حوزه پیشرو و سرآمد ـ 8 | حوزه علمیه و تربیت مجاهدان فرهنگی
برخاستن مجاهدان فرهنگی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی، آیتالله خامنهای، شهید سیدمحمدباقر صدر و دیگر از علماء در برابر هجوم ضدفرهنگها و نمادهای معارض تمدنی، نقطهی عطفی در تاریخ حوزهی علمیه و نهاد علم و دین شمرده میشود. |
به گزارش بخش سیاسی وبانگاه به نقل از گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، سپهر کامیاب در یادداشتی با عنوان «حوزه علمیه و تربیت مجاهدان فرهنگی» نوشت:پیام رهبر انقلاب، به مناسبت صدمین سالگرد بازتأسیس حوزه علمیه، حائز نکات مهمی بود که اگر با نگاهی کلان بررسی شود، فراهم ساختن بستری مناسب برای رسیدن به تمدن اسلامی، از مهمترین جلوههای آن به شمار خواهد رفت.
لازم به ذکر است، تمدن به عنوان نمود عینی فرهنگ یک جامعه، تا زمانی میتواند کاربرد اجتماعی داشته باشد، که خود را با مسائل روز متناسب سازد. این تناسبسازی نیازمند بررسی بنیانهای فرهنگی و روششناسی دقیق علمی است. زین رو اگر بخواهیم تمدن را در نظام فکری اسلامی محقق سازیم شایسته است تا درک صحیحی از مبانی معرفتی اسلام داشته باشیم.
دین اسلام به سبب فطری بودنش، نه تنها نیازهای فردی انسان، بلکه مطالبات عمومی او را در تمامی ساحتهای مختلف اجتماعی، توجه داشته است. همین مسأله سبب شده تا فرهنگ برخاسته از نظام معنایی اسلام، سنتها و ارزشهایی جاودان را شامل شود که بیتردید بروز و ظهور معنوی و مادی آن در کالبد ساختار سیاسی و اجتماعی، تمدنی نامیرا پدید میآورد.
عملیاتی شدن یک تمدن، هیچگاه به دور از نزاع و جدال با تمدنهای معارض خود نبوده است. تاریخ ایران باستان و تاریخ اسلام، مهر تأییدی بر این ادعا زدهاند. از آنجا که هر تمدن بیانگر نظام معنایی مخصوص به خود است و جهان اجتماعی ویژهی خود را تولید میکند، نمیتواند نسبت به دیگر فرهنگها چه از دریچهی تعامل و چه از دریچهی تقابل، بیتفاوت باشد!
تمدنپژوهان، دورههای سهگانهای را برای هر تمدن درنظر گرفتهاند؛ دورهی زایش، اوج و میرایش. زین رو ایشان تعامل فرهنگی دو تمدن را یکی از عوامل پایداری آن میدانند. اما این تعامل از چه روی اتفاق میافتد؟
باید ابتدا به این نکته توجه داشت، که هر نظام معنایی و فرهنگی، دولایهی سطحی و عمیق را شامل میگردد. لایههای سطحی، بروز اجتماعی (کنشها و رفتارها) لایههای بنیادینی هستند که عقاید و ارزشهای یک جامعه را نمایندگی میکنند. بنابراین تعامل میان دو فرهنگ زمانی سبب پایداری یک تمدن میشود که تعارضی با لایههای عمیق و بنیادین یکدیگر نداشته باشند!
از آنجا که نزاع تمدنی میان جهانزیست مدرن با نظام اندیشهی اسلامی، یکی از حساسترین معارضههای فرهنگی عصر جدید را رقم زده است، توجه به نهاد علم هریک به عنوان رهبری فرهنگی آن از ضرورتهای تحلیل این جدال است.
بیشک علم دانشگاهی در غرب با رویکرد پوزیتویستی، هرچند کمرنگ گشته است، اما هماکنون، آثار تقلیدی آن در ایران به سبب دوران سلطهی ژورنالیستی روشنفکران، یکی از موانع مهم تحقق بومیسازی علم متناسب با نیاز روز در کشور شده است. تعامل علوم اسلامی با دستاوردهای علمی جهان، هیچگاه نفی نشده است، اما آنچیزی که در زمانهی استبداد پهلوی اول صورت گرفت، نفی علومی بود که در دل عقاید و ارزشهای مردم ایران نهفته بود.
بروز شبهات و پیشفرضهای نادرست نسبت به مبانی اسلام توسط اساتید شبه مدرن، سبب شد تا ورود نظریههای علمی دینی به نهاد علم با تردید و مخالفت روبرو شود. این رخداد نقش حوزه را به عنوان معرِّف و مبیِّن نظام حِکمی اسلام، پررنگتر از گذشته نمود.
برخاستن مجاهدان فرهنگی همچون شهید آیتالله مطهری، شهید آیتالله بهشتی، حضرت آیتالله خامنهای، شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر و دیگر از علماء در برابر هجوم ضدفرهنگها و نمادهای معارض تمدنی، نقطهی عطفی در تاریخ حوزهی علمیه و نهاد علم و دین شمرده میشود. چراکه حوزه برای نجات تمدن اسلامی نه تنها از شدت شبهات نهراسید، بلکه با حضور اجتماعی و به موقع خود زمینهی بازنگری علمی در ایران را به عنوان مهمترین بستر تمدنسازی فراهم آورد.
با طلوع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، حوزهی علمیه اصالت خود را بازیافت. نزاع تمدنی اسلام درحالی با مدرنیزم استمرار پیدا کرد، که ساختاری سیاسی به عنوان جمهوری اسلامی آن را حمایت میکرد. ساختاری که در تلاش است تا زمینهی تمدن اسلامی را برآورده سازد. اما در طرف مقابل که دوران افول تمدنی خود را سپری میکند، هجوم نمودهای فرهنگی غرب تنها راهکار آنها برای بقای حیات تمدنیشان قلمداد میشود.
نمودهایی که در تلاش هستند تا با نفوذ در کنش اجتماعی مردم، لایههای بنیادین اجتماعی و نظام معنایی ایران اسلامی را استحاله کنند. با توجه به این نقشه، اهمیت حضور حوزه علمیه در کنار مردم و برای نجات فرهنگ دینی بیش از گذشته احساس میشود.
به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب، در پیام خود به مناسبت صدسالگی تأسیس حوزه علمیه قم، از ضرورت مجاهدت فرهنگی در عصر حاضر سخن گفته و چنین عنوان کردند: «فرهنگ تحمیلی و القائی غرب، با سرعتی روزافزون، رو به کجروی و انحطاط است؛ حوزهی فلسفهدان و متکلم، به دفاع در برابر شبههانگیزی بسنده نمیکند بلکه در قبال این کجروی و گمراهی، چالشهای فکری میآفریند و مدعیان گمرهساز را مجبور به پاسخگویی میکند. تدارک این دستگاهِ آموزشدهنده از جمله اولویتهای حوزه است؛ این، پرورش «مجاهد فرهنگی» است و با توجه به تحرک دشمنان دین که بجدّ در حال نیروپروری بخصوص در برخی عرصههای مهم میباشند، شایسته است، بسیار جدی شمرده شود و شتاب بگیرد.» (8/2/1404)
بیگمان، انزوای حوزه از جامعه نه تنها کمکی به دینداری مردم نخواهد کرد، که نتیجهای جز نابودی دین و عقلانیت انقلابی را در پی نخواهد داشت، بنابراین شایسته است تا با درک نزاع تمدنی میان اسلام و غرب، هویت بخشی به طلاب و تربیت نیروی مجاهد در صحنهی علم و عمل، هر چه بیشتر و اثربخش صورت پذیرد.
انتهای پیام/
© | خبرگزاری تسنیم |