یادداشت| محورهای ششگانه در تبیین جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، کشور ما و بلکه کل منطقه غرب آسیا در میانه یک جنگ تمام عیار قرار دارد که نتیجه این جنگ نه تنها معادلات کشور بلکه معادلات منطقه ای و حتی جهانی را دستخوش تغییر خواهد کرد. بنابراین عقل سلیم حکم میکند که هر کسی هر چه در توان دارد به میدان جهاد و مبارزه بیاورد و از کمترین کمک به جبهه حق دریغ نکند.
موضع و عملکرد امروز ما بر سرنوشت خود و فرزندانمان تأثیر خواهد گذاشت. پیگیری انفعالی اتفاقات از صفحه رسانه و یا احیاناً در بهترین حالت بازنشر برخی از محتواهای امیدبخش و روحیه آفرین نمیتواند پوشش دهنده تمام ظرفیت کنشگری ما باشد و ما را دچار نوعی احساس رضایت کاذب از کنشگریمان بکند.
امروز هر کسی باید این سؤال را از خود بپرسد که «برای کمک به پیروزی جبهه حق من چه کاری میتوانم انجام دهم؟». بدیهی است که پاسخ واحدی برای این پرسش وجود ندارد و هر کسی باید بر اساس ظرفیتها و داشتههای مادی و معنوی خود به این سؤال پاسخ دهد و بر اساس این پاسخ نیز حوزه کنشگری خود را مشخص کند و اولین گامها را در مسیر خدمت به دنیا و آخرت خود و دیگران بردارد.
بر این اساس هر قشری باید با شناخت «سلاح مؤثر» خود، حداکثر بهره برداری از ظرفیتهای این سلاح را در مسیر نصرت دین الهی به کار گیرد. حال این سؤال مطرح است که حقیر به عنوان یک انسان دانشگاهی چه سلاحی در اختیار دارم؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: «بُرنده ترین سلاح انسان دانشگاهی «کلمه» است».
کلمه ابزار تحقق حق و حقیقت است؛ «یحق الله الحق بکلماته». خداوند حق را از طریق کلمه محقق میکند؛ اما جریان باطل با آگاهی نسبت به کارکردهای «سلاح کلمه» میکوشند کلمه را از موضع حق خویش منحرف کنند و از این طریق نسبت به تحریف و حتی تدسیس حقیقت اقدام کنند. «یحرفون الکلم عن مواضعه». بر این اساس کلمه هم میتواند به تحقیق حقیقت منجر شود و هم به تحریف و پوشاندن آن.
با توجه به نکته فوق، اعضای هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با تشکیل دو جلسه اندیشه ورزی درباب ابعاد مختلف اتفاقات روزهای اخیر، ضمن تشکیل یک «قرارگاه عملیات رسانه ای» برای برقراری ارتباط با مخاطبان داخلی و بین المللی در شبکه های اجتماعی، به منظور حفظ انسجام کنشگری و پرهیز از پراکنده کاری در فضای رسانه، محورهای موضوعی و محتوایی ششگانه ای را تعیین و پیگیری کارهای اجرایی و عملیاتی هر کدام از آنها را به یکی از اعضای هیأت علمی دانشکده واگذار کرده است.
متولیان محورهای موضوعی افزون بر پیشگامی خود در تولید محتوا، باید با شناسایی استادان و صاحبنظران مرتبط با حوزه موضوعی خود در سراسر کشور آنها را برای مشارکت در این عملیات رسانه ای به قرارگاه متصل کنند. بدیهی است این محورها در یک فرایند بازخوردگیری از میدان اصلاح خواهند شد و امکان افزوده شدن بر یا کاسته شدن از آنها وجود دارد.
عناوین محورهای موضوعی به شرح ذیل است:
1: آینده ایران پس از جنگ تحمیلی با اسرائیل
به نظر میرسد که این روزها نوعی «سردرگمی» نسبت به نتیجه این جنگ تحمیلی در میان اقشار مختلف جامعه وجود دارد؛ این سردرگمی که ناشی از به هم ریختن نظام محاسبات زندگی معمولی آنهاست، باید هر چه زودتر بر طرف شود، چرا که استمرار آن میتواند به فرسایش روحیه و اعتماد به نفس آنها منجر شود. اقشار مختلف(پیر و جوان و زن و مرد و کارگر و کشاورز و بازاری و کارمند و دانشگاهی) باید بدانند که عزت و رفاه دنیا و حتی سعادت آخرت ما در گرو استقامت در این جنگ است. باید برای اقشار مختلف با زبان قابل فهم و البته منطقی روشن کرد که همچنانکه پیروزی در جنگ تحمیلی امنیت کشور را در طول سی و هفت سال گذشته تأمین کرده و ایران را به یک قدرت منطقه ای در حوزه نظامی و حتی فناوری تبدیل کرده است، پیروزی ایران در این جنگ نیز میتواند کل معادلات کشور ایران و بلکه غرب آسیا را از ابعاد مختلف نظامی، اقتصادی، سیاسی و حتی اجتماعی و فرهنگی دستخوش تحول کند و زمینه ساز رونق و شکوفایی اقتصادی، استحکام امنیت، تقویت سرمایه اجتماعی و تعمیق روحیه خودباوری ملی در سطح کشور شود. بدیهی است انسان دانشگاهی با تبیین دقیق ابعاد و پیامدهای مختلف این جنگ تحمیلی و ارائه آن به مخاطبان میتواند در این خصوص نقش محوری ایفا کند. به توفیق الهی مجموعه محتواهایی در قالبهای مختلف رسانه ای (کلیپ، عکس نوشته و…) تولید و در فضای رسانه ای ترویج خواهد شد.
2: حرف نو انقلاب اسلامی
از دید رهبر حکیم انقلاب اسلامی، دعوای نظام سلطه و در رأس آن آمریکا با ایران نه بر سر هسته ای است و نه حتی نظامی و حقوق بشر؛ این موضوعات انحرافی و بیشتر از سنخ بهانه هستند. دعوای اصلی بر سر این است که انقلاب اسلامی «حرف نویی» را بیان میکند که اگر در جهان محقق شود اساس تمدن مادی غرب را دستخوش تهدید هویتی و هستی شناختی میکند. این حرف و سخن نو عبارت است از «زندگی با ایمان و بانشاط». واقعیت این است که اساس تمدن مدرن غرب با نفی یا فرع انگاری عالم غیب و «اعراض از ذکر الهی» شکل گرفته است، انقلاب اسلامی با طرح زندگی مؤمنانه و بانشاط و امکان جمع میان «رفاه دنیا» و «سعادت آخرت»، بنیانهای این تمدن مادی را به لرزه درآورده است. به بیان دیگر نظام جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که رسما پرچم «اجابت دعوت خدا و رسول» را برافراشته است(یا ایها الذین آمنو استجیبو لله و لرسوله اذا دعاکم لما یحییکم) و برای در اهتزاز ماندن این پرچم هزینه های مادی و معنوی فراوانی نیز پرداخته است. تمام تلاش دستگاه ولایت طاغوت پایین کشیدن این پرچم است و برای این کار نیز بهانه هایی چون ساخت سلاح هسته ای و نقض حقوق بشر و… را به میان کشیده است. بدیهی است که مقاومت برای برافراشته نگه داشتن این پرچم هزینه دارد، اما باید بدانیم تسلیم و وانهادن این پرچم هزینه هایی به مراتب سنگینتر دارد. تجربه سالهای اخیر لیبی و سوریه در مقابل چشمان ماست؛ باید از سرنوشت این کشورها عبرت گرفت و راهبرد مقاومت را به هر قیمتی در پیش گرفت و با قدرت ادامه داد.
3: تلقی جنگ ایران با اسرائیل به مثابه «دفاع از زندگی»
همانطور که در محور قبلی بیان شد، حرف نو انقلاب اسلامی «زندگی با ایمان و بانشاط» است. ایران امروز به عنوان «ام القری»، در جایگاه «مادر جهان» برای تحکیم زندگی انسانی قرار دارد. امروز نظام جمهوری اسلامی ایران(به رغم تمام کاستیها) با برافراشتن پرچم اجابت دعوت خدا و رسول به حیات و زندگی مؤمنانه، بسترساز استقرار و تحکیم زندگی و حیات انسانی شده است، بدیهی است برافراشته ماندن پرچم اجابت الهی و بسترساز زندگی معنویی انسانی، ماهیت نظام سکولار غرب و زندگی حیوانی و غریزی انسان مدرن را به چالش میکشد. بنابراین برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی و پاشیدن گرد مرگ بر روی زندگی انسانی از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد. از این رو جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران با هدف مرگ انسانیت و پایان دادن به زندگی انسانی و فطری و بسط حیات حیوانی است و در مقابل دفاع مقدس ایران در مقابل تهاجم گسترده نظام سلطه در اصل «دفاع از زندگی» است.
4: لزوم تبیین تمدنی از جنگ
به تعبیر دکتر کچوئیان «درد و داغ اصلی تمدن غربی و زائده وحشی آن یعنی رژیم صهیونی، برآمدن ایران به مثابه یک قدرت عظیم تاریخی و تمدنی است که سویه معنوی دارد و نظم رایج تجددی را به صورت قهری و کلی به چالش فرامیخواند. اصل پیدایی و تداوم این دیگری نظم آفرین و تاریخ پرداز، معضله پنج دهه ای عالم تجدد و همه نیروهای درون آن است». بنابراین جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران را باید فراتر از سطح سیاست روزمره نگریست و کوشید تا روایتی تاریخی و تمدنی از آن ارائه کرد. بدیهی است که فروکاستن این جنگ عمیق وجودی و هویتی به یک منازعه سیاسی یا نظامی اقتضائی و گذرا میان دو دولت و ارائه روایتهایی سطحی و حداقلی از آن، به تجویزهای نادرست و خطرناکی منجر میشود. یکی از مهمترین رسالتهای انسان دانشگاهی ارائه تفسیر و تحلیل تمدنی و تاریخی از این جنگ است تا ذهنیت اجتماعی را نسبت به ماهیت حقیقی آن روشن کند.
5: واقعگرایی حرکت آفرین در مقابل واقعگرایی حرکت سوز و مرگ آور
امروزه برخی از روشنفکران و کارشناسان با طرح دوگانه «واقعگرایی» و «آرمانگرایی» و تلقی خود به عنوان واقعگرا، جریان مقابل خود را آرمانگرا و اهل شعار و بیگانه با واقعیت معرفی میکنند؛ از اینرو به بهانه واقعگرایی، تفسیری کاملا سکولار و دنیایی از تقابل تمدن غرب با انقلاب اسلامی و از جمله جنگ تحمیلی اخیر ارائه میکنند. تفسیر سکولاریستی از جنگ اخیر برای جامعه مسلمان ایرانی که نگاهی توحیدی و غیب باورانه به هستی دارد و معتقد به حاکمیت اراده و سنتهای تکوینی خداوند(سنتهای نصرت، ثبات قدم، برکت و…) بر عالم است، مانند سم مهلک است و هر گونه حرکت و پویایی را از او سلب میکند. انسان ایرانی با تمام وجود معتقد است که هیچ نصرتی نیست مگر از ناحیه حق تعالی و البته «سنت نصرت الهی» مشمول کسانی میشود که خداوند را نصرت کنند. «ان تنصروالله ینصرکم». انسان ایرانی معتقد است که پایمردی و استقامت و «ثبات قول و قلب و قدم» در میدانهای مختلف مجاهدت تنها با عنایت خداوند امکان پذیر است. «یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیات الدنیا و الآخره»؛ «و یثبت اقدامکم». بنابراین شناخت اجمالی از فرهنگ و انسان ایرانی اقتضاء میکند که در مقام تحلیل جنگ تحمیلی اخیر به این واقعیتها توجه شود و دست نصرت الهی و عنایت اهل بیت در نظر گرفته شود. از اینرو، این نوع واقعنگری که اراده و عمل انسان را در متن اراده و تقدیر الهی قرار میدهد، واقعنگری حقیقی است و میتواند حرکت ساز، شورآفرین و امیدبخش باشد و به تقویت روحیۀ مجا
هدت و ایثار و مواسات در میان اقشار مختلف جامعه منجر شود. تفسیر جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران با عقلانیت سه بعدی که «زندگی دنیایی» انسان را در نسبت با «مبدأ» و «معاد» در نظر میگیرد، این جنگ را نه دست و پا زدن مذبوحانه بر سر دارایی دنیا یا گسترش قلمرو، بلکه عمل به تکلیف الهی و بسترسازی «تمدن نوین اسلامی» تفسیر میکند که انشاءالله با ظهور منجی بشریت اروحنا فداه رقم خواهد خورد.
6: پرداختن به پاسخ پرسش «چرا ما میتوانیم؟»
متأسفانه در 200 سال اخیر هنگامی که انسان و جامعه ایران از حیث تاریخی و تمدنی در یکی از دورانهای حضیض خویش به سر میبرد، با تمدن غرب و مدرنیته مواجه شد. از آنجا که اولین حوزه برخورد تمدن غرب با جهان اسلام و کشور ایران، حوزه فناوری صنعتی و نظامی بود و غرب در این عرصه دست برتر را داشت، انسان ایرانی این برتری فناوری را به سایر ساحتهای سیاسی، اجتماعی و حتی هویتی و سبک زندگی گسترش داد و با احساس خودتحقیری در مقابل انسان غربی، کوشید در تمام ساحتهای زندگی هر چه بیشتر خود را شبیه انسان غربی کند.
در این میان، شوربختانه روشنفکران عاریت اندیش و غربگرا نقش کاتالیزور را ایفا کردند و به شیوههای مختلف به انسان شرقی و ایرانی القا کردند که مدرنیته سرنوشت محتوم بشریت است و ما باید به ناگزیر مشق هویتی خود را از روی دست انسان غربی بنویسیم. ما که عرضه ساختن لولهنگ را نداریم باید از هویت تاریخی و دینی خویش دست بشوییم و «از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شویم».
اما با انقلاب اسلامی، نقطه عطفی در تاریخ انسان ایرانی و بلکه انسان مسلمان ایجاد شد. امام خمینی با شعار «ما میتوانیم » به انسان ایرانی جرأت طوفان داد. انسان ایرانی با اعتماد به نفس متکی بر نصرت الهی، نظام استبداد داخلیِ مستظهر به استعمار خارجی را به زیر کشید و انقلاب اسلامی را رقم زد و با تکیه بر قدرت ایمان به خدا از جنگ احزاب هشت ساله سربلند و پیروز بیرون آمد و همین امر روحیه و اعتماد به نفس او را در تحقق شعار «ما میتوانیم» صدچندان کرد. بعد از سپری شدن نزدیک به پنج دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، انسان ایرانی امروز از نظر فناوری صنعتی و نظامی یکی از کشورهای پیشرفته جهان محسوب میشود.
نمودهای این توانمندی در عرصه جنگ تحمیلی با اسرائیل آشکار شده است. موشکها و پهپادهای نقطه زن ایرانی تمام سامانه های پدافندی جهان غرب را به چالش کشیده و اهداف مختلف را با موفقیت مورد اصابت قرار میدهد؛ سامانه پدافندی تماما ایرانی برای نخستین بار در تاریخ، هیمنه اف35 آمریکایی را در هم میشکند؛ ظرفیت جنگ الکترونیکی ایرانی سامانه پدافند اسرائیلی را به خود زنی وادار میکند. این میزان از توانمندی که در شرایط تحریم و با اتکاء به توانمندیهای داخلی و استعدادهای خدادادی جوانان غیور و مؤمن ایرانی به دست آمده است روحیه اعتماد به نفس را در انسان و به ویژه جوان ایرانی تقویت کرده است.
نویسنده: نعمت الله کرم الهی، دکتری جامعه شناسی و دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
انتهای پیام /