آموزش و پرورش تربیتمحور؛ حلقه گمشده نظام تعلیم و تربیت
به گزارش بخش سیاسی وبانگاه به نقل از گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، امیر رجائی، دبیر آموزش و پرورش و پژوهشگر پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت در یادداشتی با عنوان «آموزش و پرورش تربیتمحور: حلقه گمشده نظام تعلیم و تربیت» به تبیین بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با معلمان پرداخته است.
متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به شرح زیر است:
“رهبر معظم انقلاب در تاریخ 27 اردیبهشت 1404 در جریان دیدار با فرهنگیان بیاناتی را ایراد فرمودند. ایشان «وجود درک درست از اهمیت فعالیت و کار آموزشی معلمان» را ضروری دانستند و افزودند که معلم فقط آموزش دهنده کتاب درسی نیست بلکه اخلاق، رفتار، نحوه حضور در کلاس و کیفیت تدریس و ویژگیهای شخصیتی او برای دانشآموز شخصیتساز و در او حتی بیش از پدر و مادر اثرگذار است. لذا، مطالبی در خصوص «ماهیت کار آموزشی» بیان میشود.
کار آموزشی، به ویژه در ساختار آموزش و پرورش، دو بعد یا ساحت کلی دارد: «مربیگری یا همان تربیت» و «تدریس». بعضاً دیده میشود که نگرش عموم و حتی برخی از فرهنگیان به معلمی به گونهای است که ساحت تربیت را نادیده میگیرند و «معلمی» را به «مدرسی» فروکاست و تقلیل میدهند. در حالی که ساحت تربیت در ساختار آموزش و پرورش بسیار مهم و مورد تأکید است. معلم در بعد تدریس بایستی یاددهی مطالب درسی را با کیفیت مطلوب انجام دهد. اما، بایستی مد نظر داشت که بعد تربیت بسیار پیچیده و دارای ظرافتهای بسیاری است که مورد تأکید رهبر انقلاب نیز هست. معلم در بعد تربیت میکوشد تا فرد را به لحاظ علمی و مهارتی، فرهنگی و ایمانی تربیت کند. در این خصوص، رهبر انقلاب معتقدند که ساختار آموزش و پرورش به ویژه به لحاظ محتوای درسی نیازمند بازنگری توسط متخصصان متعهد است. همچنین، در تربیت بایستی با اتخاذ رویکردی تعاملی با دانشآموزان، به تأثیرپذیری آنان از شبکههای اجتماعی نیز توجه ویژه داشت و برای آن خطمشیگذاری و برنامهریزی متناسب و مناسب را انجام داد. موضوعی که طی چند سال گذشته مفغول واقع شده است[1].
همچنین، تمامی رفتارها و ویژگیهای شخصیتی معلم و حتی نگرش مثبت یا منفی او به حرفه معلمی در تربیت نسل جدید تأثیرگذار است. ازاینرو، رهبر معظم انقلاب در بخشی دیگر از سخنان خود چنین فرمودند که در گرامیداشت معلم اعم از مساعدتهای معیشتی تا ساخت تصویری مبتکرانه و زیبا، بانشاط و دوستداشتنی از معلم در افکار عمومی وظیفهای مهم است و نتیجه گرامیداشت معلم و چهرهنگاری از آن باید بهگونهای باشد که جامعه، معلم را شخصیتی جذاب، فعال، پر تلاش، با افتخار و سرافراز ببیند و شغل معلمی در صدر فهرست مشاغل مورد علاقه جوانان قرار گیرد. تبیین این نظر در افکار عمومی بسیار حائز اهمیت است تا معلم، مدرسه و آموزش و پرورش بار دیگر در کانون توجه و حتی اولویت اول خانوادهها و به تبع آن دولتمردان قرار گیرد؛ چرا که متأسفانه مدرسه دیگر آن شأن و جایگاه قدیم را نزد خانوادهها ندارد و مسئله بسیاری از دانشآموزان و حتی اولیای آنها این است که «نسل جدید چرا بایستی به مدرسه بیایند تا درس بخوانند»! به نظر میرسد دلیل طرح این بحث این است که خانوادهها و به تبع آن دانشآموزان از مدرسه آمدن فقط به دنبال آموختن دانش مورد نیاز برای کسب مدرک و تضمین شغل هستند. در حالی که دیگر مانند گذشته کسب مدرک -حتی مدرک دانشگاهی- متضمن شغل آینده فرد نیست. بررسی کامل چنین رویکردی به مدرسه در این مقال نمیگنجد. اما، به طور خلاصه میتوان چنین ابراز داشت که این رویکرد ناشی از نگاه غیرتربیتمحور و صرفا تدریسمحور به مدرسه است.
در پاسخ به این مسئله میتوان چنین گفت که مدرسه فراتر از «نهاد متصدی تدریس و یاددهی دانش و مهارت» بلکه «نهاد متولی تربیت نسل جدید» است. در مدرسه فرد میآموزد که بایستی منضبط باشد و قوانین و مقررات را رعایت کند که تمرینی است در راستای جامعهپذیری و مسئولیتپذیری در آینده. علاوهبراین، دانشآموز در مدرسه میآموزد که بایستی پرتلاش و باانگیزه باشد. همچنین، مدرسه میتواند بستری مناسب برای پرورش چندبعدی فرد به لحاظ اخلاقی، ورزشی و هنری علاوه بر پرورش علمی باشد که در نهایت میتواند زمینه را برای کشف استعدادهای وی هموار سازد. در نهایت، مدرسه میتواند به مثابه یک «کانون پیشگیری آسیبهای اجتماعی» عمل کند[2]، مشکلات فرد را شناسایی کند و در مقام برطرف کردن و یا کاستن آن برآید. البته، این امر مستلزم آن است که آموزش و پرورش و مدارس از حداقلها یا همان استانداردهای آموزشی مانند گذشته برخوردار شوند و از این وضع بسیار نامطلوب کنونی درآیند. در این خصوص میبایست مجموعهای از شاخصهای موجود، بهبود یابند که برخی از آنها در ادامه بیان میشوند:
- رعایت نسبت دانشآموز به معلم[3]، به مشاور تحصیلی، به معاون، به کلاس درس[4]، به مدرسه، و به فضای آموزشی.
- بهبود امکانات کالبدی نظیر کارگاهها، آزمایشگاهها، امکانات سمعی و بصری و دیجیتال، و تجهیزات ورزشی به لحاظ کمی و کیفی.
متأسفانه وضعیت مدارس –به ویژه مدارس دولتی- در این شاخصها، در یک روند نزولی طی چند سال گذشته، بسیار نامطلوب شده و با استانداردها بسیار فاصله گرفته است که در کاهش شأن و جایگاه مدارس نزد عموم، بیتأثیر نیست.
در پایان خاطرنشان میسازد که بهبود شرایط آموزش و پرورش و مدارس کشور مستلزم آن است که کارکرد مدارس به عنوان نهاد متولی تربیت تبیین و ترویج شود و حمایتهای گوناگون مادی و معنوی توسط دولت و صاحبان رسانه در این خصوص انجام پذیرد. طبق فرمایش رهبر انقلاب “ما هرچه برای آموزش و پرورش سرمایهگذاری کنیم این در واقع سرمایهگذاریست، هزینه نیست؛ مثل ایجاد یک زمینه برای سودِ چند برابر است“.
انتهای پیام/
[1] در خصوص حکمرانی فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان، بسیاری از کشورها قوانین خاصی را وضع کردهاند. به عنوان مثال، در استرالیا سن استفاده از گوشیهای هوشمند 16 سال تعیین شده است و در بسیاری از کشورهای اروپایی نظارت و محدودیتهای جدی برای استفاده کودکان و نوجوانان از گوشی هوشمند و فضای مجازی تعیین شده است.
[2] سخنان وزیر آموزش و پرورش جناب آقای کاظمی در دیدار مقام معظم رهبری با فرهنگیان و مسئولان آموزش و پرورش در 27 اردیبهشت 1404
[3] متأسفانه اکثریت قریب به اتفاق معلمان مدارس دولتی را نیروهای بازنشسته و قراردادی تشکیل میدهند که در غیر تهران این وضعیت نابسامانتر است.
[4] متأسفانه تعداد دانشآموزان در کلاسهای درس بسیار بیش از استانداردهای جهانی است، آن هم برای دانشآموزان دهه هشتادی و دهه نودی! در مقطع ابتدایی این نسبت در ایران 33.15 دانشآموز به ازای هر معلم است در حالیکه در استاندارد جهانی این رقم 20 دانشآموز به ازای هر معلم است.