غوغای حضور در آخرین بدرقه + فیلم

به گزارش وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از بیرجند، 30 اردیبهشت‌ماه زمانی که وقوع سانحه برای بالگرد حامل سید‌ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، حسین امیر عبداللهیان وزیر خارجه، حجت‌الاسلام آل هاشم امام جمعه تبریز و مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی از محل آیین افتتاح سد قیز‌قلعه‌سی به سمت تبریز منجر به شهادت سرنشینان شد، میخ ابتدایی خیمه عزا برای فقدان «عزیز ملت» زده شد.

خیمه بی‌انتها عزای سید محرومان

اما این خیمه انتها ندارد، داغ جان‌سوزی که آسمانی شدن «سید محرومان» بر دل مردم این جغرافیا زد، معطوف به محدوده خاصی نمی‌شود. از تبریز، قم، تهران، بیرجند و مشهد گرفته تا شهرها و استان‌هایی که پیکر «شهدای خدمت» آنجا تشییع نشدند. این داغ گسترده است و نمی‌توان میخ آخرین طناب از این خیمه عزت در یک نقطه نهاد.

31اردیبهشت‌ماه، یک روز پس از وقوع سانحه برای بالگرد حامل رئیس جمهوری و همراهان که از محل افتتاح سد قیزقلعه‌سی به سمت تبریز و برای افتتاح چند طرح پالایشگاهی شروع به پرواز کرد و دقایقی پس از پرواز به دلیل شرایط نامساعد جوی دچار مشکل و سانحه می‌شود، پس از تلاش‌های شبانه‌روزی بی‌وقفه نیروهای امدادی نهایتا پیکر شهدا یافت شد و میخ ابتدایی خیمه عزای عمومی ملت در تبریز کوبیده شد.

سید محرومان، وزیر خارجه‌اش، حجت‌الاسلام آل‌هاشم و سایر همراهان همگی در راه خدمت به این مردم و در حین ماموریت کاری آسمانی شدند و عزت شهادت را کسب کردند و همین موضوع است که داغ فقدان را برای همه مردم و طیف‌های سیاسی مختلف با هر عقیده و اعتقادی پویا‌تر کرد.

امروز بیرجند غوغای حضور مردمی بود که از جای جای استان خود را رسانده بودند تا در آخرین سفر استانی ریاست جمهور را بدرقه کنند.

ساعت پنج صبح است، لباس عزای سیاه بر تن خیل جمعیت است. همگی‌شان در میدان جانبازان بیرجند ایستاده‌اند و منتظر .. خانمی یک کیسه بزرگ خرما در دست گرفته و شروع به پخش کردن می‌کند.

مردمان کویرنشین خراسان جنوبی، سینه زنان و با سردادن شعارهایی شهدای خدمت را بدرقه کردند. در این میان برخی هم روایت‌های قشنگی از رئیس جمهور بیان کردند یکی می‌گفت در میدان مردم داری،  تواضع، روحیه جهادی و خستگی ناپذیر شبانه روزی داشت دیگری هم می گفت داغی بر دل مان گذاشت.

پیرمردی هم دعا می‌کرد تا خداوند با اجداد طاهرش محشورش کند و مهمان سفره حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) باشد. مادری هم می‌گفت آقای رئیسی داغ بزرگی بر دلمان گذاشتی، مرثیه خوان مراسم هم گفت منتخب مردم را خدا انتخاب کرد؛ زنی هم لابه لای جمعیت با صدای لرزان زمزمه می‌کرد ای کاروان آهسته ران، آرام جانم می رود…. جوانی هم شهادت را حق رئیس جمهور دانست و گفت مزد خدمت خود را گرفتی، خدمتت را جاودانه کردی ولی آقای رئیسی داغ بزرگی بر دلمان گذاشتی!

دیگری هم با در دست داشتن پلاکارهاردهایی حرف دلشان را نوشته بودند یکی نوشته بود داغ حاج قاسم را زنده کردی. دیگری هم نوشته بود در دفاع از تو فحش خوردیم ولی ما به یک شهید رای دادیم نوش جانمان هر چه ناسزا خوردیم.

آیت‌الله رئیسی با قاب عکسی که بر روی آن درج شده بود که همان لبخند همیشگی و با طمانینه را بر لب داشت از میان انبوه جمعیت رد شد، گویی رئیسی مثل همیشه برای تشکر و قدردانی از اظهار ارادت مردم دستان خود را بر سینه گذاشته بود و از لابه لای جمعیت عبور می‌کرد.

سفرهای استانی تمام شد. جنس آخرین سفر استانی با دفعات قبل فرق داشت، مردم حضوری متفاوت را رقم زدند، از آن شور و نشاط و شادی و هیاهوهای سفرهای استانی قبل خبری نبود، شهر رنگ و بوی غم داشت و مردم مات و مبهوت با چهره‌های غم زده به لبخند رئیس جمهور که قابی شده بود بر تابوت ِمزین شده به پرچم کشور، خیره بودند.

مردم بیرجند امروز با حضور پرشور  خود سکانسی ماندگار را رقم زدند؛ تشییعی تاریخی را به نمایش گذاشتند؛ کودک و نوجوان و جوان، پیر و سالخورده‌، مرد و زن در غم از دست دادن رئیس جمهوری که از جنس مردم بود اشک ریختند و از هر قشری با داغی که بر دلشان نشسته بود، سنگ تمام گذاشتند.

همان مردم عادی که آیت‌الله رئیسی همواره دغدغه آنها را داشت امروز نشان دادند که قدردان مسئول خدوم هستند و خدمات رئیس جمهور شهیدشان را فراموش نمی‌کنند و با حضور و مشارکت حداکثری بار دیگر دشمنان را مایوس کردند.

شهیدِجمهور که با روحیه خستگی ناپذیر بین خود و مردم فاصله‌ای نمی‌دید این بار هم در دل جمعیت با تکریم و احترام تشییع شد و پرونده سفر‌های استانی برای همیشه بسته شد و عزیز ِجمهور راهی خانه ابدی شد.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

انتهای پیام/254/.