سازمانهای بینالمللی ابزار قدرتهای بزرگاند نه ضامن صلح
علیاصغر داودی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم از مشهد، درباره نقش سازمانهای بینالمللی و حقوق بینالملل در مهار تنشهای بینالمللی اظهار کرد: در درون هر کشور، قوه قاهرهای به نام دولت وجود دارد که با داشتن حاکمیت میتواند سیاستگذاری کرده و از طریق قوه قضائیه و نیروهای امنیتی، با ناآرامیها برخورد کند. اما در عرصه بینالمللی چنین قوهای وجود ندارد، نه دولتی در سطح بینالمللی وجود دارد، نه حاکمیتی، نه نیروی قاهرهای که بتواند تنشها و کشمکشهای بینالمللی را مهار کند.
وی افزود: سازمانهایی مانند سازمان ملل متحد بر اساس توافق داوطلبانه دولتها ایجاد شدهاند تا از جانب آنها، امنیت و نظم بینالمللی را برقرار کنند. اما این سازمانها بههیچوجه قادر نیستند نقشی مانند دولتها در داخل کشورها ایفا کنند، چرا که فاقد ضمانت اجراییاند و فقط وقتی میتوانند موثر باشند که اراده دولتهای عضو پشت آنها باشد.
داودی با اشاره به سلطه قدرتهای بزرگ بر این نهادها اظهار کرد: مشکل اینجاست که سازمانهای بینالمللی عمدتاً تحت سلطه چند قدرت جهانی هستند. در نتیجه، نه اراده جمعی کشورها، بلکه اراده چند دولت قدرتمند است که تعیین میکند کدام مسئله پیگیری شود یا نه. به همین دلیل است که در مسائلی مانند جنگ ایران و عراق، قطعنامه صادر میشود، اما در مورد تجاوزات اسرائیل به غزه یا حمله به خاک ایران، چون آمریکا حامی اسرائیل است، هیچ برخوردی صورت نمیگیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد و دکترای علوم سیاسی ادامه داد: در نبود نیروی قاهره بینالمللی، این سازمانها وظایفی را به دوش میکشند که نه توانایی و نه استقلال لازم برای انجام آنها را دارند. تا زمانی که منافع قدرتهای بزرگ ایجاب نکند، این سازمانها ناتوان و منفعل باقی خواهند ماند.
وی در تحلیل آتشبس اخیر،گفت: آتشبس زمانی معنا دارد که دو طرف با هم مذاکره و به توافق رسیده باشند و ناظران بینالمللی نیز بر اجرای آن نظارت کنند. اما آتشبس فعلی، بیشتر شبیه آتش زیر خاکستر است. اسرائیل تحت فشارهای داخلی و بینالمللی به چنین آتشبسی تن داده است. اقتصاد اسرائیل، افکار عمومی جهانی و حتی افکار عمومی داخل سرزمینهای اشغالی این رژیم را تحت فشار قرار دادند و اسرائیل نیاز به یک وقفه تاکتیکی داشت.
داودی عنوان کرد: جمهوری اسلامی از ابتدا اعلام کرده بود اگر اسرائیل دست از تجاوز بردارد، ایران نیز حمله نخواهد کرد. اما این آتشبس نه قابل اعتماد است، نه پایدار. چرا که اسرائیل تا امروز هیچ پایبندی به توافقات نشان نداده و صرفاً منافع خود را دنبال میکند. اگر فردا احساس کند دوباره باید به آتشافروزی ادامه دهد، بدون شک این کار را خواهد کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در ادامه نقش دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، را نیز تحلیل کرد و گفت: ترامپ با طرحهای مختلف، از جمله توییت اخیر خود، نشان داده که هدفش نه حمایت از مردم ایران، بلکه تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ایجاد زمینه برای تغییر رژیم است. این پیام که اگر حکومت نمیتواند مشکل را حل کند، مشکلی با تغییر آن نداریم، بسیار معنادار بود.
وی ادامه داد: حملات اسرائیل به مراکزی چون قرارگاه ثارالله یا مرکز فتا نه از روی اهداف نظامی، بلکه برای تضعیف ابزارهای کنترل اجتماعی و امنیت داخلی جمهوری اسلامی است. این اقدام پیامی به مردم ایران دارد: ما زیرساختهای حکومت را تضعیف کردهایم، حالا شما قیام کنید. این راهبرد دقیقاً همان چیزی است که ترامپ دنبال میکند؛ ایجاد فشار همهجانبه اقتصادی، رسانهای و نظامی برای تسلیم یا تغییر نظام.
داودی در خصوص تاثیر آتش بس بر مذاکرات تصریح کرد: این اقدام بخشی از سیاست همانند چماق و هویج است. از یک سو، آمریکا اعلام میکند که اجازه خرید نفت از ایران داده شده، از سوی دیگر، زیرساختهای نظامی ایران را هدف قرار میدهد. هدف نهایی آنها، بازگرداندن ایران به پای میز مذاکره تحت فشار است.
این استاد علوم سیاسی تصریح کرد: اگر کسی فکر کند این مذاکرات میتواند منافع ملی ما را تأمین کند دچار اشتباه است؛ البته مقاومت دوازدهروزه ایران، با وجود همه خسارات، پیام روشنی به دشمن داد: اگر قرار باشد رژیم ایران از پا درآید، آمریکا باید مستقیماً وارد میدان شود، اما فعلاً نه افکار عمومی آمریکا، نه کنگره و نه شرایط بینالمللی اجازه چنین حرکتی را نمیدهد.
انتهای پیام/282