چه شد که ایران و اسلام مدافع هم شدند؟ + فیلم
گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم ـ امام خامنهای (حفظه الله تعالی) رهبر انقلاب اسلامی ایران، 5 مهرماه سال 1402 در جمع «دستاندرکاران برگزاری دومین کنگره ملی بزرگداشت شهدای استان همدان» فرمودند: «از اوّل انقلاب، یک گروهی سعی میکردند گرایش به ملّیّت را و نام ایران را و بزرگداشت ایران را در مقابل گرایش اسلامی و انقلابی قرار بدهند و تفکیک کنند بین مسئله ملّیّت و مسئله اسلامیّت. جنگ، دفاع مقدّس و شهدای عزیز ما این وسوسه باطل را به طور واضح و به صورت عملی ابطال کردند. امتحانِ بزرگِ جنگ پیش آمد، به مرزهای کشور حمله شد، ایران مورد تهاجم قرار گرفت، آن هم نه فقط تهاجم یک دولت و یک همسایه، [بلکه] یک تهاجم بینالمللی به معنای واقعی کلمه که مکرّر این را عرض کردهایم؛ آن کسانی که ادّعا میکردند طرفدار ایران هستند، از ترس درون خانههای خودشان خزیدند و حاضر نشدند یک قدم برای دفاع از مرزهای کشور بردارند، بعضیهایشان هم که گذاشتند رفتند از کشور؛ همان کسانی که مدّعی طرفداری از ایران و ایرانیّت بودند! چه کسی از مرزها دفاع کرد؟ بچّهمسلمانها، نمازشبخوانها، چیتسازیانها، سلگیها، لشکر انصارالحسین؛ اینها دفاع کردند، اسلام دفاع کرد از مرزهای ایران. اسلامیّت و ایرانیّت دو قطب متضاد نیستند، یک حقیقتاند. هر کسی طرفدار اسلام شد، هر کسی سرباز اسلام شد، از هر ارزشی ــ از جمله ارزش میهن و وطن ــ به طور طبیعی دفاع میکند. حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الایمَان؛ این از ایمان است.»
.
فیلم بیانات رهبر انقلاب
حالا یکبار دیگر در سحرگاه 23 خردادماه 1404 تجربه تجاوز به ایران، اینبار توسط اسرائیل تکرار شده است، اما فقط حمله نیست که تکرار شده است، بلکه آنچه که تکرارش پس از هر حملهای مهم است و اینبار قویتر رخ نموده، «دفاع از ایران» است، نه فقط توسط بازماندگان جامعه انقلابی دهه 60، بلکه توسط فرزندانی از ایران و اسلام هم، که یا آن زمان نبودند و یا کودکی بیش نبودند؛ اینبار فرزندان ایران اسلامی بیشتر و قویتر شدهاند و در نسبتی مستقیم با این افزایش قدرت و ازدیاد نسل، شدت تنبیه متجاوز نیز کوبندهتر و مدت دفاع هم از 8 سال به 12 روز کاهش یافته است. و ذات تسلیم شده ایرانیان در برابر پروردگار عالم، یکبار دیگر مانع تسلیم ایران در برابر اشرار و شیاطین عالم شد، و وطندوستی ایمانی به داد ایران رسید.
در جنگ 12 روزه تحمیلی اسرائیل علیه ایران، درخشانترین تصویر، تصویر ایستادگی یکپارچه «ملت ایران» برای حفظ یکپارچگی «سرزمین ایران» است. آری ایران اسلامی بر خلاف متجاوز، هم ملت دارد و هم سرزمین. نهسرزمین دیگران را غصب کرده و نه با کوچاندن اعضایی از 72 ملت به آنجا، برای خودش ملتسازی کرده است. ملت ایران در دامان این مادر عفیف و نجیب پرورش مییابند، مادری که بهواسطه همین صفات نیکوی ذاتی خود، دلداده اسلام شد و فرزندان خود را نیز ادب از او آموخت؛ و ادب بهترین ارثی است که پدران برای فرزندان خود میگذارند.[1]
سرآمد آدابی که پدر به فرزند میآموزد همانا «حفظ حرمت مادر» و غیور بودن نسبت به اوست؛ پس مادر حرم است؛ پس «ایران حرم است» ، و اسلام فرزندان ایران را طوری ادب آموخت که ایران را حرم بدانند و مدافع آن باشند.
اما شرح این عاشقی، که ننشیند در سخن!
یگانگی خونی اسلام و ایران
در معنای ایران گفته شده: «سرزمین نجیبزادگان» و نجابت نیز اینگونه معنا شده است: پارسا، عفیف، اصیل، شریف، جوانمرد، بزرگ، گوهری، شخصی که از خانواده خوب و و دارای اخلاق خوب باشد.
همه این معانی، از سویی صفات مردم ایران و از سویی هم ارزشهایی است که اسلام مبلغ و مروج آنها است؛ این هممعنایی بین اسلامیت و ایرانیت، تصویر یگانگی ایندو و اینهمانیِ انسان ایرانی و انسان مسلمان است؛ و اینکه ایران بهواقع سرزمین اسلام و مسلمانی است.
پس ایرانی به اعتبار صفات ذاتی خود مسلمان است و اسلامْ چون خونی است که در رگهای ایرانی جماعتْ جریان دارد؛ خون مسئله مهمی است، در نظام حقوقی ایران عامل انتقال ملیت، در نظام حقوقی اسلام (فقه) عامل انتقال نسب و در قوانین طبیعی خلقت عامل انتقال صفات طبیعی از والدین به فرزندان است.
ایرانی بودن و مسلمان بودن هر دو با عامل خون منتقل میشوند؛ بدین ترتیب هر فرد ایرانیِ مسلمانی که متولد میشود؛ پیوند خونی اسلام و ایران را استحکام میبخشد؛ مثل اینکه هر فرزندی که از یک زوج متولد میشود، یک خانواده را استحکام میبخشد؛ چرا که خانواده نتیجه و تجلیگاه پیوند خونی مشخصی است که یک پدر و یک مادر ایجاد میکنند. بر این اساس هر مسلمان ایرانی، فرزند پدری به نام اسلام و مادری بهنام ایران است و این پدر و مادر همکُفْوْ در هر زایش، انسانی «پارسا، عفیف، اصیل، شریف، جوانمرد، بزرگ، و گوهری خوشخلق و نجیب» متولد میکنند.
با این حساب شاید با تعجب و کمی هم مطایبه بگویید: «پس هر مسلمانی در هر نقطه از جهان ذاتا یک ایرانی است و هر ایرانی ذاتا یک مسلمان!»
در پاسخ میگوییم: مگر نه اینکه اکنون اکثر مسلمانان جهان در کشورهای اطراف ایران که زمانی آن سرزمینها هم ایران بودهاند، سکونت دارند؛ و اکنون هم ایرانیان ضمن احترام به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی آنها، ایشان را پاره تن خود میدانند و در مواقع خطر از آنها دفاع هم میکنند و بسیاری از آنها نیز نسبت به ایران چنیناند!
و مگر اینگونه نیست که هر مسلمانی که میخواهد در آسایش و دور از آزار اسلام ستیزان، مسلمانی کند؛ بهخصوص اگر زن باشد، روانه ایران میشود تا در دامن مادری مهربان پرورش یابد و آسوده باشد!
و مگر پیامبر اسلام سلمان ایرانی را جزو اهل خانه خود، و ایران را خانه اسلام معرفی نکرد؟
البته در هر خانوادهای ممکن است فرزند خطاکار و نااهلی هم باشد، از خانواده نوح نبی (ع) گرفته که پسرش به خدای پدر و نبوت او ایمان نیاورد و در گروه غرقشدگان قرار گرفت، تا پسری از ایران و اسلام که به خاطر حفظ جایگاه فوتبالیاش در عرصه جهانی، دست دوستی به متجاوز به ایران داد[2].
نمونههای اندک دیگری هم از این فرزندان خطاکار ایران و اسلام وجود دارد؛ اما مرهمی از افسوس بر این زخم جدایی میگذاریم و میگذریم، به امید روزی که آنها را بار دیگر در خانه خودمان و در میان اعضای خانواده بزرگمان، در آغوش مادر و در پناه پدر ببینیم!
اسلام به ایران و ایران به اسلام خون میدهد
آذریهای ایران اصطلاح زیبایی دارند؛ زمانی که دو همخونْ محبتی عمیق نسبت به هم اظهار میکنند؛ میگویند: خون، خون را میکِشد (قان، قانی چَکَر) مفهومش این است که دو همخونْ خواهناخواه مجذوب یکدیگر میشوند؛ بهخصوص این حالت زمانی بیشتر بروز میکند که آنها یکدیگر را نشناسند و در عین حال پس از مواجهه با یکدیگر و ظاهرا بیدلیل، محبت عمیقی نسبت به هم بیابند و آن را اظهار کنند؛ حال اینکه دلیلش همخونْ بودن آنها است؛ درست مثل ایران و اسلام که به محض مواجهه بایکدیگر در صدر ظهور اسلام، بر اثر صفات نیکوی مشترک، پیوند ذاتی و خونی خود را دریافتند و از آن روز محبتی عمیق و پیوندی ناگسستنی میان آنها حاکم شد؛ از این روست که در مواقع خطر و رویارویی با دشمن، اسلام از ایران، و ایران از اسلام دفاع میکند و برای ادامه حیات یکدیگر خون میدهند، درست مثل دو انسان که با داشتن گروه خونی یکسان و اهدای آن به یکدیگر میتوانند نجاتبخش هم از مرگ باشند.
ایران حرم است
اما ممزوج شدن خون اسلام و ایران در رگهای هر فرد ایرانی سبب شده است که در نگاه ایرانیان غیور، دشمن ایران، دشمن اسلام، و دشمن اسلام، دشمن ایران محسوب شود و در نتیجه دفاع از ایران، دفاع از اسلام، و دفاع از اسلام دفاع از ایران محسوب شود.
اسلام و ایران دفاع از یکدیگر را بارها تجربه کردهاند؛ هر زمان که ایران مورد هجوم بیگانه قرار گرفت، از یورش روس و انگلیس و پرتغال گرفته، تا بعثیهای خائن بهاسلام، این بچهمسلمانها بودند که برای ایران سینه سپر کردند، از میرزاکوچک جنگلی و ستارخان و باقرخان گرفته تا رئیسعلی دلواری و جهانآرا و همت و باکری و…
و هر زمان هم اسلام در خطر افتاد، باز ایرانیها بودند که برای آن سینه سپر کردند، از منتقمان ایرانیِ خون سیدالشهداءْ امام حسین بن علی (ع) در لشکر مختار ثقفی گرفته تا حاجقاسم سلیمانی و محسن حججی و دیگر شهدای مدافع حرم که فدای اسلام شدند تا ایران هم بماند؛ زیرا اگر تاریخ تکرار و «اتحاد شوم کفر و تحجر و تزویر» موفق به ریختن خون اسلام میشد، اینبار ایران هم بیدفاع میماند و دور نبود که همچون اسلام سر از تنش جدا و پیکرهاش را قطعهقطعه کنند! اینگونه شد که سردار غیور پرورشیافته در دامن ایران و مؤدب به ادب اسلام، فرمود: «ایران حرم است.»
و نیز فرمود «ما ملت امام حسینیم» ، زیرا که یکبار برای همیشه تاریخ، داغ سوزان غارت حرم اسلام ـ توسط همین اتحاد شوم ـ در کربلای سال 61 هجری بر دل او و همرزمان شهیدش نهاده شده بود، و اینبار دیگر قرار نیست حرم ایران که خانه امید اسلام است به غارت برود؛ نه در تهاجم بعثیهای خائن بهاسلام و نه در یورش شبانه صهیونیزم غاصب پاره تن اسلام.
و تا ایرانیِ مسلمانْ زاده میشود، «ایران باقی است» ، زیرا حرم مدافع دارد.
انتهای پیام/
[1] – امام علی علیهالسلام: خَیْرُ ما وَرَّثَ الاباءُ الأبْناءَ الأَدَبُ؛ بهترین ارث پدران براى فرزندان ، ادب است .
[2] – اشاره به دست دادن علیرضا فغانی داور ایرانی فوتبال، با دونالد ترامپ پس از حمله آمریکا به ایران و در جریان مراسم پایانی فینال جام جهانی باشگاهی در نیوجرسی آمریکا.