طرح برنده جمهوری اسلامی

ایران قوی، ایرانی مستقل و آزاد از وابستگی و مداخله خارجی است، در برابر هر تحمیلی مقاومت می‌کند و برای این مقاومت، تا سرحد ممکن قدرت علمی، نظامی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کسب کرده و می‌کند.
– اخبار حوزه امام و رهبری –

به گزارش بخش سیاسی وبانگاه به نقل از گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، جعفرعلیان‌نژادی در یادداشتی با عنوان «طرح برنده جمهوری اسلامی» نوشت: طرح‌ جمهوری‌اسلامی برای استقرار صلح، تولید قدرت مشروع بر پایه اتکاء به توان داخلی و دست بر زانوی خود گذاشتن است. بر این مبنا، ایران قوی، ایرانی مستقل و آزاد از وابستگی و مداخله خارجی است، در برابر هر تحمیلی مقاومت می‌کند و برای این مقاومت، تا سرحد ممکن قدرت علمی، نظامی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کسب کرده و می‌کند.

طرح دشمن در مقابل، تحمیل صلح با استفاده از زور است. در طرح دشمن برقراری صلح تنها با به استضعاف کشاندن کشورهای مستقل محقق می‌شود. طرح دشمن مستکبر تولید قدرت نامشروع با بهره‌کشی از تمام دنیاست. استقلال مستکبر تنها با بهره‌کشی مستمر تأمین می‌شود و این یعنی نوعی وابستگی به کل دنیا که با قلدری و زورگویی پنهان شده است.

طرح جمهوری اسلامی خودبه‌خود افشای چنین وابستگی پنهان ابرقدرت‌ها به کل دنیا است. برای استکبار، افشای این طرح کلان نزد مردم جهان و تغییر مناسبات بین‌المللی از تمکین در برابر قلدر، به مقاومت در برابر او، تهدیدی وجودی محسوب می‌شود. به همین دلیل تمام تلاش ممکن را برای تداوم موازنه بین زورگویان و ضعفا انجام می‌دهد. برای او در این موازنه، از هر چیزی مهم‌تر، مدیریت ذهن جهان است، اینکه با هر ابزاری اثبات کند، همچنان در بر همان پاشنه می‌چرخد و هیچ منطق جایگزینی کارآمد نیست. 

«عقلانیت مقاوم» در برابر «عقلانیت تسلیم»

برای آنها وجود تصویری از یک ایران قوی و مستقل در جهان، سمی مهلک است. بنابراین از تمام توان ممکن برای زدودن این تصویر، استفاده می‌کنند. اما مسأله اکنون آنان این است که نمی‌توانند ایران قوی را بر مبنای همان منطق زور و قلدری، تسلیم و مطیع کنند. برای همین مجبورند از هر طریق ممکن، تصویر تسلیم ایران را ولو با استفاده از تکنیک‌های پساحقیقت به کل جهان مخابره کنند. 

جنگ امروز، همچنان نزاع بین دو منطق تولید قدرت مشروع با تکیه به توان داخل و تولید قدرت نامشروع با بهره‌کشی از تمام دنیاست. چند ده سالی بعد از جنگ دوم جهانی، از وضوح این نزاع کم‌ شده بود، و قدرت‌های مستکبر با تغییر تعاریف و معانی مثل تلاش برای ترویج دموکراسی، منطقه عاری از سلاح کشتار جمعی، طرح خاورمیانه بزرگ و اکنون طرح صلح‌ ابراهیم، این قیادت و قلدری را پنهان کنند.

اما همانطور که در بالا گفته شد، مقاومت در برابر تحمیل و زور، در ذات خود کنشی آگاهی‌بخش و افشاگر بود که از 7 اکتبر منجر به وضوح بیشتر ذات اهداف قدرت‌های مستکبر شد. آنها در حالیکه چاره‌ای جز اعمال جنایت، کشتار، جنگ و ترور نداشتند، با این حال تلاشی مضاعف برای مشروع نشان دادن و به بیان بهتر پنهان کردن ذات خبیث قلدری خود کردند.

اکنون که حدود 20 ماه از شروع چنین جنایاتی می‌گذرد، طرح دشمن برای استقرار نظم تحمیلی پیش از 7 اکتبر ناکام مانده و آنها هر روز بیشتر درون باتلاق طرح انقلاب اسلامی که در رخسار مقاومت خود را پدیدار کرده، فرو می‌روند. ضربه‌های زیادی وارد شده، محور مقاومت فشار زیادی را متحمل شده، اما هدف اصلی دشمن که همانا تسلیم محض است محقق نشده و نخواهد شد.

ملت بزرگی که «جرئت پیروزشدن» مقابل دشمن را دارد

برقراری امنیت پایدار برای رژیم سفاک صهیونیستی، تبدیل به رویا شده است و بیشتر به یک طرح سیاسی کوتاه‌مدت برای تداوم قدرت نتانیاهو مانند شده و برای ساکنان تروریست رژیم، پایانی بر این جنگ متصور نیست. این یعنی ایده مرکزی طرح استکبار یعنی زور برای تحقق صلح، دیگر کارآمد نیست و آنها مجبورند، با ژست پیروزی، تن به پایان منازعه سخت با محور مقاومت دهند و به همان فرم اقدامات ایذایی، تروریسم بی‌صدا و نفوذ نرم برگردند. با این تفاوت که کارشان بسیار سخت‌تر و پیچیده‌تر از ماقبل 7 اکتبر شده است.

تلاش و تقلای این روزهای آمریکا برای مذاکره، ریشه در همین وضعیت سخت استکبار دارد. طبیعی است آنها با خواسته‌های حداکثری شکست خورده در میدان، از میز مذاکره حرف می‌زنند و ما با منطق طرح اصلی جمهوری اسلامی یعنی افزایش قدرت با اتکا به توان داخل و مقاومت در برابر تحمیل. ابتکار عمل در دست ماست و برای استقرار منطق خود از هر ابزار مشروعی مانند دفاع مقدس و در صورت نیاز دیپلماسی انقلابی استفاده خواهیم کرد.

انتهای پیام/

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم

 

دکمه بازگشت به بالا