آیا انرژی از تعمیق شکاف بین باکو و بروکسل جلوگیری میکند؟
در حالی که به نظر می رسد باکو تمایل دارد روابط خود با اتحادیه اروپا را فقط طبق یک نقشه راه یک توافقنامه «تجاری» دنبال کند، مشخص نیست که آیا این امر برای بروکسل قابل قبول است یا خیر. |
وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم:
آیا انرژی از تعمیق شکاف بین باکو و بروکسل جلوگیری میکند؟
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، زمانی که پرچم جمهوری آذربایجان در مقر شورای اروپا در ژانویه 2001 برافراشته شد، تصور میشود که این کشور مسیر ادغام در ساختارهای اروپایی را با بیشترین سرعت دنبال کند.
با این حال، 23 سال بعد، اختیارات آذربایجان در مجمع پارلمانی شورای اروپا به حالت تعلیق درآمده و دلیل آن نقض سیستماتیک حقوق بشر (به ویژه آزار و اذیت خبرنگاران و فعالان مستقل) اعلام شده است. همچنین میتوان به تصمیم شورای امنیت علیه باکو اشاره داشت که نشانه دیگری از افزایش تنش بین باکو و پایتخت های غربی بود.
رابطه باکو و بروکسل همیشه بحث برانگیز بوده است. از یک سو، در اواسط دهه 2000، آذربایجان غنی از نفت و گاز وارد بازار اروپا شد و تقریباً با یکسوم کشورهای اتحادیه اروپا قراردادهای مشارکت استراتژیک امضا کرد.
از سوی دیگر، در این سالها هیچ صحبتی از تعامل نزدیک سیاسی میان باکو و پایتخت کشورهای اروپایی نشده و گامهای موثری در جهت ادغام سیاسی میان دو پایتخت برداشته نشده است.
آخرین توافقنامه سیاسی دوجانبه در سال 1999 به امضا رسیده و همه تلاشهای بعدی برای دستیابی به توافقات جدید با کارشکنیهای باکو با مانع مواجه و به زمان دیگری موکول شد. در بیشتر موارد، روابط دوجانبه بین اتحادیه اروپا و آذربایجان از یک چارچوب کاملاً تثبیت شده با محوریت انرژی، تجارت و تا حدودی حقوق بشر پیروی کرده است.
اما در سال2020 شاهد اولین تغییرات عمده در روابط باکو و اتحادیه اروپا بودیم، زمانی که آذربایجان جنگ 6 هفتهای را با ارمنستان بر سر تصاحب منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی آغاز کرد و ساختارهای غربی حمایتهای ضمنی را از ایروان انجام دادند. اما در سال 2022 و پس از شروع جنگ روسیه- اوکراین تغییرات جدیدی در نوع مواجهه باکو و بروکسل را شاهد بودیم. تغییراتی که ناشی از افزایش چالشهای پولیتیکی اتحادیه اروپا درست چند ماه پس از شروع درگیری میان روسیه و اوکراین بود.
در طول تشدید مناقشه ارمنستان و آذربایجان، اتحادیه اروپا که انتظار میرفت کنشگری سیاسی فعالتری از خود به نمایش بگذارد، در نقش یک میانجی ظاهر شد و برای اولین بار مذاکرات آذربایجان و ارمنستان با میانجیگری شورای اروپا در بروکسل را ترتیب داد.
این میانجیگری که همراه با افزایش مداخلات دیپلماتیک غرب در جهت حل مناقشه بین باکو و ایروان در حال انجام بود، نتایج نمادینی به همراه داشت: طرفین اسیران و نقشههای میادین مین را مبادله کردند و تمامیت ارضی یکدیگر را به رسمیت شناختند و زمینه را برای مذاکرات صلح اساسیتر فراهم کردند.
با این حال، پس از اینکه آذربایجان در سپتامبر 2023 کنترل کامل بر قره باغ کوهستانی را به دست گرفت، روند حلوفصل مناقشات با میانجیگری اتحادیه اروپا بسیار کند شد. تشدید درگیریهای نظامی و مهاجرت دسته جمعی ارامنه قره باغ بر تنش در روابط باکو با شرکای غربیاش افزود. اگرچه هیچ واکنش عملی قابل توجهی از سوی غرب به اقدامات مقامات آذربایجان در صحنهبینالمللی دیده نشد.
همچنین باید به تنشهای فزاینده بین آذربایجان و کشورهای عضو اتحادیه اروپا اشاره داشت. درگیری های سیاسی همچون درگیری فرانسه و جمهوری آذربایجان که به سال 2020 باز می گردد.
این تناقضات به ویژه از سال 2023 زمانی که اتحادیه اروپا تصمیم به استقرار یک هیئت نظارتی در ارمنستان گرفت و پاریس فروش تجهیزات نظامی به ایروان را آغاز کرد، شدت گرفت. باکو اطمینان دارد که این مأموریت با هدف اعلام شده «ارتقای ثبات در مناطق مرزی» ارمنستان طرح ای کاملاً فرانسوی است. اما در واقع 23 کشور اتحادیه اروپا در این ابتکار شرکت میکنند، یعنی ما در مورد یک اجماع پان اروپایی صحبت میکنیم.
در عین حال، اظهارات اخیر کرملین، متحد سنتی ارمنستان، نشان میدهد که اولویتهای روسیه تغییر کرده و اکنون به طور فزایندهای از آذربایجان حمایت میکند. البته که ما در مورد اتحاد نظامی مسکو-باکو صحبت نمیکنیم، زیرا این امر تا تبدیل شدن به واقعیت فاصله بسیار زیادی دارد. اما به نظر به لحاظ تاکتیکی، مواضع مسکو و باکو در منطقه قرهباغ دارای یک همپوشانی است و باید این نکته را اضافه کرد که در شرایط فعلی باکو علاقه بیشتری به اتحاد با آنکارا دارد تا اتحادیه اروپا.
همچنین سرکوب اخیر روزنامه نگاران و فعالان مستقل در آذربایجان، فشار بیشتری بر روابط این کشور با غرب وارد کرده است.
با توجه به همه این مسائل، این سوالات مطرح می شود: آیا روابط باکو با اتحادیه اروپا به سمت قطع کامل پیش می رود؟ آیا آذربایجان می تواند به طور کامل از اروپا جدا شود؟
پاسخ به این سوالات حداقل در شرایط فعلی منفی است، تاکنون، باکو تنها در کلام تظاهر به دور شدن از غرب کرده و چیزی که نشان دهنده احتمال تغییرات واقعی و عملی در آینده نزدیک باشد، از خود نشان نداده است. این موضوع تا حد زیادی به دلیل وابستگی متقابل طرفین است. اما این شرایط میتواند با یک حرکت چشمگیر و غیر منتظره از سوی طرفین با یک تغییر موضع جدی مواجه شود و این رابطه سینوسی را دچار یک تغییر مسیر دیگر کند.
انرژی، موتور محرک رابطه باکو- بروکسل
اما نکته مهمی که در طی این سالیان حلقه اتصال اتحادیه اروپا و آذربایجان را برعهده داشته همکاری در حوزه انرژی بهعنوان قلب این وابستگی متقابل بوده است. به طور کلی، ذخایر آذربایجان تنها بخش کوچکی از کل نیاز گاز اروپا را پوشش میدهد، اما برای برخی کشورها همانند بلغارستان، یونان، ایتالیا و اخیراً رومانی و مجارستان نقش بسیار مهمی ایفا میکند. علاوه بر این، انتظار میرود عرضه گاز آذربایجان به اسلواکی، کرواسی و حتی اتریش افزایش یابد.
گاز آذربایجان برای اتحادیه اروپا به عنوان یک جایگزین (گاهی اوقات تنها جایگزین) برای سوخت روسیه که در حال حاضر تحت تحریم غربجمعی قرار دارد، از نظر استراتژیک بسیار حائز اهمیت است. علاوه بر این، تعهداتی که طرفین در قراردادها ذکر کردهاند مانع جدی برای هرگونه تلاش درجهت شکست توافقات است، زیرا مستلزم پرداخت جریمههایی به مبلغ میلیونها، اگر نگوییم میلیاردها دلار است.
آذربایجان نیز به نوبه خود به شدت به روابط انرژی با اتحادیه اروپا وابسته است. تقریباً 90 درصد درآمد کشور از فروش نفت و گاز تأمین میشود که ثبات سیاسی و اقتصادی آن را تضمین میکند. آذربایجان تنها در سال 2023، 19 میلیارد یورو از فروش نفت و گاز به اتحادیه اروپا دریافت کرده است. در حالی که این کشور خریداران قابل توجهی از خارج از اتحادیه اروپا نیز برای صادرات نفت خود دارد، اما صادرات گاز آن بیشتر به سمت بازار اروپا است.
علاوه بر این، بر اساس پیشبینیها، در سال 2024، درآمد آذربایجان از صادرات گاز نسبت به صادرات نفت به مراتب بالاتر خواهد بود. این کشور سالانه حدود 50 میلیارد متر مکعب گاز استخراج میکند و قصد دارد حدود نیمی از این حجم را به اتحادیه اروپا بفروشد. حتی اگر آذربایجان تلاش کند صادرات خود را متنوع کند، بعید است خریداری پیدا کند که بتواند از نظر حجم با اتحادیه اروپا برابری داشته باشد.
کریدورهای تجاری پایه دوم رابطه
مسیرهای تجاری و مواصلاتی بینالمللی یکی دیگر از جنبههای مهم روابط بین اروپا و آذربایجان است که به طور فزایندهای روبهرشد هستند. جنگ در اوکراین و اختلالات اخیر در تجارت دریایی از طریق دریای سرخ، توجهات را به مسیر حمل و نقل بین المللی ترانس کاسپین (معروف به کریدور میانه) که چین و آسیای جنوب شرقی را به اروپا متصل میکند جلب کرده است. یکی از شاخههای این کریدور بر اساس نقشههای موجود، از سرزمینهای جمهوری آذربایجان میگذرد.
باکو کریدور میانه را فرصتی برای جذب سرمایه گذاریهای کلان میبیند و آن را تنها راه درآمدزایی قابل مقایسه با نفت و گاز میداند. در بروکسل، کریدور میانی بهعنوان یک جایگزین استراتژیک برای مسیرهای موجود در نظر گرفته میشود و موسسات مالی اروپایی و بین المللی اخیراً سرمایه گذاری 10 میلیارد یورویی در کریدور میانی را اعلام کردهاند.
چشمانداز رابطه
به عبارت دیگر، وابستگی عمیق متقابل بین اتحادیه اروپا و جمهوری آذربایجان یک شکاف و جدایی بزرگ بین باکو و بروکسل را بعید میسازد. هر دو طرف فعالانه به گسترش روابط در زمینه انرژی و تجارت ادامه خواهند داد.
با این وجود، عوامل منفی و مخربی مانند حقوقبشر، آزادی بیان، حفظ حقوق اقلیتهای زبانی و مذهبی و …. را نیز نمیتوان نادیده گرفت. باکو منافع اقتصادی را در اولویت قرار میدهد و به نظر میرسد قصد دارد از نفوذ فزاینده خود برای توسعه روابط صرفاً تجاری با اتحادیه اروپا استفاده کند. با این حال، میزان پذیرش چنین رویکردی نزد بروکسل هنوز مشخص نیست.
نویسنده: مهدی سیف تبریزی پژوهشگر مسائل روسیه و قفقاز
انتهای پیام/
گروه خبری: 1339 |
© | خبرگزاری تسنیم |