یادداشت| ریشه اصلی حمایت مطلق آمریکا از اسرائیل چیست؟

آمریکا که خود رژیمی غاصب و متجاوز است و در سطحی بسیار گسترده تر از اسرائیل به تجاوز و لشکرکشی و نسل‌کشی و ترور و اشغال دست یازیده، چگونه می‌تواند مخالف جنایات اسرائیل باشد؟!
– اخبار استانها –

به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، یکی از پرسش‌های همیشگی دربارۀ مسئلۀ فلسطین این است که چرا ایالات متحده آمریکا به رغم محکومیت های بین المللی، همواره از اسرائیل در نهادهایی مانند سازمان ملل حمایت همه جانبه می‌کند؟ این حمایت نه تنها شامل وتوی قطعنامه‌های شورای امنیت و سازمان ملل علیه اقدامات اسرائیل میشود، بلکه در ابعاد مالی، نظامی، تسلیحاتی، رسانه‌ای و سیاسی نیز گسترده است.

آمریکا در مواجهه با جنایاتی مانند اشغال سرزمین‌های فلسطینی، نسل‌کشی، آواره‌سازی، محاصره اقتصادی، تخریب زیرساختها و ترور غیرنظامیان، کوچکترین تردیدی در حمایت از اسرائیل نشان نمیدهد. این مسئله به ویژه زمانی بحث برانگیزتر می‌شود که این حمایت گاه به نظر در تناقض با منافع و پرستیژ بین‌المللی آمریکا قرار می‌گیرد.

حمایت بی قیدوشرط ایالات متحده آمریکا از سیاست های اسرائیل، به ویژه در جنایات اخیر غزه، تنها با یک عامل توضیح داده نمی‌شود. علاوه بر اینکه این پدیده ریشه در شبکه‌ای پیچیده از نفوذ گروه های صهیونیستی، منافع استراتژیک، ایدئولوژی‌های مذهبی، و تلاش برای حفظ هژمونی جهانی دارد، علت اصلی آن به فلسفۀ وجودی آمریکا برمی‌گردد. 

کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل (آیپک) به عنوان یکی از تأثیرگذارترین لابی‌های سیاسی، با تأمین مالی کمپین‌های انتخاباتی نمایندگان کنگره و سنا، سیاست‌های خاورمیانه ای آمریکا را جهت‌دهی می‌کند. این لابی حمایت بی‌چون وچرا از اسرائیل را به شرطی برای ورود به عرصه قدرت تبدیل کرده است.  

رسانه‌های اصلی آمریکا با پرهیز از به‌کارگیری واژگانی مانند «نسل‌کشی» یا «جنایت جنگی» در گزارش‌های مربوط به غزه، روایت اسرائیل را تقویت می‌کنند. این سوگیری رسانه ای با نفوذ صهیونیست‌ها در مالکیت و مدیریت رسانه‌ها مرتبط است.  

بسیاری از نمایندگان کنگره با مبالغ گزافی که از صهیونیست‌ها می‌گیرند نهادهای قانونگذاری آمریکا را کنترل و قوانین را به نفع رژیم صهیونیستی جهت دهی می کنند. 

اسرائیل به عنوان «پایگاه غیرناتویی» آمریکا در خاورمیانه، دسترسی ممتاز به پیشرفته‌ترین فناوری‌های نظامی واشنگتن دارد و کمک‌های مستقیم نجومی از آمریکا دریافت میکند.

فروش سلاحهای آمریکایی به اسرائیل و کشورهای عربی همپیمان، سود کلانی برای شرکتهای آمریکایی دارد. همکاری با اسرائیل، دسترسی آمریکا به میدان‌های گازی مدیترانه را تسهیل می‌کند. این مسئله در چشم انداز رقابت با چین و روسیه در منطقه حیاتی است.

جریانهای مسیحی انجیلی در آمریکا، باور دارند که حمایت از اسرائیل شرط لازم برای وقوع «نبرد آخرالزمان» و بازگشت مسیح است. این گروهها که از پایگاه‌های قدرتمند حزب جمهوری‌خواه محسوب می‌شوند، سیاستمدارانی مانند جیمی کارتر و رونالد ریگان را تحت تأثیر قرار داده اند. آمریکا با حمایت از اسرائیل، تلاش می‌کند در برابر ظهور قدرتهای رقیب، هژمونی خود را حفظ کند. 

وتوی قطعنامه‌های شورای امنیت و نادیده گرفتن حکم دادگاه‌های بین‌المللی حاوی این پیام به جهان است که آمریکا حاضر است برای حفظ برتری خود، مسلم‌ترین اصول حقوق بشری را زیر پا بگذارد. بنابراین حمایت آمریکا از جنایات اسرائیل عوامل متعددی دارد که اشاره کردیم، اما به نظر می‌رسد پاسخ عمیق‌تر به این پرسش را باید در تاریخچه شکل‌گیری خود آمریکا جستجو کرد. ایالات متحده، دقیقاً مانند اسرائیل، بر پایه اشغال سرزمینی بیگانه و نسل‌کشی ساکنان بومی آن بنا شده است. اروپائیان با هجوم به قاره آمریکا، میلیون‌ها نفر از بومیان را قتل عام کردند، فرهنگ و تمدن‌های کهن آنان را نابود ساختند و خود جایگزین آنها شدند. آنها مانند صهیونیست‌ها مهاجر نبودند، بلکه مهاجم بودند. 

با این پیشینه، طبیعی است که آمریکا و متحدان غربی‌اش نتوانند بدون تناقض، با اشغالگری یا نسل‌کشی مخالفت کنند. هرگونه محکومیت اسرائیل به معنای محکومیت ریشه‌های وجودی خود آنهاست. چگونه کشوری که وجودش حاصل نسل‌کشی بومیان است، میتواند امروز دولتی دیگر را برای تکرار همان الگو تقبیح کند؟ آمریکا که خود رژیمی غاصب و متجاوز است و در سطحی بسیار گسترده تر از اسرائیل به تجاوز و لشکرکشی و نسل‌کشی و ترور و اشغال دست یازیده، چگونه می‌تواند مخالف جنایات اسرائیل باشد؟! طنز تلخ تاریخ این است که چنین دولتی با چنین تاریخ ننگین و سراسر خشونت و جنایتش، خود را مدافع دموکراسی و حقوق بشر و مخالف تروریسم معرفی می‌کند! اما حق این است که این نمایش خود جزئی از همان روش سلطه و ابزاری برای اعمال همان مقاصد ضدبشری است.

آمریکا با حمایت از اسرائیل، در واقع از مشروعیت تاریخی خود دفاع میکند. پذیرش این واقعیت که اشغال فلسطین نادرست است، پنجره ای به بازبینی تاریخ استعماری غرب می‌گشاید؛ تاریخی که مشروعیت برخی دولت‌ها غربی به ویژه آمریکا را زیرسؤال می‌برد.

یادداشت از: محمد فنایی اشکوری، استاد موسسه امام خمینی(ره)

انتهای پیام/

 

ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
دکمه بازگشت به بالا