شب شعر «یک اسکله شعر» در بوشهر برگزار شد+عکس

به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از بوشهر، مراسم شب شعر «یک اسکله شعر» به مناسبت گرامیداشت یاد جانباختگان حادثه اسکله شهید رجایی بندرعباس و روز ملی خلیج فارس، شامگاه سه‌شنبه با حضور حیدر راهب، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان بوشهر و جمعی از شاعران و علاقه‌مندان به فرهنگ و ادب در کتابخانه عمومی خلیج فارس بوشهر برگزار شد.

ابراز همدردی و تقدیر از روحیه ایثارگری مردم

حیدر راهب در این مراسم با تقدیر از حضور هنرمندان و شاعران گفت: این احساس مسئولیت شما در قبال مردم شریف بندرعباس و استان همسایه قابل ستایش است. ما اینجا گرد هم آمده‌ایم تا با مصیبت‌دیدگان این حادثه تلخ ابراز همدردی کنیم.

وی با اشاره به صحنه‌های ایثار مردم پس از حادثه افزود: مردم ما با تشکیل صف‌های طولانی اهدای خون، تلخی این مصیبت را به زیبایی تبدیل کردند. این روحیه فداکاری نشان‌دهنده اصالت و بزرگواری ایرانیان است که لایق احترام و تکریم هستند.

اشعار حماسی و انقلابی در وصف مقاومت

در این مراسم که با دبیری عقیل نجار برگزار شد، شاعران برجسته استان از جمله مریم شیخیونی، حمیده شاه‌حسینی، زرتاش ذوقی و محمدصالح منصوری اشعار خود را قرائت کردند.

از جمله اشعار برجسته این مراسم می‌توان به اثر «ای جان همه تاب و توان بندر» از عقیل نجار و شعر حماسی «عشقت آموخت به من موج فداکاری را» از محمدصالح منصوری اشاره کرد که با استقبال حاضران روبرو شد.

راهب در پایان با اشاره به محتوای اشعار ارائه شده تأکید کرد: این اشعار قابلیت تبدیل به آثار هنری ماندگار را دارند و باید در زندگی روزمره مردم جاری شوند.

این مراسم با هدف تجلیل از روحیه مقاومت مردم جنوب و تاکید بر وحدت ملی در سایه فرهنگ و ادب فارسی برگزار شد و مورد استقبال گسترده اهالی فرهنگ و هنر استان بوشهر قرار گرفت.

در ادامه 2 اثر این شاعران تقدیم می شود:

ای جان همه تاب و توان بندر
فریاد رس پیر و جوان بندر
 بخروش و بموج تا که خاموش کنی
این آتش افتاده به جان بندر

عقیل نجّار

عشقت آموخت به من موج فداکاری را
شور جانبازی و آن مذهب دلداری را
تو دماوند منی چشم به سویت دارم  
که شکوه تو زند پرچم همیاری را
موج تو غرق کند شیطنت کرکس را
تا بکوبد به سرش ضربه دلواری را
لحن فردوسی و هم شور حماسی دارد
موج تو در نفسش  روح علمداری را  
‌موج موجت خبر از آمدن رستم هاست
که به تیرش بُکُشد دیو تبه کاری را
تیغ گسار تو دشمن به زمین اندازد
بدنش کرده چنان لاشهء مرداری را
غرش مهدوی و خون سیاوش جاری است
مکتبت داده به ما درس وفاداری را
تا ابد فارس بمان ای تپش قلب وطن
بشنوم از نفست نغمه بیداری را

محمدصالح منصوری

انتهای پیام/