Get News Fast

 

یادداشت؛ «روایتی از بذرپاشی که دیدم تا روز اعلام صلاحیت‌ها»

“روایتی از بذرپاشی که دیدم تا روز اعلام صلاحیت ها” عنوان یادداشتی است که طی آن به عملکرد مهرداد بذرپاش در سه مرحله بعد از سقوط بالگرد رییس جمهور شهید کشورمان و همراهانش پرداخته شده است.

یادداشت؛ «روایتی از بذرپاشی که دیدم تا روز اعلام صلاحیت‌ها»

به گزارش وبانگاه به نقل از ایسنا، جعفر فرجی در یادداشتی نوشت:
برداشت اول : آن واقعه سخت و جانکاه
ساعت 13:30 با آقای پیمان پاک داخل جلسه بودیم. خبری روی گوشی هایمان آمد: “هلیکوپتر آقای رئیسی مفقود شده است”
نمی‌توانم آن لحظات را وصف کنم. یادداشت‌های خاطرات روزانه‌ام را که مرور می‌کنم دوباره حس اضطراب آن لحظات پاهایم را سست می‌کند.
تنها چند تماس کافی بود تا این حس اضطراب تبدیل به یک حالت بغض و انکار شود. با آقای علی نیکزاد تماس گرفتم، قرار شد با اولین پرواز به سمت ورزقان حرکت کنیم. بسرعت حرکت کردیم و ساعت 23 شب به معدن سونگون محل مدیریت بحران رسیدیم. پرسان پرسان به محلی که آقای بذرپاش بودند، رسیدم.
چشمان مهرداد بذرپاش سرخ سرخ بود و تا هم را دیدیم بی اختیار در آغوش هم رفتیم و چشمان بذرپاش پر از اشک شد. صدایش از ته چاه در میآمد، شمرده شمرده گفت : من و حاج آقا در مسیر رفت با هم بودیم، در مسیر خیلی با هم گفتیم و خندیدیم و حاج آقا خیلی خوشحال بودند، راجع به دولت و برنامه های آتی کشور برنامه‌ریزی کردیم.
مدام زیر لب می‌گفت: این چه بلایی بود سرمون اومد و آرام آرام گریه می‌کرد. تابحال بذرپاش را اینطوری ندیده بودم . همزمان روی گوشی‌اش پهپادهای ایرانی و ترک مختصات ارائه می‌کردند ….

برداشت دوم : تلاش برای کاندیداتوری دکتر مخبر تا لحظه آخر

بعد از تدفین حاج آقا همه شیفتگان و عاشقان آقای رییسی با یک تناقض عشقی و عاطفی مواجه بودند. تنها چند روز تا شروع ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری وقت باقی مانده بود و صحبت از تداوم راه سید الشهدای خدمت، امری ناگزیر و تلخ بود.
من از ابتدا معتقد بودم بذرپاش بدلیل تسلط بر آمار و اطلاعات کشورداری، جهت دفاع از دولت حاج آقا باید کاندیدا شوند. حضور در هیات دولت و 4 سال حضور در هیات رییسه مجلس و دو سال حضور در دیوان محاسبات و نظارت بر تمام اجزا ساختارها و بودجه های 3600 دستگاه کشور بهه مراه حضور در سختترین وزارتخانه کشور، در کنار هوش دانشگاه شریفی و حافظه و فن بیان قوی، میتوانست بهترین گزینه برای دفاع از دولت باشد.
اگر کارنامه و عملکرد قوی اجرایی او در کنار فهم کار تشکیلاتی 20 ساله از شهرداری تهران تا مشاوران جوان تا طرح سلمان و ستاد اجرایی و آستان قدس و اندیشکده های متعدد و نگاه نوآورانه او به حل مسائل را اضافه می‌کردیم، علاوه بر بهترین فرد برای دفاع از دولت، از دید من بهترین گزینه برای تداوم دولت حاج آقای رئیسی برای ریاست جمهوری هم بود.
رسانه چیز عجیبی است، می تواند از یک آدمی که همیشه اهل هزینه دادن و تخریب شدن است، یک چهره عافیت طلب نشان دهد و از یک سخنران که هیچ گاه سر بزنگاه ها نبوده و برای هیچ نیروی انقلابی هزینه نمی‌دهد، یک چهره انقلابی تصویر کند. رسانه می تواند از یک آدم تکلیف مدار که همیشه بالاجبار بزرگان و از سر تکلیف به میدان آمده یک عنصر قدرت طلب تصویر کند و از یک آدمی که همیشه در مناصب بوده و هیچ موضعی برای انقلاب نداشته، یک چهره انقلابی ترسیم کند.
من خودم شاهد پنج بار صحبت آقای رئیسی با مهرداد بذرپاش برای حضور در دولت بودم و هر پنج بار ساعت‌های طولانی ایشان مقاومت کردند، هر چند خیلی کار سختی بود در برابر ادب و مظلومیت آقای رییسی آدم پاسخ منفی دهد. ولی وقتی مهرداد بذرپاش پذیرفت به وزارت راه بیاید، رسانه ها طوری جا انداختند که گویی او منتظر و در عطش چنین سمتی بوده است. وزارتخانه ای که پرچالش ترین و پیچیده ترین وزارت خانه کشور است و بدلیل وعده 4 میلیونی مسکن رئیس جمهور و مطالبات بر زمین مانده ، پذیرش آن شجاعت و ایثار زیادی می‌خواست.
با چنین نگرشی بنده و آقای حامد زرگر از آقای بذرپاش درخواست کردیم به انتخابات فکر کند. ایشان در همان جلسه گفتند ما باید تلاش کنیم دولت یکپارچه عمل کند و این مطلب زمانی اتفاق خواهد افتاد که همه تلاش کنیم، اجماع روی آقای دکتر مخبر صورت گرفته و ایشان کاندیدا شوند.
در آن مدت چند روز تا پایان مهلت ثبت نام، مهرداد بذرپاش بارها بصورت جمعی و فردی با آقای دکتر مخبر مذاکره کردند و سعی کردند اسمی از خودشان مطرح نشود.
به ما هم می‌گفتند که آقای دکتر مخبر ان شاءالله کاندیدا خواهند شد و من هم کاندیدا نخواهم شد. همگان در دولت و در فضای بیرونی شاهد هستند که مهرداد بذرپاش برای آمدن دکتر مخبر نهایت تلاش خود را کرد. شاید بیش از همه دکتر مخبر بتوانند بر صحت این مطلب شهادت دهند.
این تلاش ها تا روز پایانی ثبت نام ادامه داشت. راس ساعت 15:30 در تماسی جناب آقای دکتر مخبر بصورت قطعی تصمیم خود مبنی بر عدم کاندیداتوری را به آقای بذرپاش اعلام کردند.
از اینجا به بعد را همه از طریق رسانه ها دیدند که چه اتفاقی افتاد.
(لازم به ذکر است که بذرپاش بدلیل راه اندازی شبکه های اندیشگاهی، سال ها با جمع بزرگی از جوانان بر روی مسائل اصلی کشور کار کرده و این برنامه ها در ارکان مختلف دولت در حال اجرا یا تصمیم سازی بوده است.من و آقای زرگر و تعداد زیادی از عزیزان بسرعت برنامه‌ها را گردآوری کرده بودیم تا از کاندیدای دولت پشتیبانی برنامه‌ای کنیم، چه دکتر مخبر کاندیدا شوند چه برادر بذرپاش.)

برداشت سوم : بذرپاش سرباز ولایت

برادر بذرپاش، علی رغم تلاش های فراوانش برای کاندیداتوری دکتر مخبر، پا به صحنه انتخابات گذاشت. اولین جوان دهه شصتی که علی رغم میانسالی در کارنامه خود سومین فرد ملی با 11 سال سابقه ملی با ارزش پذیرفته شده از طرف شورای نگهبان را داشت.
این دور تعداد ثبت نام ها خیلی زیاد شده بود. از میان 80 چهره ملی کار تایید صلاحیت ها به 8 نفر نهایی رسید و بذرپاش جز 8 نفر نهایی بود. به عنوان کسی که جانشین ستاد احمدی نژاد در سال 88 و جانشین ستاد حاج آقای رئیسی در سال 1400 بودم ، امید داشتم به عنوان جانشین ستاد بذرپاش به قول دوستان هت تریک کنم و بدلایل علمی یقین داشتم بذرپاش رئیس جمهور خواهد شد. می‌توانم شهادت بدهم بهترین و کارآمدترین و علمی ترین نیروهای تشکیلاتی با برنامه های دقیق اجرایی دور هم جمع شده بودیم، اما صحبت ها از انتخاب 6 نفر برای مرحله نهایی بود و قرار بود در مرحله پایانی دو نفر دیگر حذف شوند..
روز قبل از اعلام تایید صلاحیت ها جمعی دور هم بودیم اکثر دوستان استرس داشتند به آقای بذرپاش نگاه کردم، پرسیدم نظر خودت چیست: گفت من که محکم وارد میدان شدم، ولی دعا می‌کنم این مسئولیت از گردنم ساقط شود.
من با شخصیت های بزرگ زیادی مانوس بودم و دوستان نزدیکتر می‌دانند نسبت به کسی شیفتگی پیدا نمی‌کنم و این حرفها را از سر شیفتگی نسبت به فردی نمی‌گویم ، ولی برایم جذاب بود که آن لحظه هیچ عطشی برای قدرت در بذرپاش ندیدم. بذرپاش واقعا مرحله به مرحله متواضع تر و مخلص تر می‌شود و این را همه اذعان دارند.
وقتی اسامی قطعی شد و به جمع 6 نفر نهایی راه نیافت یک پیام را برای همه دوستان ارسال کرد: الحمدلله علی کل حال…
در نهایت پختگی گفت : هیچ کسی اعتراض نکند، همه تلاش کنیم کسی نا امید نشود و ظرفیت های شکل گرفته به کمک جبهه انقلاب بیاید.
رفقا می دانند بنده اگر وارد صحنه شده ام، هیچ گاه بخاطر رفیق بازی یا برای تصاحب قدرت نبوده است و انتخاب بذرپاش از میان همه گزینه ها، بخاطر این بود که در طی این سالیان بذرپاش روز به روز مخلص تر، جامع الاطراف تر، تشکیلاتی، سیستماتیک تر و به لحاظ اجرایی کارآمدتر شده است. هر چند روایت روزانه همه اتفاقات را با جزییات برای آیندگان نوشته ام، اما نیاز بود بصورت کلی آنچه دیده ام را در این مقطه برای جلوگیری از تحریف تاریخ روایت کنم.
مهرداد عزیز خدا قوت
انتهای پیام

 

© خبرگزاری ایسنا > خبرنگار: لیلا چرمچیان
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 2 =

دکمه بازگشت به بالا