روایت یک صبح سوخته در آستانه‌اشرفیه+فلیم

صبحی داغ و خاکسترنشین در آستانه‌اشرفیه، با صدای انفجار و گریه مادران آغاز شد؛ جایی که ۱۵ نفر از شهروندان بی‌دفاع در حمله جنایت‌بار رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. خانه‌ها ویران شد، کتاب‌های کودکان سوخت و آسمان شهر، بوی خون گرفت.
– اخبار استانها –

به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از آستانه اشرفیه، بامداد تازه شروع شده بود و همه در آرامش و خواب بودند تا صبح مجدد به کارهای خود برسند که در آستانه‌اشرفیه، صدای انفجار همه چیز را از هم پاشید، خانه‌هایی که کودکان‌شان با خیال مدرسه و خوابِ کتاب‌های بازمانده‌شان چشم بسته بودند، حالا زیر آوار خوابیده‌اند، آری، اینجا مقتل شهدای حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی است؛ نقطه‌ای خون‌چکان از خاک گیلان که 15 نفر از هم‌وطنان‌مان، بی‌هیچ گناهی، هدف خشم یک رژیم سفاک قرار گرفتند. 

روایت یک صبح سوخته در آستانه‌اشرفیه+فلیم

روایت یک صبح سوخته در آستانه‌اشرفیه+فلیم

در محل حادثه، خبرنگاران، فعالان رسانه‌ای و مردم با چشم‌هایی اشک‌آلود، اما اراده‌ای پولادین گرد آمده‌اند، معصومه پاداش ستوده، فعال رسانه‌ای، در میان شعله‌های خاموش و خانه‌های خاکسترشده، با صدایی محکم و دلی سوخته می‌گوید:  اینجا ایستاده‌ایم، جایی که 15 نفر از مردم بی‌دفاع آستانه به شهادت رسیدند، اما دشمن بداند ما نمی‌هراسیم، ملت ما از کودک تا کهنسال، از زن تا مرد، همگی پشت رهبر آزاده جهان ایستاده‌اند و فریاد هیهات من‌الذله سر می‌دهند.

روایت یک صبح سوخته در آستانه‌اشرفیه+فلیم

در این میان، خبرنگاری دیگر سکوتش را با بغضی سنگین می‌شکند: صحنه‌ای بود غیرقابل تحمل. خانه‌ای که هیچ نشانی از زندگی باقی نمانده… کاش هیچ‌وقت چنین فاجعه‌ای تکرار نشود.

روایت یک صبح سوخته در آستانه‌اشرفیه+فلیم

روایتی دیگر اما از زبان یک شهروند است، مردی که شب حادثه، خانه‌اش را لرزش بمبی غریب به لرزه انداخت، گفت: فکر کردیم منطقه نظامی رو زدن، اما وقتی به محل رسیدیم، دیدیم یک خانه معمولی، با زن و بچه، بی‌هیچ پناهی … واقعاً نمی‌فهمم چرا اسرائیل باید دست به چنین جنایتی بزنه.

روایت یک صبح سوخته در آستانه‌اشرفیه+فلیم

در کنار آوار خانه‌ها، هنوز کتاب کودکی بازمانده، دفتر مشقی نیمه‌سوخته، اسباب‌بازی‌ای خاک‌خورده، خبرنگاری دیگر که به محل آمده، می‌گوید: اینجا صحنه‌ای نیست که بتوان به‌سادگی روایت کرد، آمدیم تا این تصاویر را ثبت کنیم، برای همه مردم آزاده دنیا. برای اینکه بدانند اسرائیل همان اسرائیل است؛ تغییری نکرده و نخواهد کرد.

روایت یک صبح سوخته در آستانه‌اشرفیه+فلیم

اما شاید صدای رساتر از همه، همان دختر خردسالی باشد که در میان بقایای وسایل مدرسه، کتابی در دست داشت و به آرامی گفت: ناراحتم که این کتاب‌ها این‌طوری شدن … مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل.

در این فضا، خبرنگاران، تنها گزارشگر نیستند، بلکه سفیران مظلومیتی هستند که امروز در آستانه‌اشرفیه فریاد می‌شود. معصومه پاداش ستوده با اشاره به پرچم‌های برافراشته در جای‌جای محل حادثه ادامه می‌دهد: ما ملت امام حسین‌ایم، ایران یعنی عاشورا، ایران یعنی کربلا… و شهدای ما، مظلومانه رفتند اما خون‌شان راه خواهد گشود و ما خبرنگاران وظیفه داریم صدای این خون را، این فریاد را، به گوش جهان برسانیم.

روایت یک صبح سوخته در آستانه‌اشرفیه+فلیم

روایت یک صبح سوخته در آستانه‌اشرفیه+فلیم

اگرچه این فاجعه به‌ظاهر یک حمله است، اما در واقع بخشی از جنگ ترکیبی دشمن علیه مردم ایران است؛ جنگی رسانه‌ای، روانی، و اکنون نظامی و مهم‌ترین وظیفه امروز، روایت دقیق و جهانی این جنایت است؛ نه‌فقط برای ثبت تاریخ، بلکه برای شکل‌دادن به آینده. 

در این میان، نقش رسانه‌ها و خبرنگاران مستقل، حیاتی‌تر از همیشه است. آن‌ها باید با تکیه بر روایت‌های انسانی، مخاطب جهانی را از «اعداد شهدا» به سمت «چهره شهیدان» هدایت کنند؛ تا دنیای بیرون، درک کند که قربانیان فقط آمار نیستند، بلکه انسان‌هایی بودند با رؤیا، با خانواده، با زندگی..

انتهای پیام/

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا