اشغالگر خواند. به نوبه خود، گیلعاد اردان، نماینده دائم رژیم، مسکو را متهم کرد که از حمله حماس برای اهداف خودخواهانه خود سوء استفاده کرده و تلاش میکند «توجه جهان را از تهاجم خود به اوکراین منحرف کند». در عین حال، این دیپلمات، روسیه را «آخرین کشوری» خواند که حق توصیههای اخلاقی به این رژیم کودککش را دارد.
در شرایط کنونی بهنظر میرسد تلآویو دست به یک بازنگری اساسی در مسیر سیاست خارجی خود زده است دولت نتانیاهو شروع به نزدیک شدن فعالانه به ایالات متحده و به طور کلی جهان غرب کرده و این امر به معنای دور شدن هرچه بیشتر از روسیه است.
در سالهای اخیر، نتانیاهو سعی کرده رژیمصهیونیستی را به عنوان یک قدرت مستقل نشان دهد و خود را بهعنوان رهبری معرفی کند که قادر است همزمان با رهبران ایالات متحده، چین، هند و روسیه ارتباط خوبی برقرار کند. اما شرایط جهانی پساز 7 اکتبر و حمایت فعلی ایالاتمتحده و رهبران اروپایی به طور فزایندهای اسرائیلی ها را متقاعد کرده که آنها تنها میتوانند به غرب تکیه کنند.
گرایش عمیق به غرب
اکنون سران رژیم سعی میکنند تا به هرطریق ممکن از اختلاف نظر با ایالات متحده و کشورهای غربی در حوزه بینالمللی بپرهیزند تا حمایت آنها را در طول عملیات نظامیدر غزه از دست ندهد. به عنوان مثال، تصادفی نیست که در 16 نوامبر، بانکهای رژیم به توصیههای اتحادیه اروپا گوش داده و محدودیتهایی را برای حسابهای افتتاح شده توسط روسها اعمال کردند.
در عین حال، اسرائیل هنوز در سیاست خود در قبال اوکراین تجدید نظر نکرده است. هنوز صحبتی در مورد تامین سلاح و یا اعمال تحریم ها علیه روسیه وجود ندارد. اولا، بعید است که اسرائیلیها در شرایط جنگی که خود اسیر آن هستند و محتاج کمکهای نظامی امریکا تمایل زیادی به ارائه کمک نظامی به طرف ثالثی داشته باشند. ثانیاً، سران این رژیم نمیخواهد گفتگو با مسکو را به طور کامل متوقف کنند، زیرا امکان داد قطع کامل ارتباط منجر به افزایش کمک مسکو به کشورها و گروههای مخالف اسرائیل شود.
به نوبه خود، روسیه نیز با توجه به توان و فرصت خود برای تجهیز برخی از متحدینش در خاورمیانه، عجلهای برای ارائه سلاحهای تهاجمی به مخالفان رژیم صهیونیستی ندارد. فهم مسکو از چنین اقدامی رسیدن به نقطهای بیبازگشت در روابط با رژیمصهیونیستی است.
عکسی از دیدار موسی ابومرزوق از رهبران سیاسی حماس (تصویر سمت راست) با میخائیل بوگدانوف نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور خاورمیانه
در حالی که روابط دوجانبه هنوز قطع نشده، سرد شدن ناگهانی روابط بین روسیه و رژیم اشغالگر میتواند به سرعت منجر به عواقب غیر قابل پیشبینی در منطقه شود. به عنوان مثال، در نظر بگیرید که رژیم صهیونیستی پیش از انجام حملات هوایی در سوریه، هشدار به مسکو را متوقف کند. این امر خطر درگیری ناخواسته بین دو طرف را به طرز چشمگیری افزایش خواهد داد.
همچنین جنگ در اوکراین، روسیه را به ایران نزدیک کرده است. نزدیکی به تهران و متحدانش باعث تقویت شکاف هرچه بیشتر میان تلآویو و مسکو خواهد شد.
البته نفوذ روسیه در منطقه به روابط با رژیمصهیونیستی محدود نمیشود. اما تنش در روابط دوجانبه تنها این واقعیت را نشان میدهد که مسکو پس از شروع جنگ اوکراین به طور فزایندهای دست به تغییر جهت بردار سیاستخارجی خود به خصوص در منطقه خاورمیانه زده است و به دنبال بازتعریف جایگاه خود درمیان کشورهای منطقه است.
نزدیکی مسکو با حماس و حمایت از گفتمان تشکیل دولت مستقل فلسطینی، متعاقب آن، وخامت روابط با اسرائیل، افزایش همکاری با ایران در قالبهای تجاری، نظامی و امنیتی و همچنین گسترش روابط راهبردی با عربستان و امارات متحده عربی بهعنوان دو شریک اصلی ایالاتمتحده در منطقه خاورمیانه و از سوی دیگر مستحکم کردن روابط با آنکارا بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین کشورهای منطقه و یکی از اعضای ناتو درکنار جلب حمایت کشورهای جنوب جهانی به خصوص کشورهای آفریقایی نشان دهنده یک تغییر استراتژی بزرگ در سیاستخارجی روسیه و بازنگری سیاستهای خاورمیانهای کرملین است.
نویسنده: مهدی سیف تبریزی، پژوهشگر حوزه روسیه وقفقاز
انتهای پیام/
گروه خبری: 1339 |
منبع | خبرگزاری تسنیم |