قلبِ ایران / اسلام سیاسی؛ جوهرِ ایران، روحِ وطن
گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم ـ محمدامین حقگو: رویارویی نظامی مستقیم اخیر که توسط رژیم صهیونیستی بر ایران اسلامی تحمیل شد، فراتر از یک رخداد امنیتی، یک نقطه عطف گفتمانی و هویتی بود. این واقعه، مفهوم «ایران» را با قدرتی بیسابقه در کانون توجهات عمومی و سیاسی قرار داد و فرصتی تاریخی برای نظام جمهوری اسلامی فراهم آورد تا پاسخی درخور به یکی از قدیمیترین چالشهای نظری خود، یعنی نسبت «اسلامیت» و «ایرانیت»، ارائه دهد. درخشش دوباره مفهوم ایران در این بزنگاه، نه تنها یک تهدید نیست، بلکه فرصتی بیبدیل برای تحکیم پایههای گفتمانی نظام و صورتبندی نهایی یک هویت منسجم ملی ـ اسلامی است.
آغاز یک مسیر تاریخی به دست رهبر انقلاب
این بازتعریف مفهومی ایران، طرحی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی، آغازگر آن بودهاند. ایشان با درایتی مثالزدنی، در حال پیریزی بنیانهای امپراتوری معنوی و تمدنی هستند که ایرانیان هزاران سال در آرزوی آن بودهاند. نمود برجسته ایراندوستی و نگاه راهبردی ایشان، در پی اقدام مراسم شب عاشورا در حسینیه امام خمینی (ره)، با «ای ایران» تکمیل شد. این درخواست، یک پیام آشکار داشت: ایران، با تمام تاریخ و تمدنش، در قلب گفتمان انقلاب اسلامی جای دارد و رهبر این انقلاب، خود پرچمدار تعریف نوین و قدرتمند از آن است. به همین دلیل، امروز بیش از هر زمان دیگری، پرداختن به مفهوم ایران و هضم آن در ادبیات انقلاب و جمهوری اسلامی ضرورت دارد.
از دوگانه تا همسرنوشتی
دوگانهسازی میان ایران و اسلام، سیاستی است که ریشه در تاریخ معاصر و تلاش دشمنان برای ایجاد شکاف در هویت ملی داشته است. اما تقابل اخیر، این معادله را برای همیشه دگرگون کرد و یک همسرنوشتی استراتژیک میان «ایران» به مثابه یک واحد سرزمینی ـ تمدنی و «جمهوری اسلامی» به عنوان نظام حاکم بر آن، پدید آورد. در این معرکه، دفاع از جمهوری اسلامی، عیناً دفاع از تمامیت ارضی و هویت تاریخی ایران بود. تجربه تاریخی به ویژه در بزنگاههای حساس به تدریج نشان میدهد که از میان جریانهای مختلف سیاسی و فکری، از بازماندگان پهلوی و تجزیهطلبان گرفته تا نحلههای ایرانشهری و سکولار، همگی در هنگامه نهایی و برای تحقق مقاصد ایدئولوژیک خود، در نهایت به «ایرانفروشی» و تضعیف تمامیت ملی روی میآورند. این در حالی است که تنها گفتمان اسلام سیاسی است که جوهر آن با معنای حقیقی «وطن» و «ایران» پیوندی ناگسستنی دارد. این حقیقتی است که پس از دو قرن تحقیر تاریخی، از جنگهای ویرانگر قاجار تا وابستگی دوره پهلوی، تنها در عصر حاکمیت اسلام سیاسی، طعم پیروزی و عزت را به ایرانیان چشانده است. به همین جهت است که تودههای مردم، در لحظه خطیر دفاع از ایران، قاطعانه پشت سر جمهوری اسلامی به عنوان تنها لنگرگاه ثبات و مدافع واقعی کیان ملی ایستادند.
فراتر از شعارهای تکراری؛ انضمام و بازتعریف
مردم ایران اسلام را بهواسطه ریشههای عمیق هویتی، فرهنگی و تاریخی خود، آزادانه پذیرفتند. باورها و تجربیات معنوی ایرانیان با آموزههای اسلامی همخوانی فراوان داشت و فهم آنها از دین، ویژگیهایی متمایز داشت که در میان دیگر ملل مسلمان کمتر مشاهده میشود. انگار ایران پیش از اسلام، شکلی از کمال را نیاز داشت و اسلام با ورود خود آن را کامل کرد. قرائتی که ایرانیان از اسلام سیاسی ارائه دادند، بیمانند بود و حضورش در صحنه فرهنگ و سیاست اسلامی برجستهتر از دیگر کشورها بود. بنابراین نمیتوان اسلام سیاسی و ایران را بدون یکدیگر تصور کرد. این دو در این لحظه تاریخی به هم رسیدند و در قالب جمهوری اسلامی به هم آمیختند و مسیرشان را کامل کردند.
اما امروزه تکرار ساده و خام این ادعا که «ایران و اسلام با هم ناسازگار نیستند» برای پاسخگویی به چالشهای امروز کافی نیست. اکنون زمان آن رسیده که گفتمانی نو، فعال و پیشگام را بازطراحی کنیم. گفتمانی که ابعاد نظری و معرفتشناسانه داشته باشد. نه برای انکار ایرانگرایی، بلکه برای بازتعریف آن در دل منظومه متعالی انقلاب اسلامی. باید ایران را در مرکز روایت خود قرار داد و ما باید پیشگام ارائه قرائتی نوین از ایران باشیم که با واقعیتهای تاریخی و هویتی «اندیشه ایرانی» همخوانی داشته باشد. در این تفسیر تازه، ملیگرایی سکولار و باستانگرای افراطی در قالب میهندوستی اسلامی و انقلابی هضم میشود، و ایران نه پایان راه، بلکه زمینهساز و بستری برای تجلی اسلام ناب و آغاز تمدن نوین اسلامی معرفی میشود.
طرحی نو از دیروز: حکمت رهبری و الزامات امروز
این پروژه راهبردی، امری تازه نیست. رهبر معظم انقلاب سالهاست که با طرح مفاهیمی چون «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت»، تأکید بر عظمت زبان و شعر فارسی، و بزرگداشت مفاخر و هنرهای ملی، این صورتبندی حکیمانه را آغاز کردهاند. ایشان همواره بر این نکته تاکید داشتهاند که هویت ملی ایرانی از سه مولفه اصلی اسلامی، ایرانی و انقلابی تشکیل شده است.
همپیوندی حقیقی ایران و جمهوری اسلامی، یک ضرورت وجودی برای آینده این سرزمین است. اکنون زمان آن فرا رسیده که نظام اسلامی، روایت ایران را، آنگونه که رهبر انقلاب آغاز کردهاند، در مرکز گفتمان خود بنشاند. این اقدام راهبردی، جمهوری اسلامی را از جایگاه یک قدرت سیاسی صرف، به جایگاه یک «قدرت تمدنی» که تحقق آرزوی دیرینه ایرانیان از دوران باستان است، ارتقا میدهد. آینده نظام مقدس جمهوری اسلامی، بیش از هر زمان دیگر، در گرو آن است که صدایش، از قلب تپنده «ایران» شنیده شود.
انتهای پیام/