حوزه پیشرو و سرآمد ـ 12 | تحجر و سکولاریسم، دو لبه یک تهدید
به گزارش بخش سیاسی وبانگاه به نقل از گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، محمدمحسن بنیاحمدی در یادداشتی با عنوان «تحجر و سکولاریسم، دو لبه یک تهدید» نوشت: در مسیر تکامل فکری و تمدنی جامعه اسلامی، حوزههای علمیه جایگاه ویژهای بهعنوان نهاد تولید فکر دینی دارند؛ اما این جایگاه، همواره در معرض دو خطر جدی و متضاد قرار گرفته است؛ تحجر درونی و سکولاریسم تدریجی. این دو، گرچه در ظاهر در تضاد با یکدیگرند، اما در باطن، هر دو عاملی برای انجماد اندیشه دینی و دور شدن آن از کارآمدی اجتماعی هستند. رهبر معظم انقلاب در بیاناتی مکرر، از جمله در دیدارهای سال 1386 با طلاب و در سال 1392 با مسئولان حوزه، با صراحت درباره این دو تهدید هشدار دادهاند. ایشان با تأکید بر خطر تحجر بهعنوان نوعی «جُمود فکری» و نیز خطر سکولاریسم بهمثابه «حذف تدریجی دین از عرصه اجتماعی»، حوزهها را به بیداری و تحولطلبی فرا خواندهاند.
تحجر، برخاسته از نوعی نگاه ایستا به دین است. نگاه متحجر، نصوص دینی را از زمینههای زمانی و مکانی آن جدا کرده، بدون توجه به روح دین، به ظواهر و قالبها قناعت میکند. این نگاه نهتنها ناتوان از پاسخگویی به نیازهای زمانه است، بلکه مانع بزرگی در مسیر نوآوری و اجتهاد پویا محسوب میشود. رهبر انقلاب در سخنرانی سال 1386 فرمودهاند تحجر یعنی بستن درِ اجتهاد، یعنی نادیده گرفتن واقعیتهای جاری زندگی و جامعه، و فقط چسبیدن به ظواهر.
نمونهای از تحجر را میتوان در برخی مقاومتها نسبت به تحول در ساختار درسی حوزه دید. ساختار سنتی مبتنی بر متون کلاسیک، گرچه برای قرون پیشین مناسب بوده، اما امروزه در غیاب پیوند با علوم انسانی مدرن، پاسخگوی مسائل نوپدید اجتماعی، اقتصادی یا حقوقی نیست. برخی جریانات حوزوی، هرگونه ورود این مباحث به حوزه را بدعتانگاری دانسته و مانع از تحول آموزشی میشوند. این در حالی است که «اجتهاد مستمر» دقیقاً مستلزم شناخت زمانه و انطباق مبانی دینی با واقعیتهای متغیر است.
در سوی دیگر این تهدید، سکولاریسم قرار دارد. برخلاف تحجر که دین را در گذشته محصور میکند، سکولاریسم دین را به حوزه فردی و خصوصی محدود میسازد. رهبر انقلاب در دیدار سال 1392 با مسئولان حوزه هشدار دادند:
«خطر سکولاریسم، خطر بسیار بزرگی است. یعنی دین هست، اما در عمل، در عرصههای جامعه، سیاست، اقتصاد، خانواده و فرهنگ دیده نمیشود. حوزه باید جلوی این اتفاق را بگیرد.»
یکی از نمودهای این خطر، رویکرد برخی نهادهای آموزشی حوزه به تفکیک نظاممند علوم دینی و علوم اجتماعی است. در برخی موارد، طلاب دروس اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی را صرفاً از منظر اطلاعات عمومی فرامیگیرند، بیآنکه این دانشها با مبانی اجتهادی و فقهی درآمیخته شود. در چنین شرایطی، فقیه توانمند در حوزه احکام فردی میشود، اما در قبال معضلات اجتماعی و مسائل حکمرانی دینی، یا موضعی ندارد یا به سکوت و بیاعتنایی بسنده میکند. این روند، اگر اصلاح نشود، در بلندمدت به «فقه منزوی» خواهد انجامید.
بررسی ساختار درسی حوزهها، خود گویای تأثیر همزمان این دو تهدید است. از یکسو، بقای برخی کتب قدیمی بدون بازبینی محتوایی و روشی، نشانگر وجود نگاه تحجرآمیز است؛ از سوی دیگر، عدم توجه کافی به تربیت فقیه نظامساز و سیاستپرداز، نشانهای از حرکت به سوی سکولاریسم در عمل است. حوزهای که فقهش از عرصه اداره جامعه غافل باشد، عملاً زمینه را برای تفکیک دین از زندگی اجتماعی فراهم میکند؛ حتی اگر چنین هدفی مد نظر نباشد.
نهادهایی که باید مروج تحول در حوزه باشند، گاه خود به مانع بدل میشوند. در برخی موارد، شوراهای تصمیمگیر در مسائل درسی و پژوهشی حوزه، بهجای اصلاح عمیق و شجاعانه، محافظهکارانه و در قالب طرحهای صوری، تحول را از معنا تهی میکنند. این تعارض، نتیجه مستقیم دوگانهای است که رهبری از آن بهعنوان «دو لبه یک تیغ» یاد میکنند.
برونرفت از این دو خطر، تنها با احیای گفتمان اصیل اجتهاد ممکن است؛ اجتهادی که نه اسیر تحجر باشد، نه قربانی سکولاریسم. اجتهاد باید همزمان ریشهدار در نصوص و سنت باشد و بالنده در مواجهه با مسائل جدید. رهبری در بیاناتشان همواره به «فقه حکومتی»، «نظامسازی دینی» و «پیشرفت اسلامی» بهعنوان افقهای مطلوب حوزه اشاره کردهاند. تحقق این افقها، نیازمند بازنگری در نظام آموزشی، تعامل فعال با علوم انسانی، تربیت فقیه تمدنی، و بازتعریف نقش حوزه در نظام جمهوری اسلامی است.
در نهایت، باید تأکید کرد که هر دو خطر تحجر و سکولاریسم، نه تهدیدهای بیرونی، بلکه بیماریهای درونیاند که در صورت غفلت، میتوانند شریانهای حیاتی حوزه را مسدود کنند. اگر حوزه علمیه در برابر تحجر نایستد، در قفس جمود گرفتار میشود؛ و اگر در برابر سکولاریسم بیتفاوت باشد، به تدریج از عرصه حیات اجتماعی حذف خواهد شد. راه حل، در بازگشت به رسالت اصلی حوزه، یعنی تربیت عالمانی بصیر، زمانشناس و تحولخواه است.
انتهای پیام/