امام خمینی عنصر تأثیرگذار تاریخ معاصر

در جهانی گرفتار در قطب‌های مادی‌گرایی، امام خمینی از اسلام ناب محمدی سخن گفت، دینی که هم در برابر سلطه ایستاد و هم در برابر تحجر.
– اخبار استانها –

به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از خرم‌آباد، حجت‌الاسلام والمسلمین سید نواب موسوی، استاد حوزه و دانشگاه در یادداشتی به مناسبت 14 خرداد سالروز رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نوشت:

امام خمینی (ره)، نامی آشنا و پرتکرار در تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام است؛ اما عظمت این شخصیت را نمی‌توان در قالب یک عنوان یا نقش محدود کرد. او فقط بنیان‌گذار یک نظام سیاسی نبود؛ او فراتر از آن، معمار یک تحول تمدنی بود، در هم‌تنیده با ریشه‌های عمیق الهی، شور انقلابی و آگاهی تاریخی.

1. شخصیت تاریخی؛ فراتر از تاریخ بود.

در متن تاریخ معاصر، امام خمینی نه یک عنصر تأثیرپذیر، که یک عنصر تأثیرگذار است. برخلاف بسیاری از رجال سیاسی قرن بیستم که در چارچوب نظام‌های جهانی معنا پیدا می‌کردند، امام خود معادله‌ساز بود. او در دورانی که جهان گرفتار دو قطب مادی‌گرای شرق و غرب بود، از «اسلام ناب محمدی» سخن گفت؛ از دینی که نه تنها در برابر سلطه، بلکه در برابر تحجر هم می‌ایستد.

قیام 15 خرداد 1342، تبعید سال‌های نجف و پاریس، و نهایتاً پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357، تنها برهه‌هایی از تاریخ‌اند که نام او را به دوش می‌کشند، اما حقیقت این است که امام فراتر از مقطع‌های تاریخی، یک جریان‌ساز تمدنی است؛ حلقه وصل میراث هزار ساله‌ فقاهت و جهاد.

2. شخصیت الهی؛ عارفی با پای بر زمین و دل در آسمان

امام خمینی از ساحت الهی لبریز بود. او مرجع تقلیدی بود که پیش از آن‌که فقیه باشد، عبد خدا بود. عرفان امام، تصنعی نبود و در گوشه‌ خلوت نمانده بود. چنان که شهید مطهری در مورد او فرمود: امام آمن بربه او با تمام وجود به خدای خود ایمان داشت. 

او همانی بود که در «آداب الصلاه» از حضور قلب در نماز سخن گفت، و در «شرح دعای سحر» با لطافت عرفانی، دل را از قفس تن رها کرد، اما این عرفان را در صحنه‌ جهاد و سیاست جاری ساخت.

خدا در منظومه فکری امام، نه یک موجود انتزاعی بلکه حقیقتی زنده، ناظر، و فعال در زندگی انسان و جامعه بود. «ما مأمور به تکلیفیم، نه مأمور به نتیجه»، نه یک شعار که یک قاعده‌ی بنیادین در نگاه الهی امام به سیاست بود؛ نگاهی که کار را برای خدا و با توکل به او آغاز می‌کرد و هرگونه شکست ظاهری را، چیزی جز امتحان الهی نمی‌دانست.

3. شخصیت انقلابی؛ اما نکته ی بسیار مهم در مورد امام(ره) این است که ایشان انقلابیِ تمام‌عیاربود نه انقلابیِ لحظه‌ای.

شاید برخی انقلابی‌گری را با شور جوانی یا حرکت‌های تند تعبیر کنند، اما انقلابی‌گری امام خمینی، برخاسته از عقلانیت، استقامت، و آینده‌نگری بود. او از نخستین گام‌های نهضت تا واپسین روزهای عمر، اهل مبارزه بود؛ اما مبارزه‌ای که در آن نه احساسات کور، بلکه فقه، اخلاق، عرفان و تحلیل سیاسی هم‌زمان حضور داشتند.

او نه‌تنها رژیم پهلوی را با رهبری بی‌نظیر خود به زانو درآورد، بلکه با طراحی نظام جمهوری اسلامی، یک مدل حکمرانی اسلامی مبتنی بر مردم‌سالاری دینی ارائه داد.

عبارت “حفظ نظام از اوجب واجبات است” که از امام نقل می‌شود، تنها یک فتوای سیاسی نیست؛ بلکه نشانه‌ای از درک عمیق او از پیوند دین و مسئولیت اجتماعی است. او انقلاب را آغاز یک راه می‌دانست، نه پایان آن.

امام، شخصیتی جامع بود

امام خمینی (ره) را باید در امتداد انبیاء و اولیای دید؛ عالمی که فقط در حوزه نماند، و سیاستمداری که هرگز از خدا و معنویت جدا نشد. اگر شخصیت او در سه بُعد «تاریخی»، «الهی» و «انقلابی» بررسی شود، می‌توان بهتر فهمید که چرا هنوز پس از سال‌ها، نام و راه او الهام‌بخش حرکت‌های آزادی‌خواهانه در منطقه و جهان است.

او یک مکتب است؛ مکتبی که همچنان زنده است، تا روزی که عدالت در جهان مستقر شود.

انتهای پیام/

 

ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
ارسال از وردپرس به شبکه های اجتماعی ایرانی
دکمه بازگشت به بالا