مبانی شناخت و خصوصیات اندیشهای امام خامنهای
به گزارش بخش سیاسی وبانگاه به نقل از گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم آیت الله خامنهای، این رهبر اندیشمند و الهی، برخلاف شهرت ملی و جهانی، در دوره خود غریب و ناشناخته است. نوع رهبری و مدیریت ایشان همچون امام خمینی(ره) متفاوت از نوع مدیریت سایر رهبران جهان است. بازگوکنندهترین مفهوم برای بیان این تفاوت، برجستهبودن کلیدواژه «حکمت» در نوع مدیریت ایشان است که باعث میشود از ایشان به عنوان رهبری حکیم یاد کنیم. براین اساس مؤلفههای اصلی و خصوصیات برجسته جهان بینی آیتالله خامنهای به عنوان رهبری الهی و حکیم را میتوان در مطلبی با عنوان «مبانی شناخت و خصوصیات اندیشهای امام خامنهای» که از دیباچه کتاب «استثناگرایی آمریکایی اروپامرکزی و دیگریسازی مسلمانان» تألیف حجتالاسلام والمسلمین دکتر سعید رضا عاملی برگرفته شده است، به شرح زیر بیان کرد:
1- خداگرایی و پیوند با اسلام
توحید و خداگرایی محور اصلی منظومه فکری ایشان را تشکیل میدهد که در پیوند با اسلام معنا مییابد. اسلام عاقلانه و متکی به قرآن و معارف نبوی و معارف اهل بیت علیهمالسلام و غیر وابسته به تفکرات انحرافی، غلط، عوامانه و ابلهانه مانند اسلام تکفیریها.
امام خامنهای این نوع توحید را ستون فقرات و پیام اصلی انقلاب اسلامی میدانند و آن را چنین تفسیر میکنند:
- اعتقاد به خدا و نفی عبودیت غیر خدا(کفر به طاغوت)
- اعتماد و وثوق به خداوند متعال
- اعتماد به نصرت الهی و وعدههای الهی و حسن ظن به خداوند
- حاکمیت ارزشهای الهی بر جامعه و نفی حکومتهای طاغوتی
2– حکمت محوری
حکمت یک حالت و خصیصه درک و تشخیص است که شخص به وسیله آن میتواند حق و واقعیت را درک کند و مانع از فساد شود و کار را متقن و محکم انجام دهد. حکمت منشأ به وجود آمدن خیر کثیر در جامعه و مانع ظلم و جهل میشود .
برخی از وجوه رهبری حکیمانه آیت الله خامنهای را میتوان چنین مطرح کرد:
- اشراف بر وقایع منطقهای و بینالمللی و تحلیل دقیق از رویدادها
- آیندهنگری مدبرانه بر مبنای شناخت و درک صحیح از واقعیات زمانه
- تکیه به هوشیاری و بیداری ملتها و تهییج آنان برای به میدان آوردن ظرفیتهای خود برای کسب موفقیت
- تسلیمناپذیری در برابر غرب و ایجاد آمادگی در خود برای ایفای نقش مؤثر در پدید آوردن نظم جدید جهانی
- تعیین سه اصل حکمت، عزت و مصلحت برای تعامل سازنده و مؤثر با جهان
- طرح وحدت به عنوان مهمترین مسئله جهان اسلام
- طرح بیداری اسلامی، خودباوری و خودبازیابی هویت اسلامی به عنوان راه رهایی و پیروزی مسلمانان
- مطرح کردن دو عامل خودسازی معنوی و روحی(ایمان، توکل، بصیرت و تدبیر) و مقاومت در برابر دشمنان به عنوان عامل نجاتبخش امت اسلامی
- ضرورت اقتدار امت اسلامی در تمام ابعاد(نظامی، علمی، اقتصادی، سیاسی و….) و معرفی حج به عنوان نماد اقتدار سیاسی، فرهنگی و معنوی امت اسلام
- مطرح کردن موضوع اقتصاد مقاومتی به منظور ممانعت از فشار دشمن بر اقتصاد کشور و تحمیل اراده خود بر مردم و نظام اسلامی
- طرح سبک زندگی قرآنی به عنوان عامل سعادتبخش، عزت آفرین و امنیتبخش جهان اسلام
3- جامع نگری و توجه به مجموعه نیازهای اساسی انسان و جامعه
در نگاه جامعنگررهبر انقلاب به عنوان کسی که مسئولیت راهبری جامعه اسلامی را بر عهده دارد، شش محور اساسی که قطعات یک تصویر کلی را ترسیم میکند، ملاحظه میشود:
1/3 الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به عنوان یک مدل جامع پیشرفت
طراحی و تدوین یک نقشه جامع برای حرکت در مسیر پیشرفت مبتنی بر:
- مفهوم پیشرفت به جای توسعه به عنوان یک اصطلاح متعارف جهانی که دارای بار ارزشی، معنایی و التزاماتی است که ما با آن همراه نیستیم.
- ایرانی بودن به معنای تأثیرگذاری شرایط تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اقلیمی ، جغرافیای سیاسی ایران در طراحی و نقشآفرینی طراحان ایرانی در تدوین آن
- اسلامی بودن به معنای این که غایات، اهداف، ارزشها و شیوههای کار همه از اسلام و منابع غنی اسلامی (قرآن و سنت) مایه بگیرد
- چشم نبستن بر دستاوردهای دیگران و استفاده از تجربههای صحیح با پرهیز از تقلید و پیروی کورکورانه
2/3 تمدنسازی با الگوی تمدن نوین اسلامی
رهبر جمهوری اسلامی ایران وظیفه امت اسلامی را با توجه جمعیت مسلمانان، سرزمینهای خوب، موقعیت جغرافیایی برجسته، منابع طبیعی وافر و نیروهای انسانی با استعداد در جهان اسلام، پیشرفت همه جانبه یا ایجاد تمدن نوین اسلامی به منظور بهرهمندی انسانها از همه ظرفیتهای مادی و معنوی که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی بشر در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کردهاست، میداند.
امام خامنهای برای تمدن نوین اسلامی دو بخش قائل هستند:
الف) بخش سختافزاری یا همان بخش ابزاری که در حقیقت عبارت است از علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بینالمللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ و ….
ب) بخش نرمافزاری یا بخش حقیقی تمدن نوین اسلامی که همان سبک زندگی و چیزهایی است که متن زندگی را تشکیل میهند.
ایشان استفاده از تجربه جهانی را لازم میدانند و معتقد هستند همچنان که اروپاییها برای برپایی تمدن غرب از دانش مسلمین استفاده کردند ما هم باید برای برپایی تمدن نوین اسلامی از دانش و ابزارهای جهانی استفاده کنیم منتهی با روح اسلامی و روح معنویت.
3/3 علمگرایی و پیشرفت دانش بنیان
از نظر رهبر انقلاب علم و دانش در کنار ایمان، مهمترین مؤلفه قدرت ملی و پایه پیشرفت همه جانبه یک کشور محسوب میشود.
از نظر ایشان علم و دانش، منبعی برای رسیدن به اهداف، مایه اقتدار و ثروت است که باید آن را برای ارائه خدمات، گسترش معنویت، پیشرفت فضائل انسانی و دفاع حقیقی از حقوق انسان فرا گرفت. راهبردهای ایشان برای دستیابی به اقتدار علمی مبتنی بر جهاد علمی، حفظ شتاب علمی، استغنای علمی و شکستن مرزهای دانش، نوآوری علمی، شجاعت علمی، حرکت به سمت استقلال علمی، ارتباط صنعت و دانشگاه و سرمایهگذاری هر چه بیشتر در حوزه علم و تحقیق است.
4/3 استقلال و درونزا بودن فرهنگ، سیاست و اقتصاد یا پیوستار فرهنگ، سیاست و اقتصاد مقاومتی
مقاومتی بودن امر پیشرفت که منجر به تأمین استقلال، استحکام، قدرت و قوت در مقابل تهدیدها، تحریمها و تأمین کننده ظرفیتهای استراتژیک برای تضمین سلامت، شکوفایی، نشاط و عزت یک ملت میشود، پدیدهای است که در همه بخشهای اساسی مرتبط با پیشرفت یعنی اقتصاد، فرهنگ و سیاست باید انعکاس پیدا کند.
اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی که در ساخت درونی خود مقاوم است و در شرایط فشار، تحریم و دشمنی و خصومتهای شدید تضمینکننده رشد و شکوفایی کشور باشد و با تغییرات دنیا متلاطم نشود.اقتصاد مقاومتی درونزا، بروننگر، آیندهنگر و مبتنی بر تولید و خودکفایی و همت و کار مضاعف با مدیریت جهادی است.
فرهنگ مقاومتی مبتنی بر مؤلفههای استحکامبخش فرهنگی از قبیل حس تعلق ملی، هویت اسلامی ایرانی، وحدت و انسجام، سبک زندگی و قانونگرایی است.
سیاست مقاومتی تأمینکننده قدرت و مشروعیت ملی و بینالمللی برای مقابله با تهدیدات و مبتنی بر مؤلفههایی نظیر استقلال، آزادی، اسلامیت نظام، جمهوریت نظام، آرمانخواهی، مشارکت مردمی، امنیت عمومی و آرامش شهروندان و مدیریت جهادی است.
5/3: تقویت قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی کشور در تراز جهانی
رهبر انقلاب اسلامی بر اقتدار کشور در عرصههای مختلف در تراز جهانی تأکید و آن را عامل نجاتبخش زندگی مردم و ملتهای مسلمان و تبدیل شدن ایران به الگویی برای جوامع اسلامی میدانند. آیت الله خامنهای آحاد مردم و مسئولان را به تلاش مضاعف با تمسک به خداوند و قرآن، برای افزایش اقتدار کشور در عرصههای مختلف فرامیخوانند. برخی از مهمترین مؤلفههای اقتدار از نظر ایشان عبارتند از:
- افزایش قدرت تأثیرگذاری فرهنگی و مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان
- نظم، آموزش در کنار تلاش معنوی و اخلاقی در امور نظامی
- توجه به تولید ملی و افزایش آن با احترام به کار و سرمایه ایرانی
- تقویت پول ملی و حضور تأثیرگذار در بازارهای اقتصادی دنیا
- ریشهکن کردن فقر و بیکاری با استفاده بهینه از منابع کشور
6/3: عدالتگرایی در همه عرصههای ملی، منطقهای و بینالمللی
از دیدگاه امام خامنهای عدالت به معنای تقسیم درست فرصتها و منابع حیاتی کشور میان آحاد مردم است که بر خلاف آنچه بعضی میپندارند با رشد و پیشرفت منافات ندارد، بلکه هدف از رشد و پیشرفت و جهتده به آن است.
ایشان در مقوله عدالت به موضوع جالبی تحت عنوان «عدالت پژوهی» اشاره کرده و معتقدند که باید در حوزه و دانشگاه به عنوان یک رشته علمی تعریف شود. ایشان مبارزه با فساد مالی، زدودن محرومیت از مناطق محروم، روان شدن چرخه خدمترسانی و مسئولیتپذیری و پاسخگویی مسئولان حکومتی را از جمله عوامل ایجاد عدالت اجتماعی مطرح میکنند.
4- آیندهنگری دنیوی و اخروی (آرمانگرایی واقعبینانه)
آیندهنگری و آرمانگرایی آیتالله خامنهای مبتنی بر نوع نگاه اسلام به انسان است. اسلام، انسان را یک موجود دو ساحتی میداند که هم زندگی دنیوی و هم زندگی اخروی او دارای اهمیت است. از دیدگاه آیت الله خامنهای آیندهنگری بر اساس این نگرش به انسان و مبتنی بر آرمانگرایی واقعبینانه یعنی ترکیب تدبیر و مجاهدت در راه پیشرفت برای آبادانی دنیا و آخرت مردم.
5- اندیشه انتقادی متعالی
اندیشه انتقادی متعالی افق مطلوب رسیدن به جامعه سالم، صالح، حق محور، عدالتگرا و خالی از ظلم و سلطه بر دیگران است. نگاه انتقادی متعالی منجر به تمایز ایجاد کردن بین حق و باطل و عدل و ظلم میشود.
امام خامنهای بر این اساس نسبت به نظامهای سلطه جهانی، کشتارهای جمعی، جنگ علیه مردم محروم و مظلوم جهان و اعتراض به فساد و تبعیض اجتماعی و بسیاری از عرصهها نقدهای حکیمانه دارند که با نگاه جلوگیری از ظلم صورت میگیرد.
به زعم ایشان گفتمان نظام اسلامی در مقابل گفتمان ظالمانه و زورگویانه قرار دارد که طرفدار از بین رفتن زمینههای استکبار و استعمار و نابودی نظام سلطه در همه جهان است.
6- مردمگرایی و مردمسالاری
اساس مدل جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مدل مردمسالاری دینی است. در اندیشه رهبر انقلاب، مردمسالاری جایگاه ویژهای دارد که شامل دو بخش عمده است:
- نقش مردم در انتخاب مسئولان از طریق مشارکت گسترده آنان در انتخابات
- مشارکت مردم در کنار مسئولان برای سازندگی کشور
انتهای پیام/