کدام بدعتها امام حسین (ع) را به میدان نبرد کشاند؟
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از ساری، پس از رحلت پیامبر عظیمالشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی صلیالله علیه و آله، جامعه اسلامی بهتدریج در گرداب جهل، ظلم و انحراف از سنتهای راستین اسلام فرو رفت.
ارزشهای الهی که پیامبر خاتم صلیالله علیه و آله به سختی و رنج بسیار در طول 23 سال رسالت الهی خود پایهگذاری کرده بودند، بهوسیله سیاستهای منحرفانه، دنیاطلبانه و ضد اسلامی برخی خلفا و در نهایت حکومت بنیامیه بهویژه یزید بن معاویه، به ورطه نابودی نزدیک شد. در این دوران، چهره ناب اسلام در پس پردهای از تحریف، بدعت، بیعدالتی، ظلم، استبداد و تزویر، پنهان گردید و امت اسلامی، بهجای تبعیت از قرآن و عترت، دنبالهرو هوای نفس حاکمان جور و سیاستبازان شدند.
در این تاریکی عمیق، حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، فرزند برومند علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهمالسلام، همچون نوری از جانب خداوند، قیام کردند تا چهرهی حقیقی اسلام را احیا کنند. به تعبیر معروفی که گویای عمق نقش آن حضرت در حفظ اسلام است، گفته شده: «إن الإسلامَ بَدَؤُهُ محمدیٌّ و بقاؤُهُ حُسینیّ»؛ یعنی اسلام با پیامبر آغاز شد، اما بقای آن مرهون فداکاریهای امام حسین علیهالسلام است.
اگر شهادت مظلومانه حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و یاران باوفایش در صحرای کربلا در سال 61 هجری رخ نمیداد، بیگمان چیزی از دین باقی نمیماند جز پوستهای ظاهری و دینی بیروح، که در خدمت حکومتهای ظلم و جور بود. پس از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله، سیاستهای ضد اسلامی حکومت اموی با محوریت ترویج بدعتها، خاموش کردن صدای حق، حذف اهلبیت علیهمالسلام از صحنه اجتماع و بهویژه تثبیت سلطه بنیامیه، عملاً ستونهای اسلام را مورد تهدید قرار داده بود. امام حسین علیهالسلام در چنین شرایطی راه امر به معروف و نهی از منکر را در پیش گرفت و با نثار جان خود و عزیزانش، اسلام راستین را از خطر نابودی نجات داد.
یکی از مهمترین اقدامات امام حسین علیهالسلام برای احیای دین، اعتراض صریح و مستمر به بدعتها و انحرافات خلفای وقت بود. ایشان با فرستادن نامههایی شدیداللحن به معاویه، سیاستهای وی را به نقد کشیده و از ظلم، خیانت، جنایت و بیعدالتی او پرده برداشت. در یکی از این نامهها چنین فرمودند: «فَابْشِرْ یا مُعاویةُ بِالْقِصَاصِ وَ اسْتَیقِنْ بِالْحِسابِ وَ اعْلَمْ أَنَّ للهِ تَعالى کِتاباً لا یُغادِرُ صَغیرةً وَ لا کَبیرةً إِلا أَحْصاها»[1]
این عبارات نشاندهندهی روحیه ظلمستیز و عدالتطلب حضرت اباعبدالله علیهالسلام است که نهتنها در برابر یزید، بلکه حتی نسبت به معاویه نیز سکوت نکردند و بدعتها را افشا نمودند.
امام حسین علیهالسلام همچنین در نامهای به بزرگان بصره، با یادآوری جایگاه اهلبیت علیهمالسلام، ایشان را به بازگشت به قرآن و سنت پیامبر صلیالله علیه و آله دعوت کردند. در این نامه، آن حضرت چنین فرمودند: «فَاِنَّ السُنَّةَ قَدْ أُمیتَتْ، وَ إِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ، وَ إِنْ تَسْمَعُوا قَوْلی وَ تُطیعُوا أَمْری أَهْدِکُمْ سَبیلَ الرَّشادِ»[2]
این جمله کوتاه، عصاره تلاشهای اصلاحگرانهی امام حسین علیهالسلام را به تصویر میکشد: احیای سنت و میراندن بدعت.
امام حسین علیهالسلام در برابر حاکمان بیدین اموی، هیچگاه به سازش و سکوت تن نداد. قیام او نه تنها جنبه سیاسی داشت، بلکه بهطور اساسی یک حرکت الهی و فرهنگی برای زنده کردن دین خدا و بازگرداندن جامعه به مسیر نبوی بود. آن حضرت با ایثار جان خویش، نشان دادند که دین خدا به فداکاری و خون نیاز دارد، و هیچ چیز مهمتر از حفظ اصول اسلام و سنت پیامبر صلیالله علیه و آله نیست.
از این رو، قیام عاشورا را باید یک «تجدید حیات» برای اسلام دانست؛ تجدید حیاتی که در اوج تیرگیها، همچون فجر، دل شب را شکافت و نشان داد که هنوز حقیقت میتواند بر باطل غلبه کند. خداوند متعال در حدیث لوح که توسط حضرت جابر از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نقل شده، جایگاه بیبدیل امام حسین علیهالسلام را چنین توصیف میفرماید: «جَعَلتُ حُسَیناً خازِنَ وَحیی وَ أکرَمتُهُ بِالشَّهادَةِ وَ خَتَمتُ لَهُ بِالسَّعادَةِ فَهُوَ أفضَلُ مَن استُشهِدَ وَ أرفَعُ الشُّهَداءِ دَرَجَةً عِندی، وَ جَعَلتُ کَلِمَتِیَ التّامَّةَ مَعَهُ وَ الحُجَّةَ البالِغَةَ عِندَهُ، بِعِترَتِهِ اُثیبُ وَ اُعاقِبُ»[3]
این حدیث شریف بیانگر آن است که امام حسین علیهالسلام نهتنها شهیدی بزرگ است، بلکه خازن وحی الهی، حامل کلمه تامهی خدا و دارای حجت بالغه نزد پروردگار است. با قیام خونین و حماسهآفرین خود، در حقیقت اسلام را از مرگ نجات دادند و مسیر هدایت را برای آیندگان گشودند. از این روست که هر ساله عاشورا، همچون تپش قلب تاریخ اسلام، امت را بیدار میکند، و این شعله خاموشناشدنی، نهفقط یک سوگ و اندوه، بلکه تداوم راه حسین برای حفظ عزت، کرامت، عدالت و حقیقت است.
نتیجه گیری
قیام امام حسین علیهالسلام نه فقط یک حادثه تاریخی، بلکه تجلی حقیقی حفظ و احیای دین اسلام بود. آن حضرت با ایستادگی در برابر ظلم و بدعت، مسیر اصیل پیامبر را زنده نگه داشت و نشان داد که بدون فداکاری و پایبندی به اصول، اسلام نمیتواند پایدار بماند. شهادت ایشان، چراغ هدایت و امیدی است که تا همیشه برای مسلمانان جهان خواهد درخشید و یادآور این است که اسلام، دینی زنده و پویاست که همواره باید در برابر تحریفها و ظلمها ایستادگی کند.
پی نوشت
[1] مستدرک الوسائل، ج 12، ص 231
[2] سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 301
[3] کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 308
علی رمضان نژاد فعال فرهنگی و حوزوی
انتهای پیام/