در باب اهمیت "روزنامهنگاری بحران"

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از شیراز، علیمحمد پشوتن، پیشکسوت و فعال عرصه رسانه استان فارس در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری تسنیم گذاشته است؛ نوشت:
وسایل ارتباط جمعی که زمانی محدود به رادیو، تلویزیون و مطبوعات بود و امروز گسترهای به تعداد اعضای جامعه دارد، برای ارتباط، انتقال نمادها و پیامها با سه کارکرد اصلی سرگرمی، اطلاعرسانی و ایجاد همگرایی در راستای اهداف نظام اجتماعی، شکل گرفت و گسترش یافت.
هدف سوم به واقع اصلیترین وظیفه کاربران وسایل ارتباط جمعی محسوب میشود و جوامعی موفق خواهند بود که حرکت سازمان رسانهای رسمی و اصلی از یک نظام واحد تبعیت کرده و در چارچوبی مشخص و قانونمند حرکتی مبتنی بر اهدافی مشخص، یعنی توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، را دنبال کنند.
مهمترین رکن هر رسانه، مدیریت محسوب میشود که به واسطه اهمیت طی دهههای ابتدایی قرن بیستم، توجهی عمیق از سوی متفکران ارتباطات را به خود جلب کرد و از حدود چهاردهه قبل به یک رشته علمی دانشگاهی تبدیل شد.
مدیریت رسانه در یک بخش تعیین کننده قواعد مهم در حرکت رسانهای است و یکی از این قواعد، پیشبینی برنامههای فعالیت در شرایط بحران است. موضوعی که متاسفانه در بخش عمدهای از رسانهها، به ویژه موج جدید رسانهای شکل گرفته و گسترش یافته در سالهای اخیر، به آن توجه نکردهایم.
نادیده گرفتن ضرورت داشتن تخصص در اعطای مجوز فعالیت به متقاضیان روزنامهنگاری اعم از دیداری، شنیداری، مکتوب و برخط، منجر به اشراف نداشتن ایجاد کنندگان بنگاههای خبری و اطلاعرسانی کوچک و بزرگ به دانش مدیریت رسانه شده است.
طی یک دهه اخیر، موجی رو به گسترش در کسب مجوزهایی برای دایر کردن مراکز اطلاعرسانی در کشور شکل گرفت؛ برونداد این موج تعدد مراکزی تحت عنوان “پایگاه خبری و تحلیلی” و “نمایندگی رسانههای مکتوب ملی” بوده که عمدتا بازنشر دهنده شبهه اخبار مورد تقاضای بخشهای دولتی و خصوصی است. شبهه خبرهایی که به ظاهر دارای عناصر و ارزشهای خبری بوده اما در ذات خود، فاقد آنها است.
بررسی اجمالی آنچه بر خط خبری روزانه رسانههای یاد شده قرار میگیرد، نشان میدهد که این به ظاهر اخبار در عمل قادر به ایجاد تفکر، ارتقاء دانش و آگاهی نبوده است. توجه داشته باشیم که مهمترین کارکرد رسانه، خبر رسانی نیست بلکه آگاهی بخشی و ارتقاء دانش اعضای جامعه است.
اگر امروز در جامعهای نظیر ایران با مسائل مختلفی مواجه هستیم و بعضا این مسائل به بحران تبدیل شده است، ناآگاهی یا داشتن اطلاعات نادرست، یکی از عوامل موثر محسوب میشود. البته ضعف در استفاده صحیح از ظرفیت موجود رسانه توسط مدیران و سیستم مدیریتی جامعه را در این فرگشت، نباید نادیده گرفت.
همانگونه که پیش از این بارها در فرصتهای مختلف مطرح و بر آن تاکید کردهام، امروز ما با تعدد رسانه مواجه هستیم اما تکثری را شاهد نیستیم. تا زمانی که رسانه فاقد مدیریت کارآمد، تخصصی و اثرگذار باشد، نمیتوان امید داشت رسانهها به سطح از اعتماد اجتماعی برسند که عامل موثر در تغییر گفتمان و رفتار تلقی شوند.
متأسفانه، در بخشی از فضای رسانهای موجود، شاهد حضور و بروز افرادی هستیم که به اشتباه در قامت روزنامهنگار، خبرنگار، عکاس خبری و حتی دبیر و سردبیر، نمود و بروز پیدا کردهاند؛ افرادیکه به واسطه نداشتن دانش و تخصص کافی، نه تنها مثمر نبودهاند بلکه با اندیشه اشتباه برخورداری از یک رانت، به دنبال کسب ثروت و حتی قدرت هستند و البته در بعضی موارد به دلیل ضعف مدیران دستگاهها و نهادها و سازمانها، به شکل محدود و برای زمانی کوتاه، به مطامع خود هم دست یافتهاند.
امروز که جامعه با یک بحران جدی، یعنی تلاش برنامهریزی شده برای دگرگونی نظام سیاسی، مواجه شده که یکی از نمودهای عینی آن جنگ گرم است، گسست رسانهای، سستی بنیان مدیریت رسانه، ناتوانی در مواجهه با تهدیدات و … به شکلی مشهود مشخص شده است.
پیشتر و از زمان مواجهه استان با بحرانهای مقطعی با منشأ طبیعی و گاه انسانی، نظیر آتشسوزی، سیل، زلزله و … لزوم توجه جدی مسئولان ارشد به اهمیت روزنامهنگاری بحران را یادآور شدهام و آخرین تذکر رسمی نیز به زمان اولین حمله تروریستی به حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) بازمیگردد.
امروز اگرچه شاهد حرکتهایی از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، به واسطه حضور شخصیتهای علمی و اجرایی در راس و سطوح معاونت آن به ویژه معاونت فرهنگ و رسانه، شکل گرفته است اما به نظر میرسد مبحث آموزش و الزام به آموزش مدیران رسانه در این بخش، مورد غفلت قرار دارد.
به نظر میرسد نیاز به آموزشی منجر به تغییر در حوزه فعالیت رسانهای و الزام فعالان این حوزه به طی دورههای آموزشی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. باید پذیرفت که برگزاری دورههای آموزشی داوطلبانه، نمیتواند به تغییر منجر شود.
انتهای پیام/424