پژهشگر مسایل نظامی صهیونیست: اهداف جنگ غزه تضاد دارند

به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، سرهنگ حانان شای، پژوهشگر ارشد اندیشکده امنیت ملی مشگاف و کارشناس برنامه ریزی راهبردی نظامی و سیاسی و مراکز تصمیم گیری، در میزگردی که در شبکه 7 تلویزیون رژیم صهیونیست برگزار شد تاکید کرد: تضاد قابل توجهی بین دو هدف اصلی این جنگ به چشم می‌خورد، ما از یک طرف ارزش و اهمیت بسزایی برای آزادی ربوده شدگان قایل بودیم و از سوی دیگر بر امر از بین بردن حماس چه در ساختار نظامی و چه سیاسی  تاکید می‌کنیم و در این چارچوب به دنبال از بین بردن حداکثر ممکن از نیروهای این گروه هستیم.

اما آنچه که بعد از اعلام این اهداف مشخص شد آن بود که ما با 750 کیلومتر تونل‌های زیر غزه مواجه شده ایم که اگر آنها را به حال خود رها کنیم مشکلات خطرناکی را برای ما به وجود خواند آورد، در چنین شرایطی بسیارحایز اهمیت است که بین بازگشت ربوده شدگان و ادامه جنگ یکی را انتخاب کنیم.

این کارشناس صهیونیست در ادامه گفت: اطلاعاتی که در رابطه با ربوده شدگان به دست ما می‌رسد، صرفا اطلاعات رسانه‌ای است، اما با فرض اینکه جزئیات اعلام شده صحیح هم باشد، اگر این امکان وجود داشته باشد که تمامی ربوده شدگان را در مقابل آتش بس و توقف جنگ تحویل بگیریم من باز هم از این راهکار حمایت می‌کنم.

پژوهشگر ارشد صهیونیست در بخش دیگری از این نشست گفت: باید به این مسئله اذعان کنیم که حماس اقدام بسیار موفقیت آمیزی را انجام داده و توانسته است موجب چند دستگی داخلی ما شود، همچنین باید به یادداشته باشیم که مرور زمان به نفع گروگان‌ها و به ویژه افراد سالخورده کودکان نیست، پس اگر امکان بازگشت آنها وجود داشته باشد و اگر برای انجام این مهم باید تروریست‌های فلسطینی که ما آنها را اسیر دسته بندی کرده ایم آزاد شوند، این کار باید انجام شود و بعد از آن صفحه جدیدی را بگشاییم.

به اعتراف این کارشناس صهیونیست، اسرائیل در شرایط غیر قابل تصوری وارد این جنگ شد، اسرائیل این بار با یک ارتش سازمان یافته مواجه بود که هیچ آمادگی برای دفاع در مقابل آن نداشت، ارتش اسرائیل آمادگی ورود به درگیری و جنگ با (افرادی) را داشت که به شکل انفرادی وارد عمل می‌شدند و برای مقابله با تهاجم یک ارتش با قابلیت تهاجم و پیشروی منظم که اقدام به اشغال سرزمینی هم می‌کند، را پیدا نکرده بود.

در واقع حماس یک نیروی پیاده بود که موفق شد شهر و شهرک‌هایی را به تصرف در آورده و اهدافی را که می‌خواست محقق سازد.

در مقابل چنین تهاجمی، ارتش اسرائیل هیچ برنامه فوری در چارچوب اصل بازدارندگی در اختیار نداشت… فرماندهان عالی رتبه ارتش هم اعلام کردند که برنامه سازمان یافته‌ای برای مقابله با چنین تهاجمی در ستاد ارتش تدارک دیده نشده بود، دلیل آن هم ساختار دکترین بازدارندگی ما است و ربطی به تصمیم گیرها ندارد، با آغاز جنگ (عملیات طوفان الاقصی) دکترین بازدارندگی اسرائیل در مقابل صورت ما منفجر شد و فروپاشید، چنین شکست ساختاری را نمی‌توان در آنی  و در پروسه کوتاه مدتی اصلاح کرد.

این تحلیل‌گر تاکید کرد، در طول تاریخ بسیاری از ساختارها به دلیل عدم آمادگی صحیح برای مقابله با حملات دشمن و اشتباه در پافشاری بر دکترین‌های قدیمی، دچار فروپاشی شده‌اند، از اینرو ما باید هم‌اکنون توافق را بپذیریم تا تمامی ربوده شدگان بازگردند، بعد از آن گردهم می‌آییم، خسارات خود را ازیابی می‌کنیم و سپس ارتش بر اساس تجاربی که از این جنگ فرا گرفتیم باسازی کنیم.

انتهای پیام/