مهارت سیاسی ایران در اجرای کنفرانس تهران
کاری که ابراهیم حکیمی، حسن تقیزاده و سایر دولتمردان عصر پهلوی در آن گیر کردند و از پسش بر نیامدند به تدبیر وطنپرستانه و بلندمدت دکتر محمد مصدق در مجلس چهاردهم و اجرای تر و تمیز احمد قوامالسلطنه در دولت، به نفع کشورمان تمام شد و استنکاف روسیه برای خروج از ایران شکست خورد. |
مهارت سیاسی ایران در اجرای کنفرانس تهران
به گزارش وبانگاه به نقل از ایسنا، امروز پنجم فروردین هفتاد و هشتمین سالروز آغاز تخلیه قوای اشغالگر روس از ایران در سال ۱۳۲۵ است.
آغاز ماجرا
دو سال و نیم بعد از اخراج رضا شاه توسط حامیان انگلیسیش از ایران در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، دکتر محمد مصدق در اسفند ۱۳۲۲ در رقابتهای انتخاباتی چهاردهمین دوره مجلس شورای ملی شرکت کرد و با رای بالای مردم تهران وارد این مجلس شد. او متاثر از در قبضه بودن چاههای نفت ایران توسط انگلیسیها، در فکر یافتن راهی برای خلاصی از دست آنان و رقیب دیرینهاش روسها بود چه اینکه روسیه تزاری نیز سالها چشم طمع به چاههای نفت و گاز ایران در دریای خزر داشت و بارها به بهانههای مختلف درخواست سهم از این منابع ایران داشت.
دکترای حقوق مصدق از او شخصیتی مسلط به قانون و منافذ قانونی ساخته بود به همین دلیل او با حمایت همفکرانش در مجلس چهاردهم به عنوان رییس فراکسیون اقلیت مجلس چهاردهم انتخاب شد و به همراه ۱۵ نماینده حامیش عضو کمیسیون نفت این مجلس شدند و ریاست این کمیسیون را هم بر عهده گرفت.
تز رییس کمیسیون نفت مجلس چهاردهم این بود که «به بهانه اینکه به یک کشور – انگلستان – نفت داده شده است، نباید به هیچ کشور دیگری – روسیه و آمریکا – امتیاز داد چرا که این دور باطل تمامی ندارد. ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره کرده و مورد بهره برداری قرار دهند.»
او همین باورش را در هفتاد و نهمین جلسه مجلس چهاردهم مکتوب کرد و به عنوان طرح در صحن علنی این مجلس به جریان انداخت. مصدق و همفکرانش که توانسته بودند نظر موافق نمایندگان این مجلس را با توجه به اشغال اجباری خاک ایران توسط روسها در جنگ جهانی اول با وجود اعلام بیطرفی، به دست آورند بار دیگر موفق شدند با کمترین مقاومت رای موافق اکثریت مجلس حتی نمایندگان حامی دولت انگلستان در این مجلس را برای منع دولت از مذاکره با نمایندگان روسیه و آمریکا درباره واگذاری امتیاز چاههای نفت و گاز به دست آورند.
این موفقیت دو سال بعد و در مجلس پانزدهم به ادله قانونی و حقوقی قدرتمندی برای مخالفت با توافق قوام و سادچیکف نمایندگان ایران و روسیه که در پی بد عهدی دولت وقت روسیه در خروج نیروهای نظامی این کشور از خاک ایران در پایان جنگ جهانی اول به امضا رسید، بدل شد.
کنفرانس تهران
روزولت، استالین و چرچیل روسای آمریکا، روسیه و انگلیس ۲۰ ماه قبل از پایان رسمی جنگ جهانی دوم از ششم تا نهم آذر ۱۳۲۲ بدون اطلاع و اجازه محمدرضا شاه جوان که دو سال از سلطنتش میگذشت، در سفارت روسیه در تهران گرد آمدند تا به توافق بعدِ از جنگ برسند.
این کنفرانس چهار روزه به صورت محرمانه برگزار شد و شاه ایران که کشورش به عنوان میزبان و امنترین مکان در جهان جهانی اول برای برگزاری کنفرانس انتخاب شده بود اجازه حضور در آن نیافت. یکی از مهمترین مواردی که در نشست سه جانبه روسای سه کشور توافق شد، ترک ایران توسط قوای متفقین شامل روسیه، انگلیس و آمریکا حداکثر تا شش ماه بعد از پایان این جنگ بود.
اما با وجود شکست آلمان نازی در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۲۴ و تسلیم ژاپن در ۱۱ شهریور ۱۳۲۴ روسیه به توافق تهران پایبند نماند و بیشتر نیروهایش را تا اردیبهشت ۱۳۲۵ در کشورمان نگهداشت.
با توجه به تاریخ تسلیم ژاپن و بنابر مفاد پیمان سه جانبه، مهلت شش ماهه برای خروج قوای متفقین از ایران ۱۱ اسفند ۱۳۲۴ بود. انگلیس و آمریکا به تدریج نیروهایشان را تا این تاریخ از ایران بیرون بردند اما هیچ خبری از خروج ارتش شوروی از ایران نبود.
تلاشی که در مقامات وقت ایران در آن دوره زمانی برای واداشتن شوروی برای خروج سپاهش از ایران درگرفت ابعاد گستردهای گرفت. وزیر خارجه دولت ابراهیم حکیمی به واسطه حسن تقیزاده در نیویورک، گفتوگوهایی با مقامات سازمان ملل آغاز کرد و شکایت کشورمان از روسیه را به اطلاع اعضای این سازمان رساند.
تورج اتابکی رییس اسبق انجمن بینالمللی ایرانشناسی با یادآوری شکایت ایران، گفت: «حسن تقیزاده خودش آذربایجانی، تبریزی و مشروطهطلب کهنهکار بود. ایشان در سازمان ملل متحد، نامهای به قائم مقام دبیرکل سازمان تسلیم کرد. در این نامه از سازمان ملل خواسته شده بود که به مداخله شوروی در امور داخلی ایران، رسیدگی کند.»
اما آندری ویشینسکی رییس هیات نمایندگی اتحاد جماهیر شوروی در سازمان ملل چند روز بعد پاسخ تندی به تقیزاده داد.
او نوشت: «حضور نظامی شوروی در ایران بر اساس پیمان سهجانبه که نهم بهمن ۱۳۲۰ بین ایران، روسیه و انگلیس منعقد شده است و ما به هیچ وجه در مسئله آذربایجان دخالت نداریم و این مسئله داخلی ایران است و باید بین دولت ایران و تبریز با نتایج رضایتبخشی حل بشود.»
اشاره ویشینسکی به توافقی بود که در فاصله کوتاهی بعد از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم انجام شده بود. در این توافق شوروی و بریتانیا متعهد شدند ضمن به رسمیت شناختن تمامیت ارضی ایران، شش ماه بعد از پایان جنگ جهانی دوم ایران را ترک کنند. طرف ایرانی نیز از این موضعگیری مقامات شوروی استفاده کردند و بر اجرای مفاد پیمان سه جانبه تاکید کردند و خواستار خروج هر چه سریعتر نیروهای نظامی شوروی از ایران شدند.
با بالا گرفتن تنشهای بینالمللی ناشی از جنگ جهانی دوم و حواشی جهانی فراوان این جنگ کشورهای مختلفی به فکر تاسیس سازمان ملل متحد برای حل و فصل اختلافات بینالمللی افتادند. به این منظور سازمان ملل متحد با اختیارات گسترده در دوم آبان ۱۳۲۴ متولد شد تا پاسدار صلح و امنیت در جهان باشد.
در درون این سازمان تازه تاسیس شورایی قدرتمند متشکل از کشورهای پیروز جهان جهانی دوم شامل آمریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه و چین شورای امنیت را تاسیس کردند. دولت وقت ایران نیز به سرعت علیه شوروی به این شورا شکایت کرد. هنوز یک ۱۰ روز از شروعِ کار شورای امنیت نگذشته بود که بررسی شکایت ایران در تاریخ پنجم بهمن ۱۳۲۴ در دستورکار این شورا قرار گرفت.
یک روز بعد از آغاز بررسی شکایت ایران در شورای امنیت سازمان ملل، ابراهیم حکیمی نخستوزیر وقت ایران به دلیل سوالات زیاد نمایندگان مجلس چهاردهم و فشار سیاسی ناشی از ناتوانی دولتش در حل غائله آذربایجان، استعفا داد.
به گفته تورج اتابکی در کتاب «آذربایجان، قومیت و جنگ قدرت در ایران» در آن دوره احمد قوامالسلطنه از رقبای سرسخت ابراهیم حکیمی در حال لابی با نمایندگان این مجلس برای جلب نظر مساعدشان برای انتصاب به عنوان نخستوزیر بود. اتابکی در این کتاب نوشت: «شورویها هم پیامهایی داده بودند مبنی بر اینکه حاضرند با قوام مذاکره کنند.»
عباس میلانی استاد دانشگاه معتقد بود: «قوام، دیدارهایی انجام داده بود با کسانی که فکر میکرد با سفارت شوروی در تماس هستند. ظاهرا با کسانی از خود سفارت شوروی هم دیدار کرده بود. گویا قوام در این تماسها برای حل مسئله، وعدههایی داده بود. بدین ترتیب، عوامل مختلفی موجب شد تا قوام به گزینه مطلوب شوروی تبدیل شود. یعنی هم وعدههایی که داد و هم شخصیت و قدرت و نفوذی که داشت این گمان را در میان شورویها به وجود آورد که میتوانند با او مذاکره کنند.»
به دنبال ارسال این سیگنالهای مثبت از یک سو و حمایت نمایندگان حزب توده در مجلس چهاردهم از دیگر سو، قوامالسلطنهِ ۷۰ ساله بعد از استعفای حکیمی و انتخابش توسط محمدرضا شاه، برای چهارمین بار موفق به گرفتن رای اعتمادِ مجلس شورای ملی و نشستن بر صندلی نخستوزیری ایران شد.
قوام که برای برای معرفی کابینهاش به مجلس رفته بود گفت: «اگر رهبری شوروی وی را دعوت کند او آماده است به مسکو سفر کند.»
هنوز جلسه مجلس شورای ملی به پایان نرسیده بود که سفیر روسیه در ایران با دعوتنامه به مجلس رفت.
بدین ترتیب احمد قوام در کمتر از ۲۰ ساعت بعد از حضور در مجلس در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۲۴ به همراه هیاتی بزرگ راهی سفری ۱۹ روزه به روسیه شد. او برای حل بحران آذربایجان، به مسکو رفت تا با استالین که سرمنشاء غائله آذربایجان بود، دیدار کند.
قوام در مسکو با استقبال گرم مقامات روس روبهرو شد و علاوه بر ویاچسلاو مولوتوف وزیر خارجه، مقامهایی از وزارت بازرگانی شوروی برای استقبال به فرودگاه آمدند.
تورج اتابکی در کتابش نوشت: «استراتژی قوام در این مذاکرات، پیوند زدن مساله نفت به خروج نیروهای شوروی از ایران بود. او معتقد بود با دادن قول امتیاز استخراج و فروش نفت شمال ایران به شوروی میتواند از آنها قول خروج سربازان شوروی از خاک ایران را بگیرد.»
نخستوزیر وقت ایران بیشتر وقتش را با مولوتوف وزیر امور خارجه شوروی برای چانهزنی بر سر جزییات خواستههایش سپری کرد.
مذاکرات قوام و مولوتف سه محور داشت. اول، امتیاز نفت شمال که شوروی به دنبالش بود. دوم، زمانبندی خروج نیروهای شوروی که ایران به دنبالش بود و سوم، غائله حکومت ملی آذربایجان بود.
شوروی درباره غائله آذربایجان اصرار داشت که ایران به این استان «خودمختاری» بدهد اما قوام اصرار داشت که بگوید مسئله آذربایجان، مسئلهای داخلی است.
برخلاف آنچه که در روایت عامیانه از این مذاکرات داشت، گفتوگوهای دو طرف پیچیده شد. اختلاف نظر عمیق دو طرف موجب بنبست مذاکرات و برگشت احمد قوام به کشور بعد از ۱۹ روز مذاکره شد.
اقدام قوام
با این حال بازگشت قوام به کشور به معنای بنبست مطلق مذکرات بین ایران و شوروی نبود.
ایوان سادچیکف، سفیرکبیر وقت شوروی در تهران با پیامها و پیشنهاداتی از مسکو به صورت مرتب با نخستوزیر مذاکره کرد. در مذاکرات قوام و سادچیکف در این مذاکرات نیز سه مسئله آذربایجان، نفت شمال و خروج نیروهای شوروی دنبال شد با این تفاوت که در این مذاکرات انعطاف شوروی درباره آذربایجان بیشتر شد.
جمیل حسنلی پژوهشگر آذربایجانی در باکو در کتابش نوشت: «میرجعفر باقروف، صدر حزب کمونیست آذربایجان شوروی، چهار روز قبل از نخستین دیدار سادچیکف و قوام که در ۲۹ اسفند ۱۳۲۴ انجام شد، با جعفر پیشهوری، علی شبستری و سلامالله جاوید در شهر مرزی جلفای ایران دیدار کرد و در آنجا از احتمال خروج نیروهای شوروی از ایران سخن گفت.»
به گفته این پژوهشگر، باقروف از محتوای پیشنهاد سادچیکف به ایران مطلع بود.
تصویب شکایت
همزمان با تحولات سیاسی داخلی ایران، روند شکایت ایران در شورای امنیت سازمان ملل نیز طی شد. اعضای این شورای تازه تاسیس در دومین قطعنامه خود موضوع خروج نیروهای شوروی از ایران را مطرح کردند. در این قطعنامه که دهم بهمن ۱۳۲۴ به اتفاق آراء تصویب شد، آمد: «هر دو طرف خواستار آغاز مذاکرات درباره موضوع مورد مناقشه هستند و مشروط بودن توافق اولیه برای خروج نیروهای شوروی از ایران، روشن نیست.
از دولتهای شوروی و ایران خواسته میشود نتیجه مذاکرات به شورای امنیت اطلاع داده شود.»
حسین علا سفیر وقت ایران در نیویورک و از آذری زبانهای سرشناس ایران پیگیر شکایت ایران در شورای امنیت بود. اگر چه شوروی مُصر بود ایران این شکایت را دنبال نکند اما علا به این درخواست توجهی نکرد. علا موجب صدور سومین قطعنامه شورای تازه تاسیس امنیت علیه شوروی شود.
سادچیکف در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۴ وارد تهران شد و چهار روز بعد در تاریخ چهارم فروردین ۱۳۲۵ پیشنهاد شوروی را برای حل اختلافات با احمد قوام در میان گذاشت. استالین نیز یک روز بعد در تاریخ پنجم فروردین در اقدامی غافلگیرانه به نیروهایش دستور داد خاک ایران و پادگانهایش در داخل ایران را تخلیه کنند و به سمت خاک شوروی عقبنشینی کنند.
خبرگزاری ایتارتاس ششم فروردین ۱۳۲۵ آن روز در گزارشی خبر از تخلیه قوای شوروی از خاک ایران طی ۵-۶ هفته داد. ۱۰ روز بعد از گزارش ایتارتاس و پیرو مذاکرات مقدماتی در مورد تشکیل شرکت نفت ایران و شوروی، موافقتنامهای در هفت ماده بین احمد قوام نخستوزیر وقت ایران و ایوان سادچیکف سفیر کبیر شوروی در تهران در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۵ امضا شد.
براساس این موافقتنامه مقرر شد شرکت مختلطی به منظور تجسس اراضی نفتخیز در شمال ایران و بهرهبرداری از آنها بین ایران و شوروی تشکیل شود. مدت عملیات شرکت ۵۰ سال تعیین و مقرر شد در مدت ۲۵ سال اول عملیات شرکت، ۴۹ درصد سهام متعلق به ایران و ۵۱ درصد سهام متعلق به شوروی و در ۲۵ سال دوم، ۵۰ درصد سهام متعلق به ایران و ۵۰ درصد متعلق به شوروی باشد.
در پایان موافقتنامه نیز قید شد: «قرارداد شرکت نفت مختلط ایران و شوروی که بعدا مطابق این توافقنامه عقد میشود به مجردی که نمایندگان پانزدهمین مجلس شورای ملی ایران انتخاب شدند و این مجلس عملیات قانونگذاری خود را آغاز کرد. در هر حال نه دیرتر از مدت هفت ماه از تاریخ ۲۴ مارس سال جاری، برای تصویب، پیشنهاد خواهد شد.» و به این ترتیب تنفیذ و اجرای موافقتنامه تشکیل شرکت مختلط نفتی ایران شوروی به تصویب مجلس شورای ملی منوط شد.
در عین حال احمد قوامالسلطنه تأکید داشت برگزاری پانزدهمین دوره انتخابات مجلس تا قبل از تخلیه کامل ایران توسط نظامیان شوروی ممکن نیست.
البته همزمان با پایان سفر قوام به شوروی و برگشتش به ایران عمر چهاردهمین دوره مجلس شورای ملی پایان یافت و این مجلس در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۲۴ تعطیل شد. طبق توافق دو طرف خروج قشون نظامی شوروی از اردیبهشت ۱۳۲۵ سرعت بیشتری گرفت تا زمینه تشکیل پانزدهمین دوره مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۵ تیر ۱۳۲۶ به وجود آید.
اما بر اساس مصوبه مجلس پانزدهم که در آذر ۱۳۲۳ تصویب شد، دولت ایران به دلیل مصوبه مجلس چهاردهم اجازه نیافت بدون اجازه مجلس هیچ قراردادی برای واگذار کردن امتیاز نفت به کشورهای خارجی امضا کند و به ترتیب در توافق قوام – سادچیکف طرف ایرانی هم موفق به بیرون کردن نظامیان روسیه از خاکش شد و هم کمترین امتیازات را به طرف روسی داد.
منابع:
اتابکی، تورج، (۱۳۷۶)؛ صص۱۸۶-۱۸۷
محمد خان ملک یزدی، غوغای تخلیه ایران، تهران: سلسله، ۱۳۶۲، ص ۱۹ و ۲۰
مذاکرات جلسه هفتاد و نهم چهاردهمین دوره مجلس شورای ملی در مورخه ۱۳ آذر ۱۳۲۳
یالتا پتسدام، اسناد کنفرانسهای تهران، ترجمه حسن مفیدی، تهران: پارت، ۱۳۶۰، ص ۴۱۸
درباره سوم شهریور و نقش ایران در جنگ جهانی دوم، تهران: مرکز پژوهش و نشر فرهنگ سیاسی دوران پهلوی، ۲۵۳۶
انتهای پیام
© | خبرگزاری ایسنا > خبرنگار: هادی فرهنگ زاد |