خدمت به مردم، میراث اولین استاندار شهید کشور؛ استاندار گیلان
شهید انصاری، الگویی ماندگار از ایثار، شجاعت و خدمت به مردم است. او با فداکاری خود، جان خود را در راه انقلاب اسلامی و مردم گیلان نثار کرد و نام خود را در تاریخ این استان جاودانه کرد. |
خدمت به مردم، میراث اولین استاندار شهید کشور؛ استاندار گیلان
به گزارش بخش استانی وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از رشت، انقلاب شد و تصمیم گرفت برای خدمت به میهن خود بازگردد، اصلا رفته بود که یاد بگیرد و بازگردد و انقلاب اسلامی باعث، زمان برگشت خود را جلوتر بیندازد، متولد سوم خرداد سال 1323 در شهرستان رودسر بود، در دوران تحصیل خود جزو شاگردان ممتاز بود، در سال 1340 دیپلم ریاضی گرفت و وارد دانشکده افسری شد، پیشینه و تفکر اسلامی وی نمیگذاشت حتی در دانشکده افسری تحت نظر شاه بیتفاوت باشد و اقدام به تبلیغ مذهبی میکرد که همین باعث شد تا او را از دانشکده اخراج کنند ولی او دست بردار تحصیل و دانستن نبود و از مذهب و عقیده خود نیز دست نمیکشید.
بعد از مدت کوتاهی در ترتیب معلم شرکت کرد و به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در همان جا نیز اقدام به ارایه تعالیم دینی و تبلیغ اسلامی میپرداخت و به علت برگزاری مجالس عزاداری ماه محرم، مورد مظان و اتهام مسئولان آموزش و پرورش بود.
کم کم سطح کارهای خود را بالاتر برد و برگزاری جلسات سیاسی و مذهبی را به سطح جامعه کشاند و با مردم و روحانیون در صف مبارزه با رژیم شاهنشاهی پرداخت و باوجود فشارهایی که به او وارد میکردند عقب نشینی نمیکرد، وی بعد از 10 سال سابقه خدمت آموزشی همراه با مبارزه و ایثار در سال 1350 در رشته ریاضی در دانشگاه تهران پذیرفته شد، به واسطه حضورش در تهران و دوران دانشجویی، با دکتر علی شریعتی و مرحوم آیتالله سید محمود طالقانی و آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی و شهید دکتر بهشتی و شهید دکتر محمد جواد باهنر و شهید محمد علی رجایی و سایر مبارزان بزرگ انقلابی آشنا شد که مرحله جدیدی از زندگی فردی و اجتماعی وی از این زمان آغاز شد و به واسطه اقدامات علنیاش درخصوص اقدامات سیاسی و تبلیغ مذهبی، بارها تحت تعقیب قرار گرفت و به زندان افتاد.
همزمان با اقدامات سیاسی علیه رژیم شاهنشانی، تحصیل خود را نیز ادامه میداد که پس از دریافت دانشنامه تحصیلی لیسانس از دانشگاه تهران، برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد، در ایالات متحده به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا درآمد و در عین حال سخنران این انجمن و سخنگوی دانشجویان در ایالات مختلف آمریکا و کانادا محسوب میشد، سخنرانیهای انقلابی او بر همه فارغالتحصیلان بعد از سال 1354 مشهود و مشهور است، شاید امروز میگویند که اهداف و آرمانهای انقلاب به دیگر کشورها صادر شده ولی او از همان دوران شاهنشاهی به دنبال ترویج فرهنگ اسلامی و انقلابی بود.
حتی خانهاش در کانزاس آمریکا محل تشکیل جلسات انجمن و فعالیت شبانهروزی او به نحوی بود که از طرف سازمان سیا (سازمان مرکزی اطلاعات) در این کشور تحت تعقیب قرار گرفت و چند بار بازداشت شد، او به دلیل دوستی با دکتر مصطفی چمران چندین مرتبه به لبنان رفت.
او در رشتههای صنایع سنگین و مترو و راه ادامه تحصیل داد و توانست مدرک مهندسی خود را دریافت کند و همزمان در رشته ریاضی هم ادامه تحصیل داد؛ اما قبل از اخذ مدرک دکترای ریاضی بنا به دعوت دکتر حسن غفوریفرد که آن زمان استاندار خراسان بود، به ایران بازگشت و به سمت معاونت استانداری خراسان انتخاب و منصوب شد و بنا به پیشنهاد آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی وزیر کشور وقت در پایان سال 1358 به سمت استانداری استان خود منصوب شد و او علی اخوین انصاری بود.
دوران استانداری شهید انصاری در گیلان
علی اخوین انصاری از نخستین افرادی بود که با حضورش در صندلی مدیریت بعد از پیروزی انقلاب، به آن صندلی عظمت داد و اجازه نداد صندلی مدیریت بر او حاکم شود، ورود انصاری به استانداری گیلان مصادف با بلوا و غوغای گروهکها، تحصنهای به اصطلاح حقطلبانه عناصر معلومالحال با نیرنگ طرفداری از مظلومین بود با این حال، شهید انصاری با شجاعت و تدبیر خود، در مقابل این گروهها ایستادگی کرد و از انقلاب اسلامی و مردم گیلان دفاع کرد.
به دلیل رفتارهای خاص آیتالله لاهوتی، امام جمعه وقت رشت، بین او و انصاری اختلافاتی بروز کرد که آیتالله لاهوتی به قهر از گیلان به تهران رفت و این در حالی بود که آیتالله احسانبخش هم طی حکمی که در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه سال 1358 از دفتر امام گرفته بودند، به عنوان مسئول رسیدگی به سفارتخانههای کشورهای اسلامی از گیلان خارج شده بود و آیتالله امینیان، به نوعی امامت جمعه رشت نیز محسوب میشد و در تمام کارها دوشادوش دکتر علی اخوین انصاری حضور داشت.
اقدامات عمرانی:
شهید انصاری در دوران استانداری خود، اقدامات عمرانی فراوانی در استان گیلان انجام داد. از جمله این اقدامات میتوان به احداث سد پلرود، احداث راههای روستایی، احداث و تکمیل مدارس و مراکز آموزشی و بهداشتی، و برقرسانی به روستاها اشاره کرد.
حمایت از محرومان:
علی انصاری همواره حامی محرومان و مستضعفان بود و از هیچ تلاشی برای رفع مشکلات آنها دریغ نمیکرد. او به طور مرتب به روستاها و مناطق محروم سفر میکرد و از نزدیک با مشکلات مردم آشنا میشد.
میراث شهید انصاری:
شهید انصاری، الگویی ماندگار از ایثار، شجاعت و خدمت به مردم است. او با فداکاری خود، جان خود را در راه انقلاب اسلامی و مردم گیلان نثار کرد و نام خود را در تاریخ این استان جاودانه کرد.
ماجرای شهادت علی انصاری و علیرضا نورانی (معاون عمرانی استانداری گیلان) از زبان همسر مهندس نورانی
سحرگاه روز چهارم ماه رمضان سال 1403 مصادف با 15 تیرماه سال 60 بود. آن شب آقای مهندس انصاری، در منزل ما مهمان بودند. سحرگاه که برای صرف سحری بیدار شدیم، ده دقیقهای به اذان صبح مانده بود. خیلی سریع کمی غذا خوردیم و امساک کردیم. اذان گفته شد بعد از نماز خوابیدیم.
ساعت نزدیک هفت صبح، نورانی بیدار شد و گفت دیرم شده و یک ربع بعد صدایم کرد و گفت: به بچهها غذا نمیدهی؟ گفتم آنها که خوابند، باشد تا بیدار شوند. گفت: من چراغ را خاموش میکنم. مهدی پسر بزرگمان بیدار شده بود. بعد خداحافظی کردند و رفتند. محل سکونت ما طبقه پنجم یک ساختمان پنج طبقه واقع در خیابان لاکانی رشت بود تا گذشتن آنها از 76 پله خوابم برد.
ناگهان با صدای شلیک گلولهها از خواب پریدم. از پنجره به خیابان نگاه کردم، لحظه بسیار دردناک و طاقت فرسایی بود. ماشین در پیاده رو در حالیکه درب طرف راننده باز بود و نورانی داخلش نشسته بود، دونفر مسلح دور و بر آن میپریدند و آخرین گلوله را به طرف نورانی شلیک کردند و پریدند روی موتوری که در خیابان در جهت خلاف روشن بود و گریختند. تا لحظهها موتور تروریستها را با چشم تعقیب میکردم و از بالای ساختمان فریاد زدم بگیرینش. انگار کسی صدایم را نمیشنید.
با عجله از پلههای طولانی پایین آمدم، ولی وقتی به پایین پلهها رسیدم هر دو شهید را به بیمارستان انتقال داده بودند. فریاد زدم نامسلمانها استاندار شما بود و آن یکی هم معاونش. فریاد میزدم مرا هم ببرید، ولی کسی نبود که به حرفم گوش کند. چون نگران بچهها بودم و میترسیدم بهدنبال من از پلهها سرازیر شوند ناچار من و مهدی پسرم با دنیایی از حزن و اندوه به بالا رفتیم.
10 دقیقهای نمیدانستم چه کار کنم. من و مهدی گریه میکردیم. بچهها از صدای گریه ما بیدار شدند. به یکی یکی میگفتم هادی جان، حامدجان، شما یتیم شدید بعد از آن به فکر تلفن افتادم و به لنگرود تلفن کردم و سپس استانداری را خبر کردم و تازه ساعت هشت صبح از استانداری آمدند و بعد متوجه شدیم که مهندس انصاری همانجا شهید شده بود و نورانی به احتمال یک درصد به تهران منتقل شده و از آنجا که استحقاق شهادت داشت و همیشه میگفت مردن در رختخواب برای مردان خدا ننگ است به شهادت و لقاء پروردگارش رسید و در روز بعد یعنی سه شنبه پنجم ماه مبارک رمضان با همسنگر و یارش، مهندس انصاری از میدان ذهاب رشت به طرف زادگاهش لنگرود تشییع و به خاک سپرده شد.
پس از شهادت شهید انصاری، رییس جمهور وقت محمد علی رجایی به همسر شهید انصاری پیشنهاد داد که به پاس نقش فراوان و موثر او در جریانات انقلاب و تثبیت جمهوری اسلامی پیکر او را به تهران منتقل کنند تا در کنار شهدای هفتم تیر و انقلاب در بهشت زهرا به خاک سپرده شود. اما همسر شهید در پاسخ گفت که انصاری در وصیتنامهاش خواسته است تا در رودسر و در کنار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شود.
شهید انصاری تا قبل از 30 اردیبهشت ماه امسال، تنها شهید استاندار کشور بود ولی پس از سقوط بالگرد شهید جمهور و همراهانش، شهید دیگری نیز به جمع استانداران شهید کشور پیوست که جدای تخصص و تعهدی که به کار داشت به دستگیری از محرومان پایبند بود، مالک رحمتی؛ استاندار آذربایجان شرقی بود که به همراه شهید سید ابراهیم رئیسی، شهید شد و بزرگترین یادگاری شهید رحمتی برای مردم مانند شهید انصاری، شجاعت و خدمت به مردم بود.
امروزه، نام شهید انصاری بر خیابانها، مدارس و مراکز مختلفی در استان گیلان نهاده شده و یاد و خاطره او همواره در قلب مردم این استان زنده و گرامی است.
انتهای پیام/
© | خبرگزاری تسنیم |